بخشی از مقاله
کلیدواژگان:
معماری جهان اسلام-معماری سنتی-معماری تاریخی-معماری باهویت-معمار سنتی-سنت
مقدمه :
در بحث خود به مفهوم معماری اسلامی می پردازد و اینکه آیا چیزی به نام معماری اسلام وجود دارد یا نه؟ او در پایان نوشتار خود به این نتیجه می رسد که عنوان » معماری اسلامی« برای آثاری که در ممالک اسلامی پدید آمده عنوانی برازنده است.
آژند1 ، یعقوب ( . (1380 مترجم کتاب معماری جهان اسلام؛ دیکی جیمز و دیگران .
به وجه الهی معماری و نمونه های آن در ممالک اسلامی توجه می کند. و مساجد و مدارس و مقابر را جلوه ای از این وجه الهی در می یابد . ( از منظر او وحدت دین اسلام در این سه جریان اصلی معماری و مذهبی نمود پیدا می کند ). از مسجد به مفاهیمی چون قبله و نماز و مناسک حج نام می برد و مدرسه را مسجدی برای تعلیم و تعلم می بیند ، و خانقاده و زاویه و تکیه را فراموش نمی کند. از مقبره به مراسم تدفین و مجتمع های آرامگاهی گام می نهد.
به معماری قدرت می پردازدو جلوه های آن را کاخ ها و اَرگ ها می داند و معتقد است که بیان قدرت همواره از کارهای معماری بوده حتی آرامگاه های بعضی از سلاطین را نیز جلوه ای از این قدرت می داند . چون مقتدران همواره خواسته اند با این نوع نمادهای معماری قدرت خودشان را در دل ایام جاودانه سازند . حتی برج ها و ارگها و دروازه ها قدرت امپراطوری را به رُخ مردم می کشیدند.
تزئینات اسلامی مشتمل بر سطح و نقوش و نور همواره در معماری اسلامی پایگاهی داشته و بناها را همچون شنلی فرو می پوشاند طوریکه نقوش هندسی ، قاب های تزئینی، اسلیمی های گیاهی و هندسی ، کتیبه نگاری ، بازی با نور و نقش، برگ آرائی های چشم نواز و جلوه های شناور آب در معماری و پیکره های انسانی و حیوانی کاملاً مورد بحث است.
نقش تزئین در معماری اسلامی یک نقش محوری و یکی از عوامل عمده وحدت هنرهای اسلامی است ، به هر حال دیدگاه غربیان در مورد تزئین اسلامی خیلی کم رنگ بوده طوریکه توجه چندانی به خلاقیت نقش پردازی و طراحی و کلاً زیبا شناسی تزئین اسلامی نمی کنند و آن را نادیده می گیرند.
-1 دیکی، جیمز . . (1380)
معماری بومی را شاید بتوان پیش درآمدی برآثار سترگ معماری در بیشتر زمینه ها دانست طوریکه گاهی معماری را از نظر بیان، دقت ، صداقت با معماری سترگ کشورها برابری می کنند.
نظر غرب به معماری اسلام و سنتی (ایران)
معماری جهان اسلام و سنتی دیرگاهی است شاهد تحسین و تمجید دنیای غرب است. ولی این دلبستگی و شیفتگی بیشتر فاقد هر نوع فهم و ادراک از اندیشه ها و طرز زندگی مسلمانان است . معماری اسلامی و سنتی فراتر از منظره گنبدها و مناره ها ، کاخ های معطر و مطبوع و مساجد و بناهای آجری و گلی و کاشی های فیروزه ای ، باشکوه و غیر از آن است .این معماری بیان حقیقی فرهنگ پر مایه ای است که در عرض هزاران سال ممالک مختلف را به هم نزدیک کرده و در بین آنها یگانگی ایجاد کرده است.
عمارات سنتی و مذهبی بیان کننده عقاید ، ساخت اجتماعی و اقتصادی ، انگیزه سیاسی و ذوق پروری بصری یک سنت فراگیر و متحد است . یگانگی و وحدت مفهوم معماری اسلامی که باطناً سده به سده و مکان به مکان طی می کرد ، شاهدی بر قدرت و گستره اسلام است. دگرگونی های منطقه ای و تاریخی و سیاسی و اقتصادی یاده ای از این معماری ها را شکل داده است.
3.......................... .......2.. 1....
معماری چیزی فراتر از تاریخ فرم و سبک است ، معماری در حقیقت دست آورد عوامل فرهنگی و محیطی است ، و بیان شیوه زندگی افرادی است که آن را در افکنده اند . معماری سنتی ،معماری مردم مسلمان ، از حاکم و جنگاور گرفته تا عالم و معلم از بازرگانان و سیاحان گرفته تا واحدهای خانوادگی متوسط است . با توجه به نیاز شناخت معماری سنتی لازم می دانم توضیحاتی پیرامون معماری سنتی داشته باشم.
اصطلاحات مترادف معماری سنتی
مهمترین اصطلاحاتی که در تعریف این معماری گفته می شود، عبارتند از معماری تاریخی ، معماری قدیمی ، معماری اصیل ،
معماری با هویت ، معماری محلی و بومی و ....
معماری تاریخی : معماری است که جنبه تاریخی دارد و منسوب به تاریخ است . پس در حقیقت ، معماری تاریخی به معماری ساخته شده در یک دوره زمانی ربط پیدا می کند طوریکه یک نوع بار زمانی را مد نظر می گیرد.
معماری قدیمی:بیشتر به بُعد زمانی توجه می شود ، قدیم در لغت به معنی»دیرینه« و پیشین و سابق است و قدیمی یعنی دیرینه ، کهن ، سال دیده و پیر.2
پس معماری قدیمی در حقیقت نوعی معماری است که موسپید کرده و گرد تاریخ بر چهره دارد و با تجربه و پیر است . بنابراین این معماری متعلق به حال نیست و در گذشته ریشه دارد و باید به آن احترام گذاشت . نکته دیگری که در مورد این واژه مطرح است، وجود نوعی تقدس برای آن است ، قدیم نامی از نامهای خدای تعالی است.
معماری بومی: این نوع معماری به سرزمین و ناحیه ای خاص تعلق دارد ، لغت»بوم« بار مکانی دارد و محدوه مشخص شده ای را از مکان که دارای مرزی است شامل می شود. 3
واژه نزدیک به بومی ، واژه محل یا محلی است که همان بار مکانی را دارد ، که شامل محدوده خاص از مکان را در بر می گیرد که دارای شرایط محیطی و اقلیمی بخصوص است .
معماری با هویت : این اصطلاح مترادف دیگری برای معماری سنتی است . هویت ، در لغت با مفاهیمی چون »ذات باری تعالی« هستی، وجود و آنچه موجب شناسایی شخص باشد تعریف شده است . اگر هویت به معنی چیزی است که موجب شناسایی می شود ، پس در حقیقت نوعی کارت شناسایی ، شناسنامه ، و مدرکی است که معمولاً در آن نام ونام خانوادگی و کلیه مشخصات فردی آن باید مشخص شود، پس می توان معماری با هویت را به معماری قابل شناسایی تعبیر کرد ، یعنی معماری که با مطالعه آن خاندان و جد وآبادش ، اصل و نسب آن مشخص می شود .4
اصیل : در لغت به معنی »نژاد ، گهر ، والاتبار و نجیب « است .
اصالت یعنی » با نژاد بودن، گهر داشتن ، نجابت داشتن ، شرافت داشتن. والاتباری و پدر داری « تعریف شده است . 5
»نجیب« را »گوهر« ، نژاد ، اصیل ، پارسا ، عفیف ، هر چیز ممتاز و آنکه از خانواده ای بزرگ باشد« معنی کرده اند. 6
- 2 فرهنگ معین ، ص . 639
-3 فرهنگ معین ، ص .22
-4 فرهنگ معین ، ص . 956
- 5 فرهنگ معین ، ص . 118 -119 -6 فرهنگ معین ، ص . 936
با این تعاریف معماری اصیل را نوعی معماری دانست که ممتاز است . همچون گهر ارزشمند ، جنبه قومی و نژادی دارد . منتهی نه هر قوم و نژادی، بلکه قوم و نژادی والا و شریف.
در معماری سنتی ، معماری خودی نیز مطرح است، خودی در لغت به معنای آشنا است . پس معماری خودی، معماری آشنا است یعنی معماری آشنا است و همه آن را درک می کنند و سابقه شناخت وجود دارد و غریبه و بیگانه ای هیچگاه آشنای ما نخواهد بود . پس معماری خودی استقلال دارد و چیزی از خارج وارد آن نشده است ، در فرهنگ خودی ریشه دارد و از ویژگی های فرهنگی ، اقتصادی و رفتاری و آداب و رسوم مردم و... سرچشمه می گیرد . با توضیحات بالا می توان گفت که معماری سنتی به عواملی چون :
- 1 زمان -2 مکان -3 فرهنگ -4 معنای خاص
بستگی دارد ، و این عوامل با گذشت زمان و شرایط متغیر بوده است.
بنایی که امروزه سنتی نیست ، با گذشت قرنها ممکن است حکم سنتی را به خود بگیرد ، یا آلاچیقی که در مناطق ترکمن نشین سنتی است و حکم سنت را دارد ممکن است در مناطق بلوچ مفهومی دیگری داشته باشد . یا خانه هایی که در مناطقی از کشور سنتی است ولی در مناطق دیگر شکل متفاوتی داشته باشد مثلاً.( بنای عرب های خوزستانی با بناهای کرد ولرُ شکل متفاوتی دارد)