بخشی از مقاله
چکیده
ایران از سال 2001 عضو سازمان جهانی مالکیت فکری است و حتی ایران در سال 1959 به پیمان پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی پیوست، همچنین در سال 2003 به پیمان مادرید برای ثبت بینالمللی علائم ملحق شد و در سال 2005 عضوتوافقنامه لیسبون به منظور حمایت از نام منشاء و ثبت بینالمللی آن شد که حفاظت از نام جغرافیایی مرتبط با محصوﻻت را تضمین میکند. اما، ایران تاکنون کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری را امضا نکرده است و عضو هیچ یک از کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به حق تکثیر نیست و حتی به موافقتنامه تریپس هم نپیوسته است که گویی با پذیرش چند سند بین المللی و عدم پذیرش سایر اسناد مرتبط بین المللی در زمینه مالکیت معنوی، تاثیرات منفی و چالش برانگیزی را برای کشور در سطح حقوق بین المللی فراهم می آورد و مانع از توفیق کامل در حمایت از مالکیت فکری و ایجاد شرایط مناسب برای فعالیت های تجاری و صنعتی در دراز مدت می شود و حتی عضویت دائم در سازمان تجارت جهانی را نیز به تاخیر می اندازد که در این پژوهش سعی شده است، ضمن بررسی چالش های حقوقی ایران با حقوق بین الملل در زمینه مالکیت معنوی، پیامدهای ادامه این چالش ها نیز با توجه به برنامه های اقتصادی کوتاه مدت و بلند مدت ایران به روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار بگیرد و در پایان راهکارهایی پیشنهاد شوند.
کلید واژه : چالش - حقوق بین الملل - حقوق ایران - مالکیت معنوی - اسناد بین المللی.
.1 کلیات و ضرورت بحث
.1-1 مالکیت فکری
با وجود اینکه ارائه ی یک تعریف دقیق از مالکیت فکری چندان هم ساده نیست بسیاری از مردم تا حدودی با این عبارت و مفهوم آن آشنا هستند، اما در هنگام خرید یک کتاب و یا هنگام خرید یک دستگاه الکترونیکی این نکته مورد پذیرش قرار گرفته است که نویسنده ی کتاب یا مخترع دستگاه، مالک اولیه و اصلی ایده و فکر خود هستند. مالکیتی که بر یک شی نیست بلکه در واقع بر فکر و ایده ای است که منجر به نوآوری در صنعت یا نگارش یک کتاب و یا رونق یک نام تجاری شده است. همین مالکیت باعث می شود به راحتی نتوان یک کتاب را کپی کرد یا محصولاتی با نشان تجاری تقلبی به بازار عرضه نمود. علت این که عبارت »مالکیت فکری« کمی پیچیده به نظر می رسد این است که کاربرد کلمات »مالکیت« و »فکری« با استعمال رایج در محاورات روزمره اندکی متفاوت است. برای ساده تر شدن مفهوم این عبارت می توان هر کدام از این دو کلمه را در معنای خاص خود در این عبارت، بررسی نمود؛ »مالکیت:« منظور مالکیت و تصاحب چیزی است که نمود بیرونی ندارد؛ برای مثال یک نویسنده مالک محتوای کتابی است که نوشته است و یک کارخانه تولید پوشاک برای همیشه مالک علامت و نشانی است که محصولات خود را تحت آن نام عرضه می کند - جعفری لنگرودی، ترمینولوژی، 1363، ص. - 556 »فکری:« مالکیت فکری عمدتا ناشی از فکر و ایده ی شخصی است که آن را ایجاد کرده است، یک اختراع محصول فکر و نبوغ مخترع خود است و یک قطعه ی موسیقی زاده ی ذهن آهنگ سازی است که آن را برای اولین بار نواخته است.
