بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مسایل جدی و دغدغهآفرین در جامعه امروزی ما مسئله عدم سلامت اخلاقی جامعه است که به مثابه دردی مشترک برای گروهها و افراد مختلف بروز یافته است. سلامت اخلاقی علاوه بر آنکه با نظر به ذاتش دارای اهمیت است، به جهت رابطه وثیقش با سلامتی در قلمروهای دیگر و نقش تعیینکنندهاش در آن قلمروها، اهمیت مضاعفی یافته است. هرگونه اقدام اصلاحگرایانه در این قلمرو قطعاً دارای ارزش والایی است و در صدر وظایف کسانی است که دغدغهی اصلاح اجتماع را در سر دارند. دلیل آنکه گاهی چنین اقداماتی در مرکز توجه مصلحان اجتماعی قرار نمیگیرد، بیش از آنکه غفلت آنها از اهمیت مسئله باشد، توجه آنان به سنگینی مسئله و سختی راه است، به گونهای که امید به ثمربخش بودن اقداماتشان را کمرنگ کرده است.

در نگاهی کلی، اقدامهای اصلاحگرایانه در حوزه اخلاق را میتوان به دو قسم اساسیِ اقدامهای همهجانبهنگر و اقدامات نقطهای تقسیم کرد. اقدامهای همهجانبهنگر اقدامهایی هستند که برای اصلاح اخلاق در جامعه توجه یکسان و همزمان به همه جوانب میکنند. از آنجا که اخلاق دامنه وسیعی دارد و شامل ابعاد درونی و بیرونی انسان اعم از گرایش، بینش، اراده، گفتار و رفتارهای باطنی و ظاهری انسان میشود، توجهِ همزمان به همه این ابعاد و اقدام به اصلاح آنها کاری بس دشوار و سنگین است و احتمال موفقیت گسترده را بسیار پایین میآورد. فرد مصلح باید همزمان برای تصحیح بینشهای افراد، جهتدهی درست به گرایشهایشان، تقویت اراده در آنها و اقدامات تمرینی برای تصحیح گفتار و رفتار آنها برنامهریزی روشنی داشته باشد.

تنوع بسیار گستردهای که در ساحت بینشی، گرایشی و عملی انسان وجود دارد نیز مسئله برنامهریزی را سختتر میکند. از طرفی از آنجا که مشکلات اخلاقی همه افراد یکسان نیست و هر فرد مشکلات خاص خود را دارد، نمیتوان برنامهای مشابه برای همه تدارک دید، چه آنکه برنامهای که برای فرد یا گروهی از افراد نتیجه مثبت در پی دارد، ممکن است برای گروهی دیگر نتیجه منفی به بار آورد. همه اینها باعث میشود که امید به موفقیت اقدامات همهجانبهگر به هدف اصلاح اخلاقی جامعه کاهش یابد.اقدامات نقطهای از این نظر، دشواری بالا را ندارد و امید به موفقیتشان بیشتر است، چرا که در اقدامات نقطهای تنها به نقاط محوری و اثرگذار توجه میشود که اصلاح در آنها به اصلاح گسترده در نقاط دیگر منجر میشود.

با این حال، خطری که اقدامات نقطهای را تهدید میکند عدم تشخیص صحیح نقاط کلیدی و تعیینکننده است، بهگونهای که اگر به تشخیص درستی نرسیم و نقاطی نه چندان اساسی را برای برنامهریزیهای اصلاحی برگزینیم،آنگاه به از دست دادن سرمایه و هزینههای هنگفت بدون رسیدن به نتیجه دلخواه منجر خواهد شد. در این مقاله با توجه به آموزههای دینی، نماز به عنوان یک نقطه کلیدی اساسی در اصلاحات اخلاقی معرفی خواهد شد و با تبیین انسانی و متافیزیکیای که از این مسئله به عمل میآید چگونگی اثرگذاری آن در ایجاد سلامت اخلاقی فرد و جامعه
تشریح و شأنیت نقطهای بودن آن نشان داده خواهد شد. کلید واژهها: نماز، سلامت اخلاقی، فرد، جامعه.

.1 مقدمه

یکی از مسایل جدی و دغدغهآفرین در جامعه امروزی، مسئله عدم سلامت اخلاقی جامعه است که به مثابه دردی مشترک برای گروهها و افراد مختلف بروز یافته است. علیرغم همه تلاشهایی که صورت میگیرد و آه و دادهایی که از نهاد دلسوزان اخلاق برمیآید، همچنان شاهد انبوه جرم و فساد و بیاخلاقی در سطوح مختلف جامعه هستیم و میبینیم که چگونه ظلم و بیعدالتی و فساد و فحشاء در شکلهای مختلف در لایههای عمیق اجتماع رسوخ کرده است.مسئله سلامت اخلاقی علاوه بر آنکه با نظر به ذاتش دارای اهمیت است، به جهت رابطه وثیقش با سلامتی در قلمروهای دیگر و نقش تعیینکنندهاش در آن قلمروها، اهمیت مضاعفی یافته است. هرگونه اقدام اصلاحگرایانه در این قلمرو، بهیقین دارای ارزش والایی است و در صدر وظایف کسانی است که دغدغه اصلاح اجتماع را در سر دارند.

دلیل آنکه گاهی چنین اقداماتی در مرکز توجه مصلحان اجتماعی قرار نمیگیرد، بیش از آنکه غفلت آنها از اهمیت مسئله باشد، توجه آنان به سنگینی مسئله و سختی راه است، به گونهای که امید به ثمربخش بودن اقداماتشان را کمرنگ کرده است. البته هر از گاهی صدایی از جایی برمیخیزد و شور و شعار و حرکتی برای نجات جامعه نشان داده میشود، اما گویا هر چه بیشتر اقدام و عمل میشود، نتیجه عکس میدهد و بحران اخلاق جدیتر میشود! باید دید مشکل در کجاست؟به نظر میرسد یک مشکل عمده از ناحیه روش است و هر کس به زعم خود روشی را برمیگزیند و زمان و هزینهای را صرف میکند و در نهایت به آنچه دلخواهش بود، نمیرسد. برای ثمربخش شدن حرکتهای اصلاحی، قبل از هر چیز، یک مصلح اجتماعی باید روشهای اصلاحی مختلف را به خوبی بشناسد و از میان آنها روش مطمئنی را انتخاب کند.

در نگاهی کلی، اقدامهای اصلاحگرایانه در حوزه اخلاق را میتوان به دو قسم اساسیِ اقدامهای همهجانبهنگر و اقدامات نقطهای تقسیم کرد. اقدامهای همهجانبهنگر، اقدامهایی هستند که برای اصلاح اخلاق در جامعه، همزمان به جوانب مختلف توجه میکنند.از آنجا که اخلاق دامنه وسیعی دارد و شامل ابعاد درونی و بیرونی انسان اعم از گرایش، بینش، اراده، گفتارو رفتارهای باطنی و ظاهری انسان میشود، توجهِ همزمان به همه این ابعاد و اقدام به اصلاح آنها کاری بس دشوار و سنگین است و احتمال موفقیت گسترده را بسیار پایین میآورد. در این گونه اقدامات، فرد مصلح باید همزمان برای تصحیح بینشهای افراد، جهتدهی درست به گرایشهایشان، تقویت اراده در آنها و اقدامات تمرینی برای تصحیح گفتار و رفتار آنها برنامهریزی روشنی داشته باشد.

تنوع بسیار گستردهای که در ساحت بینشی، گرایشی و عملی انسان وجود دارد نیز مسئله برنامهریزی را سختتر میکند.از طرفی از آنجا که مشکلات اخلاقی همه افراد یکسان نیست و هر فرد مشکلات خاص خود را دارد، نمیتوان برنامهای مشابه برای همه تدارک دید، چه آنکه برنامهای که برای فرد یا گروهی از افراد نتیجه مثبت در پی دارد، ممکن است برای گروهی دیگر نتیجه منفی به بار آورد. همه اینها باعث میشود که امید به موفقیت اقدامات همهجانبهگر، به هدف اصلاح اخلاقی جامعه کاهش یابد.اقدامات نقطهای از این نظر دشواری بالا را ندارد و امید به موفقیتشان بیشتر است، چرا که در اقدامات نقطهای تنها به نقاط محوری و اثرگذار توجه میشود که اصلاح در آنها به اصلاح گسترده در نقاط دیگر منجر میشود. با این حال، خطری که اقدامات نقطهای را تهدید میکند، عدم تشخیص صحیح نقاط کلیدی و تعیینکننده است، بهگونهای که اگر به تشخیص درستی نرسیم و نقاطی نه چندان اساسی را برای برنامهریزیهای اصلاحی برگزینیم، آنگاه به از دست دادن سرمایه و هزینه هنگفت بدون رسیدن به نتیجه دلخواه منجر خواهد شد.

برای پیدا کردن نقاط اصلاحی خاص و تعیینکننده، نوع جهانبینی ما تأثیر بسزائی دارد. کسی که جهانبینی مادی دارد، طبیعی است که تنها در میان فعالیتهای انسانی خویش به دنبال راهکار باشد. اما کسی که جهانبینی توحیدی دارد و خدای قادر مطلق را در رأس عالم میبیند، اگر در این جهانبینی راسخ باشد، طبیعی است که برای پیدا کردن روش صحیح اصلاحگرایانه، باید حساب خدا را هم داشته باشد. این مسئله به ویژه در جهانبینی اسلامی، جدیت بیشتری پیدا میکند چرا که مطابق صریح آموزههای اسلامی، نوع رابطه بندگان با خدا برای خوشبختی بشر چه در دنیا و چه در آخرت تعیینکننده است. در جهانبینی توحیدی و به ویژه اسلامی، بدون برقراری ارتباط صحیح با خدا و کمک گرفتن از او، انسان نمیتواند به سعادت و خوشبختی برسد و تنها راه نجات انسان تکیه کردن به قدرت لایزال الهی است و دریافت کمک از

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید