بخشی از مقاله
موقعیت ژئوپولیتیک ایران درجنوب غرب آسیا
چکیده :
دیدگاه ژئوپولیتیک دگرگون شدهایـران نسـبت بـه تعـاملات جهـانی و منطقـهای، دسـتاورد مطالعـه دگرگونیهای سریع در نظام ژئوپولیتیک جهانی و اولویتهای آن است. ایران در تعاملات نوین با جهان سیاسی پست مدرن از راه تعیین دو منطقه ژئوپولیتیک مهم در سرحدات جنـوبی و شـمالی بـا تکیـه بـر آنچه در این دو جناح میگذرد، به نقش آفرینیهای منطقهای خود اهمیت ویژهای میبخشد.
نتایج بدست دراین پژوهش نشان میدهد که با شـناخت علایـق ژئوپـولیتیکی در کشـورهای حـوزه مورد مطالعه و با دید واقع بینانه میتوان نقش آفرینی رقبا را محدود کرده و بـا تـدوین خـط مشـیهـا و کــدهای ژئوپــولیتیکی جمهــوری اســلامی ایــران بــه صــورت حقیقــی و کارکردهــای واقعــی، علایــق ژئوپولیتیکی را بـرای نقـش آفرینـی ایـران پـرورش داد و بـا اسـتفاده از فرصـتهـای بنیـادین و پایـدار ژئوپولیتیکی و همسو کردن تلاشها در برنامههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دفاعی امنیتـی زمینـه را برای افزایش منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه فراهم نمود و موازنـه ژئوپـولیتیکی را بـه نفـع ایران و کشورهای دوست منطقه تغییر داد.
کلید واژه: ژئوپولیتیک، موقعیت ژئوپولیتیکی، جنوب غرب آسیا ، منافع ملی
مقدمه
موقعیت هر کشور در نظام بین المللی و سلسله مراتـب قـدرت جهـانی بـه وزن ژئـوپلیتیکی و میـزان قدرت ملی آن در بین کشورها بستگی دارد. از این رو محاسبه و اندازه گیری قدرت کشـورها و طـرح الگویی برای سنجش قدرت ملی کشورها و ترسیم ساختار قدرت در جهان همواره یکی از دغدغه های فکری دانشمندان و اساتید جغرافیای سیاسی ژئوپلیتیک روابط بین الملل و علوم سیاسی بوده است و در تمامی دوران بعداز جنگ به ویژه در دهـه هـای 60 و 70 مـیلادی تـلاش هـای متعـددی در ایـن زمینـه صورت گرفته است . مجموعه این تلاش ها برای سنجش قدرت و تعیین موقعیـت کشـورها در سیسـتم ژئوپلیتیک جهانی منجر به ابداع روش ها و الگوهای تک متغیره و یا چند متغیـره محاسـبه قـدرت ملـی شده است . در رویکرد تک متغیره برخی اندیشمندان پس از بررسی عوامل مختلف بر روی یک عامل به عنوان ملاک و معیار اندازه گیری قدرت ملی تاکید کـرده و بـه وسـیله آن بـه ارزیـابی قـدرت ملـی کشورها پرداخته اند. رویکردهای تک متغیره ی سنجش قدرت ملی را می توان به دو دسته تقسیم کرد : دسته اول صاحبنظرانی که عوامل نظامی را مظهر قدرت ملی دانسته اند. افرادی ماننـد آینـیس کـلاد و کارل دیوچ که بر روی نیروی نظامی نورمن الکاک که بر هزینه های نظامی و جورج مدلسکی و ویلیام تامپسون که بر اندازه ی نیروی دریایی به عنوان یک شاخص قابل طرح در ارزیابی قـدرت ملـی تاکیـد کرده اند در این گروه قرار می گیرند. گروه دوم صاحبنظرانی هستند کـه عوامـل اقتصـادی را مهـم تـر دانسته و آنها را معیار ارزیابی قدرت ملی کشورها دانسته اند. از جملـه ایـن افـراد مـی تـوان از کینرلـی دیویس جمعیت شناس و ارگانسکی متخصص علوم سیاسی نام برد که درآمد ملی را به عنـوان بهتـرین شاخص موجود قدرت دانسته اند و همچنـین جوشـا گلداشـتین کـه تولیـد ناخـالص داخلـی را بهتـرین شاخص تک متغیره ی قدرت ملی دانسته است . در مقابل برخی دیگر از دانشمندان از رویکرد ترکیبی و چند متغیره برای محاسبه قدرت ملی استفاده کرده اند. بـدین صـورت کـه پـس از بررسـی متغیرهـا و شاخص های مختلف چند متغیر خاص را به عنوان مهمترین عوامل موثر بر قدرت ملی کشورها انتخاب کرده و به وسیله آن متغیرها به سنجش قدرت ملی کشورها پرداخته اند. برای نمونه می توان به کلیفورد جرمن اشاره کرد که مدل ترکیبی وی شامل متغیرهای جمعیت سرزمین قدرت نظامی قابلیت صـنعتی و توان هسته ای بود و فوکس که بر دو عامل جمعیت و تولید ناخالص ملی تاکید داشت و سـوئل کـوهن که بر 10 متغیر مختلف اشاره کرده بود . همچنین ونیه فریس و ریچارد مویر از جغرافیدانان سیاسـی در این گروه قرار دارند .
پیش از ورود به بحث باید تعریفی از منطقه ی آسیای جنوب غربی ارائه نمـود. منظـور از منطقـه ی آسیای جنوب غربی منطقه ای شامل : خاورمیانه ،خلیج فارس، آسیای مرکزی قفقاز و زیر سیستم شـبه قاره هند تشکیل شده است . ومتشکل از 23 کشور عضو ایـن منطقـه (قزاقسـتان قرقیزسـتان تاجیکسـتان ازبکستان ترکمنستان پاکستان افغانستان جمهوری اسلامی ایران آذربایجـان ارمنسـتان گرجسـتان ترکیـه سوریه لبنان عراق اردن عربستان کویت بحرین قطر امارات متحده عربی عمان و یمن ) می باشد.
متغیرها
متغییرهای مستقل و وابسته این پژوهش به ترتیب عبارتند از: "موقعیت ژئوپولیتیک ایران"و"جنوب غرب آسیا"
اهداف تحقیق
از جمله کارکردهای علمی و معرفتی این نوشتار میتواند به شناخت نقاط ضعف و قوت جمهـوری اسلامی ایران در تأمین منافع ملی بیشتر و تولید فرصت جهت افزایش و ارتقاء جایگاه ژئوپولیتیک ایران و نیز شناخت چالشهای موجود و چگونگی برخورد با قـدرتهـای فرامنطقـه و منطقـهای در راسـتای تأمین منافع ملی، باشد.
این تحقیق میتواند در تصمیم سـازیهـای ملـی بـرای چگـونگی حضـور مطلـوب در عرصـههـای سیاسی، اقتصادی، نظامی و ... در منطقه آسیای مرکزی سودمند باشد.
درموردکابردی بودن این پژوهش ،وزارت خارجه جمهوری اسـلامی ایـران، وزارت دفـاع، وزارت اقتصاد و دیگر مراکز مهم کشور میتوانند از مطالعات به عمل آمده در جهـت منـافع ملـی و نیـز منـافع خویش بهره بگیرند
پرسش های تحقیق
. 1 موقعیت ژئوپولیتیک ایران در جنوب غرب آسیاچیست؟
.2 جمهوری اسلامی ایران باچه راهکارهایی می تواند ازفرصت ها به نحو شایسته درجهـت افـزایش منافع ملی خودبهره برده وتهدیدهارابه فرصت تبدیل نماید؟
فرضیه تحقیق
به نظر میرسدایران باوجودموقعیتهای ژئوپولیتیکی ویژه، مشـترکات ژئوپـولیتیکی وپیوسـتگی هـای جغرافیایی میتواند موازنه ژئوپولیتیکی درجنوب غرب آسیا رابه نفع خود و درجهتتقویّت ورشد منافع ملی خود تغییردهد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
باتوجه به موقعیت ژئوپولیتیکی بسیار مناسب ایران وموقعیت همجـواری و وجـود مشـترکات مـرزی وژئوپولیتیکی باکشورهای جنوب غرب آسیای می طلبد تاضمن شناخت دقیق این منطقه نسبت به تبیین فرصت ها وبیان راهکارهای سیاسی درراستای استفاده هرچه بهتر فرصت های موجود به منظور افزایش منافع ملی ایران اقدام گردد.
روش تحقیق
روش تحقیق به صورت کتابخانهای بوده ،که پس ازجمع آوری اطلاعات نسبت به تجزیـه وتحلیـل آن اقدام شده است
فصل:1 ادبیات تحقیق
.1 .1 ژئوپولیتیک
ژئوپولیتیک مرکّب از دو واژه »ژئو« به معنای زمین و »پولیتیک« به معنای سیاست است. در فارسی، معادلهایی همانند »سیاست جغرافیایی«، »علم سیاست جغرافیایی« و »جغرافیا ـ سیاستشناسی« برای آن ذکر شده است. در انگلیسی، به آن »جیوپالیتیکس((Geopalitics در آلمانی به خاستگاه اصـلی آن، گئوپولیتیک (Geopolitike)و در فرانسوی ژئوپولیتیکُ((geopolitique اطلاق شده است.
ژئوپولیتیک تاثیر پدیده هـای جغرافیـایی برسـاختارها ونهادهـای سیاسـی حکـومتی وغیرحکـومتی وتحولات آنها وخصوصیات روابط بادیگردولتها را مورد بررسی قرار می دهد . ژئوپولیتیک رااولین بار هاوس هوفر آلمانی مطرح کرد ،وی مدعی شد که آلمان وروسیه درمقام دوقدرت بزرگ اروپـا ، بایـد درآسیا به اشتراک منافع یورش ناپذیر مطلق دست یابند .(عزتی،1389،(101
در واقــع ژئوپولیتیــک از تعامــل 3 عنصــر قــدرت، سیاســت بــینالملــل و جغرافیــا بــه وجــود میآید(عزّتی،.1389،(6
.1 .2 ساختاروعناصرژئوپولیتیکی
ساختارهای ژئوپـولیتیکی ازالگوهاوعناصـرژئوپولیتیکی ترکیـب یافتـه انـد .الگـویی کـه برانسـجام ،شکل،اندازه وخصوصیات جغرافیایی فیزیکی /انسانی واحدهای ژئوپولیتیکی ونیـز شـبکه هـایی اشـاره دارد که آنهارابه یکدیگر پیوند داده وازدیگر واحدها متمایز میکند . عناصر نیز گره ها،نواحی ومرزهای سیاسی -جغرافیایی هستند که نشانه ای ازمنحصربه فرد بودن واحدها بوده وبرانسجام ودیگـر معیارهـای کارایی ساختار آن تاثیر گذار هستند.(کوهن،1389،(77
تکامل یک ساختار ژئوپولیتیکی درمیزان حمایت الگوهاوعناصر آن ازانسجام سیاسی واحدها نمـود پیدا می کند . (همان ،(78
.1 .3 بسترهای ژئوپولیتیکی
دریا و خشکی دو بستر اصلی جغرافیایی انسانی - طبیعی کره زمین را تشکیل می دهند . این بسـترها عرصه ی توسعه ساختارهای ژئوپولیتیکی مجزا را فراهم مـی آورنـد. تمـدنها، فرهنـگ هـا، و نهادهـای سیاسی که درون این دو بستر پدید می آیند، به لحاظ نـوع اقتصـاد، فرهنـگ انسـانی، سـنت، روحیـه و دیدگا های ژئوپولیتیکی شـانکـاملاً متفـاوت از یکـدیگر هسـتند . بسـترهای دریـایی بـه آ بهـای آزاد دسترسی دارند، این دسترسی یا از راه ساحل یا نواحی درون سرزمینی متصل به دریا می باشد. اکثریـت قا بل توجه مردمی که در این مناطق زندگی می کننـد، ضـمن برخـورداری از پوشـش حفـاظتی موانـع فیزیکی درون سرزمینی، از آب و هوایی با دمای معتدل، بارش کافی باران، و دسترسی آسان بـه دیگـر نقاط جهان بهره مند هستند . در این بستر، غالبا مهاجرت و تجارت دریایی شـکوفا شـده، و زمینـه تنـوع نژادی، فرهنگی، و زبانی مردم فراهم آمده است . آنها همچنین فرآیند تخصصی سازی اقتصـادی خـود را سرعت بخشیده اند.
سائول برناردکوهن معتقد است بسترهای قاره ای معمولا با آب و هوای خشن و شـدید و فاصـله ای دور از آبهای آزاد شناخته می شوند. در این گونه بسترها ، به سـبب مـوانعی ماننـد : کوههـا، بیابانهـا، و فلاتهای مرتفع و یا صرفا به علت بعد مسافت ، تعامل چندانی با دیگر نقاط جهان دیده نمیشود. از نظـر تاریخی ، اقتصاد این مناطق خودکفاتر از مناطق دریایی و در عین حال نظامهای سیاسی آنهـا بـه دور از آرا ء و افکار جدید بوده، بیشتر مایل به توسع ه نظام بسته و استبدادی خود هستند.(کوهن،(205.1381
.1 .4 موقعیت ژئوپولیتیکی
یکی از مهم ترین چهره های سرزمین هردولتی موقعیت آن است موقعیت برحسب نـوع خـود تـاثیر آشکاری برشرایط واوضاع سیاسی برجای می نهد .
اساساً موقعیت عبارت است ازچگونکی قرارگرفتن یک نقطه درسـطح کـره زمـین کـه خـود دارای دوحالت است یاعمومی است یانسبی ، بطور کلی می توان گفت که حدود شرکت هرکشـور درامـور بین المللی اغلب بستگی به موقعیت جغرافیایی وارتباط آن کشور باهمسایگان خـود-اعـم ازکشـورهای قدرتمند وضعیف - وهمچنین مناسباتش بادولتهای بزرگ جهانی دارد، درمطالعه روابـط بـین کشـورها وسیاست خارجی دولتها ،پیش گرفتن یک راه وروش خاص ،به موقعیت جغرافیایی آنها بسـتگی دارد0 (عزتی،1388،(77
موقعیت های ژئوپولیتیکی عبارتنداز:
(1موقعیت ریاضی (2 موقعیت همجواری یانسبی(3 موقعیت دریایی وخشکی(4 موقعیت مرکـزی(5 موقعیت راهبردی (6 موقعیت دروازه ای
.1 .5 منافع ملی
منافع ملی عبارت است از ارزشهای مادی ومعنوی که افراد یک ملت نسبت به آنهـا احسـاس تعلـق ،وابستگی ومالکیت نموده وبـرای حفاظـت ازآن وجلـوگیری از تصـرف آنهـا بدسـت سـایرین ازخـود حساسیت نشان داده وحاضربه پرداخت هزینه می باشد . (حافظ نیا ،(122 :1386
فصل:2 مسایل تحقیق
. 2. 1 موقعیت ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران
موقعیت بسیارخوب جغرافیای ایران این کشوررااز موقعیت ژئوپولیتیکی وژئواسـتراتژیکی خاصـی برخوردار نموده است که استفاده درست ازموقعیـت بعنـوان یـک فرصـت مـی توانـدنقش بسـیارمهمی درارتقاء امنیت ملی وقدرت ملی ایفاء نماید. موقعیتهایی که بعنوان ویژگیهای برتر محسوب می شـوند شامل :
الف ) موقعیّتبرّی و بحری(دریایی وخشکی) ایران ؛ منظـور از موقعیـتبـرّی یعنـی بررسـی موقعیـت سرزمینی به لحاظ دوری یا نزدیکی به هارتلند یا قلب زمین ، یعنی قرار گیری در موقعیتی که تسـلط بـر آن باعث مزایای ژئوپلیتیکی خواهد بود. و منظور از موقعّیت بحری ، یعنی بررسی دوری و نزدیکی به دریاهای آزاد ، در دنیا بسیاری از کشورهای دیگر نیز موقعیت ساحلی دارند و لی در زمره موقعیت فوق مورد بررسی قـرار نمـی گیرنـد ، موقعیـت بحـری مـا حاصـل از تسـلط ایـران بـر خلـیج فـارس و تنگـه استراتژیک هرمزوبخشی تسلط بردریای خزر است .
بر اساس آنچه که نظریّه پردازان استرایژیست غربی چون ؛ اسپایکمن ، مکیندر و آلفرد تایر ماهان ، سواحل ایران در خلـیج فـارس و تنگـههرمـز باعـث امکـان برخـورد دو قـدرت بـرّی و بحـری شـده است.(صحفی،1385،(51
(1موقعّیت گذرگاهی ؛ حالتی است که یک کشور را در کنار تنگه های استراتژیک نظامی و اقتصادی قرار داده باشد . این موقعیّت باعث شده باعث تسـلط کشوربرگذرگاههاشـده وعوایدحاصـله ازاسـتفاده کشورهای دیگرموجب افزایش ورشد اقتصاد درنتیجه منافع ملی کشورمی شود (2 از دیدگاه اقتصادی ، لوله کشی برای انتقال نفت و گاز حوزه دریای خزر ( آسیای میانـه و قفقـاز ) ، چهار برابر کوتاهتر و ارزانتر از مسیرهای دیگر باشد .
(3 وجود خطوط آهن سراسری و جاده های مناسب ، بشکل شبکه ای شمال و جنوب و شـرق و غـرب ایران را بهم پیوند دهد ، همه این مزایبا توجّه به وجود امنیّت بی نظیر هر سرمایه گذاری را تحریک و تشویق می کند .
(4 موقعیّتی که بهترین ، مطمئنترین و سهل ترین مسیر ارتباط سیاسی و اقتصادی خاورمیانـهو خصوصـاً اعرابِ حاشیه جنوبی خلیج فارس را با منطقه آسیای میانه و قفقاز را فراهم می کند .
(5 موقعیت جغرافیایی ؛ حدود 28 هزار مایل مربع ( 1/648/195 کیلومتر مربـع ) وسـعت ارضـی بـالای سرانه ، گسترش سرزمینی مناسب و کنواختِی دفاعی ، وضعیت توپـوگراف ی ( وضـعیت رودخانـه هـای مهـم ، قرارگیـری رشـته کوههــای زاگـرس و البــرز ) بعنـوان دیـوار دفـاعی بسـیار ارزشـمند ، ویژگـی منحصربفردی را ایجاد کرده است .
(6 در منطقه خاورمیانه ، ایران در هلال خصیب قرار گرفته است که از شرق مدیترانه تا خلـیج فـارس و دریای عمان امتداد یافته ، همچون کریـدوری عملیـاتی میـان شـرق مدیترانـه و خلـیج فـارس و دریـای مدیترانه و دریای عمان کشیده شده است . البته قرار گیری سـرزمین مـا در موقعیـت مـذکور یـک بـار فرهنگی - شیعی فوق العاده ای را نصیب ما کرده است ، در جریان شکست تاریخی ارتـش اسـرائیل و
پیروزی حزب االله ، دشمنان ما برای تأثیرگذاری بر معادله پیروزی تبلیغ می کردند کـه ، هـلال شـیعی ( هلال خصیب ) بنفع شیعه است و اعراب را از ما می ترساندند .(دهقان طرزجانی،1386،(68
با توجه به موارد ذکر شده و با توجه به نظرگاههای علمی برخلاف سایر کشورهای منطقه در حقارت ژئوپولیتیکی قرار ندارد . خیلی از کشورها در خشکی و یا در نزدیک دریا قرار گرفته اند ، ولی به هیچ وجه موقعیت ایرانرا ندارند ، تسلّط بر نیمی از خلیج فـارس ، کـه طبـق نظـر ماهـان ، باعـث تسـلط بـر راههای خاور دور ، هندوستان و تا استرالیا منتهی می شود ، یکی از این برتریهاست
ب) منابع زیرزمینی
(1 وجود بیش از یکصد میلیارد بشکه نفت در حوزه خزر ، وجود منابع غنی نفت و گـاز در منطقـه جنوبی ایران ، ایران در مرکز 75 درصد منابع نفتی و 25درصد منابع گاز طبیعی جهان قرار گرفته ، طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی در ( 1985تا( 1988 در سالهای پس از 2015م ، تنها پنج کشور حوزه خلیج فارس یعنی عربستان سعودی ، ایران ، کویت ،امارات متحده عربی و عـراق در زمـره کشـورهای صادر کننده نفت باقی خواهند ماند .(تقوی اصل،1384،(132
(2 مطالعات سالهای ( ( 1988-1987 نشان می دهد که ، ایران دارای 14/4درصد ذخایر نفتی منطقه خلیج فارس را دارد ، و صاحب 14درصد ذخایر گازی جهان و 45/3درصد ذخـایر گـاز منطقـه خلـیج فارس است .
(3 در حالت کلی ، ایران 13درصد منابع جهان مثل معادن فلزی ، سنگهای تزئینـی و نفـت و گـاز را داراست .
کارشناسان ، جنگ خلیج فارس در سال 1991م غرب علیه عراق را جنگ نفت ذکـر کـرده انـد ، و اشغال عراق در سال 2003 م را جنگ تکمیل سلطه نامگذاری کرده اند ، رگ حیاتی صنعتی غـرب در همین منطقه می طپد ، ما باید هوشیارانهاز منافع ملّی مان دفاع کنیم .(مینایی،1381،(120
ج ) موقعیّت فرهنگی و تاریخی ؛
با نظر به همه ویژگیهای برتری که از آنها یاد کردیم ، بدون توجه و لحاظ موقعیّت فرهنگی و تاریخی بی نتیجه خواهند بود ، در طول تاریخ هیچکدام از موارد ( برتریهایی که از آن یاد شـده ) ، نـه تنها نتوانستند کشور ما را از تعرّض و تجاوز دشمنان باز دارنـد بلکـه باعـث طمـع حرصـانِی ایـن آب و خاک بوده اند ، بررسی واقعیات تاریخی بر ما تکلیف می کند که به فرهنگ ایرانی - اسلامیمانتوجّه جدی داشته باشیم ، قواعد علمیِ شناخته شده به ما می گوید که موضوع فرهنگ به مثابه شیرازه کتـابی زندگی یکملّت است ، اگر توجّه نشوند ، زندگیملّتی فرومی پاشد ، به منظور رعایت اختصـار ، بـه مختصری قناعت می کنیم :
(1اگر منصفانه و بدور از تعصّب به تاریخ نگاه کنیم ، قبل از مادها اقـوام ایرانـی مثـل گـوتی هـا و کاسی ها که در دامنهزاگرس سکونت داشتند اوّلین پایهگذاران حکومـت بشـکل مُـدرن کنـونی مثـل دموکراسی بودند ، نویسندهکتاب ارزشمندِ تاریخ تمدن ( ویل دورانـت ) ، در جلـد اول کتـابش بنـام ؛ مشرق زمین گاهواره تمدن ، ایرانیهارا اوّلین کسانی می داند که نظامات اجتماعی را به بشریت ارزانـی داشتند . به عبارتی پایه گذار مدنیّت زندگی انسانی بوده اند و آن را برپایه قانون اداره کرده اند ، به بیان دیگر واضع نخستین علم سیاست بوده اند .(مجتهدزاده،1383،(86
(2 ایرانیها برایاوّلین بار در تاریخ برای غبله بر طبیعت از علم جغرافیا استفاده کرده اند ، به عبارتی واضع این علم بوده اند ، بعنوان مثال ؛ کانال سوئز ، که دریای مدیترانه را به دریای سرخ مرتبط کرده و یکی از شاهراههای مهم