بخشی از مقاله


نماهای رها شده شهری و تاثیر آن بر محیط زیست بصری

"شهر" ( TOWn)یکی از پدیده های بشری در محیط زیست به منظور اسکان، تأمین معیشت، آسایش، داشتن روابط اجتماعی و اقتصادی و مانند اینهاست.
شهرها بایستی بر مبنای نقش و وظیفه و امکان و استعدادی که در سطح منطقه خود دارند، انجام وظیفه کنند. در طرح ریزی شهری (Urban planning) و تدوین برنامه های مختلف برای شهر، نبایستی شهر را به صورت تافته ای جدا بافته از منطقه اش در نظر بگیریم؛ و ارتباطات مرئی و نامرئی شهرها و روستاها را فراموش کنیم. هدف اصلی بر این پایه قرار دارد که برنامه ریزی های شهری و روستایی و منطقه ای پا به پای هم و همگام با هم پیش روند. همانطور که هر یک از تأسیسات شهر از دیدگاه برنامه ریزی ها و طرح ریزیهای شهری بایستی منطق و اساس مخصوص به خود را دارا باشند، شهرها و روستاها نیز باید مکان مخصوص به خود را داشته باشند. از سوی دیگر، رعایت اصول و ضوابط شهرسازی در همه جنبه ها و عرصه ها اعم از چیدمان فضاهای مختلف شهری، فضای سبز، معابر و گذرها، میادین، پلها و زیر گذرها و ...، شهری را پدید خواهند آورد که همه نیازهای شهروندان را به سادگی و سهولت برآورده نماید. اما در کنار رعایت عوامل فوق که در جای خود، بسیار با اهمیت هستند، رعایت اصول "زیبائی شناسی" (AeSthetic) و "زیباسازی" نیز از اهمیت و جایگاه والائی برخوردار می باشند؛ زیرا شهر باید همه نیازهای انسانی شامل نیازهای مادی، روانی، اخلاقی و ... را برآورده نماید. لذا "مجموعه شهر " الزاما طراحی و قرار گیری فضاهای فیزیکی مورد نیاز در کنار یکدیگر نیست، علاوه بر اینها باید یک سری عوامل دیگر که از آن به "روح شهر" تعبیر میشود، نیز در نظر گرفته شود. این عوامل به طور ساده عبارتند از:
۱- زیباسازی شهر
۲- نورپردازی شهر
۳- مبلمان شهر در این فرآیند، شهر از جنبه "زیبایی شناختی" مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در واقع رعایت موارد فوق به جسم و و کالبد شهر، روح می دمد و آنرا زنده می کند. طراحی و در نظر گرفتن نمای زیبا برای ابنیه با کاربری (Function) گوناگون، استفاده از نور در قسمتهای مختلف شهر و طراحی مبلمان شهری در بخشهای مختلف، از جمله عواملی است که شهر را زنده و پویا نموده و موجب بوجود آمدن شادابی و انرژی در شهروندان می گردد. شهری زنده و زیبا خواهد بود که شهروندانی با نشاط و پرتحرک داشته و هر روز سعی در اعتلا بخشیدن به محیط پیرامونی خود دارند. در این فرآیند در نظر گرفتن اصول و مراحل "طرح ریزی شهری" بسیار مؤثر خواهد بود. شهرستان اسلامشهر، به عنوان یکی از شهرهای نزدیک به تهران از جمله شهرهائی است که از فقدان زیبائی شهری رنج برده و محیط زیست بصری نامناسبی برخوردار بوده و اکنون که در حال توسعه می باشد، نیاز به بازنگری در نحوه ساخت و ساز به ویژه در زمینه زیباسازی شهری دارد.لذا در این مقاله سعی شده است یکی از مواردی که می تواند چهره فعلی شهر را تغییر داده و آنرا زیباتر نماید، یعنی ساختمانهایی که فاقد نمای شهری بوده و به حال خود رها شده اند (و یا دارای نما بوده، اما فرسودگی و از بین رفتن نما، منظر نامطلوبی را به نمایش گذاشته است) پرداخته شده و با مطالعه بر روی نمای ساختمانهای رهاشده، مشخص نمودن کاربری آنها و یافتن علل و عوامل آن به ارائه راهکار و پیشنهاداتی در زمینه بهبود وضع موجود اقدام گردیده است.

لغات کليدی : شهر - نماهای رها شده - منظر شهری - شهر سازی - زیبایی شناسی - محیط زیست بصری
مقدمه :
شهرستان اسلام شهر، در ۱۲ کیلومتری جنوب شرق تهران واقع شده و از شمال به تهران ، از شرق و جنوب به شهرستان ری ، از غرب به رباط کریم ، و از شمال غربی به شهرستان شهریار محدود می گردد. مساحت آن بالغ بر ۲۴۵ کیلومتر مربع است و مطابق آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۷۶ ، از بخش تابع شهرستان ری منفک و به شهرستان مستقلی تبدیل شد. بر اساس آمارگیری سال ۱۳۸۵، تعداد ۹۱۲۹۳ خانوار در آن ساکن بوده که جمعیتی بالغ بر ۴۴۷۱۹۲ نفر را در خود جای داده است. اسلام شهر یکی از فرمانداری های دوازده گانه استان تهران محسوب می گردد. این شهرستان دارای دو بخش چهاردانگه و مرکزی است که هر یک دارای ۲ دهستان می باشند. بخش چهاردانگه مرکب از دو دهستان چهاردانگه و فیروز بهرام و بخش مرکزی شامل دو دهستان احمدآباد مستوفی و ده عباس است که مجموعاً دارای ۵۴ آبادی می باشد. اسلامشهر از سال ۱۳۵۲ به نام شاد شهر یکی از بخش های شهرستان ری بوده است، که در سال ۱۳۵۸ به اسلام شهر تغییر نام می یابد این شهرستان به دلیل نزدیکی با تهران و سیاستهای موجود در بخش مسکن، بویژه در سالهای اخیر و تمایل سازندگان و سرمایه گذاران در احداث واحدهای مسکونی در اطراف تهران و خصوصا اسلامشهر، در حال توسعه بوده و رعایت دقیق و کامل قواعد و ضوابط شهرسازی در ساخت و سازهای موجود در همه بخشها اعم از امور ترافیکی، فضای سبز، زیباسازی و ....... و همچنین فعالتر نمودن قسمتهای نظارتی، کمک شایانی به ساماندهی وضع موجود و آینده ای بهتر خواهد بود.
نحوه تشکیل شهر:
پیشینه شهرها به اجتماعات کوچک بشری برمی گردد. نیاز انسان ها به یکدیگر و داشتن
مشکلات مشتر ، آنها را کنار هم گرد آورد و برای اینکه افرادی که در یک مکان و دور هم زندگی می کردند بتوانند با هم دیگر کنار بیایند، نیاز به قوانین و مقررات و سازمان و تشکیلاتی بود که بتواند روابط افراد را سامان دهد. به تدریج شهرها بزرگ و بزرگ تر شدند و وظایف و اختیارات بیشتری یافتند و امکانات بیشتری را برای ساکنان خود فراهم آوردند و به همان نسبت مناسبات و روابط پیچیده تری میان افراد برقرار شد و تقسیم کار اجتماعی به وجود آمد. بر مبنای همین تقسیم کار بود که حرفه های مشابه کنار هم قرار گرفتند و بازار در مرکز شهر شکل گرفت، سپس محل های مسکونی و آن گاه کارگاه ها و کارخانه ها در حاشیه آنها استقرار یافتند. از آنجا که شهرها به دلیل وجود بازار، مرکز داد و ستد بود، روستائیان محصولات خود را برای فروش به شهر می آوردند و مایحتاج خود را نیز از آنجا تهیه می کردند. پس یک وظیفه دیگر شهر، دادن خدمات به جوامع پیرامونی و روستاهای قرار گرفته در حاشیه شهرها بود. با گسترش شهرها، روستاهای نزدیک جذب شهرها شدند و زمین های آنها نیز تغییر کاربری دادند. شاخص های شهری و شهرنشینی:
۱- امنیت
۲- معابر و دسترسی ها
۳- فضای سبز شهری
۴- زیبا سازی شهری ( ایجاد منظر شهری و محیط زیست بصری مناسب )
یکی از مباحث مطرح در طراحی شهری، که در حوزه امور شهری و شهرسازی به لحاظ بصری و حوزه دید(Visual Field) بسیار بر آن تأکید شده ، مسأله " زیبایی شناسی شهری " است. اصولاً شناخت و رعایت اصول زیباسازی در شهر در ابعاد گوناگون فضاهای تشکیل دهنده آن نظیر ابنیه،
معابر، فضای سبزو... قابل طرح بوده و نیاز به بررسی های کارشناسی دارد. عوامل مؤثر در زیباسازی محیط : سیما و منظر شهری، مهمترین وسیله ارتباطی بین انسان و محیط است. بنابراین به هر میزان که سیمای شهر از نظر حوزه دید گسترده تر و زیباتر باشد، برقراری ارتباط بصری انسان با محیط پیرامونی اش بیشتر و بهتر خواهد بود. به منظور رسیدن به این هدف مهم در امور شهری و شهرسازی، در نظر گرفتن عوامل زیر که در زیباسازی محیط مؤثر هستند، قابل توجه خواهد بود: ۱- چیدمان صحیح ابنیه در کنار یکدیگر و استفاده از مصالح مناسب ۲- مبلمان صحیح شهری ۳- وجود فضاهای باز و ایجاد دید مناسب با توجه به مطالبی که تا کنون بازگو شد، هدف از انجام امور فوق و مطالعات لازم زیبائی شناسی در منظر شهری، آن است که بیننده بتواند شهر را به خوبی نظاره کرده و از زیبائی آن لذت ببرد. به همین منظور باید در طراحی شهری فضاهائی نیز طراحی گردد تا به بیننده اجازه استفاده از مناظر شهری و سیمای آن را بدهد. معمولاً بهترین فضاهائی که می توانند دارای چنین ویژگی باشند، فضاهای سبز شهری نظیر پارکهای محله ای و پارکهای منطقه ای و شهری هستند، اینگونه فضاها علاوه بر ایجاد محیطی امن و آرام و همچنین زیبائی خاصی که دارند می توانند در ایجاد حوزه دید شهری مناسب برای شهروندان نقش مهمی ایفا نمایند. در واقع فضاهای سبز می توانند به زیباسازی افقی شهر و ابنیه به زیباسازی عمودی شهر کمک کنند. در این صورت شهر در سطح و عمق دارای سیما و منظر شهری خواهد بود. از سوی دیگر وجود میدان در بخشهای مختلف شهر، علاوه بر تسهیل امور ترافیکی و روان شدن حرکت در شهر، می تواند عامل دیگری در بوجود آمدن حوزه دید مناسب برای شهروندان به منظور چرخش بعدی لازم و استفاده از سیمای زیبای شهر گردد. در بسیاری شهرها به دلیل مسائل و نکاتی که در ابتدای این فصل عنوان شد (به ویژه مسئله جمعیت و توسعه ناپایدار شهرها) ساختمانهای قدیمی تخریب و بازسازی می شوند. مشکلاتی که در این روند وجود دارد، عبارتند از: ۱- عدم تخریب و بازسازی کلیه بناها ۲- عدم بازسازی نمای ساختمانهائی که تخریب نمی شوند این موضوع باعث بوجود آمدن ساختمانهای جدید با نمای مناسب و مرتفع در کنار ساختمانهای قدیم با ارتفاع کم و نمای نامناسب و بوجود آمدن سیما و منظره شهری نامطلوب می گردد.
فقدان هریک از عوامل سه گانه فوق در حوزه شهری می تواند به زیبائی شهر، لطمه جدی وارد سازد. مهمترین این عوامل از بین رفتن نمای ساختمانها و یا نامناسبب شدن سیما و منظر آنهاست، به ویژه ساختمانهائی که با داشتن نمای نامناسب به حال خود رها شده و هیج فرد یا سازمانی، نوسازی و اصلاح آنها را وظیفه خود نمی داند. تعداد برخی از این گونه ابنیه در برخی شهرها، آنچنان زیاد است که به یک معضل شهری تبدیل شده و سیما و منظر شهر را با مخاطرات جدی روبرو نموده است. اکنون باید دانست که این گونه بناها، چیستند؟ نماهای رها شده شهری : میل انسان به زیبائی، فطری و ذاتی است. همانگونه که هر انسانی به زیبائی محیط شخصی خود توجه و دقت خاص می نماید، زیبائی محیط عمومی، که متعلق به همه شهروندان است، نیز نیاز همگانی انسانهاست. همانگونه که پیشتر نیز عنوان شد، بناهائی در شهرها مشاهده می شوند که دارای نما و منظر مناسبی نبوده و موجب از بین بردن ارتباط صحیح انسان با محیط شهری می شوند. این بناها معمولاً در سح شهرها پراکنده بوده و یا بیشتر در مناطق قدیمی و یا بافت قدیم هر دیده شده و موجب به وجود آمدن سیمای نامطلوب شهری می شوند. در مباحث "آسیب شناسی شهری "، یکی از محورهای بسیار مهم، عدم روانی بصری شهر و یا وجود سیمای نامناسب آن است. با توضیحاتی که تا کنون در این مورد داده شد، می توان نماهای رها شده شهری را اینگونه تعریف و توصیف نمود: نماهای رها شده شهری، " نماهائی هستند که موجب قطع شدن رابطه انسان (شهروند) با محیط پیرامون خود (شهر) می شوند. " در این صورت رابطه شهروند با شهر به لحاظ بصری بصورت خواسته یا ناخواسته از بین می رود و انسان در محیطی زندگی می کند که فاقد روح و پویایی لازم است. لذا ارتباط بین جسم و روح در شهر مختل می شود در این صورت، بدیهی است که شهر دارای حرکت و پویائی نبوده و گاه ممکن است مفهوم شهر نیز از بین برود. بنابراین هرگونه عاملی که موجب از بین رفتن و یا قطع رابطه ای بصری با سیما و منظر شهری گردد، می تواند در زمره نماهائی باشد که رها شده و فاقد تناسب و هماهنگی لازم با محیط پیرامونی خود می باشد. مفهوم "سیمای شهر " فقط به نمای ابنیه و ساختمانها محدود نمی شود؛ اما همانگونه که گفته شد معمولاً شاخص زیبائی شناسی شهری، نمای مناسب و زیبای ساختمانهاست. پس هرگونه عامل مخلی که این زیبایی را تحت تأثیر قرار دهد از جمله آسیبهای منظری شهری محسوب می شود. این عامل قطع ارتباط، ممکن است در نما یا وجهی از ساختمان که اجرا نشده و یا اجرا شده، ولی در اثر عدم تعمیر و نگهداری صحیح، فرسوده و در حال از بین رفتن باشد. البته زیبائی و مفهوم آن، مقوله ای است نسبی، اما نسبت حداقلی آن همان است که با فطرت انسان سازگار باشد و به تعبیر دیگر حداقل زیبایی آن است که مانع دیدن و لذت بردن انسان از یک شیء نشود. مسأله آسیب شناسی زیبائی شهر، تا آن حد مورد تأکید است که امروزه بسیاری از طراحان شهری و سازندگان شهرها به عنوان شاخص توسعه شهرها از آن یاد می کنند. بخشی از عمل مبارزه با آلودگی هوا، خروج تأسیسات آلوده کننده هوا، اجرای برخی محدودیتهای شهری، در راستای حفظ مناظر و نماهای شهری هستند تا کمتر مورد آسیب و تخریب قرار گیرند. انواع ساختمانهای موجود با نماهای رها شده موضوع این پژوهش ساختمانهایی هستند که موجود بوده و نمای آن به دلایلی که بعداً به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت، رها شده اند. بنابراین، این گروه از ساختمانها را به دو رسته می توان تقسیم نمود: ۱- ساختمانهای نیمه تمام : اینگونه ابنیه نیز به دو دسته قابل تقسیم هستند:
الف - دارای نما
ب - فاقد نما
برخی از ساختمانهای در دست احداث، ساختمانهائی هستند که نیمه تمام بوده، اما سازنده، ترجیح داده پیش از اتمام سایر قسمتها، نمای آنرا اجراء نموده و به پایان ببرد؛ که اینگونه نماها نیز دارای منظر مناسبی هستند. از سوی دیگر ساختمانهای نیمه تمام ممکن است فاقد نما باشند، یعنی برخی مراحل اجرائی ساختمان انجام شده ولی برخی قسمتهای دیگر، از جمله نما، اجرا نشده اند. ۲-- ساختمانهای تمام شده این دسته از ساختمانها، ابنیه ای هستند که بطور کامل تمام شده اند و دارای نما هم هستند. اینگونه ساختمانها نیز به لحاظ نما به دو دسته تقسیم می شوند: الف - - دارای نمای مناسب ب - - دارای نمای نامناسب ممکن است بنائی به اتمام رسیده باشد و بنا به دلائلی از نمای مناسبی برخوردار نباشد و مالک یا بهره بردار نیز توجهی به این امر نموده و به همین دلیل از سیما و منظر مناسبی در بافت شهری برخوردار نباشد. با توجه به تعریف پیش گفته، در این پژوهشی، مجموعه بناهائی که ساخته شده و یا نیمه کاره هستند و دارای نمای نامناسب بوده، به گونه ای که به حال خود رها شده و اکنون دارای سیمای مناسبی نیستند، را در بر می گیرد؛ که البته ممکن است برخی از این بناها، فاقد سکونت بوده و یا افرادی نیز در آن زندگی کنند.
اسلامشهر و نماهای رها شده شهری :
ساختمانهای موجود در مجموعه بافت شهری شهرستان اسلام شهر، همانند سایر شهرها دارای کاربریهای لازم به منظور برآورد نیازهای شهر می باشند. این ساختمانها با زیربنای متفاوت و البته در ارتفاعهای گوناگون ساخته شده اند اما با توجه به وسعت اندک محدوده شهر و تازه تاسیس بودن آن و همچنین عدم نیاز به ساختمانهای مرتفع ، بلندی ساختمانها تا ۶ طبقه می باشد. ساختمانهای موجود از نظر : - مصالح مصرفی نما - موقعیت قرار گیری از چیدمان مناسب و منظمی برخوردار نمی باشند. مصالح مورد استفاده در استخوان بندی ساختمانهای کوتاه (یک و دو طبقه ) عموماً از نوع آجری (دیوار باربر) هستند اما ساختمانهای بیش از ۲ طبقه ارتفاع دارای سازه فلزی یا بتنی می باشند. در بررسیهای قابل مشاهده، سازه بیشتر ساختمانهای چند طبقه دارای اسکلت فلزی بوده و طی چند سال گذشته از سازه های بتنی نیز استفاده شده است. از سوی دیگر، مصالح مصرفی در نمای ساختمانها نیز ئز اهمیت است. صرفنظر از فرم (TOrm) و شکل ظاهری نمای ساختمانها و تحول ایجاد شده در ساخت نماهای متنوع در سالهای اخیر استفاده از انواع مصالح در این شهرستان نیز مرسوم شده است. مصالح مصرفی در نمای ساختمانها: مصالح مصرفی در نمای قابل مشاهده ساختمانها را می توان به چند دسته ذیل تقسیم نمود: ۱- ساختمانهای ۱ و ۲ طبقه ساختمانهای فوق با کاربریهای مختلف و البته بیشتر با کاربری مسکونی و تجاری، دارای نمای سیمانی بوده که اکثر آنها به دلیل گذشت زمان، فرسودگی مصالح، عدم تعمیر و نگهداری لازم و رطوبت، دارای ترک بوده در حال حاضر فاقد زیبایی لازم و سیمای مطلوب و مناسب در شهر می باشند و بعضاً در حال ریزش و تخریب هستند. برخی ساختمانهای یک طبقه با نمای سنگی نیز وجود دارد که این دسته هم از سیمای مناسبی برخوردار نبوده و در بسیاری از موارد سنگها به دلیل عدم چسبندگی لازم و ...، شکسته و رها شده و مناظر نامطلوبی بوجود آورده اند.


۲- ساختمانهای چند طبقه ساختمانهای چند طبقه موجود، عموماً در سالهای اخیر ساخته شده اند و نمای اینگونه بناها عمدتاً با مصالحی نظیر آجر و سنگ اجرا شده و از منظر نسبتاً مناسبی برخوردار می باشند. این ابنیه بعضاً در کنار ساختمانهای یک یا دو طبقه قدیمی بوده که هم به لحاظ ارتفاعی و هم از نظر ساختار نما (به لحاظ فرم و مصالح مصرفی) از تناسب و هارمونی لازم برخوردار نبوده و موجب به وجود آمدن مناظری بی تناسب و کاملاً در تضاد با یکدیگر شده است. همانگونه که در تصویر مشاهده میشود، در محدوده مرکزی شهر و در کوچه ها و خیابانهای داخلی اینگونه بناها به وفور وجود داشته و متأسفانه باعث بوجود آمدن سیمای شهری نامطلوبی شده است.

تاثیر نماهای رهاشده در بافت شهری اسلامشهر : با توجه به مباحث پیشین در خصوص مسائل زیبایی شناسی شهری و وجود نماهای مخل زیبایی و تعریف ارائه شده در مورد نماهای رها شده شهری، اکنون در طی چند بخش، به تجزیه و تحلیل وضعیت نمای ساختمانها در شهرستان اسلامشهر می پردازیم.

بناهایی با نماهای متفاوت و ناهمگون و با ارتفاع های نامتناسب

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید