بخشی از مقاله
خلاصه
وظیفه هر مدیر مالی بهینه سازي ساختار داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام به منظور حداکثر ساختن ثروت سهامداران استگهدر این زمینه مدیر مالی سه تصمیم اخذ می کندثهگتتجزیه و تحلیل و برنامه ریزي مالی شامل ایجاد تناسب در ساختار داراییها ، بدهیها و حقوق صاحبان سهام، بهبود عملکرد واحد اقتصادي و برنامه ریزي براي آینده چآهتصمیمات سرمایه گذاري سرمایه گذاري شامل تصمیمات مربوط به کاربرد و تخصیص وجوه تامین شده بین داراییهاي فیزیکی ههمانند ساختمان و ماشین آلات او مالی ههمانند انواع اوراق بهاداراهبه نحو مطلوب و براي تحصیل بیشترین بازده نآهتصمیمات تامین مالیشامل تصمیمات مربوط به ساختار مالی و ساختار سرمایه و همچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تامین مالی و ترکیب آنمدیرانگ معمولاً در فرایند تامین مالی نوعی نظم و توالی را رعایت می کنندگهاین نظم را می توان این گونه مطرح کرد که ابتدا منابع داخلی را بر منابع خارجی ترجیح می دهند، در هر واحد اقتصادي، رابطه بسیارنزدیکی بین توانایی واحد اقتصادي در ایجاد جریانهاي نقدي عملیاتی و نیازهاي سرمایه اي لازم براي دوره بعدي وجود داردکه در این مقاله بصورت مروري به راهبردها ؛ ابزارها و مهارتهاي موجود در مدیریت تأمین مالی پرداخته شده است.
1. مقدمه
طور کلی از زمانی که بشر براي شناسایی محیط اطراف و تسهیل در امور زندگی و رفع مشکلات و نیازهاي خود به تکاپو پرداخت در حقیقت دست به یک نوع برنامه ریزي زدگهدر حال حاضر نیز با توجه به جمعیت رو به افزایش امروزي استفاده از منابع طبیعی و به کار گیري منابع اقتصادي، فیزیکی و اجتماعی و به منظور رفاه و ارتقاء سطح زندگی بشري، نیاز به برنامه ریزي از جمله ضرورتهایی است که می توان به وسیله آن در جهت دستیابی به هدفها به موقعیتهاي مطلوبی نائل آمدگههمچنین با توجه به اینکه شهرها پیوسته در حال تغییر وتحول هستند و در این راستا با خود کمبودها، مسائل و مشکلات، محدودیتها و نیازهایی را به همراه دارند، رفع کمبودها و نیازها و حل کردن مسائل و مشکلات، با برنامه ریزي دقیق و اصولی شروع می شود.
زینه تامین مالی هر واحد اقتصادي، بر اساس میانگین موزونی از هزینه هاي اوراق بهاداري محاسبه می شود که به منظور پشتیبانی مالی سرمایه گذاریهاي آن واحد اقتصادي مورد استفاده قرار می گیردگهدر این محاسبه، هزینه هر نوع اوراق بهادار در نسبت ارزش آن اوراق به جمع مبلغ کلیه اوراق بهادار صادر شده توسط واحد اقتصادي ضرب می گرددگهبراي استفاده از هزینه تامین مالی در ارزیابی سرمایه گذاري جدید هر واحد اقتصادي دو شرط اساسی مطرح استثهآ ریسک پروژه هاي سرمایه اي تحت بررسی، مشابه ریسک متوسط پروژه هایی باشدکه در گذشته توسط واحد اقتصادي مورد قبول و اجرا قرار گرفته استگهچآ سیاست تامین مالی واحد اقتصادي تحت تاثیر پروژه هاي سرمایه اي قابل قبول و اجرا شده واحد اقتصادي قرار نگیرد.
روشهاي تامین مالی
معمولاً روشهاي تامین مالی در دو گروه تامین مالی کوتاه مدت و بلند مدت مورد مطالعه قرار می گیرند.
تامین مالی کوتاه مدت
تامین مالی کوتاه مدت ، نوعاً براي پشتیبانی سرمایه گذاري موقت داراییهاي جاري مورد استفاده قرار می گیرندمعمولاًمدیرگه مالی پس از برنامه ریزي سرمایه گذاري در داراییهاي جاري و پیش بینی منابع مورد نیاز واحد اقتصادي در سال آینده ، باید به فکر تامین مالی برنامه خود باشد و در مورد شیوه تامین مالی تصمیم گیري کندمعمولاًگه براي تامین مالی سرمایه گذاري موقت در داراییهاي جاري، از وام کوتاه مدت استفاده می شودگهدر جدول شماره گ، روشهاي تامین مالی کوتاه مدت نشان داده شده است.
تامین مالی میان مدت و بلند مدت
در عرصه مدیریت مالی، دوره کوتاه مدت معمولاً به بدهیهاي مربوط می شود که سررسید آن در فاصله اي کمتر از یکسال استگه اما، اصلاح ترتیبات تامین مالی بلند مدت به طور دقیق تعریف نشده است برخی از واحدهاي اقتصادي دوره میان مدت را براي تاریخهاي سررسید بیش از یکسال و کمتر از طگ سال به کار می برندگاما، اصطلاح دوره بلند مدت در مورد سررسیدهاي بیش از خه سال نیز در برخی موارد به کار می رودگهبنابراین، فواصل زمانی بین خ تا طگ سال با دقت کافی تعریف نشده است براي بعضی اشخاص ممکن است وام م ساله میان مدت و براي برخی دیگر بلند مدت محسوب شود لذا در این مقاله تعریف مشخصی از دوره هاي از دوره هاي میان مدت و بلند مدت ارائه نمی گردد اما به طور کلی وام هاي داراي سررسید بیش از یک تا دو سال بلند مدت نامیده خواهد شد.