بخشی از مقاله

چکیده
نظر به شدت یافتن روزافزون مقیاس، گستردگی و نیز پیچیدگی مسائل شهرها و همچنین تحولات توسعه شهری در چند دهه اخیر، شیوههای مدیریت شهری، الزاما، به سمت دموکراتیک شدن پیش میروند. به عبارت دیگر دراین فرآیند حکومتها باید نسبت به تحولات شهری و مسائل آن پاسخگوتر و مسئولتر باشند. در وضعیت موجود شهرنشینی چندسطحی، مدیریت شهری بایستی دارای مؤلفه-هایی چون شفافیت، پاسخگویی، مشارکتطلبی، قانونمداری، کارآمدی و اجماعگرایی باشد تا از تمام شرایط افزاینده شهرنشینی بهره گیرد و این مهم زمانی اتفاق خواهد افتاد که شهرداریها به عضوی لاینفک از پیکر نظام اجتماعی کل نهادینه شود. این امر از طریق بهرهبرداری از مشارکت شهروندی توسط مدیران شهری محقق میشود. در این مقاله مرور ادبیاتی عمیقی بر شناخت چالشها، موانع
راهبردهای پیش روی شهرداریها در بهره برداری از مشارکت شهروندی انجام گرفته است. در ادامه لیستی از نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدهای مشارکت شهروندی در توسعه مدیریت شهری نهایتا راهبردهای مبتنی بر مشارکت شهروندی ارائه شده است.

واژه های کلیدی: شهرداری، مشارکت شهروندی، حکمروایی خوب شهری، شراکت عمومی - خصوصی، بودجه ریزی مشارکتی،SWOT

-1  مقدمه:
تغییر در ماهیت پدیدهها و مسائل کلان استراتژیک یکی از ویژگی-های دوران مدرن به شمار میآید. دامنه این تغییر و تحولات در تمامی سطوح خرد و کلان در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، بینالمللی و مدیریتی مشهود است. از جمله این مسائل و تحولات، تغییر در ساختار مدیریت شهر است .[1] یکی از ارکان اساسی مدیریت شهری، یعنی شهرداریها جهت اجرای مناسب اهداف و برنامههای مصوب خود و جلب رضایت حداکثری شهروندان همواره با مشکلات اساسیِ ناشی از این تحولات شتابان و پردامنه درتامین نیازهای متنوع اقشار مختلف مواجه هستند و برای حل آنها نیازمند مدیریت کارآمد و پویایی بوده که توان تنظیم و کنترل سازمان خود را در چنین محیطی داشته باشد 1]، .[2

امروزه در دنیا پذیرفته شده است که توسعه پایدار شهرها در صورتی تحقق مییابد که اهداف مردم سالاری، برابری در خدماترسانی و حفظ محیط زیست برقرار باشد و شکلگیری مدیریت واحد شهری و با رعایت اصول علوم روز شهرسازی، ترافیک شهری و تقسیم عادلانه منابع ودرآمد شهری توأمان دنبال شود .[3] وظایف مدیریت شهری نیز شامل آمادهسازی زیرساختهای اساسی برای عملکرد کارآمد شهرها، آمادهسازی خدمات، تنظیم فعالیتهای تأثیرگذار بخش خصوصی بر امنیت و در نهایت آمادهسازی خدمات و تسهیلات میشود .[4] در اینجا دغدغهها و مسائل جدیدی از جمله رقابت برای جهانی شدن شهرها، حل مسائل و معضلات شهرنشینی برای مدیریت کلانشهرها مطرح میشود و بر این اساس مدیریت شهری موظف و مجبور به تغییر در ساختار اداری- نهادی خود و نیز ایجاد تحول در کارکردها و وظایف خود میشوند.

در این چارچوب است که مدیریت شهری باید از وضعیت سنتی خود فاصله گرفته و از نهادی صرفا خدماتی و اداری به نهادی پردامنه و اجتماعی تغییر ماهیت دهد. سوال اصلی مطالعه حاضر این است که برای ارتقاء جایگاه مدیریت شهری چه راهکارهایی مورد نیاز است؟ به منظور پاسخگویی به این سوال، این مطالعه، در سه بخش تنظیم شده است. ابتدا به معرفی چالشها و موانع عمده موجود در برابر مدیریت شهری در تحقق مشارکت شهروندی پرداخته شده است و جدولی از نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدها در باب موضوع ارائه و در بخش بعد، راهبردهای علمی اثربخش در تحقق مشارکت شهروندی مطرح شده است.

-2 چالشهای عمده مدیریت شهری در ایران

بطور کلی در مدیریت شهری شاخصهای متنوع و متعددی به عنوان مقدمات پیادهسازی مشارکت شهروندی معرفی شده است که بر اساس نتایج پژوهشی با عنوان »شهرسازی مشارکتی« مسائل و مشکلات مدیریت شهری در ایران در سه سطح زیر مورد بررسی قرار گرفته است. - 1 رابطه دولت با نهادهای محلی، -2 رابطه بین نهادهای محلی مرتبط با مدیریت شهری و -3 رابطه بین اجزاء و عناصر درون ساختار مدیریت شهری که تعدادی از مهمترین مسائل در هر سطح به شرح جدول شماره 1 است. بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند که مناسبترین راهکار مقابله با این چالشها، رویکرد »توسعه پایدار شهری« است که بدون فراهم شدن زمینه ارتقای جایگاه مدیریت شهری میسر نخواهد شد .[1] مولفههایی همانند آموزش، مشارکت و فرهنگ نقش بسزایی در توسعه پایدار ایفا میکنند 4]، .[5

بر اساس مقدمات توصیف شده در مجموع میتوان تهدیدات و چالشهای اساسی پیش روی شهرداریها را در کاربست مشارکت شهروندی به شرح زیر برشمرد که در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است و همچنین در نمودار شماره 1 طبقهبندی از عوامل کلیدی ارائه شده است:

.1 موانع و مشکلات سیاسی، ساختاری و اجرایی؛

.2 تداخل و تعارض وظایف شهرداری با سایر نهادها و سازمانها؛

.3 مدیریتی، تشکیلاتی و ساختاری؛ .

4 اقتصادی و مالی؛

.6 فرهنگی و اجتماعی.

در ادامه به منظور جلوگیری از اطناب کلام و بهرهبرداری آسان مخاطب، چالشهای کلیدی بصورت طبقه بندی در نمودار شماره یک نمایش داده شده است - رجوع به منابع 1]، 6، 7، 8، 9، 10 ، 11، 12، 13، .[14 در چند مورد مصادیق و توضیحات کاربردی به منظور شفاف سازی بحث ارائه شده است.

.1-2 تداخل و تعارض وظایف شهرداری با سایر نهادها و سازمانها: از مشکلات عمده و بهم پیوسته در این دسته متمرکز بودن و دولتی بودن برنامهریزی که در خارج از نظام مدیریت شهری صورت میگیرد و در عین حال بین نهادهای برنامهریز وحدت ویکپارچگی وجود ندارد. همچنین فقدان رویکرد استراتژیک و برنامه-ریزی بلندمدت و گرفتار شدن در اقدامات اجرایی و تصمیمات روزمرهکه عمده دلایل این روزمرگی، کوتاه بودن دوره مدیریت مدیران شهری، بی ثباتی، ناامنی شغلی و فقدان مکانیسم کارآمد جهتارزیابی عملکرد آنان میباشد 9] ، .[15 به عنوان نمونه در حال حاضر سه مرجع برنامهریزی فرابخشی وجود دارند که به تدوین برنامههای فضایی در کشور میپردازند: وزارت مسکن و شهرسازی، وزارت کشور و دستگاه متولی مدیریت و برنامهریزی کشور که برای توسعه و عمران مدیریت شهرها، برنامهریزی و سیاستگذاری مینمایند و متاسفانه بین آنها تعامل و توافق لازم وجود ندارد .[13]

.2-2 موانع و چالشهای اقتصادی و مالی: نظام مالی همزمان میتواند محققکننده شاخصهای حکمروایی شهری چون پاسخگویی، مسئولیتپذیری و شفافیت در نظام مدیریت شهرداری باشد یا بالعکس به دلیل ویژگیهای سنتی خود چون محرمانه بودن اطلاعات مالی و عدم ورود تحولات جدید علمی در این حوزه به ویژه در بخش عمومی، به مانعی جدی در تحقق حکمروایی شهری خوب و تبدیل شهرداری به نهاد اجتماعی تبدیل شود .[10] در این میان یکی از مهمترین چالشهای پیش روی مدیران شهری و بطور خاص کلانشهرها، ناپایداری منابع درآمدی است. بر اساس فصول درآمدی بودجه، عوارض بر ساختمان و اراضی از مهمترین فصول درآمدی شهرداری است. این بخش از عوارض شامل 12 کد درآمدی اصلی مانند عوارض بر پروانههای ساختمانی، عوارض بر مازاد تراکم، عوارض بر تفکیک اراضی و ... است 1]، .[10 فروش تراکم به عنوان یکی از راههای مقابله با این معضل محسوب میشود که اثرات سوئی بر ظهور مشکلات دیگر در سطح شهر از جمله ترافیک، آلودگی، پایین آمدن کیفیت خدمات شهری، تضییق حقوق شهروندی و ... دارد.. این مسئله در کشور ما نیز به دلیل وابستگی تاریخی شهرها به دولت با شدت بیشتری مطرح میشود؛ زیرا مدیران شهری با دو محدودیت عمده روبرو هستند:

-1 سهم اعتبارات عمرانی در بودجه شهرداریها از سوی دولت بسیار کاهش یافته است، این بدان معناست دولت قصد دارد با کاهش هزینههای عمومی، دخالت خود را در اقتصاد شهری کاهش دهد با این حال منابع مالی جایگزین در اختیار شهرداریها قرار نگرفته است. این خلا شهرداریها را به سوی روشهای غیرسالم برای کسب درآمد، از جمله فروش تراکم، کشانده است . [11] -2 یکی از مهمترین مباحث سالهای اخیر سوق دادن درآمدهای شهرداری از شرایط ناپایدار - عموما متکی بر ساخت و سازها - به درآمدهای پایدار بوده است. درآمدهای پایدار درآمدهایی هستند که از خصوصیت تداوم پذیری، مطلوب بون و عادلانه بودن - اخذ هزینههای اداره شهر به صورت عادلانه از کلیه ساکنان، صاحبان کسب و کار و مراجعهکنندگان به شهر و بهرهمندان از خدمات شهری - برخوردارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید