بخشی از مقاله
نقش عکاسی در شهرسازی و معماری با تاکید بر مفاهیم عکاسی شهری، عکاسی معماری و عکاسی خیابانی
چکیده
در دنیای پیشرفته امروز همراه با تحوالت بسیار شگرف به وجود آمده در راه و روش زندگی انسان ها عکس و عکاسی به عنوان یکی از اجزای جدانشدنی زندگی روزمرۀ ما درآمده است. عکاسی عام ترین و پر مخاطب ترین هنر و زبان مشترکی است که با گسترش تدریجی و آرام خود تاثیر بسیاری بر انتقال فرهنگ ها، سنت ها، آیین ها و ... داشته است. ظهور چنین حرکتی بدون هیچ ادعایی به کمک پدیده عکاسی صورت گرفته است که باید زبان آن را شناخت و پیام آن را انتقال داد. عکاسی طی تکامل خود از نقاشی و آتلیه به عکاسی مستند، ورزشی، اجتماعی، خبری و ... رسیده است و حال نیز در تمامی علوم از جمله شهرسازی و معماری همچون ابزاری برای ثبت وضع موجود شهرها و روند تکامل آن به کار میرود.
مقاله حاضر با هدف بررسی تحوالت در هنر عکاسی و همچنین کنکاشی بر مفاهیم عکاسی معماری، عکاسی شهری و عکاسی خیابانی و نمونه هایی را از عکاسان با شهره عکاسی خیابانی می پردازد. پژوهش به شیوه توصیفی- کتابخانه ای انجام شده است. نتایج حاصل این پژوهش نشان میدهد که ثبت و درک عکس ها به عنوان رویدادهایی از شهر و فضاهای شهری و محله های شهری می تواند در ادراک بصری از محیط نقش بسزایی داشته باشد و چه آشنائی عکاس معماری با تاریخ معماری، هنر معماری و اجزاء معماری و شهرسازی بیشتر باشد، کار عکاسی او آسان تر و عکسهای او نیز با دیگران متفاوت است. این تنها دلیلی است که معمارانی که با عکاسی آشنا شدهاند و حتی بخاطر تفریح از معماریهای باستانی تا مدرن عکاسی کردهاند، عکسهای آنها به مراتب گویاتر و جذاب تر است.
کلمات کلیدی: عکاسی شهری، عکاسی خیابانی، عکاسی معماری، شهرسازی
-1 مقدمه
عکاسی عام ترین و پر مخاطب ترین هنر و زبان مشترکی است که با گسترش تدریجی و آرام خود تاثیر بسیاری بر انتقال فرهنگ ها، سنت ها، آیین ها و ... داشته است. ظهور چنین حرکتی بدون هیچ ادعایی به کمک پدیده عکاسی صورت گرفته که باید زبان آن را شناخت، دانست، به کار برد و منتقل کرد. عکاسی طی تکامل خود از نقاشی و آتلیه به عکاسی مستند، ورزشی، اجتماعی، خبری و ... رسیده و حال نیز در تمامی علوم از جمله شهرسازی و معماری همچون ابزاری برای ثبت وضع موجود شهرها و روند تکامل آن به کار میرود. پیام عکس الزامی است و ثبت هر لحظه همراه با تفکر و اندیشه باید باشد. برای بهتر ثبت کردن لحظات باید ابزار الزم را شناخت و درک کرد. چگونگی کارکرد و ساز و کارها را فهمید، شیوه استفاده و به کار بردن آنها را دانست.
عکاسی معماری به ثبت محیط پیرامون انسان برای زندگی خود طراحی کرده و ساخته است، می پردازد. از آنجا که عکاس با رسانه خود به ثبت و معرفی اثر هنرمند دیگری اقدام می کند، شناخت و درک مناسب از ارزشها و آرای طراحان و معماران الزمه اصلی و اولیه این شاخه از عکاسی است و بر همین اساس شناخت و استفاده صحیح از اصول پرسپکتیو در معرفی بنا و فضا اصل اساسی است. در مراحل بعد کیفیت و چگونگی نورگیری، رنگ ، جنس و بافت و نحوه قرارگیری در محیط پیرامون مورد توجه قرار می گیرد. مجموعه این شناخت در ادغام با استفاده صحیح از ابزارهای فنی ویژه عکاسی معماری و عنصر خالقیت عکاسانه، عکس قابل بررسی در حیطه عکاسی معماران و شهرسازان با عکاسان متخصص این شاخه، حائز اهمیت است-جستارهای شهرسازی، .-1831
-2 تاریخچه عکاسی
جوهر حرکت مدنیت، برخورد اندیشه ها و تمدن هاست. در زمانی بسیار بسیار دور چرخ ساخته می شود، آدم کنجکاوی به قوه گرانش زمین پی می برد، شخص دیگری با استفاده از نیروی بخار، اتوموبیل می سازد، یکی عکاسی را ابداع می کند و دیگری کلمات را از طریق تلگراف به دور دست ها منتقل می کند. هر تمدنی نکات بارز و مبارک و گاه ناپسند تمدنی دیگر را وام می گیرد. آنها را به کار می بندد و در برخی از موارد پیشرفت می دهد. تجارت، سیاحت، جنگ و لشگرکشی در نهایت به مراودت ملت ها و اختالط آنها می انجامد و در نتیجه، باعث نشر تمدن ها و گسترش فرهنگ ها می شود. در نگاه به گذشته های تاریخی ، برخورد میان شرق و غرب ، عظیم ترین پدیده حرکت مدنیت در پانصد سال اخیر تاریخ بشر بوده است - ناطق ،.- 2 : 1831
عکاسی در بدو ورود به ایران، به سبب آن که در دربار قاجار و دست شاه، درباریان ، و عامالن حکومتی محصور و محدود می شود، چندین دهه پس از ورودش به ایران به شکل گفتمانی سیاسی صورت بندی می شود؛ البته، با سیاست به مفهوم کالسیک و سنتی آن، یعنی خشونت آشکار شاه و خودکامگی او نسبت به مملکت، نوکران و رعیت که این مهم نیز در عرصة تصاویر عکاسی آن کامال مشهود است. شاه محوری است که گفتمان به حول او می چرخد و دال اصلی گفتمان است .همة عکس ها به دستور شاه گرفته می شد یا در نهایت به رؤیت شاه می رسید، و همه چیز مستقیم و غیرمستقیم به او برمی گردد، حتی عکس ها نیز به کام او و برای اوست-ستاری، 1832، .-11
با انقالب مشروطه دوران گذاری شکل گرفت که مهم ترین نتیجه اش تغییر مفهوم سیاست و، به تبع آن، مشی سیاسی بود .گفتمان سیاسی عکاسی، که تا پیش از این موقتا بر روی دربار بسته شده بود، پهنه خود را بازتر کرد، تغییر شکل داد، و دال دیگری هم چون مردم را این بار به جای رعیت با هویتی سیاسی و ایدئولوژیک در کنار شاه و در مرکز گفتمان مفصلبندی کرد .از این پس مردم نیز همانند شاه، درباریان، اشراف، و اعیان صدا و تصویر دارند و دیده میشوند . سیاست -به معنای تود ه ای آن، که دیگر جای سیاست خودکامة شاه را گرفته بود- عامل ارتباط عکاسی با جامعه می شود و
عکاسی عاملی برای روابط قدرت و مقاومت بین شاه و مردم می شود؛ تا این که عرصه برای شاه در مرکز گفتمان تنگ تر می شود و شاه به حاشیه رانده می شود .حال جایی برای بازیگران جدید و دال های دیگر هم چون دولت و مجلس در گفتمان سیاسی باز می شود. در این تخاصم اجتماعی، هم شاه و عامالن حکومتی و هم مردم و مشروطه خواهان از عکاسی بهره ای سیاسی و ایدئولوژیک می برند تا در غیاب خود تصویر خود را در مقابل هم ببینند. همة تصاویر عکاسی آن دوره تا پایان مشروطه رنگ و بوی سیاسی دارند و همة آنها را میتوان در گفتمان سیاسی دست هبندی کرد .تا این مقطع از تاریخ اگرچه امر اجتماعی، آن هم به دلیل حضور توده ای عوام در عکس ها، به شکل ضعیفی به گفتمان سیاسی عکاسی ضمیمه میشود، نمی توان از گفتمان اجتماعی در تاریخ عکاسی در ایران و عمومیت عکاسی به دالیلی هم چون فقر و روستانشینی سخنی به میان آورد .به طور کلی، باید گفت که تا این مقطع سیاست عامل ارتباط همه جانبة عکاسی با دربار و بعد از آن جامعه است و فرصتی برای صورت بندی گفتمان اجتماعی عکاسی فراهم نمی آید- ذکاء ، - 5 : 1831
دربار قاجار بی شک مهم ترین عامل ورود زود هنگام پدیده عکاسی به ایران است. موقعیت جغرافیایی ایران و وجود منابع سرشار آن عاملی بود برای برقراری ارتباط با دربار قاجار و به ویژه شخص شاه . این عامل اروپائیان را بر آن می داشت که چه در هیئت گرو ه های سیاسی و نظامی و چه به صورت فردی، برای کسب امتیازات و نیز دست یابی به مطامع و منافع مادی و شخصی به ایران سرازیر شوند. آنچه در این میان اهمیت دارد، گرمی بازار پیشکش هایی بود که تقدیم پادشاه می شد و یکی از این تحفه ها اسباب عکس بود - ستاری ، . -3: 1837
اولین عکاس ایرانی ، ملک قاسم میرزا پسر بیست چهارم فتحعلی شاه است که معتقدند همزمان با ریشار یا پس از او عکاسی کرده است - ذکاء ، 7 : 1831 -پس از آن شماری از خارجیان در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، عکس هایی از مناظر و مردم ایران تهیه کردند و با افتتاح دارالفنون، برخی از استادان این مدرسه نیز به انداختن عکس عالقه نشان دادند. از همان هنگام بازگشایی دارالفنون، نخستین گروه معلمان خارجی یک استودیوی عکاسی، یک داروخانه و یک آزمایشگاه فیزیک و شیمی نیز در آنجا دایر کردند -صدیق، -1833 و عکاسی از 1271 – 77 ق1311/ م جزو برنامه های درسی دپارتمان شیمی عرضه شد.عکاسی به زودی در دربار ناصری ارج و اهمیت پیدا کرد و به فرمان ناصرالدین شاه ، عکاسی حرفه ای به نام کارلیان - Francis Carlhian، 1818– 1875 -برای آموزش علمی این فن به ایران دعوت شد. او در دارلفنون به تدریس زبان فرانسه پرداخت و ضمنا" به آقا رضا - 1817 – 1251 ق - نیز درس عکاسی داد . نخستین بار یک مقام و لقب درباری هم به نام -- عکاس باشی -- پیدا شد و نخستین کسی که این مقام به او اعطا شد، آقا رضا بود. عکاسی خدمت بزرگی به مصور کردن روزنامه های عصر ناصری کرد. زیرا ابتداء از شخص یا منظره مورد نظر عکس می گرفتند و سپس نقاش از روی عکس منعکس شده در آیینه به تصویرگری می پرداخت-.-Warner, 2010
-3 کاربرد عکاسی در شهرسازی
عکاسی و عکس در حوزه شهرسازی در دو بخش عمده طبقه بندی می گردد: یکی عکس های زمینی و دیگری عکس های هوایی. عکس های زمینی خود به دو بخش عکاسی با دستگاه و عکاسی فرد تقسیم می گردد. عکاسی افراد نیز به دو بخش برداشت تصادفی و برداشت هدفمند تقسیم می گردد. در بحث شهرسازی مواردی درحیطه عکاسی به چالش کشیده می شود -جستارهای شهرسازی، -1831، که شامل:
کالبد و فضای عمومی : عکاسی در بحث کالبد و فضای عمومی مواردی را در حیطه شهرسازی مورد بررسی قرار می دهد. از این حیث که شهرها و محالت دارای بافت و کالبدی عمومی هستند که در عکس های دید وسیع می توان این بافت کالبدی و فضای شهرها را مشاهده نمود، هر گونه عکسبرداری با مفاهیمی همچون تراک، ترکیب، رنگ، عرصه های باز، نفوذپذیری، شیب عمومی شهر در کالن قابل طرح و بحث است.
قدمت: وضعیت ظاهری اشیاء و میزان تخریب آنها بر اساس عوامل فرسایش، نشان دهنده قدمت و دوره های تاریخی آنهاست.
جنس و رنگ: جنس و رنگ عناصر شهری، یکی از عوامل عمده ادراک انسان از فضای اطراف است، ترکیب جنس ها و رنگ های مختلف منجر به تاثیرات متفاوت و نتایج ویژه ای می گردد.
مفاهیم ریخت شناسی: کالبد و فضای شهری از استقرار ساختمانها شکل گرفته اند که با توجه به دوره های احداث این ابنیه و فضاها یا در بردارنده سبک معماری ویژه ای بوده و یا تداعی کننده این سبک ها هستند.
حرکت خطوط کالبدی: کالبد شهری با حجم های پر و خالی بیان کننده حرکت و نحوه استقرار بنا در شهر است. این کالبد مفاهیم کامال افقی، عمودی و یا حتی خطوط مورب و مایل را در ذهن تداعی می نماید.
فرسایش: بسیاری از عناصر شهر به صورت متوالی در معرض فرسایش انسانی و طبیعی قرار دارند. بسیاری از این فرسایش ها به طور مستقیم با عامل انسانی سر و کار دارند مانند بسیاری از تیرهای برق و یا راهنمایی و رانندگی و یا درختان که تحت تخریب و فرسایش انسانی قرار دارند.
عرصه های عمومی: در کشور ما به دلیل ارزش زمین، روند توسعه عرصه های عمومی و فضاهای شهری در حال کاهش است و یگانه محل حضور آزاد شهروند خیابان ها و پیاده روهاست. این عرصه های عمومی و فضای شهری محل مالقات و تعامالت اجتماعی است که شناخت این فضاها به درک محیط شهری می انجامد.
عملکرد ها و فعالیت ها: انسانها در محیط شهری دارای عملکردها و فعالیت های متنوعی هستند که از استقرار و مشارکت این فعالیتها در کنار یکدیگر و روابط مردم با این کاربری ها و فعالیت ها محیط شهری شکل می گیرد-جستارهای شهرسازی، .-1831
-4 عکاسی معماری
عکاسی معماری، شاخهای از عکاسی است که در آن از آثار معماری و ساختمانها عکسبرداری میشود. در عکاسی معماری، دو فاکتور زاویه دید و نوع لنز مهماند، زیرا معموالً آثار معماری بزرگ هستند و عکاس هم نمیتواند به اندازه کافی از آنها فاصله بگیرد؛ به همین دلیل الزم است که زاویه دید لنز زیاد باشد، یعنی فاصله کانونی کم باشد تا عکاس بتواند همه ساختمان و بنا را در کادر جا دهد-خرمی راد، .-1833
عکاسی معماری شاخهای از عکاسی است که به معرفی بناهای تاریخی و غیر تاریخی، از یک خانه روستایی کوچک تا بزرگترین بناهای تاریخی جهان مثل تاج محل، تخت جمشید و... می پردازد از مهمترین مشکالت عکاسی معماری شناخت پرسپکتیو و انتخاب نقطه درست و حرفهای دوربین است. هر تصویری که
ساختمان و معماری سوژهی اصلی آن باشد،معموالً از هر زاویه و نقطهای میتوان با یک لنز واید همه چیز را در عکس دید و انداخت. این عکسهامسلماًصدها اشکال و ایراد معماری و زیبائیشناسی خواهد داشت و فقط عکسبرداری از نقطهای که بهترین پرسپکتیو سوژه و محل را نشان میدهد، قابل قبول و حرفهای محسوب می شودمعموالً.عکاس ها و گرافیستها در یک سالن بیشتر جذب اشیاء زیبا و سوژههای چشمگیر میشوند. ولی یک معمار سالن و اطاق را حتی بهتر از دکوراتورها درک می کند و محل دوربین را بهتر تشخیص می دهد. فقط ممکن است تجسم زاویهی دید 131 درجه را نداشته باشد که با کمک عکاس و تماشای صحنه از درون لنز نقطه نهائی و درست دوربین را پیدا خواهد کرد-احمدی، .-1831
حدود تنوع و تفاوت عکاسی معماری را در حوزه های مختلف بسیار زیاد است بعنوان مثال می توان موارد زیر را نام برد:
- عکاسی معماری قدیم باستانی : همانند تخت جمشید، تخت سلیمان، ارک بم، میدان نقش جهان، صحن حرمهای مشهد، قم، شاه چراغ، سی و سه پل، پلخواجو و...
- اجزاء معماری قدیم باستانی : همانند ستونها، سرستونها، پلهها، گنبدها، منارهها، سرسراها، کتیبههای سنگی، مجسمهها، محرابهای زرتشتی، محرابهای اسالمی، پنجرههای رنگی، دربهای ارسی، پنجدری، سهدری و...
- معماری جدید و وسیع : همانند شهرکها، مجموعههای ساختمانی، برجها، مجموعههای ورزشی، مجموعههای فرهنگی و مذهبی، استادیومها، سالنهای سرپوشیده، هتلهای بینالمللی و...
- اجزاء معماری مدرن : همانند طرح آجر، طرح بتون، طرح سنگ، نمای شیشهای، پلههای مدور، البیهای بلند و البیهای دو طبقه، دربهای چوبی، دربهای فلزی بزرگ، پنجرههای فلزی، طرح مبلمانها، پذیرائی، خواب، کتابخانه، آشپزخانه، اطاق کودکان، سالن ورزشی کوچک و...
- ماکتها : همانند ماکت با زمینهی واقعی، ماکت با زمینهی کامپیوتری، ماکت با زمینهی هوای آزاد، ماکت در استودیو، دتایل ماکت، نمای داخل ماکت، ماکت در پرسپکتیو و... -موزه عکاسخانه شهر، .-1831
-5 تکنیک های ضروری در عکاسی معماری
از آنجایی که برای رسیدن به یک ترکیب بندی مناسب نمی توان ساختمانها را حرکت داد، مهارت عکاس معماری در این است که راهی را کشف کند که در آن ساختار بنا به شکلی جذاب و خالقانه به نمایش درآید. عکاس معماری با استفاده بهینه از نور طبیعی متغیر و تغییر زاویه دید و زاویه دوربین می تواند به طیف وسیعی از تصاویر خیره کننده حتی از معروف ترین و پر بیننده ترین ساختمانهای دنیا دست پیدا کند . یکی از لوازم ضروری در عکاسی معماری لنزهای واید هستند، به خصوص هنگام عکاسی در فضاهای داخلی ساختمان . اگر چه این لنزها مشکالتی مثل پرسپکتیو به دنبال خواهند داشت ، اما این مساله حلی نشدنی نیست . استفاده از لنزهای شیفت -SHIFT- یا لنزهای pc راهی برای جلوگیری از تالقی خطوط عمودی هستند-احمدی، .-1831
خوشبختانه اکثر ساختمانهای فتوژنیک به گونه ای طراحی شده اند که از فاصله دور بتوان آنها را مشاهده کرد. قلعه ها، کلیساها و معابد به گونه ای در محیط قرار گرفته اند که بر اطراف خود احاطه دارند. عالوه بر کاربرد لنزهای واید از فاصله نزدیک یا لنزهای تله فتو از فاصله دور، باید با یافتن یک وضعیت باالتر از سطح زمین، چه به صورت طبیعی و یا مصنوعی مانند بالکن یک هتل،مشکل همگرایی خطوط عمودی را حل کرد. و توجه به این نکته مهم است که هرچه موقعیت دوربین از ساختمان دورتر باشد زاویه دید لنز باید کمتر باشد یعنی از لنزهای تله باید استفاده شود. فایده این کار این است که برای داشتن کل ساختمان در کادر احتیاجی به کج کردن دوربین نیست-هجکو، .-1811 در شکل شماره -1- نمونه از این کار را میبینیم.
شکل شماره-:-1 قرارگیری موقعیت دوربین از ساختمان
در عکاسی همیشه باید به نکاتی که در خصوص کنتراست وجود دارد توجه داشت و در شرایط مختلف آن را در نظر گرفت. در برخی شرایط این امکان وجود دارد که نور مناسب برای سوژه یا محیط وجود نداشته باشد، در چنین شرایطی برای جبران چنین نقصی بهتر است که از سه پایه و شاتر با سرعت پایین استفاده شود. سه پایه باعث ثابت ماندن دوربین و مانع تار شدن تصویرها میشود. اگرچه سرعت پایین شاتر تا حدودی کمبود نور محیط را جبران میکند و عکس باکیفیتی را ارایه میدهد اما برای شرایط کامال تاریک به طور حتم کارایی نخواهد داشت . به منظور بهتر شدن کیفیت عکس میتوان از مود سایه که در برخی دوربینها وجود دارد برای ایجاد یک عکس هنری و با کیفیت استفاده کرد-خرمی راد، .-1833
انتخاب ساعت عکاسی معماری در رابطه با تابش نور مناسب و زاویهی صحیح عکاسی باعث گیرائی در عکس معماری است. موفقیت در رسیدن به رنگ، طرح و سبک در معماری به تجربه و دانش و هنر عکاس معماری مربوط می شود. خالقیت در انتخاب زاویه برای نمایش بزرگ نمائی یا ابهت اجزاء معماری هنر دیگر عکاس معماری است. استفاده از اشیاء یا چیدمان اجزاء معماری نمایانگر سلیقه، تجربه و تسلط عکاس معماری است. -زین الصالحین و قاضی، . -1811
قابکردن بنای معماری: هنگام عکسبرداری با لنزهای واید، اغلب فضای آسمان زیادی در تصویر وجود دارد. برخی از عکاسان ترجیح میدهند آسمان یکدست و صاف در تصویر نباشد. در این صورت با افزودن چند شاخ و برگ در قسمت باالی تصویر فضای خالی آسمان را پر میکنند. درخت و شاخ و برگ آن نباید روی ساختمان را بپوشاند. این شیوه را اصطالحاً قابکردن نیز مینامند. قابکردن با عناصر و عوامل موجود در محیط صورت میگیرد. ابتدا باید زاویه دید مناسب دوربین پیدا شود سپس در شرایط نوری مطلوب لنز مناسب انتخاب و عکسبرداری صورت گیرد. برای اینکه بتوانبُعد و
حجم بنا را در تصویر نشان داد و کمپوزیسیونهای جالبتری ایجاد کرد، باید زوایای متنوعی را جستجو کرد. چنین نیست که در عکاسی معماری همیشه از زاویه روبرو آن هم از فاصلهاینسبتاً دور که نمای ساختمان در تصویر گنجانده شود، عکسبرداری صورت گیردمثالً. میتوان به یکی از سطوح ساختمان به گونهای نزدیک شد که سطح جانب دوربین در پالن اول تصویر بزرگتر دیده شود و مابقی در پالنهای بعدی قرار گیرد. در چنین مواقعی نیز باید تمام صحنه از وضوح کافی برخوردار باشد و سطوح و خطوط عمودی بر قاعدهٔ تصویر عمود قرار گیرند و اگر از لنز واید استفاده میشود، نباید اعوجاج ایجاد شود، بنابر این استفاده از لنزهای واید Perspective Correction و در صورت عدم دسترسی از لنزهای واید
85 میلیمتری یا حداکثر 23 میلیمتری توصیه میشود. توجه به محیط اجتماعی و جغرافیایی پیرامون بنا اهمیت ویژهای دارد. باید رابطه و موقعیت بنای معماری را با منظره اطراف آن درنظر گرفت-موزه عکاسخانه شهر، .-1831
وجود عامل زنده در بنا: بنای معماری، موجودی زنده نیست، باید دقت کرد که حضور موجودات زنده در تصویر بیشترین توجه را به خود جلب میکند در مورد حالت و محل قرار گرفتن آنها دقت کنید و توجه داشته باشید که فضای کمی را اشغال کند و لطمهای به کل تصویر نزند. البته وجود این عوامل مقیاس مناسبی برای نشاندادن ابعاد ساختمان است
-6 نکات کلیدی در انتخاب تجهیزات در عکاسی
برای از بین بردن کامل حالت همگرایی خطوط عمودی، استفاده از دوربینهای قطع بزرگ یا متوسط توصیه می شود . در غیر اینصورت می توانید از دوربینهای SLR ، 35میلی متری استفاده کنید که دارای لنز شیفت یا PC باشد .
صفحات ویژه فوکوس همراه با طرحهای شطرنجی می توانند برای صاف نگه داشتن دوربین و تنظیم خطوط عمودی وافقی مفید باشند. در برخی از دوربینهای دیجیتال نیز این شبکه های شطرنجی برروی صفحه منظره یاب ظاهر می شود . طیف وسیعی از لنزها شما را قادر می سازند که بتوانید از فواصل مختلف از یک ساختمان عکاسی کنید. در فضاهای داخلی استفاده از لنزهای فیش آی -Fisheye- و یا لنزهای اولتراواید -Ultra wide-مفید است . لنزهای تله فتو نیز که فاصله کانونی آنها تا 811 میلی متر است - دوربینهای 85 میلی متری- برای عکاسی از فواصل درو مناسب هستند . در نهایت زمانی که نتوانستید از دوربین یا لنز برای برطرف کردن همگرایی خطوط استفاده کنید، به کار بردن یک برنامه کامپیوتری برای تصحیح عکس توصیه می گردد.
از فضایی که در اختیار دارید نهایت استفاده را بکنید . تا حد امکان از ساختمان فاصله بگیرید . می توانید از جاده عبور کرده یا به آن طرف رودخانه بروید در این صورت اعوجاج را به حداقل می رسانید. خطوط عمودی اغلب مشکل همگرایی را به وجود می آورند. وسایل مورد استفاده عکاسی معماری دارای ویژگی ها و امکاناتی است که تجهیزات معمولی قطع کوچک و متوسط عکاسی آن را ندارد. حتی عکاسی دیجیتال هم هنوز قادر به مرتفع کردن تمامی نیازهای این شاخه نیست. وضوح زیاد تصویر، غلظت رنگ مناسب و امکان تغییر و کنترل پرسپکتیو، خاص دوربین های قطع بزرگ عکاسی است که در عکاسی معماری کاربرد فراوان دارند -نظری، .-1831
-7 عکاسی شهر
از عکاسی خیابانی معموال به عنوان عکاسی موضوعی یا عکاسی از مردم در فضای شهری به صورت مستند یاد می شود. عکاسی شهری معموال به یک دوره طالیی از عکاسی از دهه 1311تا دهه 1171 در زمانی که دوربین های منقول -قابل انتقال- مد بود گفته می شود. مطمئنا اکثر عکاسانی که به عکاسی شهری عالقه مند هستند، اساتیدی چون ” کارتیه برسون” ، “ویج” -عکسهایش از صحنه های جرم- و همچنین دیگران مثل “رابرت فرانک” ، “آرتور لیپزیک” و “گری وینوگراند” و تمام کسانی که تصویر مردم را ثبت کردند را می شناسند. همچنین دیگر اساتید شهری مانند “براسای” -مشهور برای پروژه پاریس در شب- ، “لی فرید لندر ” و “اوژن اتژه” که اکثر کارهایشان مربوط به مناظر شهری با جمعیت کم یا کامال خالی است و مشکالت از اینجا شروع می شود-.-http://tupf.ca
تارنمای عکاسی از ایران - تاریخ عکاسی شهری را میتوان به دو شاخه تقسیم کرد. از یک طرف، شهرها در چارچوب رویکردی مکاننگارانه به تصویر کشیده شدهاند، رویکردی که درآن نگاه از دور و منظر باز در اولویت بوده است.
در چنین عکسهایی، تمام توجه بر ساختمانهای شهر و بده- بستان آنها با فضای شهری یا محیط طبیعی پیرامونشان متمرکز است. مردم در این تصاویر یا حضور ندارند یا حضورشان بسیار کمرنگ است. در سالهای آغازین تاریخ عکاسی، این رویکرد، بیتردید نتیجهی محدودیتهای فنی درعکاسی بود. اما، ازهمان آغاز نیز، انگیزهها و علتهای زیباییشناختی و
هنری گوناگون دیگری هم بود که بهتدریج باعث تولید تعداد زیادی ازعکسهای شهری خلوت و خالی از حضورانسانی شد. در برخی از این عکسها، با تقلید از نقشههای معماری، سعی بر این بود که تصویر روشن و واضحی از شهر و معماری شهر ارائه شود؛ در برخی دیگر، توجه به سمت بازیهای انتزاعی نورها و حجمها جلب میشد؛ و در بعضی هم سعی شده بود احساس هراسی متعالی، ترس، و یا از خودبیگانگی در جامعهی مدرن بهتصویر کشیده شود.
از طرف دیگر، عکاسی شهری سنت دیگری دارد که مناظر خیابانی را ترجیح میدهد. در پارهای موارد، بعضی ویژگیهای این رویکرد شبیه خصوصیات روش مکاننگار -توپوگرافی- است. به عنوان مثال، در آغاز قرن بیستم، اوژن آتژه، بیآنکه از دیدگاه عکاسان معماری قرن نوزدهم تبعیت کند، مردم را از عکسهایی که از خیابانهای پاریس میگرفت، حذف کرد و شهر را به فضایی ساکت و مرموز تبدیل کرد که باب دندان سورئالیستها بود. با تبدیل شهر پرهیاهو به یک سری تصاویر سرد و ساکنی که بیشتر یادآور گورستان بود، مسکن و مأوای ارواحی محو و مبهم. آتژه نگاه انسان شهری خیابانگرد و پرسهگرد را انتخاب کرده بود-منزوی، .-1812
چیزی که وجود دارد این است که شهرها محل تجمع مردم هستند. در همه نقاط شهر مردم در حال انجام کارهای مختلف دیده می شوند. می توانید از مردم و محیط اطرافشان ترکیب های زیادی بسازید و عکس بگیرید.
عکاسی از مناظر شهری به چند تقسیم می شوند:
-عکاسی از یک نمای بزرگ و کلی از شهر -عکاسی از وقایع داخل ساختمانها نه فقط معماری آنها -عکاسی از مردم و رفتار آنها در داخل شهر
برای عکاسی از مناظر شهری بهتر است از 2 لنز استفاده کنید. یکی با زاویه گسترده و دیگری لنز زوم با طول متعادل. طول های کانونی بیشتر برای ثبت جزییات ساختمان ها و صحنه های خیابانی به کار می آیند. لنزهای گسترده هم برای ثبت تصاویر بزرگ مناسب هستند-احمدی، -1831
-8 عکاسی خیابانی
مک الرن در مورد مفهوم عکاسی خیابان چنین می گوید:"اساسا شیوهای از کار است که در آن باید نسبت به آنچه در خیابان روی میدهد مطلقا آزادانه برخورد کنی، بنابراین صحنه پردازی، مدل، و چیدمان صحنه در کار نیست، فقط باید از نور موجود استفاده کنی. بنابراین ترکیبی از شانس، تصادف، و مهارت است".
پژوهشگران بزرگ حوزهی مطالعات شهری مدرن از قبیل والتر بنیامین، بر این باورند که پرسهگردی، نهایت و اوج انسان شهرنشین است. پرسهگرد، به خوبی قادر است رفتارهای تند وگذرای زندگی شهری مدرن، با آن ترافیک سرسامآور و رفتوآمدهای بیوقفهاش را، بهبازی بگیرد. پرسهگرد یک مصرفکنندهی منفعل و بیاعتنا و یک بینندهی خشک و خالی، یا بهبیان دیگر یک خیابانگرد عاطل و باطل نیست، او مثل یک هنرمند با شهر روبرو میشود. عمل پرسهگردی، که به تمرین ویژهی دیدن نیازمند است، شهر معمولی و روزمره را به یک سری تصاویر فشرده و معنادار تبدیل میکند. پرسهگرد، به قول بودلر، شاعر فرانسوی، این توانایی را دارد که از لحظهای آنی، ابدیتی خلق کند. با پرسهگردی، شهر پویا و پرتحرک در یک سری برداشتهای سریع بصری خالصه میشود؛ بههمین دلیل هم این واژه بهاستعارهای تمامعیار و البته کمی هم کهنه برای عکاسی خیابانی تبدیل شده است؛ در عکاسی خیابانی هم مثل پرسهگردی، شهر از یک طرف به موضوع دیدزنی و از طرف دیگر به ابزاری برای این کار تبدیل میشود-مقیم نژاد، .-1818
با این همه، عکاسان خیابانی همیشه هم، شهر مدرن پرتحرک و پر جنب و جوش را بهنقطهی مقابل آن تبدیل نمیکنند. یعنی به جای رویایی و خالی و خاموش مثل آنچه که درآثارآتژه یا شبنگاریهای براسایی از پاریس سال 1181 میبینیم. برعکس، با پرسهگردی، بسیاری از عکاسان خیابانی قرن بیستم، جلوههای رنگارنگ و شهر فرنگی و ریتمهای تبآلود و تند کالنشهر را هم به تصویر کشیدهاند که این همه در ادبیات و هنرهای تجسمی آثار اوج دورهی مدرنیسم نیز جزو تمهای مورد توجه بوده است. این ترکیب عکاسی ازمناظر خیابانی و نمایش پویایی زندگی شهری، درابتدای تاریخ عکاسی، در اولین نمونههای عکاسی خیابانی در سدهی نوزدهم نیز به چشم میخورد. مثال در عکسهای برجستهنمای عکاسی مثل شارل نگر از مردم کوچه و خیابان، یا مناظر شلوغ و پر رفت و آمد شهری. اما عکاسی خیابانی تنها در آغاز سدهی بیستم و با به بازار آمدن دوربینهای کوچک و قابل حمل است کهبهاوج کمال و بالندگی میرسد. دراواخر سدهی نوزدهم واوایل سدهی بیستم، هنرمندانی مثل «پل مارتین»، «هاینریش زیل»، «جرج هندریک بریتنر» و«آرنولد گنت» بهترتیب در شهرهای لندن، برلین، آمستردام و محلهی چینیهای سانفرانسیسکو به کاوش و عکاسی در خیابانها پرداختند. در کنار ایشان عکاسان آماتور توانایی مثل «جوزپه پریمولی»، «ژاک هانری الرتیگ» و «آلیس آستن» و نیز موسسههایی مثل «بایرون» درنیویورک و «سیبرگر » درپاریس نیز بهکارمشغول بودند -منزوی، .-1812 در این راستا در شکل شماره -2- تقسیم بندی از عکاسی در حیطه شهرسازی و معماری را خواهیم داشت.
شکل شماره :-2- تقسیم بندی مفاهیم عکاسی در حیطه شهرسازی و معماری
-9 بررسی دوگانگی بین عکاسی خیابانی سنتی و عکاسی خیابانی جدید
با تجدید حیات عکاسی خیابانی به عنوان یک ژانر، به نظر می رسد یک دوگانگی بین انچه “عکاسی خیابانی جدید” نامیده می شود و “عکاسی خیابانی سنتی” وجود دارد. عکاسی جدید خیابانی صرفا به سمت عکاسی از مردم در وضعیت های مختلف انها می رود و این میتواند خوب باشد.همانطور که عکاسان زیادی در این موضوع فعالیت می کنند که کارهایشان نیز بسیار عالی است. اما موضوع این است که این عکاسی به اصطالح جدید کم کم به سویی می رود که کامال جنبه های سنتی همچون فضاهای شهری، اشیاء و سورئال را نادیده می گیرد و فضاهای انسانی و موقعیتهای مختلف ادمها را جایگزین