بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مباحث مهم اقتصاد نهادگرای جدید که بر عملکرد اقتصادی بنگاه ها تأثیر بسزایی دارد، بحث هزینه مبادله می باشد. تا آنجایی که هزینههای مبادلاتی بالا باعث کاهش فعالیتهای اقتصادی مولد می گردد. ما با دو رویکرد هزینه مبادله از دیدگاه ویلیامسون و هزینه مبادله از دیدگاه نورث در مواجه ایم که با توجه به تاکیدی که رویکرد نورث بر هزینه کسب اطلاعات و اجرای قراردادها به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده هزینه مبادله دارد ،شاخص اخذ اعتبار را که نمایانگر قدرت حقوقی اعتبار دهندگان و قرض گیرندگان و میزان تشریک اطلاعات اعتباری است را به عنوان شاخصی از هزینه مبادلاتی که بانک ها متحمل آن می گردند را به عنوان یک متغییر مستقل که میزان کارایی اخذ اعتبار را نشان می دهد ،در مدل محیط کسب و کار یانکوف وارد خواهیم کرد و نشان میدهیم این متغییر که یکی از شاخص های دهگانه محیط کسب و کار بانک جهانی می باشد می تواند تأثیر افزایش هزینه های مبادلاتی در بانک ها که ناشی از فضای نامناسب کسب و کار می باشد را بر رشد اقتصادی تبیین نماید. رگرسیون مورد نظر به صورت مقطع زمانی با استفاده از مدل ارائه شده توسط یانکوف برآورد گردیده است. در نهایت نیز به بررسی وضعیت این شاخص در ایران پرداخته راهکارهایی برای بهبود آن پیشنهاد میکنیم.

واژه های کلیدی: اقتصاد ایران، رشد اقتصادی، محیط کسب و کار ،شاخص اخذ اعتبار، هزینه مبادله

مقدمه

استفاده از کلمه نهاد قدمتی بسیار طولانی دارد و حداقل برای اولین بار توسط گیامباتیستا ویکو - 1725 - 1 در کتاب ساینزا نووا2 مورد استفاده قرار گرفت - هاچسون،2006، - 1 و هرچند بر خلاف تصور عمومی آدام اسمیت نیز به تاثیر نهادها بر عملکرد اقتصادی واقف بود به گونه ای که در کتاب ثروت ملل بیش از 80 بار از واژه نهاد استفاده کرد - اسمیت، - 1776 با این وجود به دلایل مختلف توجه به نهادها کمرنگ شد و به تدریج اقتصاددانان ترجیح دادند نهادها را داده شده در نظر بگیرند - شومپیتر،. - 1981 این وضعیت ادامه داشت تا اینکه اقتصاد نهادگرایی قدیم3 بانوشته های افرادی مانندوبلن - 1862-1925 - 4کامونز - 1862-1945 - 5،میچل - 1876-1948 - 6 آیرس و دیگر پیروان آنها آغاز شد.

اقتصاد نهادی به تدریج به یکی از مکاتب مهم اقتصادی بدل گشت ولی در فاصله میان دو جنگ جهانی رو به افول رفت.7همزمان با افول اقتصاد نهادی قدیم به تدریج اقتصاد نهادی جدید در حال شکل گیری بود . یکی از مهمترین مباحثی که در اقتصاد نهادی جدید مورد توجه قرار گرفت بحث هزینه مبادله بود، اما باید توجه داشت که همانطور که اقتصاد نهادی به هیچ عنوان کلیتی یکپارچه نیست و در آن نگرشها و رویکردهای متفاوتی وجود دارد در بحث هزینه مبادله نیز یک رویکرد وجود ندارد. ما در این مقاله نخست نشان میدهیم که اقتصاد نهادی جدید حداقل دارای دو منشاء متفاوت است. سپس نشان خواهیم داد که این دو منشاء متفاوت بر مطالعه پیرامون هزینه مبادله نیز تاثیر داشته است .

سپس با تمرکز بر مساله هزینه مبادله از دیدگاه ویلیامسون و نورث این تفاوتها آشکار خواهد شد و با توجه به تاکیدی که نورث بر اجرای قراردادها دارد، هزینه هایی که در اجرای قراردادها در بانک ها رخ می دهد را در قالب شاخص اخذ اعتبار که از شاخص های دهگانه محیط کسب و کار بانک جهانی است را به عنوان یک متغییر مستقل در مدل رشد وارد خواهیم نمود و نشان میدهیم این متغییر به تنهایی بسیاری از تغییراتی را که مدلهای محیط و کسب و کار با تکیه بر متغیرهای فراوان درصدد تبیین آن هستند توضیح میدهد و در پایان نیز به وضعیت ایران در شاخص اخذ اعتبار اشاره خواهیم نمود.

اقتصاد نهادی جدید

اقتصاد نهادی جدید1بامقاله کوز به نام ماهیت بنگاه در سال 1937 آغاز شد - کوز،. - 1998 ولی تا مدتها ازاین مکتب فکری تحت عنوان نهادگرایی یادمیشد و اولین بار اصطلاح اقتصاد نهادگرایی جدید توسط ویلیامسون درسال 1975مورد استفاده قرار گرفت - کلاین،1999،هاچسون،2002،xiv،کوز . - 1999 مهم ترین مسالهای که این مکتب را از اقتصاد نهادی قدیم جدا میکند همراهی آن با اقتصاد نئوکلاسیک است.برخلاف اقتصاد نهادی قدیم نهادگرایان جدید درصدد کنار گذاشتن اقتصاد نئوکلاسیک نیستند و بیشتر در جهت اصلاح آن حرکت میکنند.داگلاس نورث در این زمینه مینویسد:» اقتصاد نهادی کوششی برای الحاق تئوری نهادها به علم اقتصاد است. اما برخلاف بسیاری از تلاشهای اخیر که جهت براندازی یا جایگزینی نظریه نئوکلاسیک انجام گرفته است، اقتصاد نهادگرایی جدید بر اساس آن ساخته شده است و درصدد اصلاح و گسترش نظریه نئوکلاسیک است تا به آن اجازه دهد که طیف وسیعی از مسائل را که پیش از این خارج از دید آن بود درک نماید و به آنها رسیدگی کند - «نورث،. - 2000

کوز نیز نظر مشابهی در این مورد دارد و میگوید »ما خواهان جایگزینی برای نظریه قیمت - عرضه و تقاضا - نیستم بلکه میخواهیم چیزهایی را در آن لحاظ کنیم که آن را مفیدتر نماید« - کوز،. - 1999 اما اصلاحات مدنظر این افراد نیز یکسان نبود که درادامه به آن می-پردازیم.کوز در مقاله ماهیت بنگاه با نگاهی انتقادی به اقتصاد نئوکلاسیک در تلاش است تا در جهت اصلاح نظریه کلاسیک حرکت نماید وی در این باره می نویسد:»هدف این مقاله پر کردن خلاءای است که به نظر میآید شکاف در تئوری اقتصادی بین این فرض باشد که - برای بعضی اهداف ساخته شده - منابع توسط مکانیزم قیمت تخصیص مییابند و این فرض که - برای برخی اهداف دیگر ساخته شده - این تخصیص متکی به کار آفرین هماهنگ کننده است - «کوز، - 1937 برای این منظور وی به سراغ بنگاه میرود و میکوشد بنگاه را که در اقتصاد نئوکلاسیک مانند یک جعبه سیاه با آن برخورد میشود تحلیل نمایند.

وی در تبیین این مساله مینویسد» به نظر میرسد که دلیل اصلی اینکه چرا ایجاد یک بنگاه سودآور است، اینست که استفاده از مکانیزم قیمت هزینهبر است. واضح ترین هزینه "سازماندهی" تولید از طریق مکانیزم قیمت اینست که کشف کنیم قیمتهای مرتبط کدامند. از طریق پیدایش متخصصانی که این اطلاعات را می-فروشند این هزینه ممکن است کاهش یابد اما حذف نمیشوند. - «همان - نگاهی دقیق تر به مقاله کوز نشان میدهد که وی در آن مقاله هیچگاه از اصطلاح »هزینه مبادله« استفاده نکرده است اما بحثی که وی در آن مقاله مطرح نمود مبنایی برای شکل گیری بحث گسترده هزینه مبادله شد و در نهایت خود کوز هم اشاره میکند که آن مقاله از آنجا که بحث هزینه مبادله را به اقتصاد وارد مینماید سرآغاز اقتصاد نهادی جدید معرفی میشود. - کوز، - 1998اعتقاد به وجود هزینه مبادله در واقع زیر سوال بردن یکی از فروض اساسی نئوکلاسیک است که هزینه مبادله را صفر در نظر میگیرد. البته ذکر این نکته ضروری است که توجه به مبادله به عنوان واحد تحلیل امری است که کامونز آغازگر آن بود - ویلیامسون. - 2000

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید