بخشی از مقاله

نقش مديريت ماشين آلات درکاهش هزينه ي پروژه هاي عمراني
چکيده :
امروزه ماشين آلات نقش مهمي در چگونگي اجرا، هزينه ها و سرعت تکميل طرحهاي عمراني ايفا مي نمايند.
حضورماشين آلات پيشرفته وباقابليتهاي بالادرصنعت زمينه را براي طراحي واجراي طرحهاي بزرگ فراهم مي سازد. ارزيابي کلي ازوضعيت پروژه هاي بزرگ عمراني درکشورعدم وجود يک رويکرد علمي به مقوله کنترل ومديريت پروژه را نمايان خواهد ساخت . در اين مقاله مشکل موجود در سازماندهي و مديريت ماشين آلات عمراني درپروژه هاي عمراني بعنوان يکي ازعوامل افزايش هزينه در پروژه ها مطرح شده است .با عنايت به اينکه يکي از عوامل موثردرزمينه سوددهي اجراي پروژه هاي بزرگ عمراني کشور،کاهش هزينه هاي ناشي ازماشين آلات بعنوان يک راه حل مناسب جهت افزايش بهره وري ودرنتيجه سود دهي مورد نظر مي باشد، بنايراين براي افزايش بهره وري ماشين آلات و کاهش هزينه هاي راهبري آنها استفاده از روش هاي اصولي نگهداري و تعميرات اجتناب ناپذيرمي باشد. روش مراقبت وضعيت مبتني براطلاعات جمع آوري شده از دلايل عمده خرابي ماشين آلات مي تواندراهکار مناسبي براي مديران پروژه هادرزمينه مديريت وراهبري مناسب ماشين آلات باشد.
کلمات کليدي : مديريت ماشين آلات ،کاهش هزينه ها،ماشين آلات عمراني،افزايش بهره وري ماشين آلات .

١-مقدمه :
با مکانيکي شدن کارها در سالهاي اخير مديريت بر ماشين آلات بسيار حائز اهميت مي باشد .در راستاي توسعه فزاينده اجراي پروژه هاي ملي وبزرگ عمراني توسط شرکتهاي داخلي نگرش علمي ومهندسي به کنترل پروژه ها وافزايش کارائي ودرنتيجه اقتصادي کردن اين عمليات امري ضروري مي باشد. با توجه به اينکه دراکثرپروژه هاي عمراني ماشين آلات نقش اساسي دارند لذا توجه کارشناسي به مقوله مديريت آن ميتواند بعنوان يکي از راهکارهاي مناسب جهت کاهش هزينه هاي اجراي پروژه هاي عمراني دربرنامه ريزي هاي مديريتي پروژه هامدنظرقراربگيرد.با عنايت به گستردگي وپيشرفت روزافزون ماشين آلات مهندسي به صورت کامل نمي توان مرزي را براي مديريت ماشن آلات مشخص نمود.به صورت کلي هر قسمتي از پروژه که انتخاب ماشين آلات مهندسي در آن تاثيرگذار است يا قسمتي که در انتخاب ماشين آلات مهندسي تاثير مي گذارد را ميتوان به عنوان دامنه اي براي مديريت ماشين آلات در نظر گرفت . به طور مثال ميتوان نتايج حاصل ازحجم عمليات خاکي را براي ماشين آلات مختلف محاسبه نمود وآن ها را با يکديگرموردبررسي قرارداد وسپس با توجه به بهترين نتايج ماشين آلات مناسب را برگزيد و يا هزينه هاي نگهداري وتعميرات ماشين آلات قبل ازخريدمحاسبه و بررسي گردند.
٢-هزينه هاي اصلي يک پروژه :
هزينه يک پروژه عبارت است ازکل هزينه اي که بايد مطابق با برنامه ومشخصات فني ،براي انجام کارعمراني صرف شود. هزينه
هايي که دراين موردبايددرنظرگرفته شودعبارت انداز:
هزينه نيروي انساني ،ماشين آلات ،مصالح ،خدمات وهزينه هاي غيرمستقيم . البته هزينه هاي يک پروژه وپيشرفت آن درعين حال مقايسه اي بين کارکردبرنامه ريزي شده وواقعي نيزميباشد.
هدف اصلي کنترل هزينه پروژه حداکثرکردن سود درعين تکميل به موقع پروژه باکيفيت قابل قبول است . دربررسي علل سود دهي پروژه هاي عمراني کاملامحرزشده است که دربسياري ازکارگاهها ماشين آلات گران قيمت عمراني به دليل بي توجهي درمراقبت ،عدم سرويس دهي به موقع ،ضعف پشتيباني وکمبودقطعات يدکي ،دردوره هاي نسبتاطولاني بلااستفاده مي مانندکه خودسهم مهمي درافزايش هزينه هاي طرح ومدت اجراي پروژه دارد.
در برآورد اقتصادي اجراي پروژه هاي ساخت ، معمول است که هزينه کل را مجموع سه هزينه ماشين آلات ، مصالح و نيروي انساني مي دانند، اما بدليل وجود يک مرزبندي معين ولي پنهان درهزينه ماشين آلات ، لازم است هزينه اجرا به چهاربخش تقسيم
شود:
الف -هزينه سرمايه اي واستهلاک ماشين آلات ب -هزينه راهبري ونگهداري ماشين آلات ج -هزينه تهيه ومصرف مصالح
د-هزينه نيروي انساني
مديران پروژه هاي عمراني درکنترل هزينه هاي پروژه وبرآوردهاي اوليه بلادرنگ نگراني وحساسيت خودرانسبت به هزينه هاي ماشين آلات ابرازمي نمايند وبطورقطع مي توان گفت ماشين آلات يکي ازدغدغه هاي مديران پروژه هاي عمراني محسوب مي گردد.درپروژه هاي عمراني درصدقابل توجهي (حتي تا حدود ٥٠در صد) از هزينه پروژه ، هزينه ناشي ازماشين آلات متناسب با نوع پروژه ،حجم کار،محل انجام آن ،نوع مالکيت وازهمه مهمترمديريت ماشين آلات ميباشد[١]،[٢].
٣-عوامل موثردرانتخاب ماشين آلات :
الف -بازدهي ماشين آلات ب -مشخصات فني پروژه ج -نوع کار د-حجم کار
ه -تکنولوژي به کاررفته براي انجام کار و-مدت زمان پروژه ز-بودجه پروژه ح -هزينه ها
٤-دلايل ضرورت کاهش هزينه هاي ماشين آلاتي :
يکي ازاصلي ترين عوامل بالابودن هزينه راهبري ماشين آلات درپروژه هاي عمراني کشورنحوه نگرش مديران عامل شرکتهاي عمراني وبخصوص مديران پروژه ها به مقوله ماشين آلات عمراني ميباشد. هزينه هاي ناشي ازماشين آلات در شرايط کنوني با
توجه به مواردذيل ازاهميت بيشتري برخوردارميباشد:
-تعداد شرکتهاي عمراني داراي صلاحيت جهت اجراي پروژه هاي بزرگ عمراني درکشورافزايش قابل توجهي يافته است وبه دلايل رقابت بالاقطعاامکان عقدقرارداد باشرايط مالي خوب کاهش يافته وحتي دربرخي موارد شرکتها ناگزيراندبه قراردادهاي باحاشيه سودپائين نيزتن بدهند.
-در نتيجه افزايش آگاهي و تجربه مشاوران وکارفرمايان دولتي امکان چانه زنيهاي مرسوم (ادعاها وغيره ) به ميزان چشمگيري کاهش يافته است .
-مصالح عمده پروژه هاي عمراني ازقبيل ميلگرد وسيمان بدليل اينکه عمومادولتي وياتحت نظارت دولت توليد ميشوند ازنرخ تقريبايکساني درسراسرکشوربرخوردارميباشدوامکان صرفه جوئي وسودآوري ازاين موضوع بسيارکاهش يافته است .
-هزينه هاي نيروي انساني دراکثرپروژه ها ي عمراني مشابه ، تقريبايکسان ميباشد والبته نسبت به سايرهزينه ها ازارقام کمتري برخوردارميباشد.
لذا منطق و شرايط موجود حکم ميکند جهت سودآوري پروژه هاي عمراني نظير سد سازي و ايجاد شبکه هاي انتقال آب و همچنين ايجادخطوط لوله انتقال نفت وگازتوجه ويژه به کنترل هزينه هاي ماشين آلاتي معطوف گردد[١]،[٣]،[٤].
٥-کاهش هزينه استفاده ازماشين آلات :
هزينه ماشين آلات ، شامل هزينه استهلاک وسرمايه ماشين آلات (تابعي ازقيمت اوليه ماشين ومدت زمان استهلاک ) وهمچنين شامل هزينه راهبري ،نگهداري وتعميرات (تابعي ازقيمت وهزينه فطعات يدکي وملزومات مصرفي مانندروغن وفيلترودستمزد اپراتورهاوتعميرکاران وسرويسکاران ) ميباشد.
با رويکرد علمي ومهندسي به موضوع ماشين آلات ونيزسازماندهي ومديريت اصولي مبتني براطلاعات ، ميتوان به ميزان قابل توجهي ازهزينه هاي ماشين آلاتي کاست ودرنتيجه باعث سوددهي پروژه هاگرديد.
آنچه که امروزه درپروژه هاي عمراني درزمينه راهبري ماشين آلات صورت ميگيردعمدتافاقديک چارچوب مشخص وبابرنامه ازقبل طراحي شده ميباشد ومعمولاهيچ نوع روش موثرنگهداري بصورت مستمرواثرگذاردراين پروژه ها بکارگرفته نميشود.
شيوه اداره ماشين آلات دراکثرکارگاهاي عمراني محصول تجربيات وسلايق مديران وتعميرکاراني ميباشدکه بجاي مديريت و سازماندهي علمي ماشين آلات وتوجه ويژه به امرنگهداري ،صرفاتهيه کننده قطعه يدکي وتعميرکاران عالي ميباشند وبا موضوع خرابي وتوقف دستگاه کاملابصورت منفعلانه برخورد ميکنند. بعبارتي اين باوررا دارندکه دستگاه بايد خراب ومتوقف گرددو ماتنهاوظيفه تعميرکردن سريع ،به موقع وارزان آن رابرعهده داريم واين درست نقطه مقابل نگرش ورويکردعلمي ومهندسي به موضوع نگهداري ماشين آلات ميباشد[٤]،[٥].
٦-دلايل عمده خرابي ماشين آلات :
با بررسي سوابق تعميراتي ، خرابي و توقف ماشين آلات ، مي توان عوامل موثر بر بروز خرابيهاي اضطراري و کاهش ميزان عمر
اجزاء ماشين را به پنج گروه کلي زير دسته بندي نمود: الف ) بي توجهي به شرايط ظاهري ماشين
ب ) عدم رعايت استانداردهاي کاري ماشين آلات
ج ) عدم رعايت استانداردهاي بهره برداري از ماشين آلات
د ) عدم مهارت کافي در بهره برداري، تنظيم و راه اندازي ماشين آلات ه ) عدم رفع کامل علل بروز فرسايش
٧-با توجه به دلايل عمده خرابي ماشين آلات نقش مديريت ماشين آلات در کاهش هزينه هابه شرح زير مي
باشد:
١-٧-بي توجهي به شرايط ظاهري ماشين =
وضعيت و شرايط ظاهري ماشين آينه گوياي درصد سلامت ماشين مي باشد، عدم انجام بموقع و صحيح فعاليتهاي نظافت ، روانکاري و آچارکشي منجر به تسريع در فرسايش قطعات و کاهش عمرمفيد آنها مي گردد. به همين خاطر از اين سه فعاليت بعنوان فعاليتهاي موثر بر حفظ شرايط اساسي ماشين نامبرده مي شود . اين گروه از عوامل در حوزه ماشين آلات عمراني و معدني که قسمت اعظم آنها با خاک سر و کار دارند از اهميت بسيار بالايي برخوردار مي باشد. متاسفانه در بازديدهاي مختلف از سايت هاي راهسازي، سدسازي ،عمراني و معدني کشور اين عدم توجه به اين نکته بسيار مهم کاملا مشهود مي باشد.
٢-٧-عدم رعايت استانداردهاي کاري ماشين آلات =
استانداردهاي کاري ماشين آلات که توسط سازنده تعيين و ابلاغ مي گردند، پيشنهادات ساده سازنده هستند که بمنظور استفاده کامل از ماشين و افزايش عمر آن مي بايست رعايت گردند. بعنوان مثال تنظيم بودن باد لاستيک تاثير زيادي بر افزايش عمر آن دارد و يا وجود مقدار و نوع مناسب روغن در مخزن روغن موتور و سيستم هيدروليک ماشين ، استفاده از مواد مصرفي باکيفيت مانند فيلترها، آب رادياتور وغيره ، تعويض به موقع مواد مصرفي ماشين و تنظيمات و بازديد هاي دوره اي ماشين بر وضعيت کارکرد تمامي اجزاء سيستم تاثيرمستقيم دارد.
٣-٧-عدم رعايت استانداردهاي بهره برداري از ماشين آلات =
عدم رعايت ظرفيت و توان ماشين و بکارگيري در شرايط غير استاندارد و خارج از توان ماشين (مانند بار بيش از ٥٠ تن در تراکهاي ٣٥تني)، عدم تناسب ماشين با کار در نظر گرفته شده ، بکار گيري ماشين در فواصل و مسيرهاي غلط ،بکارگيري دستگاه در موارد ممنوعه از طرف سازنده وغيره مواردي هستند که در بروز خرابي هاي پيش از موعد و کاهش عمر مفيد دستگاه بسيار موثر هستند.
٤-٧-عدم مهارت کافي در بهره برداري، تنظيم و راه اندازي ماشين آلات =
با توجه به تغييرات مکرر مدلهاي جديد ماشين آلات و عدم آموزش و انتقال علوم جديد به رانندگان ، تعميرکاران و مديران ماشين آلات بسياري از خرابيهاي اضطراري ماشين آلات به سبب عدم مهارت کافي و اشتباهات انساني افراد مرتبط با دستگاه ايجاد مي گردد. بنابراين افزايش سطح تخصص و مهارتها در حيطه هاي بهره برداري از ماشين ، سرويس و تعمير آن (از طريق اجراي آموزشهاي تئوري و عملي) تاثير بسيار بالايي بر کاهش خرابيهاي ماشين آلات خواهد داشت .
٥-٧-عدم رفع کامل علل بروز فرسايش =
بطور معمول تعميرکاران در هنگام وقوع خرابي اضطراري تنها به رفع عيب و تعمير قسمتها و قطعات آسيب ديده پرداخته و علل و عوامل مسبب وقوع خرابي مورد شناسايي قرار نمي گيرد. بعنوان مثال تعمير انجام شده در مقابل شکستن يک شافت ، معمولا تعويض شافت مذکور بوده و علل وقوع آن که ممکن است لقي يک ياتاقان ، بروز لرزش هاي اضافي بعلت سائيده شدن چرخ دنده ها وغيره باشد، رديابي و مرتفع نمي گردد. عدم انجام اين کار منجر به وقوع خرابيهاي تکراري گرديده که در برخي موارد نيز به سبب تعدد تکرار بعنوان حالت عادي تلقي و براي آن نيز بودجه اي در نظر گرفته مي شود. عوامل متعددي همچون نياز به راه اندازي سريع ماشين براي جلوگيري از به تاخير افتادن پروژه ، مهارت ناکافي نيروي تعميرکار و عدم وجود تيم کارشناسي مناسب براي تحليل خرابيها و غيره در بروز اين نقيصه موثر مي باشد. در يک اقدام اساسي براي رفع اين نقيصه لازم است که اقدامهاي لازم براي دستيابي به دانش شناخت ارتباطات قسمتهاي مختلف ماشين ، تحليل خرابي ها و روش صحيح عيب يابي، استفاده از تکنيک هاي جديد کمک کننده در شناسايي عوامل خرابي و غيره توسط مديران ماشين آلات سايت هاي مختلف مدون و تحت نظارت قرار گيرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید