بخشی از مقاله

چکیده
عوامل اقلیمی و تأثیر آن بر معماری و شهرسازی، از اصول بنیادی طراحی معماری بوده، که نمود آن در سکونتگاههای اولیه بشر مشهود است. با مطرح شدن موضوع بحث برانگیز معماری پایدار در چند دهه اخیر و توجه ویژه آن به تأثیر اقلیم در معماری و تلاش برای استفاده بهینه از منابعطبیعی و در مقابل کاهش آثار تخریبی ساخت وسازهای مصنوع بر محیططبیعی، بار دیگر نگاه همگان به سوی معماری سنتی و راهکارهای ارائه شده توسط آن در هر اقلیم که موجب ماندگاری و تداوم معماری آنها شده بود، جلب شد. این مقاله قصد دارد تا از طریق مطالعات کتابخانهای و با رویکردی توصیفی به شناخت و معرفی الگوهای پایدار معماری و شهرسازی سنتی در اقلیم گرم و خشک بپردازد.

واژههای کلیدی: اقلیم، محیط طبیعی، معماری پایدار، شهرسازی، گرم و خشک

-1 مقدمه
معماری پایدار از بحث برانگیزترین موضوعات معماری معاصر است که دغدغه اصلی آن به عوامل اقلیمی و تأثیر آن بر معماری برمیگردد . در حقیقت معماری پایدار به دنبال طراحی بر پایه اصول اقلیمی و همساز با اقلیم است. استفاده از مصالح بوم آورد، تطابق با محیط طبیعی و صرفه جویی در مصرف انرژی و پایداری از اصول تفکیکناپذیر معماری سنتی ایران بوده که در انطباق کامل با اصول بنیادی معماری پایدار است. از اینرو شناخت الگوهای ارائه شده توسط معماری سنتی، در هر اقلیم برای فراهمآوردن یک معماری پایدار در گذر زمان، ضروری به نظر میرسد به ویژه در عصر حاضر که تکنولوژی و مدرنیزه شدن فضاهای شهری، موجب غفلت و بعضا فراموشی این راهکارهای هوشمندانه شده است.

-2 واژه پایداری

فعل Sustain از ریشه لاتین Sustinere و از دو کلمه Sus به معنای از پایین به بالا و tinere به معنای نگهداشتن و حفظکردن تشکیل شده است. این فعل با مفاهیمی از قبیل: حمایت، پشتیبانی و تداوم آمیخته است و صفت Sustainable در توصیف شرایط، حالت و یا چیزی به کار میرود که مورد پشتیبانی قرار گرفته یا بواسطه کمک و تأمین معاش، همچنان تداوم یافته است. دهخدا "پایداری" را به معنای بادوام و ماندنی آورده است. بنابراین واژه "پایداری" که به عنوان معادل Sustainability انتخاب شده است فاقد معنای موردنظر و مناسب آن است و بر حفظ و ثبات تکیه دارد. معنای واژه "پایداری" که در این بحث مدنظر است عبارت است از: آنچه که میتواند در آینده تداوم یابد(سلطانزاده و دیگران، 1392، .(2

همچنین "پایداری" حالت ثابتی از هماهنگی نیست و مفهوم سازگار ساختن تقاضای منابع تکنولوژی و سازماندهی اجتماعی را با توانایی محیطی برای تأمین نیازهای حال و آینده میپذیرد(. (Williamson. Etal. 2003:5 . 4

تأمل بیشتری در موضوع، حاکی از آن است که مفهوم پایداری در عرف های قدیمی و فرهنگهای کهن بشر هم ریشه داشته و در زندگی سنتی، در قالب تکریم و حرمتگذاری به طبیعت و منابع طبیعی جلوهگر شده است. از این رو میتوان فعالیتهای دهههای آخر قرن بیستم را به مثابه تلاشی برای احیاشدن این مفاهیم کهن دانست. تلاشی که در قالبی جامعتر، غنیتر و کاربردیتر انجام میگردد(موسوی، 1383، .(19

-3 ظهور واژه پایداری در معماری

همانگونه که پایداری را از منظر یک نگرش اخلاقی نمی توان مفهومی قرن بیستمی به حساب آورد، ریشههای معماری پایدار، از منظر رویکرد همزیستانه با طبیعت نیز به اندازه تاریخ معماری عقب میرود. با این وجود، "معماری پایدار" به عنوان تجدیدنظر در اصول و رویکردهای معماری مدرن بر مبنای نظام اخلاق زیستمحیطی، رویکردی است که در نیمه دوم قرن بیستم و برای پاسخگویی به مسائل فراوان پیش آمده از تصمیمات غلط در زمینه محیطزیست انسان، مطرح و در پیش گرفته شده است. از اینرو در بررسی خاستگاههای این رویکرد معماری، همچنان که گفته شد، مسیر بازبینی و تکامل معماری مدرن به سمت معماری حساس به مسائل محیط موردمطالعه قرار میگیرد. از آنجا که در دهه 1970 میلادی، به دلیل مجموعهای از اتفاقات در حوزههای مختلف زیستمحیطی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و فرهنگ و فلسفه، حساسیتهای محیطی در معماری، در چشمانداز جدیدی مطرح گردید، این بررسی به دو حوزه زمانی اصلی، معماری مدرن پیش از 1970 و معماری مدرن پس از 1970 تقسیم گردیده است (اوراضیزاده، 1391، .(2

-4 معماری پایدار
معماری پایدار، نسبت به ویژگیها و شرایطمحیطی و مکانی خود پاسخگو و کنش مند است و از قابلیتهای بستر بومشناختی خود در راستای ایجاد شرایطمحیطی مطلوب استفاده بهینه میکند. بدین ترتیب از تعادل بومشناختی برخوردار
خواهد بود. یعنی حداقل صدمات را بر محیطزیست دارد. علاوه بر این نسبت به تغییرات شرایط و نیازها، انطباقپذیر و در نتیجه تداومپذیر است و به واسطه برخورداری از ویژگیهای مکانی، متمایز و قابلتفکیک است (سلطانزاده و دیگران، 1392، .(3 "طراحی پایدار" نوعی از معماری است که از حداکثر استعدادهای محیطی برای آسایش مصرفکنندگان سود میجوید و ابزارها و راهکارهای هوشمندانهایی در این راه به کار می گیرد. بنابراین معماری پایدارایجاد محیطی سالم برپایه اصول اقلیمی میباشد و دفع کاهش آثار سوء تأثیر ساخت و ساز بر محیط پیرامون است (فرخانی و مرادی و شریفی، 1393، .(2
بهترین مفهوم معماری پایدار برای ما معماران این است که محیط را با توجه به افزایش کیفیت زندگی حال و مرتفعساختن نیاز زندگی آیندگان بسازیم. از جهت دیگر معماری پایدار، به اقلیم، انسان، فرهنگ و محیطزیست خودش احترام میگذارد و به آن آسیبی نمیزند و با اقلیم هماهنگ است (کریمی، 1391، .(10 در هر ملتی با شناخت شرایطجغرافیایی و فرهنگی و مذهبی و پاسخ به نیازهای آسایشی میتوانیم معماری پایدار، داشته باشیم (پارسایی و دیگران، 1392، .(2

بر اساس طرح "Oecd" بناهای پایدار، بناهایی تلقی میشوند که کمترین تأثیرات مخرب را بر محیطهای ساخته شده و طبیعی مجاور، ناحیه اطرافشان و همچنین زمینه کلی خود داشته باشند. با همین هدف طراحی محیطهای مصنوع بایستی با توجه به منابعطبیعی موجود در مصرف منابع تجدید ناپذیر نظیر سوختهای فسیلی و حفظ آن برای آیندگان انجام گیرد(فرخانی و دیگران، 1393، .(7

4-1 اصول معماری پایدار
اصول معماری پایدار، از دیدگاه "براندو روبرت وال" ملاک بوده است. این اصول عبارتند از:
*1 حفظ انرژی: بنا باید طوری ساخته شود که نیاز ساختمان به سوختهای فسیلی را به حداقل برساند. B2 هماهنگی با اقلیم: بنا باید با اقلیم و منابع انرژی موجود در محل احداث هماهنگی داشته باشد.

*3 کاهش استفاده از منابع جدید مصالح: ساختمان باید به گونهای طراحی شود که میزان استفاده از منابع جدید را تا حد امکان کاهش داده تا در پایان عمر مفیدش برای ساختن بناهای جدید، خود به عنوان منبع به کار رود.

*4 برآوردن نیازهای روحی و جسمی ساکنان از اهمیت خاصی برخودار است (طراحی انسان محور).
*5 هماهنگی با ساختگاه (مکان): بنا باید با ملایمت در زمین ساختگاه خود قرار گیرد و با محیط اطراف سنخیت داشتهباشد.

*6 کلگرایی: تمام اصول معماری پایدار، باید در یک پروسه کامل که منجر به ساختهشدن محیطزیست سالم میشود تجسم یابد (فرخانی و دیگران، 1393، .(7-8

*5 پایداری در معماری بومی ایران
اولین و مهمترین عوامل تأثیرگذار در طراحیشهری و اقلیمی، عامل اقلیم و در ارتباط با آن مسئله تنظیم شرایطمحیطی در ایجاد منطقهآسایش در فضاها، بناها، شهرها و روستاهاست. ضمن اینکه برای استقرار بناها و عناصرشهری با توجه به فرآیند عواملاقلیمی، با استفاده از ویژگیهای اقلیمی که در معماری بومی تعریفشده و بدون استفاده از وسایل مکانیکی و به هدر رفتن منابعسوختی و انسانی از ابعاد فیزیکی، روحی و درونی در درون فضای زندگیش در آرامش و آسایش خواهد بود
(اوراضیزاده، 1391، .(1
میدانیم که معماری کهن ایران، بسیار غنی بوده و در گذشتههای دور در این مرز و بوم ساختمانها مطابق با اقلیم و سازگار با محیط زیست طراحی و ساخته میشدند. در ساختمانهای کهن ایران زمین، مصالح و عناصر استفاده شده در ساختمان سازگار با طبیعت بودند و آسیب چندانی را در زمان احداث، بهرهبرداری و تخریب بر محیطزیست وارد نمیآوردند. در این باره به استفاده از مصالحطبیعی و بومی و مقاوم، طرحهای منطبق با کاربری، به کارگیری شیوههای هوشمندانه برای استفاده حداکثر از انرژیهای سالم و صرفهجویی در انرژیهای به دست آمده می توان اشاره نمود. عناصری مانند: بادگیرها،سردابها، تراسهای تابستانی و زمستانی، گودالباغچهها، جهتگیری صحیح ساختمانها و غیره از این گونهاند. با نگرش عمیق در می یابیم که معماری سنتی ایران در شکل و فرم خلاصه نمی شد، بلکه ویژگیهای بارزی چون صرفهجویی در انرژی، پایداری، تطابق با محیط، سازگاری با طبیعت و استفاده حداکثر از منابعطبیعی در دسترس چون: خورشید، زمین، آب، باد و ...جز اصول تفکیکناپذیر معماری ایران بوده است (کریمی، 1391، .(10

معمار ایرانی، با به همراهداشتن تجربهتاریخی و عقلجمعی معماران نسلهای پیش از خود، به روشهای گرمایش و سرمایش ساختمان به گونه ای جامع و همهجانبه مینگرد و در عینحال از هرگونه زیاده خواهی و زیادهروی پرهیز می کند. با اتکا به این مستندات است که همگان بر این باورند که معماری گذشته ایران در حیطه زمانی خود، یک معماری پایدار بوده است (حسینیان، .(1382 ویژگیهای معماری ایرانی، نه تنها از لحاظ مادی و در زمینه انرژی و منابعطبیعی موجب پایداری گشته، بلکه زمینه زندگی معنوی پایدار و کمالگرا را نیز فراهم نموده است. این ویژگیها با تکیه بر ارزشهای اعتقادی و فرهنگی مردم و با شناخت صحیح از بستر محیط شکل گرفتهاند (پارسایی و دیگران، 1392، .(12

*6 اقلیم گرم و خشک
بطور کلی مشخصات اصلی آب و هوای این اقلیم عبارتند از: رطوبت و بارندگی کم، تبخیر و تعرق فوقالعاده زیاد و نوسانات شدید درجهحرارت در طول شبانهروز و فصول تابستان و زمستان (قبادیان، .(1385 حال آنکه ساختار فضاهای شهری گذشته، اعم از معابر، میادین و ابنیهها با عملکردهای گوناگون در اقلیم گرم و خشک با توجه به دو عامل مهم زیستمحیطی این اقلیم چون جهت باد و آفتاب شکل می گرفتهاند. این مطلب اهمیت و ضرورت اصل محیطزیست را در شکلگیری نظام شهرسازی و معماری بوضوح آشکار میسازد (داعیاالله وانجمشجاع، 1388، .(4

6-1 الگوهای شهرسازی پایدار در اقلیم گرم و خشک
-6-1-1 میزان تراکم بافتشهری و محصوریت فضاهای شهری
بافتشهری این اقلیم در گذشته، کاملا متراکم و ابنیه متصل به هم بودهاند . اصولا در این منطقه، هیچ فضایشهری غیرمحصوری وجود ندارد ]شکل .[1 زیرا محافظت از فضاهای غیرمحصور در مقابل شرایط نامساعد اقلیمی ممکن نبودهاست. این فشردگی سبب شد که تبادل حرارتی روز و شب که یکی از مشخصه های اصلی اقلیم گرم و خشک است به حداقلممکن کاهش یابد. بعلاوه این تراکم در نظام معماری و شهرسازی گذشته نشان میدهد، که این نظام نه تنها به جنبههای زیستمحیطی توجه داشته بلکه اصل عدالت را با امکان استفاده همه اقشار از خدمات و امکانات شهری برآورده کرده است
(داعیاالله و دیگران، 1388، .(5

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید