بخشی از مقاله

نقش لویی کان در معماری پایدار

چکیده مقاله:


این مقاله به جایگاه اندیشه های لویی کان در معماری پایدار می پردازد. لویی کان به عنوان یکی از اصلی ترین معماران مدرن در مسیر اسلاف خود حرکت نکرده و به صورت معماری منحصر به فرد در ادامه معماری مدرن ساختاری آرکائیک، بر اساس الگوی ازلی دارد.

فلسفه کارهای لویی کان به عقیده یکی از شاگردان اصلی وی، جورگولا به چهار بخش تقسیم می شود: 1ـ سکوت و نور 2ـ احساس انسانی 3ـ احساس مکانی 4ـ نهادهای اعتقادی انسان

که تمامی آنها از مؤلفه های معماری پایدار می باشد، معماری پایدار علاوه بر بحث کنترل انرژی به بهینه سازی مصرف سوخت و دیگر مسائل فیزیکی تأسیساتی، به بحث حس مکان، معنویت، مسائل اقتصادی و هویت بخشی مربوط می شود.

روش تحقیق در این پژوهش به صورت تحلیلی ـ توصیفی و به روش کیفی است. در این روش از نمونه ی مورد مطالعه به نظریه می رسیم که به صورت استقرایی و جزء به کل می باشد.

فرایند حاصل از این تحقیق به این نتیجه رسیده است که لویی کان با استفاده از سکوت و نور و ایجاد حس مکان در ایجاد معماری پایدار مثمرالثمرمی باشد.

کلمات کلیدی: لویی کان، معماری پایدار، سکوت و نور ، حس مکان

-1 مقدمه:


این مقاله در راستای بحث توسعه پایدار، معماری پایدار، بررسی آثار لویی کان و... به جایگاه لویی کان در معماری پایدار می پردازد.

در ابتدا به بررسی اصول معماری پایدار که شامل مواردی از قبیل ادراک حس مکان، ادراک فضای هستی و عدم مزاحمت در آن، ارزش روانی ساکنان، حل شدن در بافت شهری، سازگاری با نهادهای شهری و... می باشد، پرداخته شد و در ادامه به بررسی اصول معماری لویی کان و تحلیل آثار وی و ارتباط آن با معماری پایدار پرداخته شد.

مسأله اصلی تحقیق این است که چه معماری پایدار بوده و آیا معماری لویی کان در شکل گیری تفکر معماری پایدار تأثیر داشته و نیز این که آیا امروزه کارهای وی یا معماران تحت تاثیر وی از قبیل ماریو بوتا و....، می تواند جزء گروه معماری پایدار به حساب آیند.

-2 مبانی نظری:


:1-2 توسعه پایدار:


توسعه پایدار، یک ایده و اصطلاح بسیار گسترده است که معانی متفاوت و بسیاری دارد و در نتیجه فراوانی این معانی، واکنش های مختلف صاحب نظران را بر می انگیزاند. مفهوم توسعه پایدار، یک نوع تلاش برای ترکیب مفاهیم دارد. بنابراین با توجه به گزارش بروندتلند :بشریت توانایی توسعه پایداری را دارد تا تضمین کند که نیازهای حال را بدون به خطر افتادن توانایی نسل های آینده برای تأمین نیازهایشان، فراهم نماید. ( گرجی مهلبانی،1389، (92

برخی دیگر، نظیر آلن فریکر پایداری را نوعی نگرش به آینده می دانند که در واقع نقشه مسیری می باشد که بر روی مجموعه ای از ارزش ها و اصول اخلاقی و معنوی متمرکز است و رفتارهای انسان را کنترل می نماید. ( گرجی مهلبانی، 1389، (92


2

:2-2 معماری پایدار:


کاربرد مفاهیم پایداری و اهداف توسعه پایدار در جهت کاهش اتلاف انرژی وآلودگی محیط زیست در معماری، مبحثی به نام »معماری پایدار«را به وجود آورده است. در این نوع معماری، ساختمان نه تنها با شرایط اقلیمی منطقه خود را تطبیق می دهد، بلکه ارتباط متقابلی با آن برقرار میکند. بطوریکه بر اساس گفته ی» ریچارد راجرز،«ساختمان ها مانند پرندگان هستند که در زمستان پرهای خود را پوش داده وخود را باشرایط جدید محیط وفق میدهندو بر اساس آن سوخت و سازشان را تنظیم می کنند.

(http://fa.wikipedia.org)


مهمترین سرفصلهای معماری پایدار را عناوین "معماری اکو - تک"، "معماری و انرژی" و "معماری سبز" تشکیل میدهد.


معماری پایدار که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است را شاید بتوان یکی از جریانهای مهم معاصر به حساب آورد که عکسالعملی منطقی در برابر مسایل و مشکلات عصر صنعت به شمار میرود.

معماری پایدار، مانند سایر مقولات معماری، دارای اصول و قواعد خاص خود است و این سه مرحله را در برمیگیرد:

صرفه جویی در منابع، طراحی برای بازگشت به چرخه زندگی و طراحی برای انسان که هرکدام آنها استراتژیهای ویژه خود را دارند.(همان)

مرحله صرفه جویی در منابع:3

این اصل از یک سو به بهرهبرداری مناسب از منابع و انرژیهای تجدیدناپذیر مانندسوختهای فسیلی، در جهت کاهش مصرف میپردازد و از سوی دیگر به کنترل و به کارگیری هرچه بهتر منابع طبیعی به عنوان ذخایری تجدید پذیر و ماندگار توجه جدی دارد.
مرحله طراحی برای بازگشت به چرخه زندگی:4

این نظریه برای رسیدن به این منظور در سه مرحله، ساختمان را مورد بررسی قرار می دهد. این مراحل به ترتیب عبارتند از:

مرحله پیش از ساخت، مرحله در حال ساخت و مرحله پس از ساخت.

باید توجه داشت که این مراحل به یکدیگر مرتبط بوده و مرز مشخصی بین آنها وجود ندارد. برای مثال، می توان از مواد بازیافتی در مرحله پس از ساخت یک ساختمان به عنوان مصالح اولیه در مرحله ساخت ساختمانی دیگر استفاده کرد.

(http://fa.wikipedia.org)

مرحله طراحی برای انسان: 5

این اصل دارای سه استراتژی نگهداری از منابع طبیعی، طراحی شهری، طراحی سایت و راحتی انسان است که تمرکزشان بر افزایش همزیستی بین ساختمان و محیط بیرون از آن و بین ساختمان و افراد استفاده کننده از آنهاست .

:3-2 اهداف معماری پایدار را میتوان این گونه برشمرد: اهمیت دادن به زندگی انسان ها و حفظ و نگهداری از آن در حال و آینده، کاربرد مصالحی که چه در هنگام تولید ویا کاربری و حتی تخریب با محیط خود همگن و پایدار باشند،حداقل استفاده از انرژی های سوختی و حد اکثر بکارگیری انرژی های طبیعی، حداقل تخریب محیط زیست، بهبود فیزیکی و روانی زندگی انسان ها و کلیه ی موجودات زنده و هماهنگی با محیط طبیعی. (همان)

بر این اساس اصولی که باید در این معماری به کار بست شامل موارد زیر است:


ادراک حس مکان، فضای هستی و عدم مزاحمت در آن، استفاده از انرژی های طبیعی، مانند انرژی خورشیدی و باد و ...، کاربرد مصالح طبیعی و بومی، قابل بازیافت و بادوام، جمع آوری و استفاده از آب به ویژه آب باران و بهره گیری از آب دریاچه، دریا و...، عایق بندی حرارتی، صوتی و ایزوله مناسب ساختمان، قابلیت تهویه ی طبیعی به کمک سقف و ... ،نور گیری صحیح و طراحی صحیح بازشوها. (همان)

:4-2 ترمینولوژی معماری پایدار:

علی رغم آنچه تئورسینها و معمارانی که به معماری سبز، اقلیمی یا پایدار می پردازند آنچه امروزه بنام معماری پایدار6 مطرح است بیشتر به مباحث انرژی، اقلیم و بهینه سازی مصرف سوخت میپردازد. و نگاهی به پایداری اندیشه، معنا، هویت و ... ندارد.

در طی چهل سال گذشته، موضوع طراحی خانههای زیست محیط و طراحی ساختمانها با توجه به اقلیم مورد تاکید بوده است. ولی معماران به موفقیتهای ناچیزی در این زمینه دست یافتهاند. تلاش معماران کم اهمیت به نظر میآید. معماران آگاه برای نشان دادن نگرانی خود از وضعیت موجود، فهرستی طولانی از عدم پذیرش طرحهایشان توسط مشتریان ارائه میدهند. اگر چه مسائل زیست محیطی باید در برنامه اجتماعی قرار داشته باشد، ولی با توجه به ضروریات اقتصادی، به موضوع اقلیم کم توجهی میشود. نکته ناراحت کننده این است که یک ساختمان زیست اقلیمی خوب، ممکن است به معنای یک معماری بد باشد. اگر بخواهیم حد واسط بین این دو اندیشه متضاد را بگیریم، بهتر است که ساختمان را به صورت به هم فشرده و متراکم با حداقل سطح خارجی طراحی کنیم. (پناهی، 1386،(18

از دیدگاه ترمینولوژی لغات کلمه Sustainable به معنای قابل تحمل و نگهدارنده است نه پایداری و همچنانکه تادائو آندو میگوید: من ساختمانهایی میسازم که در طبیعت قابل تحمل باشد و بتوان به نوعی در برابر طبیعت بکر آنرا تحمل کرد، و گرنه هر کسی میداند که طبیعت را نمیتوان با هیچ پدیده مصنوعی مبادله نمود. لذا آنچه به عنوان پایدار ترجمه شده است همچون انبوهی از لغات چون تکنولوژی (فن آوری) که معنای دقیق آن فن شناسی یا تخنه شناسی است، و یا کلمه urbanism (شهر سازی) و predictability (بهره وری) که هر کدام به اشتباه ترجمه شدهاند که از حوصله این نوشتار خارج است.

معنای دقیق فارسی » sustainabilityقابل تحمل« یا »نگهدارنده« است و به معنای اصلی آن نزدیکتر است. گرچه لفظ توسعه پایدار و معماری پایدار سالهاست که در متون فارسی بکار برده می شود در حالی که کلمه پایدار در انگلیسی بیشتر با stable

معرفی می شود. معماری پایدار در معنای نگهداری باید نگهدار هویت و تطبیق عینیت با تصاویر ذهنی در طی لایههای تاریخی، امروز و آینده باشد و همچنین قابل تحمل در دل هستی، استوار و هم ردیف و هم خانواده طبیعت گردد. (پناهی، 1386 ، (18

تادائو آندو با قرار دادن صلیب در درون استخر فضای محرابی را با طبیعت ایجاد کرده است. در کلیساهای گوتیک محراب اولین بار با شیشههای رنگی به نام ویترای مزین گردید که امروزه آندو محراب را با طبیعت و بصورت دینامیک تزیین میکند. محراب در فصول مختلف سال با طبیعت شکل می گیرد. در بهار و تابستان و پاییز و زمستان، و 5 ماه از سال برفی است که غمناک بودن محیط را تداعی می کند. صلیبی که باید با مجسمه عیسی(ع) غمناک میگردید. آندو با قرار دادن صلیب حس مکان را به استخر تزریق کرده است. بر اساس آنچه شرح داده شد از اصول معماری پایدار میتوان به مسائل ذیل اشاره کرد:

15 اصل معماری پایدار:

-1 ادراک حس مکان -2 ادراک فضای هستی و عدم مزاحمت در آن

-3 دارای هویت و کیستی و همچنان تعلق به حال -4 معماری سبز و طبیعت گرا و زیر مجموعه های آن(اکوتک ، ارگانی تک ، بیونیک ، بیوتک ، گایا ) -5 دارای مفهوم و اندیشه -6 برقراری ارتباط اجتماعی -7 ارزش در طول عمر بنا -8 ارزش روانی ساکنان -9 حل شدن در بافت شهری -10 سازگاری با نهادهای شهری -11 تطبیق با شرایط و مشکلات و داشتن استحکام -12 بهینه سازی مصرف انرژی -13 استفاده از منابع قابل احیا -14 کمک به بازیافت زباله -15 کاهش انرژی نهاده شده. (پناهی،1390، (3و از نظر اینجانب باید 15 اصل فوق در راستای زیبایی و خلق فضای جذاب قرار گیرد تا بتواند به مثابه هنر مطرح شود.

امروزه معماری پایدار به نادرست تبدیل به علم ساختمان سازی شده است، گروهی از تئوری پردازان مانند مک دانف می گویند که معماری پایدار دارای زیبا شناسی نیست و عموما درست می گویند.امروزه ساختمانی از نظر زیست محیطی دارای طرح صحیح است که رابطه نزدیکی با سنت معماری ارگانیک و اکسپرسیونیست دارد(دو سبک معماری که توسط معماری مدرن در اوایل قرن بیستم به حاشیه رانده شدند). آنتون آلبرتز و گروه او در هلند این دو سنت را در طرح بانک NMB در حومه آمستردام با هم تلفیق کردهاند و اغلب این ساختمان به نام سبزترین معماری یا کمترین مصرف کننده انرژی در جهان نامیده میشود. در این بنا از حرارت غیر فعالی خورشیدی، پنجرههای کوچک، اثر دودکش، حیاطهای مرکزی و جرم مصالح بنایی استفاده شده است. در اینجا هندسه فراکتال پنج گوشه تغییر شکل یافته و جرم بزرگ بنا را میشکند، ولی با این وجود ساختمان همچنان عظیم به نظر میرسد و جالب اینکه سبزترین بنا به نوعی زشت ترین است و این نکته ای است که که من مانیفست خود را در راستای آن ترسیم می کنم: معماری پایدار باید زیباترین هم باشد. (پناهی، 1390، (3 با ارائه مطالب فوق با دیدگاه نگارنده، معماری پایدار را نمیتوان به هر معماری کیچ یا لمپن اطلاق نمود. معماری پایدار شاید به صورت متعالی تا بحال ساخته نشده باشد اما کارهایی در سطح جهان موجود است که به مفاهیم و اصول آن نزدیک شدهاند و معماری باستان یونان و رم بیشتر با آن قرابت دارد.

نمونههای معماری پایدار که به مفاهیم و اصول آن نزدیک شدهاند:

ساختمان تجیبائو، رنزو پیانو - بانک تجارت فرانکفورت ، نورمن فاستر- اکسپو 2000 ، هانوفر آلمان، توماس هرتزوگ - غرفه ژاپن در نمایشگاه، شیگرو بان - مجموعه مسکونی روکو ژاپن، تادائو آندو کلیسای آب، تادائو آندو- پروژه مسجد ، حسن فتحی - قسمت اعظم پروژههای گروه سایت ، جیمز واینز – کارهای گروه کن یانگ و حمزه- شهر کوریتیبا در برزیل............،


برای افراد علاقمند به مسئولیتهای اجتماعی و احداث روستاهای که با در نظر گرفتن محیط زیست ساخته شدهاند، مثالهای بی شماری وجود دارد که توسط پرنس چارلز حمایت شدهاند و طراحی آنها توسط دوانی و پلاتر زیبرک انجام گرفته است. از کتابهای پیترکاتز با عنوان"شهر نشینی جدید"، به سمت معماری اجتماعی در سال 1994 و از کتابهای پیتر کالتروپ"کلان شهر بعدی آمریکا": محیط زیست ، اجتماع و رویای آمریکایی در سال 1993 در این زمینه میتوان نام برد. تعدادی کتاب درباره معماری سبز وجود دارد که توسط مولفانی همچون برندا و روبرت ویل ، جیمز واینز نگاشته شده است. ساختمانهای خوبی توسط گروه باغ وحش در ژاپن، کن یینگ در مالزی، تعداد بیشماری معمار آلمانی از جمله گونتر بنیش و تعداد کثیری از آمریکائیان که ساختمانهایشان را خودشان میسازند ساخته شده است.

ما 15 اصل خود را از حس مکان، ادراک فضا و هویت آغاز کرده و به انرژی ختم کردیم تا دیدگاه معنا و پایداری اندیشه را مطرح کنیم .آنچه معماری به ظاهر پایدار یا نگهدارنده و قابل تحمل را جاودانه میکند پرداختن به تمامی 15 اصل و بیشتر اصول اولیه آن است. (پناهی، 1390، (4


-3 مروری بر متون:


:1-3 لویی کان:

در آثار کان تجریبات معماری مدرن، الهامات کلاسیسم یونان و معماری قرون وسطی، معماری اسلامی و حتی آکادمیسم قرن 19 اروپا را می توان دید . در کل می توان گفت او در اکثریت کارها تحت تاثیر مکتب بوزار بود و از همین روست که در کارهای او یک نوع نگرشی به تاریخ است و به خاطر همین او را به پست مدرنهای تاریخ گرا نزدیک حس می کنیم . تعدادی از کارهای او در حد پروژه باقی مانده است، پروژه ها در بالاترین حد و با پیچیدگی تمام طراحی شده اند ولی در زمان اجرا، فرمها با انتخاب مصالح مناسب و غالبا طبیعی و سنتی ساده می شوند . کان برخلاف استادان برجسته پیش از خود نه در پی توضیح است و نه اثبات نوشتهها، و گفتارش با ابهام همراه است . در کارهای لویی کان کاربرد دقیق مصالح و بیان قواعد استفاده از مصالح و تنوع استفاده کردن از مصالح مشهود است. )http://fa.wikipedia.org(

از نظر کان، ساختمان به معنای بیان نیروها (ساختار گرایی) یا تجسم ویژگی های محیطی (نگرش ارگانیک) نیست، بلکه کشف نظم ذاتی جهان نیز هست. کان می گوید:»ساختمان آن چیزی نیست که شما می خواهید، بلکه آن چیزی است که در نظم اشیا که به شما می گویند چه چیزی را طراحی کنید. می توان احساس کرد. این نظم خود انسان را در بر می گیرد و بنابراین با نهادها یا فرم های پایه ی موجود در جهان درک می شود.« این جملات کان به بهترین وجهی می تواند ذات باوری و ماهیت گرایی نظری کان را نشان دهد:»در واقع من »ماهیت چیز «را می جویم. زمانی که به »مدرسه ای معین« پرداخته ام می کوشم مسئله»مدرسه« را حل کنم، نه این که مسئله »یک مدرسه«را حل کنم. )«نقره کار، 1387،(387

کان اعتقاد داشت در هر پروژه ی معماری، باید به اصل7 و جوهر8 آن پرداخت تا به فرم9 ، دست یافت. فرم مورد نظر کان صرفأ به معنای شکل مادی یک اثر نیست بلکه می توان آن را مشابه صورت مثالی یا ایده ی10 افلاطون دانست که هر چیزی در این جهان سایه ای از آن صورت برتر و زیبا تر است، بنابراین همیشه اثری رؤیایی و کمال یافته و برتر در معماری وجود دارد که معمار باید تلاش کند تا به آن دست یابد. سپس در مرحله ی بعدی که طراحی11 نام دارد، آن فرم و جوهر اولیه، تابع شرایط زمین، برنامه ریزی، بودجه، زمان و نظرات کارفرما، در نهایت، حل مسئله ی معمارانه است، و معمار واقعی متولد می شود.(صارمی،(139:1389

کان در سال 1974 از دنیا رفت و پیش از آن سفری به ایران داشت و پس از بازگشت از اصفهان یکی از بهترین توصیف ها را در مورد معماری اصفهان بیان کرد: در معماری آنجا: "joint is the beginning of the ornament" یعنی در معماری ایران،»وصل، آغاز تزئین است« که البته چنین نیز هست؛ مگر نه آن که در گوشه ها و کنج ها ی دو دیوار، اتصال ستون و سقف، به هم رسیدن دیوار و سقف، زینت ساختمان ها مشاهده می شود. (صارمی،1389، (140

:2-3 سکوت نور

روشی که لویی کان در بیان وتعریف زیبایی و فلسفه به کار می برد به طور مطلق ذهنی می باشد. او مطالب خود را به شیوه ای شاعرانه و فی البداهه بازگو می کند که بی شک این روش را باید ناشی از کار فکری عظیم و در عین حال منحصر به فرد و استثنایی او بدانیم. کان از درک ماهیت اشیا و مناسبات آنها در شالوده ی این روش متفاوت خود به نگرش دیگری نیز عقیده مند است که ما آن را »نظم«می نامیم.لویی کان بر این عقیده است که از طریق هنر میتواند معنا و مفهوم نظم آشکار شود. در اکثرنظریه های کلاسیک و متقدم، تعبیر زیبایی و در بیشتر موارد پایه و اساس معیارهای قضاوت درباره ی یک اثر هنری می باشد.

نتیجه ی این نگرش آن خواهد شد که مفهوم و تصور عمومی زیبایی در مقام یک ارزش پر معنا بر هر گونه معرفت از وجود ارزشهای ویژه ی دیگری که در یک اثر هنری متبلور هستند؛ برتری پیدا خواهد کرد. بدین معنا که آن چه زیباست، عالی تر و متعادل تر می باشد. (جورگولا ،1377،(2

همچنین آن ارزش های متبلور در یک اثر هنری باید دارای درون مایه ای تعیین کننده بوده و یا قابل توصیف باشد. همچنان که لویی کان با قاطعیت ابراز می کند؛ محتوای زیبا شناختی یک اثر سوای یک شکل زیبا دارای کمیت زیبایی است و ممکن است بعد از آن که اثر هنری اجرا شد بتوان آن را تأیید کرد و به رسمیت شناخت. ارزش ها نیز پیش از ظهور هرگز قبل از مفاهیم کلی درک نخواهند شد. در هر حال هنر وجود دارد و حضور خود را حتی بدون ارتباط با شرطی اساسی و اصلی همچون زیبایی باز هم توجیه خواهد کرد. در این زمینه، بین مفهوم نظم از دید لویی کان و معماری او، رابطه ای وجود دارد. اعتقاد او درباره ی نظم که پایه و اساس کارهایش می باشد نه تنها نسبت به آنچه که تا به حال ابراز نشده است؛بلکه نسبت به باور عمده ی خود وی نیز صادق است.
آن جا که می گوید: » هیچ چیز به تنهایی از خود اثر مفیدی بر جای نمی گذارد مگر آن که در یک مجموعه کلی دارای اثر مفید باشد.« او معتقد است که سکوت، سرچشمه ی تمام مظاهر هنری است همان گونه که »آندره مالرو « به هنر نام »ندای سکوت« اطلاق می کند. در واقع تنها سکوت است که بر مفهوم زیبایی، تقدم و الویت دارد. برای لویی کان، تنها نظم است که می تواند قابل فهم و ادراک باشد و آن، آگاهی از ارتباط مشترک بین تمام اجزای هستی و همان تحقق کامل قوانین طبیعت است که به واسطه آن تمام جهان هستی به وجود می آید. (جورگولا ،1377، (2

او بر این باور است که استنباط نظم موجود از درک محتوای مجسم آن دشوارتر است و تحقق همین نظم، سرچشمه ی شادی و سرور است. هیچ کار هنری وجود ندارد که در ساختن استادانه ی آن حتی اگر دارای مضمون ناخوشایند و غم انگیز باشد لذت وجود نداشته باشد و لذت، در آن سکوت، یعنی در آن احساس مشترک ابدی نهفته در بطن هنر، وجود دارد. (جورگولا ،1377، (2

بنابراین می توان گفت هنر، بین آن چه وجود دارد و آنچه که هنوز به وجود نیامده است یک نوع اتحاد و یک پارچگی ایجاد می کند.

با این همه اگر چه ابزار و وسایل هنری همچون اشکال و سازه ها و نیز قوانین و ضوابط، به طور معمول وجود دارند؛ ولی هر اثر هنری ضمن وفق دادن خود با آنها، باید خصوصیات ذاتی و اصالت خود را نیز نمایان سازد. (جورگولا ،1377، (2

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید