بخشی از مقاله
چکیده
مسائل و مشکلات زندگی امروز، محصول زندگی شهریست و بسیاری از نیازهای اجتماعی به زندگی شهری دامن می زنند و این نیازها با توجه به شدت رشد و توسعه نواحی شهری در نوسان است. در حال حاضر، رشد مناطق کلانشهری تحت تأثیر چالش ها، نیروها و فشارهای ملی و بین المللی قرار دارد و مقیاس عملکرد برخی مناطق کلانشهری، فراتر از مرزهای ملی است و در حال تبدیل شدن به نقاط کانونی هستند که از آن به عنوان شهر جهانی یاد می شود.
عدم توانایی در پیش بینی دقیق آینده و تحولات گسترده ناشی از تغییرات روزافزون باعث شد تا محققان از قابلیت های دانش نوبنیان آینده پژوهی بهره برده و لذا در عرصه برنامه ریزی شهری و منطقه ای، لزوم تغییر رویکرد از پیش بینی به آینده نگاری ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این مقاله به بررسی روند شکل گیری مفهوم شهر خلاق و اهمیت آینده نگاری در مطالعات شهری با توجه به روندهای کنونی جهان به ویژه جهانی شدن با مطالعه موردی در چند شهر بزرگ می پردازیم.
.1 مقدمه
روند شهرنشینی در جهان با رشد سریع تری نسبت به رشد جمعیت جهان در حال افزایش است و لذا از قرن حاضر به عنوان عصر شهری شدن جهان یاد می شود. دلیل این امر، افزایش روز افزون شهرنشینی در نظام توسعه اقتصاد جهان می باشد که در نتیجه آن، شهرها به کانون اصلی تحولات جهانی تبدیل شده و پدیده های جهانی، ماهیت شهری پیدا کرده اند. یکی از مفاهیم غالب در ادبیات توسعه شهری، مفهوم "شهر خلاق"1 یا "طبقه خلاق" است که بر اهمیت فرهنگ، هنر و افراد خلاق در بافت شهری تأکید دارد.
با توجه به این که محور توسعه دانشبنیان، سرمایههای انسانی نوآور و خلاق است، بنابراین شهر باید ویژگیهایی داشته باشد که بتواند سرمایههای انسانی خلاق و مستعد را جذب و حفظ نماید. عوامل و متغیرهای زیادی لازم است که یک شهر بتواند به جذب سرمایههای انسانی مورد نظر برای تبدیل به »شهر خلاق « دست یابد. امروزه استعدادها، انگیزهها، تمایلات، رؤیاها و خلاقیت شهروندان به تدریج جای مزیتهای سنتی شهرها مانند موقعیت مکانی، منابع طبیعی و نزدیکی به بازارها را میگیرد. لذا خلاقیت افرادی که در شهرها زندگی میکنند یا مدیریت شهری را برعهده دارند، متضمن موفقیت آن شهر در دنیای آینده است.
برنامه ریزی شهری2 و آینده پژوهی 3هر دو اصولاً به آینده مرتبط هستند. هر کدام از این دو فعالیت به موضوعات مبهم، چند وجهی و بحث برانگیز می پردازند که نتایج این موضوعات پیچیده و نامشخص است. برنامه ریزی شهری و آینده پژوهی با وجود بهره گیری از روش های پیچیده ارائه و مهارت های خاص خود که برآمده از شیوه عمل آن ها و دشواری های روش شناختی در متعادل سازی دامنه گسترده ای از فنون، مشارکت کنندگان و نگرش هاست، دارای شیوه های نگرش متفاوت به آینده می باشند
برای سالیان متمادی برنامه ریزی شهری به طور عمده مبتنی بر شکل دهی به اشکال فیزیکی شهرها و آماده سازی خدمات ضروری متمرکز بود و فعالیت هایی از قبیل بودجه بندی، آماده سازی زمین، پایه گذاری خدمات اجتماعی، مدیریت پروژه و دیگر فعالیت های کوتاه مدت را شامل می شد. تأکید برنامه ریزان شهری بر ابعاد فضایی منجر به نادیده گرفتن بعد آینده نگری می شود. تمایل استفاده از نقشه های کابری زمین و دیگر روش های فضایی برای چشم اندازسازی4 شهرها، سبب رشد تکنیک های برنامه ریزی فضایی گردید. تجربیات جهانی نشان می دهد که احداث بنا و ایجاد فضا برای زیستن و اقامت، چیزی بیش از تقسیم بندی و تفکیک زمین های شهری و مرتبط ساختن نقاط و مواضع آن به هم است.
در کشورمان سابقه آینده نگاری به برنامه های پنج ساله کشور بر می گردد و سند چشم انداز توسعه کشور در افق 1404، اولین سند تفکر استراتژیک و آینده نگارانه محسوب می شود که بر اساس آن محورهای توسعه کشور در بخش های مختلف طراحی و تدوین شده و با انجام تقسیم کار منطقه ای، هر کدام از مناطق کشور عهده دار مسئولیت های متناسب با قابلیت ها و ظرفیت های خود جهت تحقق آینده مطلوب کشور گشته اند.
این رویکرد برنامه ریزی یک رویکرد اکتشافی در پیش بینی آینده است که با گذشت زمان و بروز تحولات جدید، مشکلات و چالش های عدیده ای را در اجرا برای مدیران و برنامه ریزان ایجاد می کند. این در حالی است که در نگاه مدرن به برنامه ریزی، برنامه ریز ابتدا به افق آینده می نگرد و با حضور در افق های آینده و بررسی وضعیت موجود و گذشته، مسیرهای مشخصی را برای معماری توسعه از آینده به حال ترسیم می نماید. در این مقاله روند شکل گیری شهرهای خلاق طی فرایند جهانی شدن شهرها را با استفاده از رویکرد تحلیل سیستمی و بررسی اسناد و ادبیات علمی در دسترس مورد بحث و بررسی قرار می دهیم.
.2 مبانی نظری
.2-1 مفهوم آینده پژوهی
از نظر اندیشمندان، برنامه ریزی »فرایندی آگاهانه جهت حل مسائل موجود و دستیابی به مسیری برای ایجاد دگرگونی در نظام اجتماعی است که یک سلسله عملیات اجرایی منظم و پایش شده را با توجه به اولویت ها در آینده پیش بینی می کند - «معصومی اشکوری،1387،ص. - 15 این تعریف از فرایند برنامه ریزی تقریباً مورد اتفاق نظر اکثر اندیشمندان برنامه ریزی است و دارای شش مشخصه کلیدی به شرح ذیل است: »فرایند بودن، آگاهانه بودن، تأکید بر حل مسائل، تأکید بر اولویت بندی، تعیین اهداف و سیاست گذاری -
با افزایش تغییرات و دگرگونی ها در سال های آخر هزاره دوم و ظهور پیاپی مسائل جدید در جامعه جهانی، اتکاء به روش های برنامه ریزی مبتنی بر پیش بینی، جوابگوی نیاز مدیریت کلان کشورها نبود و سایه سنگین عدم قطعیت ها و ظهور رویدادهای ناپیوسته و شگفت انگیز وضعیت را به گونه ای دگرگون کرده بود که پیش بینی آینده در دنیای پر تحول برای برنامه ریزان، امری مشکل به نظر می رسید. عدم توانایی در پیش بینی دقیق آینده و همچنین پیچیدگی های ناشی از تغییرات روزافزون باعث شد تا محققان از قابلیت های دانش نوظهور آینده پژوهی بهره برده و آینده نگاری را وارد بطن فعالیت های برنامه ریزی و پیش بینی تحولات علمی و تکنولوژی نمایند
از اوایل دهه 70 میلادی علم و هنر آینده نگاری به عنوان ابزار سیاست گذاری به طور رسمی در چند کشور محدود به خصوص ژاپن به کار گرفته شد، ولی از اوایل دهه 90 میلادی به طور گسترده با همکاری نهادهای بین المللی جهت توانمندسازی کشورها این روش استفاده شد و امروز به عنوان رویکرد غالب برنامه ریزی در اکثر کشورهای توسعه یافته درآمده است
با این اوصاف، آینده پژوهی5 مشتمل بر مجموعه تلاش هایی است که با واکاوی منابع و الگوها و عوامل تغییر یا ثبات به تجسم آینده های بالقوه و برنامه ریزی برای آن ها می پردازد. آینده پژوهی بازتاب دهنده چگونگی زایش واقعیت »فردا« از دل تغییر یا ثبات »امروز« است. موضوعات آینده پژوهی در برگیرنده گونه های ممکن، محتمل و دلخواه برای دگرگونی از حال به آینده هستند - برایسون،. - 1391 لذا می توان آینده پژوهی را دانش تحلیل، طراحی و برپایی هوشمندانه آینده و معرفت شکل بخشیدن به آینده به شکل آگاهانه و متعهد به نتایج و سیستماتیک بودن دانست.
.2-2 برنامه ریزی شهری و ضرورت رویکرد آینده پژوهی
در عرصه برنامه ریزی شهری و منطقه ای به عنوان یکی از شاخه های علوم انسانی و اجتماعی که مبتنی بر پیش بینی آینده است، لزوم تغییر رویکرد از پیش بینی به آینده نگری ضرورتی اجتناب ناپذیر است و هم اکنون فرایند مطالعات شهری و منطقه ای نیازمند مهندسی مجدد جهت استفاده از رویکرد آینده نگاری در این فرایند است. چه بسا بسیاری از مسائل و مشکلات به وجود آمده در مراحل اجرای طرح های شهری و منطقه ای به دلیل اتکاء به پیش بینی و عدم جامع نگری در مورد تأثیر پیشرفت های آینده بر حل مشکلات جامعه، برنامه های توسعه آینده را در مرحله عمل با مشکل اساسی مواجه ساخته است
در رویکرد های سنتی برنامه ریزی، برنامه ریز ابتدا با طرح این سؤال که »در آینده دراز مدت چه روی خواهد داد« پیش بینی لازم را انجام می دهد، آن گاه پیش بینی ها را مبنای تصمیم گیری و اتخاذ سیاست قرار می دهد و در نهایت اقدام می کند
از منظر کارشناسان شهری سازمان ملل متحد، برنامه ریزی شهری کشورهای در حال توسعه مشخصه های مشترکی دارند که مهم ترین آن ها عبارت از: بلند پروازانه و غیر واقعی بودن، عدم ملاحظه امکانات واقعی اجرایی، فقدان نظام قانونی و ساختار سازمانی منسجم، کمبود منابع مالی و نارسایی مهارت ها و دانش فنی، عدم مشارکت شهروندان، چالش های کاربری زمین های شهری شامل گسترش بازار غیر قانونی زمین و مستغلات، ناتوانی دولت ها در نظارت بر اراضی، فقدان معیارها و استانداردهای مناسب کاربری مسکونی، انعطاف ناپذیری و ناسازگاری طرح های کنونی شهرها از جمله طرح جامع