بخشی از مقاله
نقش فضاهاي شهري عمومی در شکل گیري تعاملات اجتماعی با تاکید بر پیاده راه
چکیده
فضاهاي شهري آندسته از فضاهاي باز شهري هستند که مکان تعاملات اجتماعی جوامع به حساب می آیند. امروزه کمیت و کیفیت فضاهاي شهري به یکی از مهمترین معیارهاي توسعه و قابلیت زندگی در شهرها بدل گردیده است. این روابط براي شکلگیري و تعاملپذیري نیاز به فضاهایی مخصوص به خود دارد، در واقع، فضاي شهري مرکز فعالیتهاي اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهرها بوده است. اهمیت مسأله از این نیاز بشر ناشی میگردد که انسان به سبب طبیعت خاص خود براي ادامهي حیات نیازمند زنجیرهاي گسترده از تعاملات با محیط، پدیدهها و اشیاي اطرافش است. فضا هاي عمومی به دلیل جامعیت و قابلیت دسترسی براي همه می توانند برقرار کننده عدالت اجتماعی باشند و فعال نمودن این فضا ها براي جذب اقشار مختلف جامعه موجب هم بستگی، پیوند اجتماعی و هم چنین ایجاد مکانی براي تولید و تکثیر فرهنگ می گردد. ولی چیزي که بسیار حائز اهمیت است تطابق چنین فضاهایی با نیازها و خواست هاي شهروندان است که امکان حضور شهروند در شهر را فراهم می سازد . لذا توجه به کیفیت کالبدي و عملکردي چنین فضاهایی و همچنین تعریف و خلق رویدادهاي مختلف فرهنگی و اجتماعی از سوي طراحان در فضا هاي عمومی می تواند به القاي حس تعلق خاطر و ایجاد خاطرات جمعی مشترك و بازیابی هویت جمعی شهروند در شهر کمک کند و شهرها و جوامع پایداري را به وجود می اورد. در این مقاله سعی می شود تاضمن تعریف فضاهاي عمومی ،روابط بین اجزاي کالبدي و سر زندگی فضاي شهري ارائه شود، همچنین سعی خواهد شد پس از تعریف پیاده راه به عنوان مکانی که بیشترین ارتباط و تماس انسان با فضاي شهري از طریق آن صورت می گیرد ، مؤلفه هاي کیفی پیاده راه براي دستیابی به یک پیاده راه سرزنده که بتواند زمینه و بستر لازم براي حضور مردم و پیاده روي را مهیا نماید،از جمله سرزندگی،انعطاف پذیري و ایمنی اشاره می شود.
واژههاي کلیدي: فضاهاي شهري،فضاي باز شهري،فضاي شهري عمومی ،تعاملات اجتماعی،پیاده راه
1
-1 مقدمه
فضاهاي شهري بخشی از فضاي باز و عمومی شهرها هستند که به نوعی تجلی ماهیت زندگی جمعی است و هویت فضاهاي کالبدي شهري به واسطه وجود انسان و تعاملات اجتماعی انسان است که معنا پیدا می کند و هویت می گیرد. در حال حاضر کوچه و خیابان و معابر شهري شهرهاي ما یا آنقدر کسل و خسته کننده و نسبت به محیط بی تفاوت یا آنقدر مغشوش و شلوغ که آرامش را گرفته و تشویش ایجاد می کنند. در گذشته پیشینیان ما در این توانایی را داشتند که فضاهاي شهري خود را بر اساس نیاز خود می ساختند آنها یک در هم تنیدگی کارا و خاصی بین همه ابعاد زندگی در همه فضاهاي شهري خود به وجود آورده بودند. فضاهاي آنها به طور همزمان داراي معانی و عملکردهاي متفاوتی و متنوعی بوده است و همواره می توانستند پذیراي زندگی جمعی باشند. به عنوان مثال توقع مردم از پیاده راه ها این بوده است که پیاده راه ها محل حضور همه شهروندان و مشارکت آن ها در زندگی جمعیشان می باشد. این فضا در مقیاس همه شهر عمل کرده و می بایست پاسخگو و پذیراي گروه و اقشار مختلف جامعه باشد. لذا باید همواره در پیاده راه ها زندگی اجتماعی جریان داشته باشد و پیاده راه ها همواره مکان زندگی اجتماعی باشد. از این رو پویایی یکی از ویژگی هاي اصلی و اساسی پیاده راه هاست. تسلط خودرو در فضاي شهري و اولویت سواره نسبت به پیاده به جایی رسیده که زندگی اجتماعی هر چه بیشتر از فضاها و مسیرهاي شهري حذف شده و حد و حدود سواره و پیاده مشخص نیست. و تعریف دقیقی از اولویت پیاده یا سواره وجود ندارد. حتی فضاهاي شهري در مقیاس محله مانند کوچه هاي مسکونی به جاي آنکه فضایی براي مراودت اجتماعی و محل بازي کودکان و مراودت همسایگان باشند جولانگاه خودروها شده اند. خیابان هاي ما به دلیل عدم وجود فضاي پارکینگ به پارکینگ هاي شهري تبدیل شده اند. که موجب کاهش تعامل انسان با محیط و فضاي شهري شده است، مسیرها در ذهن شهروندان نه تنها به عنوان مسیرهاي عبوري و رفت و آمد می باشد بلکه به عنوان فضاهاي شهري که در روز با آنها سر و کار دارند قلمداد می شوند. در این مقاله ابتدا به تعریف فضاهاي عمومی ،روابط بین اجزاي کالبدي و سر زندگی فضاي شهري پرداخته می شود ، و پیاده راه به عنوان مکانی که بیشترین ارتباط و تماس انسان با فضاي شهري از طریق آن صورت می گیرد ، تعریف می شود و راهبرد هاي دستیابی به یک پیاده راه سرزنده که بتواند زمینه و بستر لازم براي حضور مردم و پیاده روي را مهیا نماید و از این طریق محیط پویا و قابل قبول را براي مردم ایجاد کند،ارائه شود.
-2 روش تحقیق
در این پژوهش سعی شده است با مطالعه و بررسی متون مقالات و کتابهاي دانشگاهی، مسائل طرح شده، مستندسازي شود. در واقع روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد.
-3 نگاهی به تعریف فضاهاي عمومی از دید صاحب نظران
در فرهنگ فشرده آکسفورد((1990فضاي عمومی؛»کلیتی متعلق به مردم،در دسترس همه مردم یا مشترك بین انها...
با آزادي موجود یا دست یافتنی« و ارائه شده و مرتبط با دولت محلی یا مرکزي« معرفی شده است. به اتکاي این تعاریف، براي مثال خیابانی عمومی و مرتبط با تمام مردم کلیتی است،که به رویشان باز است،موجودیتی محدود نشده دارد و دولت آن را ارائه می کند و به آن مرتبط است.زوکر اعتقاد دارد که فضاي شهري ساختاري است سازمان یافته،آراسته و واجد نظم،به صورت کالبدي براي فعالیت انسانی و بر قواعد معین و روشنی استوار است که عبارتند از: ارتباط میان شکل بدنه ساختمان هاي محصور کننده،هم شکل و یکدست یا متنوع بودن آنها.[1] شولتز فضاي شهري را به عنوان یکی از چهار شیوه ي سکونت انسان در هستی بیان می کند و دو بعد وجودي ان را دیدار و گزینش معرفی
2
می کند. دیدار الزاما بیانگر توافق نیست و در اصل به معناي گرد هم آمدن مردم با تمامی اختلافات ایشان است. از این رو فضاي شهري ضرورتا مکانی می شود براي مکاشفه یا به عبارتی حیطه ي امکانات گوناگون.[2] به اعتقاد فرانسیس تیبالدز فضاهاي شهري محیط هایی براي تبادل فرهنگی، تفریح،لذت،گذران اوقات فراغت، زندگی اجتماعی و تبادل افکار هستند.[3] بدین ترتیب ،خیابان ها، پارك ها و میدان هاي شهرك یا شهر، پیاده راه ها ا ز جمله فضاهاي عمومی محسوب می شوند.به اعتقاد کوین لینج فضاي شهري،فضایی است که برخی مرزهاي اجتماعی شکسته می شود و برخوردهایی از پیش تدوین نشده به وقوع می پیوندد و افراد در یک محیط اجتماعی با هم اختلاط می یابند.[4]
-2 آسیب شناسی
وجود فضاهاي تعامل و گفت و گو در قدیم، مقیاس هاي متفاوتی را در به وجود آمدن نشاط در شهر داشتند که عرصه اي براي تعاملات هرچه بیشتر مردم و بروز زندگی شهري بوده اند.
اما شهرهاي کنونی هیچ فضایی را جهت برقراري روابط اجتماعی در اختیار شهروندانشان قرار نمی دهند. این مسئله منجر به کاهش حس تعلق شهروندان به شهر و فضاي پیرامونشان می گردد که ریشه بسیاري از مشکلات شهرهاي امروزي از این مسئله نشأت می گیرد. زندگی ماشینی و اولویت سواره بر پیاده یبش از پیش در کم رنگ شدن روابط و تعاملات اجتماعی در شهر و بروز زندگی شهري مؤثر بوده است. به طوري که بسیاري از مردم اهمیت برقراري روابط اجتماعی را از یاد برده اند. در این میان رویکردي تحت عنوان پیاده راه سازي مطرح می شود تا شهر و شهروند را بتوان به هم نزدیکتر کرد. پیاده راه ها از جمله فضاهایی در شهر هستند که شهروند را براي زمانی کوتاه از روزمرگی اتومبیل، شلوغی خیابان و... به دور کرده و در کنار رفع نیازها، فرصتی براي تعامل با شهر و شهروندان دیگر را براي آن فراهم می سازد. ذات تعامل خواه انسان ها باعث شده است که پیاده راه ها به فضایی دلنشین در شهرهاي کنونی بدل گردند.
-3 رابطه بین اجزاي کالبدي و سرزندگی در فضاهاي شهري
تداوم کیفیت هاي کالبدي که به هماهنگی سیماي شهري می انجامد در ایجاد احساس تداوم تاریخی و فرهنگی اثر بسیار دارد. این امر خود متأثر از شرایط و ارزش هاي اجتماعی اي است که ضمن مداخله و ساخت و ساز توسط معماران و سازندگان مورد توجه قرار می گیرد. شهر "خوب" توانایی انطباق با نیازهاي در حال تغییر و شرایط اجتماعی – اقتصادي در حال دگرگونی را دارد. این وظیفه طراحی شهري است که اطمینان حاصل کند تغییرات عینی کالبدي شهر با روند تغییر انتظارات اجتماعی – فرهنگی شهروندان از سیماي شهر هماهنگی داشته باشد و بافت کلی شهر بتواند بطور مداوم و بدون اینکه مزاحمتی براي کیفیت عرصه عمومی شهر ایجاد کند را با شرایط جدید تطبیق دهد. طراحی شهري باید فرایند مستمري در انطباق کالبد شهر با نیازها و خواست هاي در حال تغییر شهروندان در چارچوب تغییر اجتماعی – اقتصادي را فراهم کند. بدین ترتیب مطالعه وضعیت شهر در یک مقطع خاص زمانی نشان می دهد که کدام ویزگی هاي محلی و اصول طراحی را باید در آن به کار بست. همچنین بررسی الگوهاي کالبدي نشان می دهد که کدام ویژگی هاي اجتماعی و فرهنگی، بر جامعه و بر کیفیت کالبدي شهر تأثیرگذار است. فرهنگ به عنوان مهم ترین عامل موثر بر کیفیت کالبدي و انسجام سیماي بصري داراي اهمیت است، اي ین بنتلی در کتاب محیط هاي پاسخده در سال 1985 ،هفت معیار براي ارزیابی کیفیت محیط هاي شهري عنوان می کند[5] که عبارتند از:
نفوذپذیري: فقط مکان هایی که براي مردم قابل دسترسی باشند به انها حق انتخاب می دهند . با این تعبیر کیفیت نفوذپذیري – تعداد راه هاي بالقوه به یک محیط – عامل محوري دستیابی به مکانی پاسخده تلقی می شود.