بخشی از مقاله

مقایسه الگوهای ارزشیابی برنامه درسی وبرنامه ریزی آموزشی
چکیده
اندازه گیری دقیق اثربخشی برنامه و اموزش ، یعنی تغییراتی را که واقعا در یادگیرندگان به وجود آمده است امر مشکلی است ،اما برای ارزشیابی برنامه های درسی و آموزشی سه الگو بر اساس رویکردها و هدفهای ارزشیابی، مطرح شده است که عبارتند از : الگوی تایلر،فرآیند تعیین میزان تغییرات مورد نظر در الگوهای رفتاری یادگیرندگان به وسیله تجارب یادگیری و فعالیت های آموزشی تنظیم می شودکه دارای دو جنبه مهم ، سنجش میزان تغییر رفتارها،تعدد در امر ارزشیابی؛الگوی استیک ،برای طرح ریزی ارزشیابی از آ.پ وتعیین محاسن یا معایب برنامه درسی ارائه داده ودو نوع ارزشیابی ، رسمی وغیر رسمی می پردازد.الگوی سیلور و الکساندر،برنامه درسی مدارس جامع و چند جانبی و همچنین ارزشیابی مرحله ای و نهایی ذکر می کند.برنامه ریزی آموزشی ، مجموعه ای از فرایندهای فنی ، عقلانی و منطقی ویک سلسله مراحل به هم پیوسته معرفی می شود...آدمز، الگوهای اجمالی ،افزایشی ،مذاکره ای ،حمایتی ،بنیادی،را زیر مجموعه هایی از دو الگوی کلی عقلایی و تعاملی می داند که بین آنها همپوشی وجود دارد.که الگوی عقلایی،برنامه ریزی را یک سلسله وسیله برای تحقق اهداف معین تلقی می کند ،الگوها و روشهای این نوع برنامه ریزی کاربردی جهانی دارد.اما الگوی تعاملی ،فرایند برنامه ریزی خیلی قالبی واز پیش تعیین شده نیست.الگوی تعاملی ، برخلاف الگوی عقلایی چندان سیستماتیک نیست.جنبه مشارکتی دارد وباید با محیط تطبیق داده شود. الگوی تعاملی که بر تحلیل محیط اجتماعی و تفاهم مشترک ، تاکید دارد، بیش از الگوی عقلایی برای برنامه ریزان درسی ارزشمند است.در قالب دو رویکرد عقلایی وتعاملی ، تعدادی الگو و رویکرد قرار دارد که الگوی فن گرا از زیر مجموعه های الگوی عقلایی و توافقی از زیر مجموعه های تعاملی بشمار می رود و حد فاصل بین دو الگوی فن گرا و توافقی ، الگوی سیاسی قرار می گیرد که با دو الگوی دیگر دارای همپوشی است.

واژگان کلیدی:الگوهای ارزشیابی، برنامه درسی، برنامه ریزی آموزشی


مقدمه
ارزشیابی از برنامه درسی و اموزش همیشه با مشکلاتی مواجه بوده است . زیرا به طور دقیق و مطمئن نمی توان اثربخشی برنامه و آموزش ، یعنی تغییراتی را که واقعا در یادگیرندگان به وجود آمده است ، اندازه گرفت ، با وجود این ، پژوهشگران و برنامه ریزان سعی می کنند با ارائه الگوهایی این عدم اطمینان را به حداقل برسانند. به این ترتیب ،برای ارزشیابی برنامه های درسی و آموزش الگوهای گوناگونی ارائه می شوند که هرکدام بر اساس رویکردها و هدفهای ارزشیابی ، دارای شیوه خاصی است. که به شرح سه الگو ارزشیابی خواهیم پرداخت(پور ظهیر،.(1369برنامه ریزی درسی ، یک فراگرد چند مرحله
ای است که شامل وظایف مرتبط به هم می باشد . این مراحل شامل تعیین فهرست محتوای برنامه ،تهیه وتدوین مواد و وسایل آموزشی و اجرای برنامه است.در اکثر مراکز برنامه ریزی درسی، کمیته و گروه تدوین کننده برنامه درسی به اتفاق در تولید برنامه درسی جدید مشارکت دارند.معمولا موفق ترین برنامه نویسان درسی معلمان با تجربه هستند. از نظر سازمان دهی ، شبکه اشاعه برنامه درسی ممکن است متمرکز و یا غیر متمرکز باشد. که به الگوی مرکز ملی برنامه ریزی درسی و اقمار آن :تدوین و توزیع برنامه ، تربیت معلم ،تماس با مسئولان اداری ، ارزیابی و بازنگری برنامه. الگوی مراکز منطقه ای برنامه ریزی درسی، تماس با معلمان: از طریق تشکیل سمینارهای سالانه ، بازدیدهای مداوم معلمان ، از طریق رابطی که برای هریک از مدارس تعیین می شود ، برقراری ارتباط از طریق ساختار آموزشی هرمی،و ترکیبی از شیوه های یاد شده.(مشایخ ،.(1380روش ارزشیابی در نقاط گوناگون متفاوت است. ودرنتیجه ، مرجع برنامه ریزی آموزشی و ارزشیابی مدارس، بعضی از چهارچوب های ملی را به منظور استاندارد کردن ارزشیابی پیشنهاد کرده اند.که ، تشخیص نقاط قوت وضعف ، تشخیص نیازهای اموزشی، کسب اطلاعاتی که در ملاقات و گفتگو با والدین مورد استفاده قرار می گیرد.برنامه ریزی اموزشی ،ارزشیابی و بایگانی سوابق دست خوش تغییراتی می گردد ، اما برای پرهیز از نگرانی ای که شیلدز به ان اشاره کرده است ،اصول اموزش باید از ابتدا مشخص شده باشد.وقتی در ارزشیابی آموزشی ، اهداف و طرح درس ها مشخص شده باشد ، بایگانی جول سوابق ، در بررسی رشد و تکامل نقش موثری خواهد داشت. و اظهار دارند که این کار موجب محدود ساختن الگوهای آموزشی می گردد.(اطهاریف .(1380برنامه ریزی آموزشی، از علوم مختلفی چون اقتصاد، جامعه شناسی ، جمعیت شناسی، آمار،تعلیم وتربیت و غیره بهره می گیرد و اصطلاحا علمی میان رشته ای به شمار می رود.این علم میان رشته ای به درجات متفاوت از علومی که در آن دخیلند تاثیر می پذیرد و شاید همین امر موجب شده که در خصوص تعریف آن بین دست اندرکاران این رشته اتفاق نظر وجود نداشته باشد؛جرج ساخاروپولوس برنامه ریزی آموزشی رادر یک قالب و چهار چوب اقتصادی قرار می دهد. اما فرید من اقتصاددان معاصر برنامه ریزی را تعامل بین تصمیماتی که در نتیجه مذاکره اتخاذ می شود ، تلقی می کند.(محسن پور،.(1379هدف عمده هر نوع برنامه ریزی و به ویزه برنامه ریزی آموزشی ازسه دیدگاه قابل سنجش و آینده نگری ودوراندیشی می باشد که عبارتند از:دیدگاه آینده نگری،برنامه ریزان آینده نگر بر این عقیده اند که برنامه ریزی می تواند آینده را پیش بینی کند.از این رو ، برنامه ریزی فعالیتی آینده نگر خواهد بود.دیدگاه آینده ساز ، که بعضی اوقات آنان را مهندسان اجتماعی نیز نامیده اند، آینده را می توان ساخت وبه آن شکل داد. برنامه ریزان اجتماعی معتقدند که می توان تصویری از آینده رسم و دریافت که چنین آینده ای به چه نوع انسان ها ، نهادها،موسسات وسازمان های اجتماعی ای که لاجرم ساخته وپرداخته دست آنهاست ، نیاز دارد؟دیدگاه برنامه ریزان آینده گزین ، معتقدند که انسان می تواند با توجه به همه عوامل ،آینده های مختلف را پیش بینی کند وراهی در پیش گیرد و تدابیری اتخاذ کند که احتمال دست یافتن به آینده ای مطلوب بیشتر شود.با توجه به انواع دیدگاه ها و نگرش هایی که نسبت به برنامه ریزی وجود دارد،الگوهای عرضه برای برنامه ریزی به طور عام و برنامه ریزی اموزشی به طور خاص نیز متفاوت است.برنامه ریزی آموزشی دانشی است که از علوم مختلف چون اقتصاد ، جمعیت شناسی ، آمارف علوم تربیتی وغیره بهره می گیرد اصطلاحا علمی میان رشته ای به شمار می آید وهمین امر ، موجب تفاوت تعریف ها از این علم می شود.(خلیلی شورینی ،.(1381 اندازه گیری دقیق اثربخشی برنامه و آموزش ، یعنی تغییراتی را که واقعا در یادگیرندگان به وجود آمده است امر مشکلی است ،اما برای ارزشیابی برنامه های درسی و آموزشی سه الگو بر اساس رویکردها و هدفهای ارزشیابی، مطرح شده است که عبارتند از : الگوی تایلر،فرآیند تعیین میزان تغییرات مورد نظر در الگوهای رفتاری یادگیرندگان به وسیله تجارب یادگیری و فعالیت های آموزشی تنظیم می شودکه دارای دو جنبه مهم ، سنجش میزان تغییر رفتارها،تعدد در امر ارزشیابی؛الگوی استیک ،برای طرح ریزی ارزشیابی از آ.پ وتعیین محاسن یا معایب برنامه دذرسی ارائه داده ودو نوع ارزشیابی ، رسمی وغیر رسمی می پردازد.الگوی سیلور و الکساندر،برنامه درسی مدارس جامع و چند جانبی و همچنین ارزشیابی مرحله ای و نهایی ذکر می کند .(تجاسب ،.(13480برنامه ریزی آموزشی چه به عنوان یک رشته علمی و تخصصی وچه به عنوان یک فرایند عملی وعینی ، در سطح جهان جایگاه خاصی
پیدا کرده است . موفقیت آن در عرصه عمل به تقویت مبانی نظری و علمی اش بستگی دارد ؛ و پیشرفت آن در عرصه نظر به ژرف کاوی اندیشمندان و کارشناسان.انجام یک رشته مطالعات تطبیقی می تواند ما را به درک بهتری از نوع برنامه وسازمان برنامه ریزی ای که در کلیه سطوح توسعه سیاسی فاداری و اجتماعی به نحو احسن با کشورها تطبیق یافته اند،نایل کند.(بهشتی ف .(1376 برنامه ریزی اموزشی عبارت است از کاربرد روشهای تحلیلی در مورد هر یک از اجزاء نظام آموزشی و هدف آن استقرار یک نظام اموزشی کارامد است.(مشایخ،.(1386

روش تحقیق

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید