بخشی از مقاله

چکیده

این تحقیق به روش اسنادي و کتابخانه اي به تفاوت هاي مبانی قرآنی علوم انسانی با مکاتب بشري می پردازد. در مکتب قرآن، انسان به عنوان اشرف مخلوقات که گوهر وجودش تنها شایسته پیمودن کمال لامتناهی بوده واز فطرت توحیدي برخوردار می باشد، معرفی شده است. و در پرتو دین آسمانی و الهی است که آیینه تمام نماي انسان تجلی ظهور می یابد. روح ونفس انسان با داشتن مقام خلیفه الهی وآنکه مسجود ملائک گشته ، در سایه ایمان و عمل صالح و شکستن بت هواي نفس است که رنگ خدایی می گیرد. در حالی که همه مکاتب بشري با پیمودن راه افراط و تفریط همچنان در شناخت ارزش و مقام وجودي و جایگاه انسان ناتوان مانده اند.

بیان مساله

مقدمه خداشناسی،“ معرفت نفس” است »: من عرف نفسه فقد عرف ربه - « بحار النوار، ج2 ،ص - 32 ؛ هر کس هر اندازه خود را بشناسد، خدا و اسماي حسناي او و کیفیت اشراف خداوند بر اسما و صفاتش و کیفیت خضوع و انقیاد اسماي حسنا و شئون الهی در برابر ساحت قدس کبریایی را نیز می شناسد.لذا معرفت نفس، سود مند ترین معارف است: » معرفه انفس انفع المعارف -

انسان خلیفه خداست و صبغه الهی، همان واقعیت اوست و معرفت خلیفه از آن حیثیت که خلیفه است، به شناخت »مستخلف عنه« می انجامد و چنین ویژگی جز در انسان نیست. انسان روحی الهی دارد که در وي با نفخ ملکوتی دمیده شده است واین روح منفوخ،خصوصیت ظهور دارد و نه نحوست حلول؛ سمت آیت بودن دارد و نه غیر آن . معرفت چنین موجودي بدون شناخت نافخ، متجلّی، ظاهر و صاحب آیت یعنی خداوند شدنی نیست.

بهترین توشه راه ابدیت نیز علم صائب و عمل صالح و بهترین راه عالم شدن، خداشناسی است و نزدیک ترین طریق خودشناسی اگر انسان خود را بشناسد، ذات اقدس الهی را بهتر و آسان تر می شناسد و اسماء صفات، افعال و آثار او را بهتر می فهمد، در نتیجه همیشه به یاد اوست. همچنین حیات ابدي را بیش از هر چیزي می بیند و به آن دل می بندد و براي آن مهیا می شود.

از این رو انسان شناسی که با شناخت آدمی و فضیلت، رذیلت، سعادت، شقاوت و با جلال و جمال انسان پیوند دارد، هم جنبه علمی و هم صبغه عملی یعنی تزکیه و تهذیب دارد و بسیار سودمند است زیرا حقیقت انسان که از پروردگار به صورت نفخ ملکوتی افاضه شده، همانند حبل آویخته است؛ نه شبیه آب ریخته.بنابر این چنین حبل متینی قطعاً معدوم نخواهد شد و حتماً به کمال می رسد و ضرورتاً کمال او جز رجوع به سوي خداوند نیست، لذا همواره در تکاپو به سمت اوست: » یا ایها الانسان انّک کادح الی ربک کدحاً فملقیه - .«سوره انشقاق، آیه - 6 و مانع این تطرّق و ردوع این سلوك، همانا دنیاست که دوستی آن ، راس هر خطیه است

در این تحقیق به مقایسه ارزش و مقام انسان از دیدگاه قرآن کریم و مکاتب انسانی پرداخته می شود.

روش تحقیق :

این پژوهش با توجه به موضوع ومحتوي ، بر اساس منابع و ماخذ موجود شامل کتب ومقالات مرتبط، به روش توصیفی ، وکتابخانه اي به نگارش در آمده است.

پیشینه تحقیق

-مهدوي راد و زرسازان - - 1385 در تحقیقی با عنوان »روش تربیت انسان در سیره انبیاء از نگاه قرآن« به این نتیجه رسیدند که شیوه هاي تربیت مناسب با مراتب فرد و شرایط محیط وشناخت زمان و مکان، در عین آنکه تابع اصول کلی تربیت است، تغییر می یابد و به تناسب فرد وملاحظه شرایط انتخاب می گردد.شیوه هاي الگویی، موعظه، مهرورزي و محبت، عبرت آموزي، تشویق و تنبیه، مداومت بر عمل از اهم روشهاي تربیت انسان در سیره انبیاء عظام شمرده می شود.

-فرزند وحی و رحیمی - - 1390 در تحقیقی با عنوان »حیات طیبه انسان از منظر قرآن کریم« یادآور می شوند: کسانی که حیات جسمانی خود را آینه تمام نماي خود می پندارند؛ تمام تلاش خود را براي این حیات هزینه می کنند و در نتیجه نمی توانند به هدف واقعی از آفرینش انسان که رسیدن به کمال است برسند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید