بخشی از مقاله

چکیده

همگام با جهانیشدن، بسیاری از کشورها اقدام به بهکارگیری استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی نمودهاند. در ایران هم با توجه به نیاز مبرم به جذب سرمایهگذاری خارجی، بسیاری از شرکتها در تکاپوی استفاده از استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی هستند. همچنین، سازمان حسابرسی نیز اقدام به ترجمه این استانداردها کرده است. نظر به اینکه گزار به استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی منجر به تحولاتی در شرکت و عملیات آن خواهد شد، کمیته حسابرسی میبایست بینش و آگاهی دقیقی از استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی داشته باشد و بر کیفیت گزارشگری مالی نظارت کند. در این مقاله نقش کمیته حسابرسی و اقداماتی که میبایست در جهت پیادهسازی موفق استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی اتخاذ نماید، موردبررسی قرارگرفته است.

واژگان کلیدی: کمیته حسابرسی، استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی، مدیریت

-1مقدمه

استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی بهعنوان زبان رایج امور تجاری جهان، طراحیشدهاند. استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی نتیجه تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی هستند و برای شرکتهایی حائز اهمیت میباشند که با چندین کشور مبادله دارند. این شرکتهای بینالمللی بهسرعت، در حال جایگزینی استانداردهای حسابداری ملی خویش هستند؛ جایگزینی با قواعدی که رعایت آنها توسط حسابداران، دفاتر مالی را برای استفادهکنندگان داخلی و خارجی قابلمقایسه، قابلفهم، قابلاتکا و مربوط خواهد کرد .[1] پذیرش استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی بهعنوان مجموعهی منحصربهفردی از استانداردهای حسابداری، باعث حصول اطمینان از درجه بالای شفافیت و مقایسه صورتهای مالی و افزایش کارکرد بازارهای سرمایه خواهد شد. گزارشگری مالی هماهنگ، بهعنوان شرط لازم تکمیل بازار داخلی برای خدمات مالی و جریان آزاد و گسترده سرمایه در نظر گرفتهشده است. عملکرد گسترده و مبادلات مقرونبهصرفه سهام برای کمک به رشد اقتصادی و اشتغال بیشتر موردنظر است .[2]

در پی پذیرش جهانی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی، برخی کشورهای درحالتوسعه که تأثیر استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی بر اقتصادشان را بهواسطه کمکهای خارجی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی یا توسعهی بازار سرمایه از دیدگاه جریان سرمایه ملاحظه کردند، درصدد استفاده از آن برآمدند. بسیاری از کشورهای درحالتوسعه چنین رویهای را به تأسی از اقتصادهای بزرگ جهان بهمنظور تطابق، پذیرش و همگرایی با استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی در پیش گرفتند. بااینوجود، کشورهای مختلف با توجه به نیازها و تواناییهایشان، از رویکردهای مختلفی در بهکارگیری استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی استفاده میکنند. البته تأثیر استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی بر رشد اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه همچنان در معرض پرسشهای تجربی متعددی قرار دارد.

در میان ذینفعان مختلف، کمیتههای حسابرسی نقش حیاتی در عملکرد مؤثر بازارهای سرمایه ایفا میکنند. دیدگاه و تجربه آنها نیز به تیم مدیریت شرکت در راستای سرمایهگذاری در زمینههای مناسب، عملکرد مؤثر و تهیه اطلاعات مالی قابلاطمینان و بهنگام برای سرمایهگذاران کمک میکند .[3] بررسی این امر مهم است که چگونه نقش نظارتی کمیته حسابرسی با پیادهسازی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت . [4] بسیاری از کمیتههای حسابرسی به دنبال گسترش دانش خود پیرامون استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی و نیز افزایش مهارتهای فنی و مشارکت با مدیریت در رابطه با بهکارگیری استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی هستند. تشخیص تطابق با استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی بهویژه شناسایی ریسکها و مزایای بالقوه دستیابی به گزاری مقرونبهصرفه و مدیریتشده، ضروری است .[5] با توجه به نقش بااهمیت کمیته حسابرسی در نظارت بر کیفیت گزارشگری مالی و تأثیری که پیادهسازی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی بر عملیات شرکتها دارد، در این مقاله رویکرد و اقداماتی که کمیته حسابرسی میبایست در گزار موفق به استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی در نظر بگیرد، موردبررسی قرارگرفته است.

-2کمیته حسابرسی

پیشینه ایجاد کمیته حسابرسی به سال 1939 میلادی برمیگردد. کمیته حسابرسی به دنبال رسواییهای شرکتی گذشته و اخیر بسیار موردتوجه قرارگرفته است .[6] بعد از وقوع ماجرای تقلب مک کینسون رابینز1، سازمان بورس اوراق بهادار امریکا به تمام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار نیویورک پیشنهاد کرد که حسابرسان مستقل گروهی از مدیران غیرموظف هیئتمدیره شرکتها را معرفی و در مورد انعقاد قرارداد حسابرسی و تعیین حقالزحمه مربوط، با آنان مذاکره کنند. سازمان از این گروه غیرموظف بهعنوان »کمیته حسابرسی« یادکرد. این پیشنهاد در سال 1971 به تصویب بورس اوراق بهادار آمریکا رسید. سازمان بر این باور بود که وجود کمیته حسابرسی میتواند مناسبترین وسیلهی حمایت از منافع سرمایهگذاران شرکتهای سهامی عام به شمار آید .[3]

در سال 1972 کمیسیون بورس و اوراق بهادار به کلیه شرکتهای سهامی عام توصیه نمود تا به ایجاد کمیته حسابرسی مبادرت ورزند. درنتیجه این امر، بسیاری از شرکتها در رابطه با نقش کمیته حسابرسی در استحکام بخشیدن به حسابرسی داخلی، حسابرسی مستقل و استانداردهای گزارشگری مالی و نیاز به راهبری شرکتی دقیق بهمنظور کنترل مدیریت، به توافق رسیدند که منجر به شکلگیری کمیته حسابرسی شد .[3] اولین تعریف قانونی از کمیته حسابرسی در بخش 205 قانون ساربنز آکسلی ارائهشده است، این بخش کمیته حسابرسی را بهصورت زیر تعریف میکند :[6]

"کمیته یا نهاد معادل که توسط هیئتمدیره و از میان اعضای هیئتمدیره ناشران اوراق بهادار باهدف نظارت بر فرآیندهای گزارشگری مالی و حسابرسی صورتهای مالی ناشر تشکیل میشود؛ و در صورت وابستگی کمیته حسابرسی به ناشر، هیئتمدیره این نظارت را انجام میدهد". کمیته حسابرسی توانمند بهعنوان کمیتهای دائمی از هیئتمدیره شرکت تعریفشده است که پلی بین مدیریت و حسابرس مستقل هست. همچنین در تعریفی جامع، کمیته حسابرسی بهعنوان نماینده سهامداران برای حفاظت از منافع و حقوق آنها تعریفشده است .[6] در ادبیات مالی، کمیته حسابرسی بهعنوان جزئی از ساختار راهبری شرکتی، ابزاری برای کاهش هزینههای نمایندگی و همچنین بهعنوان یک وسیله نظارتی اثربخش برای بهبود روابط نمایندگی تلقی میشود. وجود کمیته حسابرسی علاوه بر ارتقای سطح کیفی مکانیسم راهبری شرکتی میتواند باعث افزایش کیفیت گزارشگری مالی شود. ازجمله وظایف کمیته حسابرسی، کمک به انتخاب حسابرس، مدیریت فرآیند کار حسابرسی، کمک به اعضای هیئتمدیره در درک بهتر نتایج حسابرسی و همکاری با مدیریت و حسابرس مستقل در حل مشکلات کنترل داخلی یا نقاط ضعف مشخصشده طی عملیات حسابرسی است.

کمیتههای حسابرسی باید بهطور صحیح سازماندهی شوند و مورداستفاده قرار گیرند، در این صورت، میتوانند برای کلیه گروهای ذینفع، منافع چشمگیری داشته باشند. کمیتههای حسابرسی میتوانند وظیفه مباشرت گزارشگری هیئتمدیره را تقویت کنند، همچنین میتوانند ارتباط بین حسابرس مستقل و مدیریت را بهبود ببخشند و میزان استقلال حسابرس را از طریق خدمترسانی بهعنوان سپر بین حسابرس و مدیریت افزایش دهند. همچنین کمیتههای حسابرسی به مؤدیان مالیاتی و اعتباردهندگان کمک میکنند تا مطمئن شوند منافع آنها در اثر انجام حسابرسی به حداکثر میرسد .[7]

کمیته حسابرسی در فرآیند گزارشگری مالی برای کسب طیف گستردهای از اطلاعات مبتنی بر واقعیت و قضاوت، به مدیریت شرکت و حسابرسی مستقل وابسته است. گزارشگری مالی بیکیفیت میتواند از شکست کمیته حسابرسی برای سؤال در مورد انتخاب مدیریت پیرامون روشهای حسابداری ناشی شود. کمیته حسابرسی اثربخش بهعنوان عامل تعیینکننده درروند گزارشگری مالی، موجب افزایش اعتبار صورتهای مالی حسابرسی شده میشوند. اعضای این کمیته با هیئتمدیره که مسئول حفظ منافع سهامداران است، همکاری کرده و بر کیفیت و مطلوبیت صورتهای مالی، حسابداری، حسابرسی، کنترل داخلی و فرآیند گزارشگری نظارت میکنند .[8]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید