بخشی از مقاله
چکیده:
فساد به عنوان یکی از چالش های مهم روز دنیا از جنبه های مختلفی بررسی می شود. عوامل موثر بر وقوع فساد به عنوان یک سرفصل مهم در این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. تدوین یک چارچوب برای بررسی این عوامل به عنوان یک زیربنای اولیه می تواند کمک شایانی به پیشرفت این بخش از ادبیات بکند. در این مقاله با استفاده از ادبیات و استدلال نظری، یک چارچوب اولیه ایجاد شده است. چارچوب در سه سطح فردی، سازمانی و جامعه به ارائه عوامل می پردازد. در این مقاله تاکید بر عوامل موثر بر وقوع فساد در سطح فردی است که موجب تصمیم گیری فرد می شود و عوامل سطوح سازمانی و جامعه از طریق تاثیر گذاری بر عوامل سطح فردی در وقوع یا عدم وقوع فساد موثر هستند. این چارچوب بر اساس بررسی عوامل بررسی شده در ادبیات، به دست آوردن متغیرهای میانجی مطرح شده، دارای پشتوانه ادبیاتی محکمی می باشد. این چارچوب به عنوان گام اول در تحلیل فساد در سازمانهای اقتصادی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
کلمات کلیدی: چارچوب نظری، فساد اقتصادی، عوامل موثر، سطح فردی، سطح سازمانی
مقدمه:
در حال حاضر نگاه به فساد از جنبه های گوناگونی مطرح است. در ادبیات مدیریت، اقتصاد، روانشناسی، علوم سیاسی و حقوق پژوهش های مختلفی پیرامون فساد صورت می گیرد. هر منظر از زاویه نگاه خودش به بررسی عوامل وقوع و تاثیرات وجود فساد می پردازد. علاوه بر این فساد هر ساله توسط موسسات مختلف بین المللی در میان کشورها ارزیابی می شود.1 پایش وضعیت فساد در کشورها، زیربنای مطالعات مختلفی است که پیرامون فساد صورت می گیرد. ارتباط فساد با رشد اقتصادی کشورها - - Tanzi & Davoodi, 1998، ارتباط فساد با توزیع منابع در کشورها - Li, Xu, & Zou, 2000 - و ارتباط فساد با گسترش فقر در کشورها - Chetwynd, Chetwynd, & - Spector, 2003، بخشی از مطالعاتی است که در این حوزه صورت گرفته است.
در سال های اخیر، رشد تحقیقات در این حوزه و تاسیس مجموعه های مختلفی که به بررسی علمی فساد و مبارزه به آن می پردازند - Jain, 2001 - نشان دهنده افزایش اهمیت این حوزه می باشد.بررسی علمی فساد خود از دو جنبه صورت گرفته است، یک جنبه به بررسی ساختارها و جامعه برای به وجود آمدن فساد می پردازد و جنبه دیگر از دیدگاه فرد و عواملی که می تواند موجب بروز فساد شود مساله را بررسی می کند - . - Graycar & Sidebottom, 2012 فساد خود نیز انواع مختلفی دارد، فساد سیاسی - Deysine, 1980 - ، فساد اقتصادی - Basu, Bhattacharya, & Mishra, 1992 - ، فساد سازمانی - Taylor, 2014 - و فساد متخصصین - Miller & English, 2014 - حالت های مختلفی است که در ادبیات به آنها اشاره شده است.
در این میان یکی از پژوهش هایی که هر حوزه به آن پرداخته می شود، مساله عوامل موثر بر وقوع فساد می باشد. شناسایی و تحلیل این عوامل کمک می کند تا با کنترل آنها بتوانیم میزان فساد را کنترل کرده و کاهش بدهیم. شناسایی عوامل خود نیز در سطوح مختلف بررسی می شود. در سطح کشورها، در سطح صنایع، در سطح سازمان ها و در سطح فردی. شناسایی عوامل صورت گرفته بیشتر بر مبنای یافتن همبستگی بین شدت عوامل و میزان فساد بوده است. این موضوع هرچند از جنبه تحقیقاتی نمی تواند بیانگر علت باشد، اما با وجود استدلال های نظری پشتیبانی کننده، با اغماض، در ادبیات به آنها عامل گفته می شود.
با توجه به تعداد و گستردگی فساد اقتصادی در حال حاضر در کشور، به خصوص اختلاس های اخیر بانکی، مساله فساد اقتصادی از معضلات جدی موجود کشور است که نیاز به تحقیق علمی در ریشه یابی و تدوین راهکارهای موثر دارد.بررسی فساد پیچیدگی های بیشتری نیز دارد. از آنجا که معمولا سعی در پنهان کردن فساد می شود، شناسایی میزان فساد ناممکن است - Banerjee, Mullainathan, & Hanna, 2012 - و آنچه در ادبیات به عنوان میزان فساد نامیده می شود، ادراک وجود فساد است که می توان آن را سنجید. همبستگی میزان ادراک وجود فساد و میزان وجود فساد با استفاده از بخش های قابل اندازه گیری فساد با کمک استدلال نظری در ادبیات پذیرفته شده است . - Wilhelm, 2002 - در این پژوهش سعی در بررسی تطبیقی عوامل شناخته شده موجود و تجربه های عملی بررسی شده داریم. این پژوهش در نظر دارد چارچوبی برای بررسی عوامل موثر بر وقوع فساد را معرفی نماید.
مرور ادبیات:
در ادبیات تعاریف متعدد و متنوعی از فساد وجود دارد . - Gorta, 2006 - در این پژوهش تعریف سازمان جهانی شفافیت را به عنوان تعریف مبنا قرار می دهیم. در این تعریف فساد عبارت است از "سوء استفاده از قدرت واگذار شده برای منفعت شخصی."2در مرور ادبیات، عوامل موثر بر فساد را در دو بخش بررسی می کنیم. در بخش اول عوامل شناخته شده موثر بر فساد را بیان می کنیم. در این قسمت دو دسته عوامل سطح کلان و عوامل سطح فردی را به تفکیک بیان خواهیم کرد. در بخش دوم بر اساس متغیرهای مطرح شده در ادبیات، عوامل را بازآرایی و چارچوب نظری مبتنی بر آن را ارائه می کنیم.
عوامل ملی:
در سطح کلان به شش عامل اشاره شده است که هر عامل با زیر عوامل مطرح ، می توانند بر میزان وقوع فساد موثر باشند. در ادبیات این عوامل از طریق بررسی همبستگی سطح فساد و شدت این عوامل به دست آمده اند و با پشتوانه های نظری تقویت شده اند. این عوامل را به تفکیک بیان می کنیم.
-1 عامل سیاسی:
این عامل خود دارای سه زیر عامل است که عبارتند از:
- میزان پیاده سازی دموکراسی: این عامل حاصل یک نگاه به ساز و کارهای حکومت است. اگر فساد را حاصل نارسایی های حکومت فرض کنیم و دموکراسی را برطرف کننده نارسایی های حکومت، هر مقدار پیاده سازی دموکراسی بیشتر باشد، نارسایی ها کمتر خواهد بود و فساد کمتری رخ خواهد داد . - Dreher, Kotsogiannis, & McCorriston, 2007 - تاثیر میزان پیاده سازی دموکراسی و توابع آن مانند قوانین انتخاباتی و عدم تمرکز قدرت موضوعاتی است که توسط محققین بررسی شده است - Fisman & Gatti, 2002; Paldam, 2002; Persson, Tabellini, & Trebbi, 2003; . - Treisman, 2000بنابراین متغیرهای قوانین انتخاباتی و تمرکز قدرت که به سطح پیاده سازی دموکراسی مربوط هستند بر روی میزان فساد تاثیر می گذارند.
- میزان تاثیر سیستم قضایی: این عامل به عبارتی بیانگر میزان نفوذ قانون در جامعه هست. هنگامی که قانون به درستی پیاده شود، فساد کاهش پیدا می کند. سیستم قضایی موثر می تواند با برخوردهای درست هزینه انجام فساد را تا حدیافزایش دهد که کسی فساد نکند و چارچوب فعالیت اقتصادی سالم را در جامعه فراهم کند - Becker, 1968; Dreher et
. - al., 2007; Easterly & Levine, 1997; North, 1990براساس ادبیات، تاثیر سیستم قضایی از دو مسیر برخورد درست و تعریف چارچوب فعالیت اقتصادی سالم بر میزان وقوع فساد موثر می باشد.
- منشا نظام قانونی: در عامل قبلی که قدرت نظام قضایی مطرح شد، این نظم هنگامی که بر پایه قوانین درستی باشد می تواند مانع فساد شود و الا خود قوانین مفید نخواهند بود. در عوامل زمینه ای، محققین به بررسی این نکته پرداخته اند که نظام قانونی کشورها منبعث از چه نظام قانونی است. به عنوان مثال به بررسی کشورهایی می پردازند که نظام قانونی شان را از انگلستان - قانون گذاری عرفی - گرفته اند و کشورهایی که از کشورهای دیگر مانند فرانسه - قانون گذاری مدنی - گرفته اند و میزان بروز فساد را در کشورهای با شرایط اقتصادی مشابه ولی منشا قوانین متفاوت بررسی کرده اند که نتیجه آن بروز فساد کمتر در کشورهایی است که الگوی نظام قانونی شان را از انگلستان - قانون گذاری عرفی - گرفته اند.
علاوه بر این - Treisman - 2000 به مفهومی با عنوان فرهنگ قانونی اشاره می کند که بر اساس محتوا و ساز و کارهای قانون شکل می گیرد. وی این مفهوم را در کنار منشا قوانین بر شیوه تعامل با قانون موثر می داند و این دو عامل را با هم بربروز فساد موثر می داند - Dreher et al., 2007; La Porta, Lopez-de-Silanes, Shleifer, & Vishny , 1999; . - Treisman, 2000بنابراین منشا نظام قانونی با تاثیر بر میزان درستی قوانین می تواند بر وقوع فساد موثر باشد. همچنین قوانین درست موجب فرهنگ قانونی درست می شود که این نیز بر وقوع فساد موثر می باشد.
-2 عامل تاریخی:
عامل تاریخی از دو منظر بررسی شده است. منظر نخست که توسط - Treisman - 2000 انجام شده است مقدار زیادی به عامل سیاسی شبیه است. در این منظر به بررسی تاریخی کشورها بر اساس وابستگی به چند شیوه حکومت داری است. به عنوان مثال