بخشی از مقاله
انعطاف پذيري
انعطاف پذيري يكي از عوامل مهم در بالا بردن سطح قدرت جسماني فرد ورزشكار است كه علاوه بر قدرت جسماني در بالا بردن سرعت عمل ورزشكار نيز منجر مي شود .
همچنين عامل (سرعت و قدرت) باعث بالا بردن سطح مهارت ورزشكار شدن كه سبب بالا بردن ايستايي براي وي مي شود .
احساس مسئوليت در اماكن ورزشي :
احساس مسئوليت يكي از عواملي است كه مستقيماً با فرهنگ يك فرد و حتي به صورت غيرمستقيم با فرهنگ يك ملت در ارتباط است . مسلماً هر تماشاگري با برخورد خود با ديگر افراد و رفتار او در اماكن ورزشي خصيت فرد را نشان ميدهد .
هر تماشاگر در اماكن ورزشي بايد آداب و شئونات اسلامي را رعايت و تا حد امكان وظيفه خود را در برابر اماكن ورزشي كه جزوي از جامعه محسوب مي شود رعايت نمايد .
قدرت عبارت است از نيرو توانايي افراد براي انجام كاري پر فعاليت ميباشد و از كارهايي كه نياز به قدرت بدني بالا و انرژي بالايي را در ورزش كرئن به خصوص ورزشهاي پرتحرك مثل فوتبال ، دو ميداني ، واسكي و ... مي باشد . در اين بازيها ركن اصلي را قدرت بدني بالاي يك بازيكن تشكيل مي دهد كه بازيكن قدرت بدني مناسب را دارا نباشيد و نتواند در آخر با قدرت و انرژي بازي كند ، مسلماً نتيجه نامطلوبي خواهد گرفت كه اين نتيجه حاصله هم به ضرر او و هم به ضرر
تيم مي باشد به همين دليل مربيان بدن ساز بيشترين وقت خود را صرف بالا بردن قدرت بدني و آمادگي ذهني افراد ميكنند چون اگر فردي آمادگي ذهني وروحيه بالا نداشته باشد ، قدرت بدني هم براي او كارساز نخواهد بود . پس هم قدرت بدني و هم روحيه ي بالاي ورزشكار عامل پيروزي فرد مي باشد . سرعت هم مثل قدرت عامل پر ارزشي براي پيروزي يك تيم و با يك ورزشكار مي باشد چرا كه بعضي از بازي ها و ورزش ها نياز به سرعت بالا دارد و دقت بالا در اثر
نبودن سرعت بازيكن ، بازيكن رو به كسالت مي رود . مثلاً در بازي فوتبال علاوه بر قدرت بدني عامل مهم بعدي كه براي فوتباليست مهم است سرعت عمل او و تصميم گيري مربي گران در بازي است چرا كه ممكن است در بعضي از مواقع در اثر كوتاهي در اعمال تيم حتي دريافت مي كند و بازي را واگذار مي كند .
المپيك :
بازيهاي المپيك قديمي ترين رقابتهاي ورزشي جهان است . اولين بازيهاي شناخته شده ي المپيك در سال 776 قبل از ميلاد در شهر المپيك يونان برگزار گرديد . مجموعه مسابقه هاي يونان در سال 394 قبل از ميلاد خاتمه يافت . اين مسابقه ها به شكل جديد در سال 1896 ميلادي آغاز شد . مسابقههاي المپيك هر چهار سال يك بار و هر بار در يك كشور برگزار ميشود . ورزشكاران سراسر جهان در رشته هاي ورزشي دوهاي دهگانه ، پرشهاي مختلف ، ژيمناستيك ، شنا ، فوتبال ، واليبال ، قايقراني و بسياري از ورزشهاي ديگر به رقابت مي پردازند . در پايان به برندگان مدال داده ميشود. مراسم افتتاحيه بازيهاي المپيك با روشن كردن يك مشعل آغاز ميشود . اين مشعل كه توسط دست از يونان آورده شده بوسيله ورزشكاران و قهرمانان به داخل استاديومآورده مي شود .
جهان پهلوان تختي :
سال ها بود كه مي انديشيديم بعد از آرش ، مانگيري نيست و بعد از كاوه كسي را بازي رويارويي با ضحاك و ضحاكانجهان است . سالها بود كه چشم به دنبال افسانه هاي خود را چشم استغاثه سهرابي و سياوشي بوديم . گاه گاه كورسوس اميدي بود . در دلهايمان ، كه ديري نمي پائيد بالاخره از راه دراز رها رسيد آن مسافر گردآلود آن آرش ، آن كاوه ، آن سهراب ، آن سياوش و آن بيژن او تختي بود و جهان پهلواني قهرمان ملي ايران .
تختي دو چهره داشت . چهره اي ورزشي و پهلواني افسانه گونه اش كه حكايتي بس مكرر است و ديگر چهره اي مردمي ، ملي ، سياسي ، مبارز ، جويانه هر شب كه چهره اولي نيز وسيله اي بود براي نفوذ بيشتر در ميان خلق و كوشش درياري دادن آنان در زمينه ي مبارزه در برابر استبداد و استعمار .
دوستان شادروان غلامرضا تختي معتقد هستند بعد از اينكه او در چهره ورزشي اش به قهرماني رسيد ديگر كسي نتوانست پشت او را به خاك برساند اما چهره دومي داستانيش بر چهره قهرماني او برتري داشت .
همين دوستان افسانه مي كنند وقتي زندگي جهان پهلوان را مرور مي كنيم مي بينيم كه در طول زندگي اثر ا وضع مالي خوبي برخوردار نبوده ولي با وجود تمام امكاناتي كه در اختيار داشت هيچ گاه قدمي به نفع خود بر نداشت . هرچه كه براي مردم و بخاطر مردم و كمك به آنان بود و اين برتري انسانيش بر
قهرمانش مي چربيد . نايب حسين يكي از قهرمانان كشور و يكي از ياران تختي مي گويد . :وقتي در يوئين الزهرا زلزله آمد به گفته خود شادروان تا صبح نتوانسته بودبخوابد و در نماز صبح بسيارگريسته كه چرا بايد مردمان روستايي مملكت بخاطر نداشتن منازل بهتر اين چنين زير خروارها خاك جان بسپارند . نايب افزود قرار شد به اتفاق آن شادروان از مردم كمك بگيريم او كه هميشه تكه كلامش (پسررضاكچل) بود . محمدرضا را نفرين مي كرد كه چرا به مردم مملكت نمي رسد وقتي مردم كمك زيادي براي زلزله زدگان بوئين الزهرا دارند لبخندي گوشه ي لبانش نقش بست و گفت : حيف كه چنين مردمي در چنگال پسر رضا كچل گرفتار است .
اولين شكست تختي :
مرتضي تاجيك يكي از دوستان تختي گفت : اولين باري كه او به تشك كشتي روي آورد با علي قناري كه آن روزها پهلوان ايران بود رو به رو شد و از او شكست خود بعد از آن تختي تا يك سال و نيم در صحنه كشتي ديده نشد و بعد از آن بازگشت شكوه مردانه بود كه تختي نام آور شد .