یکی از زیرساخت های که می تواند ضامن موفقیت اقتصادی و فناوری پژوهشگران و شرکت های دانش بنیان در عصر داناییمحوری باشد، توجه به »حقوق مالکیت فکری« است. پژوهشگران و شرکت ها با بهرهگیری از نظام حقوقی مالکیت فکری، قادر خواهند بود تا چتر حقوقی کارآمدی برای فرایند خلق ایده تا صادرات فناوری و تجاری سازی خودشان فراهم آورند. با توجه به اینکه غالب داشته های پژوهشگران و شرکت های دانش بنیان از جنس دارایی های فکری است لذا »مدیریت و حفاظت حقوقی از دارایی های فکری« امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. از سوی دیگر، برای وارد شدن به عرصه اقتصاد جهانی باید با ادبیات خاص دنیای تجارت که یکی از مباحث کلیدی آن «Intellectual Property Law» یا همان حقوق مالکیت فکری است، آشنا شد. بطور خلاصه و در یک جمله می توان بیان داشت که: »ندانستن مباحث حقوق مالکیت فکری برای پژوهشگران و شرکت های دانش بنیان یک تهدید جدی و دانستن آنها به عنوان یک فرصت بزرگ خواهد بود.« بهرحال امروزه با توجه به گسترش ارتباطات در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی بویژه از طریق شبکه جهانی اینترنت و قابلیت دسترسی سریع و آسان به تمامی اطلاعات و امکان سوء استفاده برخی افراد از آثار و دستاوردهای دیگران، بر اهمیت حفظ این نوع مالکیت و اعتبار آن افزوده شده است. بعضی از سازمانهای بین المللی، بخصوص سازمان جهانی مالکیت فکری یا مختصراً وایپو - WIPO - به منظور تبیین و گسترش مالکیت فکری در بین جوامع مختلف و نیز در محیط الکترونیکی، تحقیقات و بررسی هایی انجام داده اند تا بهتر و دقیق تر ابعاد و ویژگی های آن را مشخص و موقعیت آن را مستحکم نماید - حاجی ده آبادی و همکاران، 1388، ص. - 2
.2-1 حقوق مالکیت فکری
حقوق مالکیت فکری، مفهوم حقوقی نوینی است که از فعالیتها و محصولات فکری در زمینههای تجاری، علمی، ادبی و هنری حمایت می کند. به عبارت دیگر، حقوق مالکیت فکری مجموعه ای از قوانین و مقرراتی است که از اثرات ناشی از فکر، خلاقیت و ابتکار بشر حمایت کرده و در این راستا یک سری حقوق مادی محدود به زمان و حقوق معنوی دائمی به پدید آورنده آن اعطاء می نماید. اصطلاح مالکیت فکری برای اولین بار در اکتبر 1845 دردادگاه ماساچوست در مورد قضیه ثبت اختراعات Davoll Brown و شرکایش، مورد استفاده قرار گرفت. با تاسیس سازمان جهانی مالکیت فکری در سال 1967 این اصطلاح بصورت رسمی بکار برده شده است.
فرض اساسی در قانون مالکیت فکری این است که اندیشه های خلاق انسانی زمانی شکوفا می شود که صاحبان حق انحصاری اثر از نظرمالی از کار خود بهره مند شوند و نسخه برداری از اثر خود را تحت کنترل داشته باشند. بنابراین حقوق مالکیت فکری، حلقه مکمل چرخه نوآوری به حساب می آید و سبب شکوفایی اندیشه های خلاق انسانی، توسعه ی تحقیقات، علم و فناوری و تجارت می شود. برخی حقوق مالکیت فکری را به "حقوق مالکیت معنوی" نیز ترجمه کرده اند که به نظر میرسد کلمه "معنوی" به خاطر معانی گسترده اش آنگونه که باید و شاید حق مطلب را در رابطه با معنی و مقصود مورد نظر ادا نمیکند. مقصود و منظور از مالکیت فکری، حقوقی است که نشأت گرفته از فکر، اندیشه و قوه تعقل انسان میباشد. تعریفی که سازمان جهانی مالکیت فکری از مالکیت فکری نموده عبارتست از:
»حقوق قانونی است که افراد بواسطه فعالیتهایی که در زمینه هایی از قبیل: صنعتی،علمی،ادبی،هنری و غیره بدست می آورند را گویند - .«آیتی، 1375، ص - 51 برخی نیز در تعریف حقوق مالکیت فکری آورده اند که عبارت است از حقوقی که دارای ارزش اقتصادی و قابل داد و ستد بوده اما موضوع آنها شی معین مادی نیست بلکه فعالیت و اثر فکری انسان است. همچنین می توان گفت که »حقوق مالکیت معنوی درمعنای وسیع کلمه عبارت است از حقوق ناشی از آفرینش ها و خلاقیت های فکری در زمینه های علمی، صنعتی و ادبی و هنری. برخی دیگرنیز معتقدند: مالکیت فکری به صاحب حق انحصاری اثر، حق کنترل نسخه برداری و سایر کاربردها از آثار خلاقانه را برای دوره زمانی محدود می دهد.نهایتاً حقوق مالکیت فکری را میتوان اینگونه تعریف نمود: مجموعه قواعد و مقرراتی که ناشی از فکر، خلاقیت و ابتکار بشر بوده و دارای ارزش اقتصادی و قابل داد و ستد نیز هستند، حمایت کرده و در این راستا یک سری حقوق مادی محدود به زمان و حقوق معنوی دائم به پدید آورنده آن اعطاء می نماید. در اسناد بین المللی، تعریفی که از حقوق مالکیت فکری در دست می باشد، در ماده ی دوم کنوانسیون تاسیس سازمان جهانی مالکیت
فکری است که این حقوق را صرفاً این چنین نام می برد: »فعالیت های ادبی، هنری و علمی، اجرای برنامه های هنری هنرمندان، اختراعات در تمام زمینه های ناشی از تلاش انسانی، اکتشافات علمی، طرح های صنعتی، علایم تجاری و حمایت در برابر رقابت غیرمنصفانه.«
.3-1 پیشینه و ضرورت حمایت از مالکیت فکری
قلمرو حمایت از حقوق مالکیت فکری به 3دوره قابل تقسیم است - حبیبا، 1391، صص: - 54-52 1 دوره حمایت داخلی1تقریباً از 1470 تا 185 که کشورها فقط از حقوق مالکیت فکری در خاک خود و اتباع خود حمایت میکردند. 2 دوره حمایت بین الملل2 تقریبا از 1850 تا 1994 که حمایت از مالکیت فکری از سطح داخلی به سطح بین المللی توسعه یافت. این دوره به نوبه خود به دو مقطع قابل تقسیم است: اول- دوره حمایت های بین المللی دو جانبه3 که کشورها با عقد معاهده های دوجانبه بصورت متقابل متعهد به حمایت از حقوق اتباع خود در خاک یکدیگر می شوند. دوم- حمایت های بین المللی چندجانبه4 که کشورها با عقد معاهده های بین المللی چند جانبه در زمینه های مختلف مالکیت فکری بر اساس اصل رفتار ملی5 مکلف به حمایت از حقوق اتباع یکدیگر در خاک خود شدند. اولین معاهده بین المللی چند جانبه کنوانسیون مالکیت صنعتی پاریس مصوب 1883 است که راجع به حمایت از اختراع، علامت تجاری، طرح صنعتی ومقابله با رقابت غیر منصفانه است. دومین معاهده کنوانسیون مالکیت ادبی و هنری برن مصوب 1886 است که ناظر به حمایت از حقوق خالقان آثار ادبی و هنری است. از آن پس بیش از بیست معاهده بین المللی دیگر در زمینه های مختلف مالکیت فکری به توصیب رسید که این امر نشانه اهمیت ویژه مالکیت فکری در روابط بین المللی است.