بخشی از مقاله

چکيده
تغييرات پيچيده در جامعه ي جهاني، دست اندرکاران جوامع را وا ميدارد تا برنامه هايي را ارائه کنند که با شرايط معاصر تناسب بيشتري داشته باشد. لذا در دهه هاي پاياني قرن بيستم ،بحران برنامه ريزي شهري در اکثر نقاط جهان ، ابعـاد گسـترده اي پيـدا کرد. چنين تحولاتي موجبات تغيير برخورد با شهر از شيوه ايستا به روشي پويا شد و برنامه ريزي استراتژيک به ابزاري نيرومند براي مديران شهري به منظور ساماندهي شهرها،مبدل گشت .امروزه ، توجه به برنامه ريزي استراتژيک در موفقيت برنامـه هـاي کلان شهري، غير قابل انکار است و از آن جايي که ، اين نوع برنامه ريزي با چالش هاي متعددي روبـه رو مـيباشـد، شـناخت ايـن تنگناهاجهت دستيابي به الگوي موفق برنامه ريزي شهري ،ضروري به نظر ميرسـد.فقـدان رويکـرد برنامـه ريـزي اسـتراتژيک شهري دقيق و مناسب ، تدوين برنامه هاي غيرواقع بينانه ، فقدان اجماع ميان تصميم گيران و نيـز عـدم تناسـب اسـتراتژيهـاي تدوين شده با برنامه هاي بالادستي در برنامه هاي توسعه ي شهري از جمله مهم ترين چالش ها در ايـن زمينـه اسـت . از ايـن رو، مدل مفهومي ارائه شده ،چالش هاي برنامه ريزي استراتژيک موثر در برنامه ريزي شهري موفق را مورد بررسي قرار ميدهـد. لـذا اين مدل ،راهنمايي جهت تحقيقات آتي بوده و به عنوان الگويي به منظور تقويت مولفه هاي برنامه ريزي شهري موفق از طريـق توجه به چالش هاي برنامه ريزي استراتژيک ودرک نقش موثر آن در اداره ي مطلوب شهري ، مطرح ميگردد.
کليد واژه ها:برنامه ريزي استراتژيک -چالش هاي برنامه ريزي استراتژيک -برنامه ريزي شهري -برنامه ريزي شهري موفق
مقدمه
شهرها به سرعت در حال رشد هستند. طبق برآوردها تا سال ٢٠٣٠ميلادي، دوميليارد نفر بـه جمعيـت منـاطق شـهري افـزوده خواهد شد و بيشتر تاثيرات اين افزايش ،در کشورهاي جهان سوم احساس ميشود. از سويي ديگر، مراکز شهري کوچـک و متوسط بيش از٥٠درصد از جمعيت شهرنشين جهان را تشکيل ميدهند. لذا،استفاده از مديريت و برنامه ريزي شهري متناسب با نيازها و منابع شهر بسيار ضروري به نظر ميرسد.از آن جايي که کلان شهرهاي ايران نيزاز جملـه بزرگتـرين شـهرهاي جهان محسوب ميشوند، شناخت آن هابه منظورپيداکردن راه حل هايي براي مشکلات شهري حائز اهميت اسـت .از ديگـر سو، پيچيدگي و سرعت تغييرات در جامعه ي جهاني دست اندرکاران جوامع را وا ميدارد تا سياست ها و برنامه هايي را ارائه کنند که با شرايط معاصر تناسب داشته باشد.در چنين محيطي، مديران و رهبران سازمان بايد استراتژيک فکـر کـرده و عمـل نمايند. بدين منظوربهره گيري از برنامه ريزي استراتژيک به عنوان يک ضرورت در دولت ها،سازمان ها و جوامع مطرح شده است
.مديريت استراتژيک ، خاص دوره تغييرات سـريع محـيط درونـي و بيرونـي سـازمان ، عصـر دگرگـوني سـاختارهاي نظـام اجتماعي، اقتصادي و سياسي، عصر تحولات ناگهاني و غيرقابل پيش بيني، عصرکميابي و بحران انرژي، منابع اوليه و آلودگيهـاي محيط زيست است .لذا ميتواند ابزاري کليدي در رويارويي با معضلات شهري و دستيابي بـه آينـده ي بهتـر، از جنبـه هـاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، زيست محيطي و ... محسوب گردد.از نظـر هـوفر (٢٠٠٦)ايـن نـوع برنامـه ريـزي، از مهم ترين ارکان مديريت است که زمان حال سازمان را بـه آينـده آن پيونـد مـيدهـد .همـان طـور کـه کـلان شـهرهـاي پيشرفته اي همچون لندن ، استانبول ، بارسلون ، پاريس ، سانفرانسيسکو، تورنتو و ليسبون و ... از اين رويکـرد نـوين برنامـه ريـزي بهره ميگيرند، برنامه ريزي استراتژيک ميتواند ابزاري کليدي در رويارويي با معضـلات شـهري و دسـتيابي بـه آينـده بهتـر، از جنبه هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، زيست محيطي و ... محسوب گردد .به طور مثال طرح راهبردي توسعه لندن توسط شهردار اين شهر در سال ٢٠٠٠تهيه گرديد که شامل محورهايي از جمله ارتقـاي توسـعه اقتصـادي و ايجـاد ثـروت در لندن ، ارتقاي کيفيت محيط زيست در لندن ، برابري مردم در قبال فرصت ها و هماهنگي طرح با چارچوب هاي فرامرزي، ملـي و محلي بود. چنين طرحي در استانبول در سال ١٩٩٨تهيه شده بود که اهدافي چون ارتقاي استانبول در حد شهري جهـاني بـا حفظ هويت تاريخي -فرهنگي و حفاظت از ارزش هـاي تـاريخي-فرهنگـي و طبيعـي آن ، کـاهش فشـار منطقـه کـلان شـهري استانبول بر مراکز قديميتر و حفاظت از بافت اين گونه مراکز و گسترش مراکزعلمي، بين المللـي، هنـري و تفريحـي را در نظـر داشت . اما برنامه ريزي راهبردي شهري در بارسلون اسپانيا در سال ١٩٩٠طي دو مرحله تهيه شده است که اهـداف عمـده اي را در برداشت . به طور مثال شکل گيري بارسلون به عنوان کلان شهري اروپايي و باکيفيت زندگي بالا و حوزه نفـوذ گسـترده تـر در منطقه مديترانه و بهبود سطح خدمات رساني به موسسات صنعتي به منظور ايجاد حوزه ي تاثير شهر بارسلون در شبکه ي جهاني به عنوان اهداف اين طرح در بارسلون مطرح گرديدند . بنـابراين مـيتـوان بـا شـناخت چـالش هـاي مطـرح در ايـن نـوع برنامه ريزي در حوزه ي شهري، جهت گيريهاي صحيحي را براي شهرهاي پيشرفته ، مرفه و مطلوب ترسيم نمود.
١- برنامه ريزي استراتژيک
١-١-مفهوم برنامه ريزي استراتژيک
برنامه ريزي با عمل در آينده روبه رو بوده ، با تخصيص منابع سروکار داردوکوششي آگاهانه اسـت کـه از طريـق سـازمان هـا بـه منظور دستيابي به اهدافي مشخص يـا حـل مشـکلات انجـام مـيگيـرد .از دهـه ي ١٩٨٠تـاکنون مفهـوم اسـتراتژي در برنامه ريزي و مديريت گسترش يافته است . استراتژي رامجموعه اي ازاقدامات و سياست هايي دانسته اندکه جهـت گيـري کلي را مشخص ساخته وچگونگي نيل به اهداف کلان را تعيين مينمايد. براين اساس ، برنامـه ريـزي اسـتراتژيک ،فرآينـدي است که طي آن ماموريت ها، فرصت ها و تهديدها، نقاط قوت و ضعف و نيز استراتژيهاي سـازمان بـه عنـوان عناصـر اصـلي آن مشخص و تدوين ميشوند .ملکي (٢٠٠٥) برنامه ريزي استراتژيک راتلاشي سازمان يافته و منظم براي اتخـاذ تصـميمات بنيادي و انجام دادن اقدامات اساسي ميداندکه سمت گيري فعاليت هاي يک سازمان با ديگر نهادها را در چارچوب قانوني شـکل ميدهد.دليل فرايندي بودن برنامه ريزي استراتژيک ، در نوع پديده هايي است که براي آن ها برنامه ريزي صورت مـيگيـرد
آن چه برنامه ريزي استراتژيک را از ساير اشکال برنامه ريزي متمايزمـيسـازد، ضـرورت تشـکيل فرآينـدي بـراي انتخـاب اطلاعات جمع آوري شده ،تجزيه وتحليل هدفمند، تدوين اهداف و سياست ها،مشارکت تصميم گيـران اصـلي، تنظـيم و ارزيـابي گزينه ها،سنجش امکانات بالقوه آينده نسبت به تصميمات و اقدامات امروز و در نهايت تاکيد بر نحوه ي اجرا و اطمينان از انجـام موفقيت آميز آن ميباشد.برنامه ريزي استراتژيک با مطرح ساختن اهداف کلان و تبيين رسالت هاي سازمان ، مـديران را در انجام فعاليت هايشان هماهنگ ميسازد. اين برنامه ، فراگير بوده ، برنامه هاي عملياتي سازمان را در بر ميگيـرد، بـه آن هـا جهـت ميبخشد،امکانات و محدوديت هاي دروني و بيروني سازمان را مدنظر دارد و با توجه به آن هـا،پـيش بينـيهـاي خـود را انجـام ميدهد.جامعيت و گستردگي اين نوع برنامه ريزي ايجاب ميکند که با مشارکت مديران ، استراتژيست ها و يا کارشناسـان خارج از سازمان انجام گيرد واجماع ديدگاه ها، دانش و تجربيات چندين مدير و کارشـناس موجـب مـيشـود کـه اسـتراتژي از استحکام و کيفيت بالاتري برخوردار شود.ازنظر پارانل (١٩٩٤) ويژگيهاي برنامه ريزي اسـتراتژيک شـامل درون گرايـي و برون گرايي، يکپارچگي وظيفه اي، مشارکت افراد کليدي، استفاده از تکنيک هاي تحليلي، خلاقيت در برنامـه ريـزي و تمرکـز بـر کنترل ميباشد.علاوه بر موارد مذکور، برنامه ريزي استراتژيک مشتمل بر مراحل و گام هايي است که در ادامـه شـرحي از آن بيان ميگردد.
٢-١-مراحل برنامه ريزي استراتژيک
مازور (١٩٩٨) چهار مرحله ي اساسي در برنامه ريزي استراتژيک را شامل چشم انداز، ماموريت ، اهداف کلان واستراتژي مـيدانـد وروديهاي اين فرايند، ماموريت هاو فلسفه ايجاد سازمان ، ارزش هاي بنيادي سازمان و مديران ارشد اجرايـي، شـناخت و تعيين حوزه تاثيرات محيط دروني و بيروني سازمان و جمع آوري داده هـاي مـورد نيـاز و اهـداف و الگوهـاي رفتـاري ذينفعـان سازمان و خروجيهاي آن ، تعيين ماموريت هاي جديد سازمان ، بيانيه ارزش هاي سازمان ، بيانيه چشم انداز و اهداف کيفـي کـلان ميباشد.بريسون نيز الگويي را براي مراحل فرآيند موردنظـر مطـرح کـرده اسـت کـه شـامل آغـاز فرآينـد برنامـه ريـزي استراتژيک وحصول توافق درباره ي آن ، تعيين و شناسايي دستور سازماني، روشن ساختن رسالت و ارزش هاي سازماني، ارزيـابي محيط خارجي (شامل فرصت ها و تهديدها)، ارزيابي محيط داخلي (شامل نقاط قوت و ضعف )، شناسايي مسائل اسـتراتژيکي کـه سازمان با آن مواجه است ، تنظيم استراتژيها براي مديريت مسائل استراتژيک و نهايتا برقراري ديدگاه سـازماني کارسـاز بـراي آينده ميباشد. اين هشت مرحله بايد به اجرا، نتيجه گيري و ارزيابي منتهي گردد.تا اين جا مفهوم ، مراحـل و ويژگـيهـاي کليدي برنامه هاي استراتژيک مشخص گرديد اما نکته قابل توجه آن است که برنامه ريزي استراتژيک ،بـا چـالش هـاي متعـددي روبه روبوده ودرک و توجه به اين تنگناهادر هدايت موفقيت آميز اين برنامه ها حائز اهميت است .
٣-١-چالش هاي برنامه ريزي استراتژيک
به طور کلي در هر برنامه ريزي ،موانع و محدوديت هايي وجود دارد که ميتوان به وقـايع و بحـران هـاي محيطـي، مقاومـت هـاي داخلي وپرهزينه بودن برنامه ريزي اشاره نمود. از اين رو برنامه ريزي ،کاري سخت و پرمشقت بـوده و بـه تبحـر زيـاد، خلاقيـت ، قدرت تجزيه و تحليل و استنتاج فراوان نيازمند است .ناپايداري زيرساخت هاي اقتصـادي-اجتمـاعي شـهر، ناهمـاهنگي در نظام برنامه ريزي و مديريت توسعه و عمران ، مشکلات حقوق مالکيت و مقررات کاربردي زمين ، ضعف بنيادهاي مديريت شـهري و برنامه ريزي محلي و ضعف بنيادهاي مشارکت در توسعه و عمران شهري، برخـي از مهـم تـرين موانـع و تنگناهـاي موجـود در کاربرد الگوي برنامه ريزي استراتژيک در برنامه هاي شهري مـيباشـند .از ديگـر سـو، بهينـه سـازي و تثبيـت سـاختارهاي برنامه ريزي و مديريت شهري از مهم ترين چالش هاي پيش روي شهرها در کشورهاي درحال توسـعه و بـه ويـژه کـلان شـهرهاي آن ها است . برطبق تحقيقات الادواني (٢٠٠١)، پچلانر و سااوروين (٢٠٠٢)، اوکوموس (٢٠٠٣) و رحيم نيا وهمکارانش (٢٠٠٩) چالش هاي برنامه ريزي استراتژيک ،مشتمل بر هفت مورد ميباشد. اين موارد عبارتند از : فقـدان رويکـرد برنامـه ريـزي استراتژيک دقيق و مناسب ، فقدان نقش موثر براي استراتژيست ها در تدوين برنامه ها، فقـدان سيسـتم آموزشـي و اطـلاع رسـاني مناسب به منظور بسترسازي فرهنگـي برنامـه ريـزي، فقـدان اجمـاع بـين تصـميم گيـران ارشـد سـازمان ، تـدوين برنامـه هـاي غيرواقع بينانه و ايده ي آلي، بازه زماني محدود براي تدوين برنامه هاوعدم تناسـب اسـتراتژيهـاي تـدوين شـده بـا برنامـه هـاي بالادستي .چالش هاي مذکور که در شکل (١) نيز نمايان ميباشد، در مقاله حاضر مدنظر قرار گرفته شـده است .لذا تاکيد اين مقاله ، بر روي چالش هايي است که مشخصا در مرحله ي برنامه ريـزي رخ داده و موجـب بـروز مشـکلاتي در مراحل اجرا و ارزيابي ميشود. با درک چالش هاي برنامه ريزي استراتژيک ، چنين به نظر ميرسـد کـه شـناخت هـر چـه بيشـتر مفهوم برنامه ريزي شهري و آگاهي از مولفه هاي يک برنامه شهري مطلوب ، ميتواند بـه سـاماندهي بهتـر مسـائل شـهري کمـک نمايد.

شکل (١) : چالش هاي برنامه ريزي استراتژيک
٢- برنامه ريزي شهري
١-٢-مفهوم برنامه ريزي شهري و عناصر اصلي آن
برنامه ريزي شهري، کوشش انديشمندانه و سيستماتيک براي به کارگيري منابع و امکانات يک شهر به بهتـرين و باصـرفه تـرين صورت ممکن است که حفظ و نگهداري و هم چنين ايجاد محيطي مرفه ، سالم و دلپذير براي زندگي آدميان حاصل شـود .
از جمله عناصر مهم در برنامه ريزي شهري ،انعطاف پذيري، مشارکت و حکومت محلي اسـت .برنامـه ريـزي شـهري، هـم از نظـر اهداف و مقاصد و هم از نظر روش ها و وسايل اجرايي ميبايد در انطباق با طبيعت پويا و تحول پذير شهر و شهروندان تهيه گردد و به اجرا درآيد. اين امر مستلزم رعايت اصل انعطاف پذيري در پيشنهادها و روش هاي اجرايي برنامه هاي شهري است که به نوبه خود، مستلزم رعايت اصل بازنگري و اصلاح مداوم است . اين گونه برنامه ريزي،نيازمندتقسيم وظايف برنامه ريـزي ميـان سـطوح مختلف مديريت و تصميم گيري براساس امکانات نهادها، جامعه ي محلي و مشارکت محلـي اسـت .بـه منظـور درک بهتـر مفهوم برنامه ريزي شهري، دستيابي به يک الگوي مطلوب در ايـن زمينـه و نيـز شـناخت جايگـاه برنامـه ريـزي اسـتراتژيک در برنامه هاي شهري، آگاهي از خاستگاه و رويکردهاي اين نوع برنامه ريزي حائز اهميت است .
٢-٢-سير تحول و رويکردهاي برنامه ريزي شهري
ظهور انقلاب صنعتي در قرن هجدهم و تکامل سريع آن در طول قرن نوزدهم را ميتوان سرمنشا بسياري از پديده هـاي علمـي، فني، اقتصادي و ... دانست که در قرن حاضر خودنمايي مـيکننـد و از انعکاسـات فيزيکـي آن ، در محـيط شـهري، پايـه گـذاري شهرسازي جديد در عرصه جهاني است . ظهور و توسـعه صـنايع پيشـرفته ، اسـتقرار آن هـا در کنـار شـهرها و بـه دنبـال آن هـا مهاجرت هاي وسيع از مناطق روستايي به مراکز شهري و صنعتي، مشکلات عديده اي براي شهرها به وجود آورد. با ظهور چنـين مسائلي ،برنامه ريزي در کليه سطوح به ويژه در سطح شهرها مطرح گرديد. وقوع جنگ هـاي جهـاني اول و دوم و بـه دنبـال آن لزوم بازسازي مناسب و مطلوب شهرها، موجب غناي هر چه بيشتر علم برنامه ريزي شهري شد .از جمله تحـولات بنيـادي در نظام برنامه ريزي و مديريت شهري در دهه هاي پاياني قرن بيستم ، تضعيف سلطه ي فکري و عملي طرح هاي جامع ، بوده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید