بخشی از مقاله


چالشهای بکارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (IFRS) در کشورهای اسلامی



چکیده

تلاش های بسیاری در جهت هماهنگ سازی استانداردهای حسابداری و حسابرسی در سطح دنیا صورت گرفته است. در بررسی های تجربی زیادی افزایش مقایسه پذیری صورتهای مالی شرکتها پس از بکارگیری استانداردهای گزارشگری مالی مزبور مستند شده است.در تدوین این استانداردها عمدتاً عواملی همچون محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و حتی عوامل فرهنگی مدنظر قرار گرفته است. به واسطه تاثیر مذهب و دیگر سیستمهای اعتقادی در شکل دادن به ارزشهای فرهنگی، بررسی تاثیر مذهب بر مسائل حسابداری به عنوان یکی از موضوعات بنیادی در مطالعات حسابداری تلقی میشود.

اما آنچه در فرآیند جهانی سازی استانداردها مشاهده می شود نقش کم رنگ عناصر مذهبی و اعتقادی کشورهاست و این مسئله به عنوان چالشی در پذیرش کامل استانداردهای مزبور تلقی می شود. با توجه به اینکه محوریت فرهنگی در خاور میانه و کشورهای حاشیه خلیج فارس مذهب اسلام است، لازم است در تدوین استانداردهای مزبور دیدگاه ها و منافع نمایندگان این حوزه نیز مدنظر قرار گیرد. در این بررسی وضعیت کشورهای خاور میانه در برخورد با بیانیههای منتشره هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری (IASB) و پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (IFRS) مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به تفاوتهای عمده فرهنگی، مذهبی و اقتصادی در کشورهای این حوزه، لازم است بررسیهای مناسبی برای مشارکت در تدوین استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی مطابق با شرایط بومی و قوانین اسلامی صورت گیرد که ناشی از مزیتهای منطقه برای سایر کشورهای جهان و تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی و حسابداری است.

کلمات کلیدی: استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (IFRS)، هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری (IASB)، حسابداری، خاور میانه

.1 مقدمه

استفاده از اطلاعات مالی و نیازهای استفاده کنندگان مختلف، زمینه ساز نگرش های حرفه ای متفاوت در حوزه تدوین استانداردها شده است تا آنجا که در تدوین استانداردهای هر منطقه و استفاده کنندگان صورتهای مالی تفاوت های عمده ای وجود دارد. سالهاست که حرفه حسابداری ضرورت یکپارچه سازی یک چارچوب جهانی گزارشگری را درک نموده است.
در چند دهه اخیر ایده ایجاد استانداردهای بین المللی حسابداری و حسابرسی و استانداردهای مرتبط با گزارشگری مالی برای بیشتر کشورها جذاب شده است به نحوی که هیئت استانداردهای حسابداری مالی و هئیت استانداردهای بین المللی حسابداری به عنوان پیشگام تدوین و ارائه استانداردهای مشترک برای کشورها اند. از دهه 70 میلادی سیستم اقتصاد جهانی با چالشهایی مواجه گردید و شرکت های چندملیتی با چالشهای تخصیص منابع گسترده و استفاده بهینه از آنها و تفاوتهای محیطی گزارشگری متفاوت مواجه گردیدند. رادبرگ و گرای (1997) معتقدند که فشار برای جهانی سازی استانداردهای گزارشگری در راستی تحقق قابلیت مقایسه اطلاعات منتشره و ارتقاء کیفیت گزارشگری مالی است 5 .[12] در بررسی های تجربی زیادی افزایش مقایسه پذیری صورتهای مالی شرکتها پس از بکارگیری استانداردهای گزارشگری مالی مزبور مستند شده است .[4] شرکت های چندملیتی در جهت کسب بازارهای سرمایه جدید با چالش تفسیر و قابلیت مقایسه اطلاعات مواجه اند به نحوی که در 1972 کمیته همکاری های بین المللی حرفه حسابداری و بعدها هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری تشکیل شد و در جهت هماهنگ سازی استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی برای تمام کشورها که به نحوی در تجارت جهانی و سازمانهای تجاری بین المللی سهم و عضویت دارند، گام برداشتند.

جهانی سازی استانداردهای حسابداری پیامدهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متفاوتی در پی خواهد داشت. تدوین استانداردهای حسابداری از شرایط محیطی و اقتصادی هر جامعه متاثر می شود و اعتقاد بر این است که اگر استانداردهای حسابداری بر اساس شرایط اقتصادی داخلی کشورها تدوین نشود، ممکن است منجر به بروز پیامدهای نامساعد شود. استفاده از استانداردهای حسابداری جامعهای که در آن بازار سرمایه، از کارآمدی لازم برخوردار بوده و مالکیت بخش خصوصی در صنایع رشد نموده و تفکیک مالکیت از مدیریت به طور نسبی صورت گرفته، در جامعه ای که بازار سرمایه آن ضعیف، و تمرکز مالکیت در دستان دولت است و تفکیک مالکیت از مدیریت وجود ندارد، باتبع سودمند نخواهد بود.

ساموئل و پیپر (1985) هماهنگ سازی استانداردهای حسابداری را در قالب تلاش برای نزدیک کردن سیستم های حسابداری تعریف نموده اند .[13] عواملی همچون عوامل محیطی از جمله سیستمهای قانونی، منابع تأمین مالی داخلی و بخصوص خارجی، سیستمهای مالیاتی، بیانیههای هیئتهای بین المللی، تورم، رویدادهای سیاسی و اقتصادی برای کمک به توصیف تفاوتهای بین المللی در رویههای حسابداری استفاده میشوند .[9] طبق گفتههای پررا (1989) سیستم های حسابداری تابعی از محیط و شرایط خاص آن محیط اند .[10] مولر و همکاران (1994) نیز به این نکته اشاره کرده اند که این محیط است که حسابداری را شکل میدهد .[8] به بیان دیگر الگوها و اشکال مختلف حسابداری با ارزشهای مختلف اجتماعی، مذهب، سیستمهای سیاسی و تاریخچه و پیش-زمینههایی که محیط را شکل میدهند، در ارتباط است.

به واسطه تاثیر مذهب و دیگر سیستمهای اعتقادی در شکل دادن به ارزشهای فرهنگی، بررسی تاثیر مذهب بر مسائل حسابداری به عنوان یکی از موضوعات بنیادی در مطالعات حسابداری تلقی میشود. مذهب به عنوان یک عامل فرهنگی برجسته و بسیار مهم است که بر تمام نهادهای اجتماعی تاثیرگذار است و حسابداری نیز یکی از همین نهادهاست. اما چالش بزرگ در تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی برای همه کشورها عدم تطبیق این استانداردها و جامعیت استفادهآنها در همه سیستم های حسابداری است، تا آنجا که تقریباً کشورهای پیشگام در تدوین استانداردهای بین المللی به عوامل فرهنگی همچون مذهب چندان که باید توجه نکرده اند. مذهب یکی از عناصر اصلی است که هنجارهای خاصی را تعریف می کند و الگوهای خاص تعریف شده آن نیازمند توجه قانونگذار در حوزه تدوین استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی است. در حال حاضر استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (IFRS) به عنوان یکی از مهمترین و پرکاربردترین استاندارد در حوزه گزارشگری مالی است و برای ورود به بازارهای سرمایه بین المللی، گزارشگری بر مبنای استانداردهای مزبور الزامی است.

شواهد گویای این است که حسابداری و حسابرسی به سمت جهانی شدن پیش میرود و بیش از 118 کشور استانداردهای استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی را رعایت میکنند و گزارشهای خود را براساس این استانداردها ارائه میدهند. در حالیکه بر اساس اطلاعات موجود 15 کشور از 21 کشور خاور میانه استفاده از استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی را الزامی نموده اند، تنها 7 کشور از 21 کشور از اصول پذیرفته شده حسابداری ملی مخصوص به خود استفاده میکنند و این در حالی است که بسیاری از شرکتها تمایل به پیروی از استانداردهای واحد دارند (جدول - 1 وضعیت کشورهای مختلف خاور میانه در گزارشگری مالی را نشان میدهد). به علاوه 60 درصد کشورهای حوزه خلیج فارس، عضو فدراسیون بین المللی حسابداران میباشند. جدای از این با توجه به اینکه ایران و سایر کشورهای خاور میانه علاوه بر فرهنگ و مذهب مشترک، تولید کننده اعظم نفت خام دنیا اند. جمعیت 1.6 میلیاردی مسلمانان که 25 درصد کل جمعت جهان را در بر میگیرد، و تولید %40 از نفت خام دنیا، موقعیت خاصی را برای مسلمانان تعریف میکند و در این میان جایگاه خاور میانه بسیار پرنگ تر است. در نمایشگر 1 منطقه خاور میانه با رنگ مجزا مشخص شده است.


عمده این کشورها در پیروی از استاندادرهای گزارشگری مالی دچار مشکلات عدیده ای اند زیرا عدم تطابق این استانداردها با ویژگی های منشعب از مذهب سبب شده که از سیستم های دوگانه گزارشگری استفاده شود. علیرغم وجود ارتباط مثبت میان هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری و کشورهای خاور میانه، هنوز این کشورها نقش یا ملاحظات خاصی با سایر کشورها یا منطقه در برنامه یا جدول زمانی هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری ندارند و همچنین در طی فرآیند تدوین استانداردهای بین المللیتقریباً نقشی ایفاء نمی کنند.


نمایندگان فعلی عمدتاً از کشورهای عضو اتحادیه اروپا (EU)، ژاپن، استرالیا، ایالات متحده و افریقای جنوبی است. با توجه به نقش کلیدی منطقه در تولید بخش عمده ای از نیازهای نفتی کشورهای منطقه باید توجه بیشتری را در راستای دستیابی به همگرایی بهتر و درک و اجرای استانداردهای حسابداری معطوف دارند. این موضوع توسط رابرت گرانت6 رئیس کمیته استانداردهای بین المللی حسابداری تشریح شده که درآمدهای نفتی منطقه معطوف به سرمایه گذاری های کلان است که بطوری فزاینده موقعیت کشورهای حوزه خلیج فارس را به عنوان یک شریک بالقوه ترسیم میکند. با توجه به این موضوع کشورهای خاور میانه نقش مهی در تدوین سیاستهای جهانی، سرمایه گذاری ها و بازارهای سرمایه ایفاء میکنند که نشان میدهد چه میزان پذیرش استانداردهای مزبور برای هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری اهمیت دارد زیرا عوامل محیطی کاملا متفاوت سبب شده هیئت استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی را تدوین نماید.

تصمیم اینکه چه استانداردی باید برای یک کشور انتخاب شود، وابسته به فرهنگ، نظام حقوقی، نظام مالیاتی، سازمانها و مالکیت و همچنین حرفه حسابداری در یک منظقه و کشور است .[3] مطالعات قبلی نشان دادهاند که تمام این عوامل بطور عمدهای در کشورهای خاور میانه و سایر کشورهای جهان متفاوت اند. بنابراین اگر هیئت استانداردهای بین الملللی حسابداری دم از همگرایی جهانی استانداردهای حسابداری میزند، لازم است از تحرکات بازار و تحول در سایر نقاط دنیا که از ویژگیهای خاصی برخوردار ند اطلاع کسب کند.

وظیفه اصلی هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری تهیه، تدوین و بررسی و افشاء استانداردهای بین المللی حسابداری (IAS) و استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (IFRS) است. هدف هیئت رسیدن به فرآیند جهانی سازی و این مورد است که کل دنیای تجارت از استانداردهای واحد برای گزارشگری مالی استفاده نمایند. هرکدام از استانداردها باید توسط حداقل 8 عضو از 14 عضو هیئت برای تصویب و انتشار تایید شود. حسابداران و کارشناسان حرفهای خاور میانه میتوانند بر عوامل فرهنگی متعدد و همچنین منافع ذینفعان و نگرانیهای بین المللی در مورد تدوین استانداردهایی که حقوق آنها را در بر داشته باشد، تمرکز نمایند.

2-عوامل فرهنگی

.1-2 اسلام و پیدایش تأمین مالی اسلامی

مذهب اسلام نقش مهم و اثرگذاری را در جریانات فرهنگی و سیاسی در جهان ایفاء نموده است. جمعیت 1.6 میلیاردی مسلمانان که 25 درصد کل جمعت جهان را در بر میگیرد، و تولید %40 از نفت خام دنیا، موقعیت خاصی را برای مسلمانان تعریف میکند. از مجموع 18 کشور تولید کننده بزرگ نفت در جهان، 10 کشور مذهب اسلام را دارند. علاوه بر موارد فوق، تامین مالی با رویکردهای اسلامی به عنوان یکی از پدیدههای نوظهور در بازارهای سرمایه است که در سالهای اخیر با استقبال چشمگیری مواجه بوده است. تحقیقات جدی و گسترش دستاوردهای بازارهای اسلامی نشان داده است که امور مالی اسلامی نه تنها شدنی است بلکه راهی سودمند و نتیجه بخش در رونق اقتصادی است. بدون شک تأمین مالی با رویکردهای اسلامی به عنوان یکی از زمینههای مهم برای رشد فعالیتهای مهم اقتصادی در سطح کشورهای اسلامی و حتی بازارهای بین المللی شناخته شده است. هرچند ویژگیهای خاص ساختاری اقتصاد اسلامی آن را متمایز نموده، اما بسیاری از کشورهای غیر مسلمان نیز از رویکردهای اسلامی در بازارهای مالی خود بهره برده اند.

اوراق بهادار اسلامی در بین موفق ترین کارهای مالی اسلامی در صنعت و یکی از بخش هایی است که با بیشترین سرعت در حال پیشرفت و رشد است و حجم انتشار آن در جهان بیش از 1100 میلیارد دلار میباشد که بخش عمده آن در کشورهای آسیایی و حوزه خلیج فارس بوده است. ایده اولیه انتشار اوراق قرضه با رویکردی اسلامی به دهه 80 میلادی بر میگردد. در آن زمان تلاشهای زیادی توسط بانکهای اسلامی برای غلبه بر مساله نقدینگی صورت گرفت اما سرانجام در جولای 1983 بانک مرکزی مالزی به عنوان پیشگام در این زمینه، از اوراق بهادار دولتی یا اسناد خزانه که بهره پرداخت میکردند استفاده نکرد و به جای آن از اوراق بدون بهره به نام گواهی سرمایه گذاری دولتی استفاده کرد


. بررسیهای 10 سال اخیر نشان میدهد که انتشار صکوک در بحرانهای اقتصادی سبب رونق بازار شده است و این موضوع نگرش کشورهای غربی را نسبت به رویکردهای مالیه اسلامی تغییر داد به نحویکه حجم کل بازار بانکداری اسلامی صکوک و سایر ابزارهای مشتقه آن به بیش از یک تریلیون دلار میرسد. به عنوان نمونه در نمایشگر 1 مجموع انتشار انواع صکوک تا سال 2010 نشان داده شده است.

نمایشگر-.1 مجموع انتشار انواع صکوک تا سال 2010


منبع: [5] Ijlal Ahmed Alvi (2011)


از این گذشته، کشورهای خاور میانه عضو بانک جهانی، سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی هستند، که این سازمانها به دلیل استعداد بالقوه و فعلی کشورهای منطقه در صحنه جهانی، در گزارش های دوره ای خود توجه خاصی به اسلام به عنوان یک مذهب و نیازها و تقاضاهای طرفداران آن داشته اند، با این وجود دریافته ایم که در میان 49 عضو هیئت مشورتی استانداردها (SAC) از هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری (IASB) از خاور میانه تنها 2 عضو از سال 2001 تا 2005 در هیئت مشورتی استانداردها (SAC) عضویت داشته اند اما از 2005 به بعد عضوی در این هیئت انتخاب نشده است. در 2001 دو عضو از خاور میانه آقایان رفعت احمد عبدالکریم7 (از بحرین) و آقای ادیر عنبر8 (از رژیم اشغالگر فلسطین) بودند. نکته حائز اهمیت این است که اسرائیل به عنوان نماینده ای از جامعه مسلمانان تلقی نمی شود و در حقیقت از مجموع کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای عربی به استثنای دو کشور هیچ رابطه مستقیمی با آن وجود ندارد که بدین معناست تنها 1 نماینده از کشورهای مسلمان خاور میانه در هیئت مزبور حضور داشته است.


تأثیر فرهنگ بر فرآیند استاندارد گذاری در خاور میانه

بررسی های حسابداری نشان داده اند که تاثیر عوامل محیطی زمینه ساز توسعه سیستمها و سیاستهای حسابداری بوده است. استانداردهای حسابداری بواسطه محیط فرهنگی و اعتقادی کشورها تحت تاثیر قرار گرفته اند. به خصوص پس از 1972 این موضوع با جدیت بیشتری در دنیای حسابداری مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دلایل این اهمیت تلاش در جهت کاهش تفاوتهای موجود سیاستها و رویههای حسابداری در کشورهای مختلف بوده است. این موضوع در کشورهای خاور میانه به واسطه پیوندهای فرهنگی و اعتقادی و رسمی بودن مذهب اسلام و پیروی از آن %95) مردم منطقه) مستلزم توجه خاصی است. % 70 قومیت عرب زبان،% 13 فارسی زبان و 17 درصد سایر قومیت ها را تشکیل میدهند. بر مبنای این عوامل محیطی به نظر می رسد کشورهای حاشیه خلیج فارس از استعداد کافی برای هماهنگ سازی در استانداردهای حسابداری و حسابرسی برخوردار اند 9.[6] با توجه به فراگیر شدن استفاده از استانداردهای بین المللی حسابداری بنظر میرسد این موضوع باید بیشتر مورد توجه IASB قرار گیرد.10


موضوع هماهنگ سازی و مربوط بودن و غیر مربوط بودن استاندادرها برای کشورهای مختلف بارها مورد توجه قرار گرفته است. طبیعی است که IASB نمی تواند برای همه کشورهای استاندادرهای هماهنگ ایجاد کند، اما در فرآیند استاندارد گذاری حداقل می توان از نظرات و نیازهای کشورهای مختلف من جمله کشورهای خاور میانه و مسلمان نیز استفاده نماید.


.3-2 ارتباط کشورهای خاورمیانه با نهادهای مالی اسلامی

در حال حاضر موسسات مالی اسلامی بدون در نظر گرفتن کشورهای خاور میانه و سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی 11(AAOIFI) در شورای مشورتی استاندارد (SAC) از طریق یک عضو هئیت خدمات مالی اسلامی 12(IFSB) حضور دارند. حضور هر دو عضو در هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری ضروری است زیرا IFSB با مسائل مالی و AAOIFI با موضوعات استاندارد گذاری حسابداری مرتبط با آن نهادها سرو کار دارند. هرچند بسیاری از اعضای AAOIFI و IFSB از کشورهای خاورمیانه اند، IASB باید سیاست ها، رویهها، و موضوعات کشورهای خاور میانه را در بررسی، تفسیر، ادغام، و مسائل قبلی و آتی استانداردهای بین المللی در نظر بگیرد.


.3 عوامل اقتصادی

.1-3 اهمیت اقتصادی کشورهای خاورمیانه

منطقه خاور میانه به خاطر تنوع اقتصادی و منابع غنی و کمیاب خود در جهان شناخته شده است. در سطح جهانی رشد خاور میانه شمال افریقا در سال 2006 با رشد %6.3 مقام اول را داشت. این رشد غیر مترقبه با وجود مسائل سیاسی و اجتماعی، جنگ های لبنان، عراق و سایر چالش های سیاسی 10 سال اخیر همراه بوده است. گزارش بانک جهای در 2007 نشان می دهد %5.3 درآمدهای منطقه در گروی صادرات نفت بوده که زمینه ساز جذب سرمایه های کلان جهانی در منطقه شده است. این موضوع در کنار جاذبه های گردشگری کشورهای کهن همچون ایران، مناطق آزاد حاشیه خلیج، دبی و ... بوده است. افزایش تولید ناخالص ملی از %9.1 در 2004 به %16.8 در 2006 رسیده است. نرخ بیکاری نیز از % 15 در سال 2000 به 11 درصد در 2007 رسیده است. همه این ها نشانگر توان بالای اقتصادی و فرهنگی کشورهای منطقه است که می تواند به عنوان محرکی برای حضور پررنگتر در IASB تلقی شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید