بخشی از مقاله

چکیده

فساد مالی پدیده جدیدی نیست و عمر آن به درازای تاریخ بشر است. فساد مالی مسأله پیچیده، چندبعدی و دارای علل و آثار چندگانه است و دامنه آن از یک عمل فردی - مانند رشوه - تا سوء عمل فراگیری که تمام ارکان نظام سیاسی و اقتصادی را در برمی گیرد، گسترده است. ازآن جا که راه حل هایی که برای اصلاح جوامع ارائه می گردد، باید بر اساس ارزش های پذیرفته شده در آن جامعه باشد، در جامعه اسلامی نیز میبایست راهحلهای اصلاحی، متناسب با الگوها و آموزههای اسلامی ارائه گردد. براین اساس امام علی - ع - ، که مبارزه با فساد اقتصادی را جزء اولین خطوط برنامه خود در دوران حکومتش تعریف کرده بود و به روش های مختلفی با این معضل اساسی برخورد می کردند می تواند الگویی برای سیاست گذاران اقتصادی ایرانی باشد. در این مقاله تلاش می شود تا به بررسی ابعاد مختلف برنامه های امام علی - ع - در مبارزه با فساد اقتصادی بپردازیم.

مقدمه

فساد مالی پدیده جدیدی نیست و عمر آن به درازای تاریخ بشر است. از بدو ظهور نهاد قدرت در جوامع بشری پاره ای از صاحبان قدرت به هزینهی منافع جامعه برای منفعت شخصی خود استفاده میکردند. فساد مالی از عوامل اصلی بازماندن نهادها و جوامع بشری از دستیابی به اهدافشان و مانع رشد و تکامل آنها میباشد. به همین دلیل، همواره مصلحان اجتماعی، در اندیشه پیش گیری و مبارزه با این پدیده شوم اجتماعی بوده اند.

پیامبران الهی و اولیای حق، در این میان نقش بسزایی داشته اند، آنان مبارزه با فساد اقتصادی و برقراری عدالت اقتصادی در جامعه را در رأس برنامه های تبلیغی خود قرار داده اند - حسنی و شمس، . - 1391 جستجوی راهکارهای دینی و ارزشی برای مبارزه با فساد اقتصادی، از آن رو اهمیت دارد که در کشور ما که عموم مردم به دین اسلام باور و التزام دارند. راه حل هایی می توانند مؤثر باشند که با فرهنگ و ارزش های حاکم بر آن تناسب و سازگاری داشته باشند. بنابراین این مقاله با مراجعه به سیره امام علی - ع - در صدد ارائه راهحلهایی برای مبارزه با فساد اقتصادی است.

مفهوم و انواع فساد مالی

تعریف پدیدهفسادِ مالی و حتی نامگذاری آن به دلیل تنوع و تکثرمصادیق فسادِ مالی در شرایط اقتصادی و اجتماعی متفاوت حاکم و نیز گسترش آن در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی به امری اختلافی و بحثانگیز تبدیل شده است. از طرفی همین عامل موجب شده است این پدیده کمتر با نگاه به تمامی ابعاد و انواع آن تجزیه و تحلیل شود. به طوری که غالباً بعضی انواع آن همچون فساد سیاسی و فساد اداری مورد بحث قرار گرفته است.

هر چند ارائهتعریفی کامل و جامع از فسادِ مالی مشکل است اما فسادِ مالی تعریف ناشدنی نیست و مانند همه پدیدههای انسانی و اجتماعی تعریفهای متعددی پذیرفته است - فساد مالی، . - 35:1387 دامنه تعریف فساد مالی از اصطلاح گسترده سوء استفاده از قدرت عمومی و فساد اخلاقی تا چارچوب محدود حقوقی آن به عنوان رشوهخواری یک مأمور دولتی در تغییر بوده است - بازشناسی عارضه فساد مالی، . - 1381 :1/5 یک تعریف واحدی از فساد مالی که همه محققان بر آن اجماع و اتفاق نظر داشته باشند وجود ندارد و تعریف فساد یک تعریف قراردادی است - بازشناسی عارضه فساد مالی، - 1381 :1/7 و تاکنون هیچ محققی تعریف قانعکننده و فراگیری از فساد مالی ارائه نداده است - اقتصاد سیاسی فساد، . - 1386 :28 می توان گفت تعاریف فساد مالی، تعاریف کارکرد گرایانه بوده است.

هر محققی بنابر اهداف پژوهشی خود، آن را به گونهای تعریف کرده است که اهداف پژوهشی خود را بتواند دنبال کند. پارادوکس تعریف فساد اقتصادی آن است که تعریف دقیق و محدود و جزیی از فساد اقتصادی چون انحراف از مقررات رسمی، برای مبارزه با گونههای محدود و کم دامنه از فساد اقتصادی مناسب است، اما بسیاری از جنبههای مهم فساد مالی را غیر قابلرؤیت میسازد و لذا اراده سیاسی برای مبارزه با فساد و ریشههای آن در جامعه ایجاد نمیکند - بازشناسی عارضه فساد مالی، پ. - 1381:1/ پارهای از محققان، تنها به ذکر مصادیق فساد مالی، چون انتصابهای سفارشی، تبعیض در اعطای قراردادها، بسنده کرده اند.

پارهای به تعریف اینهمانی فساد مالی روی آوردند به این گونه که فساد مالی همانچیزی است که فساد مالی نامیده شود. سازمان بینالمللی شفافیت - TI - 1 فساد مالی را سوءاستفاده از قدرت تفویض شده برای منافع شخصی می داند. خواه در بخش خصوصی یا در بخش عمومی باشد. بانک جهانی، فساد مالی در بخش دولتی را به سوءاستفاده از مقام عمومی برای تصاحب منفعت شخصی - فرد، دوستان و اقوام، حزب، طرز تفکر خاص - تعریف کرده است . - Shabbir,2007 - از این تعریف باید نتیجه گرفت فساد مالی در فعالیتهای بخش خصوصی، بویژه شرکتهای بزرگ خصوصی نمیتواند وجود داشته باشد. اما فساد مالی میتواند در فعالیتهای خصوصی دولتی تنظیم شده وجود داشته باشد.

فساد مالی از مواجهه و رویایی بخش خصوصی با بخش دولتی، یا دولت و بازار متولد میشود و فساد در رگ و پوست بخش خصوصی و عمومی وجود دارد. فساد مالی با توسعه یافتگی و مدرنیزه شدن کشورها ناپدید نمیشود بلکه شکل و نمود جدیدی مییابد - بازشناسی عارضه فساد مالی، . - 1381 :1/5 فساد مالی یعنی شکست دست نامرئی آدام اسمیت. زیرا در پدیده فساد مالی افراد - حاکمان و کارمندان - دنبال منفعت شخصی خود هستند اما تعقیب منفعت شخصی، منفعت عمومی و اجتماعی را حداکثر نمیکند. فساد مالی گسترده نشاندهنده ناتوانی فراگیر برای بهرهبرداری از نفع شخصی برای مقاصد تولیدی است.

فساد مالی به شکلهای متفاوتی، چون رشوه، اختلاس، سوءاستفاده از موقعیت، تقلب، اخاذی، مخارج دفع شر یا تأمین امنیت، تبعیضگرایی و تبارگماری ظاهر می شود. رشوه - bribery - وجهی است نقدی یا جنسی که در یک رابطه آلوده و فاسد داده یا گرفته میشود. اختلاس - embezzlement - برداشت افرادی که مدیریت منابع به دست آنان سپرده شده است، از منابع میباشد. در اختلاس، کارکنان ناسالم یا مقامهای دولتی، اموال کارفرمایان یا منابع عمومی را حیفومیل یا از آن سوءاستفاده میکنند. سوءاستفاده از موقعیت - straddling - عبارت است از فرآیندی که در آن بعضی صاحب منصبان به طور سازمان یافته از سمت سیاسی خود برای تعمیم، تضمین و گسترش منافع شخصی خود استفاده میکنند.

سوءاستفاده از موقعیت شکلی از اختلاس است. در برخی کشورها، صاحب منصبان سیاسی و اعضای خانوادهی آنان از منافع و امتیازهای بازرگانی و مالکیت برخوردارند. تقلب - fraud - که در آن فردی که مسؤلیت اجرای دستور یا انجام وظایف محول از سوی مافوق خود را دارد، جریان اطلاعات را در جهت منافع شخصی خود تغییر می دهد. اخاذی - extortion - استفاده از زور، توسل به خشونت یا تهدید برای اخذ پول و منابع دیگران است. در اخاذی کسانی که قدرت اعمال زور دارند، پول را به صورت غیرقانونی و با توسل به خشونت اخذ میکنند.

مخارج دفع شر یا تأمین امنیت - security money or Protection - مخارجی است که حکومت و بویژه بخشهای امنیتی و گروههای شبهنظامی، آن را از افراد، گروه ها و مؤسسهها اخاذی میکنند و با تهدیدهایی کم و بیش پنهان از مسافران، دلالان بازار، بخشهای حمل و نقل و دیگر مؤسسههای بخش خصوصی، مالیات و منابع دیگری گرفته میشود و همچنین وجوه و هدایای زیرزمینی است که مقامهای گوناگون حکومتی از بیماران، دانش-آموزان و دیگران اخذ میکنند.

تبعیضگری - favouritism - خصوصی کردن و توزیع کاملاً تبعیضآمیز منابع دولتی است. تبعیضگری، سیاستگذاری و عمل به نفع دوستان، خانواده، نزدیکان و معتمدان است و مستلزم توزیع غیرقانونی منابع است. قومگرایی - cronsyim - دادن یک پست به دوستی یا خویشاوندی بدون در نظر گرفتن شایستگی اوست. تبارگماری - nepotism - که در آن صاحبت منصب - حاکم - اعضای خانواده و خویشان خود، برادان و خواهران و ... خود را برای مناصب سیاسی و سمتهای کلیدی و اقتصادی و امنیتی بر دیگران ترجیح میدهد. فساد کلان یا سیاسی - grand corruption - معامله با افراد بلندپایهای است که از سمت و مقام خود برای بدستآوردن رشوههای کلان از شرکتهای ملی و بینالمللی یا داوطلبان پروژههای و قرارداد ها استفاده میکنند، یا مبالغ هنگفتی از خزانه عمومی به نفع خود اختلاس و در حسابهای بانکی خود که اغلب در خارج از کشور قرار دارد واریز میکنند.

فساد کلان یا فساد سیاسی هنگامی رخ میدهد که تدوین سیاست ها و قوانین در راستای منافع سیاستمداران و قانونگذاران باشد و حاکمان از قوانین و مقررات سوءاستفاده کنند و آن را دور بزنند یا نادیده انگارند یا قوانین و مقررات را در جهت منافع خصوصی خود تغییر دهند یا تعبیر کنند. فساد اداری که به آن فساد سطح پایین - low level - یا سطح خیابانی می-نامند. همان است که شهروندان هر روز در برخورد با مدیران عمومی در بخشهایی چون بیمارستانها، مدارس و مراکز صدور گواهی نامه و سایر مجوزها، پلیس، گمرک، مراکز مالیاتی و غیره آن را تجربه میکنند. مبالغ مربوط به این نوع فساد تا حدودی کم است و برحسب شرایط محلی تعیین میشود. لذا فساد اداری اغلب فساد معمولی یا جزیی نامیده میشود. فساد اداری در دستگاه دولتی در انتهای طیف اجرایی سیاست اتفاق میافتد.

علل پیدایش فساد

عوامل متعددی بر پیدایش فساد در کشورها بیان شده است که در این قسمت به بررسی آنها میپردازیم. پایینترین سطح فساد، در میان کارکنان غیرارشد که معمولاً حقوق آنان پایین است و برای اداره امور زندگی شان کفایت نمی کند رخ می دهد. بر اساس پژوهشی که سازمان بین المللی شفافیت انجام داده است، 60 درصد مصاحبه شوندگان دلیل اصلی فساد مالی در کشورهای درحالتوسعه را حقوق پایین کارکنان دولت دانستهاند - فقر، فساد و تبعیض: موانع توسعه در ایران، . - 1383:51 مداخله دولت در اقتصاد از علل فساد می باشد. در جایی که دولت سیاست های صنعتی تبعیض آمیز، کنترل قیمت ها، چندگانگی نرخ ارز، تخصیص سهمیه های ارزی انجام میدهد زمینهساز بروز فساد میشود. بروز فساد مالی به سه عامل زیر نیاز دارد:

-1 وجود فردی که قدرت اعمال نظر دارد و میتواند درباره توزیع منافع تصمیم بگیرد؛

-2 رانت و منفعت اقتصادی که اعطای آن در اختیار فرد مذکور است؛

-3 نبود نظام قضایی و قانونی که پیگیر افراد فاسد باشد . - Jain,2001 -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید