بخشی از مقاله
مقدمه
دستبافته ها مظهر تبلور عینی و ذهنی دستاوردهای فرهنگی و هنری هر ملتی است. بررسی این گنجینه ها سبب می شود با درکی عمیق تر نسبت به گروه های سازنده آن به نقش این تولیدات در برطرف کردن نیازهای زیستی و معیشتی افراد و ارتباط آن با بافت های تاریخی، فرهنگی و اسطوره ای جوامع پی ببریم. طرح و نقش این دستبافته ها با دارا بودن بار فرهنگی گستره عظیمی از میراث فرهنگی کهنی را در بر می گیرند که در طول اعصار بر اثر نقل و انتقال نقوش، مهاجرت های اجباری، ازدواج ها، تقلیدات صرف یا ترسیم نادرست و هم آمیزی و تاثیرپذیری از دیگر هنرها دگرگونی های زیادی را به خود دیده اند. طرح و نقش گلیم شیریکی پیچ نیز به عنوان یکی از دستبافته های اصیل عشایری کرمان طی سال های اخیر تغییرات بسیاری را پشت سر گذاشته است. این هنر که گمان می رود میراث عشایر کرمان از سرزمین های اجدادیشان باشد امروزه با تاثیرپذیری از هنرهای بومی منطقه کرمان – به خصوص فرش افشاری باف و شال بافی- طیف متنوعی از طرح ها و نقش های اصیل و وارداتی را در خود جای داده است.
ورنی یا سوماک، دست بافته ای است که از لحاظ تکنیک بافت همانند گلیم شیریکی پیچ کرمان بین گلیم و قالی قرار می گیرد و یکی از شاخص ترین رشته های صنایع دستی آذربایجان شرقی می باشد که در منطقه اهر و ارسباران به صورت وسیعی توسط زنان عشایر بافته می شود. این دستبافته در عین سادگی و سبکی گلیم مثل قالی نیز ظرافت خاص هنری دارد و به دلیل استفاده از گره پرزدار در بافت آن جزو گلیم و از لحاظ طرح، نقشه و شکل ظاهری مشابه قالی به نظر می آید.
در بررسی طرح و نقشه ورنی ها گاه به تصویری از زندگی عشایری بر می خوریم که اجزای آن هر یک در گوشه ای از این منظره به حیات رمزگونه خود در قالب باورها و اعتقادات بافندگان می پردازند . نقوش زیبای ورنی ، موتیفهای ثابتی هستند که در میان حاشیه محصور شده اند و هیچ اتصال بصری بین اجزاء یافت نمی شود . ورنی عمدتا در منطقه قره داغ شامل شهرستانهای اهر و کلیبر توسط عشایر و برخی روستائیان منطقه و منطقه مغان شامل شهرستانهای گرمی، بیله سوار مغان، پارس آباد مغان، خیاو (مشگین شهر) بافته می شود. خاستگاه اصلی این صنعت منطقه عشایری آذربایجان بوده که از آنجا به دیگر مناطق گسترش یافته است. در حال حاضر تولید ورنی در سطح جهانی منحصر به ایران بوده و در ایران هم فقط در مناطق فوق الذکر وجود دارد. ویژگی تولید، عمل اقتباس یا مشابه سازی نظیر بسیاری از زیراندازهای دیگر از قبیل قالی و گلیم و… را در سایر نقاط ایران و جهان دشوار و حتی غیر ممکن می سازد. ورنی های تولیدی آذربایجان معمولا در زمینه رنگهای لاکی، سرمه ای، کرم، سفید، پیازی و آبی روشن با نقش حیوانات در وسط و حاشیه تولید می گردد.
حال با توجه به پیدایش هر دو نوع گلیم شیریکی پیچ کرمان و ورنی آذربایجان که مربوط به عشایر این دو استان می باشند و از لحاظ تکنیک بافت تشابه بسیاری به یکدیگر دارند این مقاله بر آن است تا نقوش و رنگ های به کار رفته در این دو نوع گلیم را به صورت تطبیقی از منظر زیبایی شناسی بررسی کند.
پیشینه تحقیق
تا کنون تحقیق مدونی درباره تطبیق نقوش و رنگ های دو نوع گلیم شیریکی پیچ کرمان و ورنی آذربایجان صورت نگرفته است تنها پژوهش هایی به معرفی این دو گلیم پرداخته اند که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
فدایی، مریم (1390) در مقاله خود با عنوان حفظ اصالت فرهنگی با نقش و طرح ورنی بافی به بررسی چگونگی طرح و نقش گلیم ورنی در تعیین هویت و اصالت دست بافته های آذربایجان پرداخته است.
چابکی،زهره((1381 در مقاله ای با عنوان شیریکی پیچ نمودی از فرهنگ قومی به معرفی کلی گلیم شیریکی پیچ ، نقوش و خاستگاه آن پرداخته است.
2
گلیم شیریکی پیچ کرمان
»شیریکی پیچ « اصطلاحی محلی در میان عشایر و گاها روستانشینان کرمان به شمار می رود که بر روی نوع خاصی از گلیم محلی این منطقه نام نهاده اند. این نوع گلیم که از آن به »شیریکی پیچ« و »سوزنی« نیز یاد می شود ظاهری همانند قالی دارد بافت آن درست به اندازه قالی بافی وقت گیر و زمان بر است. در باب وجه تسمیه این بافته باورهای متفاوتی در میان بافندگان و تولیدکنندگان محلی آن وجود دارد. گروهی نام منتخب برای این گلیم را برآمده از نحوه و نوع بافت آن می دانند و گروهی نیز آن را از جمله اسامی وارداتی از مناطق مجاور می پندارند که به مرور زمان جایگزین نام گلیم پیچ باف اصیل عشایری منطقه کرمان شده است. با توجه به این نظرات" نحوه پیچش نخ های پود به دورتارها" و همچنین " شریکی کار کردن چند بافنده" در حین بافت علت این نامگذاری قلمداد می شود. در مورد تاریخچه این گلیم اطلاعات زیادی در دسترس نیست. دکتر پرهام »شیرکی پیچ« را جز بافته های پیچ باف ایل عرب مقیم فارس معرفی کرده می نویسد:» گروهی از عرب های یکجانشین در سرچهان و مردم فارسی زبان همین ناحیه دست اندرکار شیرکی پیچ هستند که طرح و نقش اغلب آنها شبکه سرتاسری از لوزی های رنگارنگ است و گه گاه به همان طرح و نقش گره بافته های ایلات عرب بافته می شوند.)«پرهام،(40 :1375 برخی منابع نیز شیرکی را در گروه پلاس های عشایر کرمانی جای داده اند. »شیرکی نام یک محله یا قبیله نیست، این نام در
طبقه بندی پلاس های غرب کرمان به کار می رود که کار قبایل مختلفی است. بخشی از عشایر غرب کرمان شامل قبایل ترک، لر و عرب ایل خمسه دست اندر کار شیرکی بافی هستند. منزلگاه این مردمان قسمت های شرقی فارس، بین آباده و داراب است ولی بسیاری از آنها به قسمت های شرقی کرمان و میناب نیز سفر می کنند.(Tanavoli.1988,227)« طرح و نقش این بافته ها شبکه های زنجیرواری از نقوش هندسی به هم پیوسته را در بر می گیرد که در ردیف های پیاپی تمام سطح بافته را پوشانده اند. مقایسه شیریکی های منطقه فارس و شیریکی پیچ های منطقه کرمان تفاوت های زیادی را از جهت تکنیک بافت و طرح و نقش نشان می دهد. در این میان می توان گفت هر دو دست بافت در گروه پیچ باف ها قرار می گیرند با این اختلاف که نوع پیچش پودها در بافته های کرمان متفاوت (استفاده از گره های متن و آبدوزی) است. طرح و نقش شیرکی باف های منطقه فارس مشتمل بر نقوش هندسی است که در مواردی تحت تاثیر نقوش دستبافت های گره باف ایلات خمسه قرار گرفته اند در حالی که طرح و نقش شیریکی پیچ های کرمان از تنوع بی نظیری برخوردار هستند به نحوی که ترکیبی از طرح های سنتی گلیم های عشایر کرمان(ایلات افشار، بوچاقچی و شول) و طرح های برگرفته از فرش های افشاری باف منطقه را می توان در آنها دید. عمده ترین نقش های سنتی شیریکی پیچ محرمات افقی و طرح های بته ای است که بافندگان ایلیاتی و روستایی به صورت ذهنی مبادرت به بافتن آنها می نمایند. طرح بته ای عمدتا به صورت واگیره ای در سرتاسر متن نقش اندازی می شوند و طرح های محرمات نیز به صورت طرح های خطی افقی یا عمودی بافته می شود که نقوش بین نوارها را شبکه های زنجیرواری از نقش مایه های محلی هم چون مرغو، خرچنگی، بیستو و ... می پوشاند. شاید مهم ترین فرضی که در مورد شباهت های شیریکی های فارس و شیریکی پیچ کرمان باید مطرح کرد انتقال و تغییر واژگان این بافته ها در اثر مراوده های فرهنگی عشایر و ساکنین دو منطقه باشد که گلیم پیچ باف عشایر کرمان به نام »شیریکی پیچ«معروف گشته است. در این قسمت به معرفی مهمترین نقوش به کار رفته در گلیم شیریکی پیچ کرمان می پردازیم:
نقش گل و بوته (گل و گلدانی): در این طرح، گلدان در اندازه های مختلف به کار برده می شود. ممکن است یک گلدان بزرگ تمام گلیم را بپوشاند یا نقش گلدان های کوچک در سراسر گلیم تکرار شود. این طرح زیر مجموعه بزرگی دارد. (تصویر(1 ترنج: طرح میانی از یک قاب طولی شش گوش تشکیل شده است، که ترنج لوزی قلابه ای شکل کوچکتری را در برگرفته است، انواع دیگر این طرح با تفاوتهایی در نقوش مرکزی به نام های (سپری)، (کله دیوی) و (گل سرخ) معروف است. بافندگان شیریکی پیچ با سازماندهی کلیت طرح بر اساس طرح فرش افشاری باف و کمک گرفتن از ویژگی های نقش پردازی سوزنی
3
ترکیبی خلاقانه در این طرح پدید آورده اند که از آن جمله می توان به خلوت بافی متن زمینه به مدد نقوش جا پرکن حیوانی و گیاهی اشاره کرد. بسیاری از آنها مانند نقوش گیاهی دارویی و علوفه ای با حیوانات چهارپا و پرندگان و آبزیان جزیی از طبیعت و زندگی اطراف بافنده می باشند که با ایفای نقش مثبت و منفی در زندگی او اثر گذار بوده اند.
تصویر-1 نقش گل و بوته در گلیم شیریکی پیچ کرمان
موسی خانی: این نقشه که به نام (موسی خان) یکی از خانهای افشاری معروف گشته است، از جمله نقشه ها مشترک بین قالی بافی و گلیم بافی به شمار می رود که به صورت ذهنی یا با کمک گرفتن از قطعات الگوباف کوچکی که زمینه ها یا رویینه نام دارند نزد بافندگان معمول است. (تصویر(2
تصویر-2 نقش موسی خانی در گلیم شیریکی پیچ کرمان