بخشی از مقاله
چکیده:
در طول چند سال اخیر، تغییرات بسیار شگرف و وسیعی در سطح سازمانهای فعال در کسبوکار جهانی رخ داده است. این مقاله به منظورتعیین شاخص های کیفیت ، انعطاف پذیری و رقابت در مدیریت زنجیره تامین گردیده است . انعطاف پذیری زنجیره تولید را می توان به عنوان توانایی یک زنجیره تولید در نظر گرفت که به کسب منافع رقابتی و رسیدن به موفقیت کمک می نماید. جهت افزایش انعطاف پذیری یک زنجیره تولید، طراحی و بکارگیری شبکه های مطمئن زنجیره تولید پیشنهاد می شود.
با ایجاد شبکه های زنجیره تولید، طراحی و مدیریت بخش عمده ای از یک زنجیره کامل تولید امکانپذیر خواهد بود. در درون شبکه های زنجیره تولید، می توان عوامل بالقوه ی انعطاف پذیری را جهت تحقق انعطاف پذیری بالای زنجیره تولید، گسترش دهد. در این مقاله به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی - AHP - استفاده شده و برای رتبه بندی و اولویت بندی کل شاخص ها از روش ان پی - ANP - استفاده گردیده است . نتایج نشان می دهد که شاخص های انعطاف پذیری با /.45 رقابت /.17 و کیفیت با /.9 به ترتیب اولویت اول تا سوم را در مدیریت زنجیره تامین شکل می دهند.
-1 مقدمه:
مدیریت زنجیره تامین شامل رویه های داخلی وخارجی است،که رویه های داخلی در چارچوب یک شرکت قرار می گیرد و رویه های خارجی شامل تعادلات بین سازمانی شرکت با تامین کنندگان و مشتریانش می شود . این روند باعث شده که تمرکز مدیریت تنها به رویه های درونی شرک تغییر کند. یکپارچگی فرایندهای بالا دستی و پایین دستی در کیفیت عملکرد موثر است. تحقیقات نشان می دهند که، یکپارچگی همزمان با مشتریان و تامین کنندگان نسبت به وقتی که با مشتریان یا تامین کنندگان به تنهایی ادغام می شویم به عملکرد بهتری منجر خواهد شد.
بدین منظور مدیران کیفیت باید رویه های شرکت خودرا با رویه های مشتریان و تامین کنندگانشان یکپارچه نموده و ابعاد کیفیت را فراتر از سازمان های درونی شان و در چارچوب یک زنجیره تامین بررسی کنند وفرایندهای کیفیتی را با تامین کنندگان و به همان اندازه با مشتریانشان به منظور تقویت کیفیت عملکرد ادغام کنند. در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمندیهای تولید،مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامینکنندگان مختلف تاثیر بسزایی در افزایش توانمندهای سازمان به منظور بر خورد با نیازمندیهای مشتریان دارد که این امر به نوبه خود،تاثیر مضاعفی در تمرکز سازمان و پایگاه های تامین و استراتژیهای منبعیابی بر جا نهاد.
همچنین مدیران دریافتند که صرفا تولید یک محصول کیفی،کافی نسبت،در واقع تامین محصولات با معیارهای مورد نظر مشتری - چه موقع،کجا، چگونه - و با کیفیت و هزینه مورد نظر آنها، چالش های جدیدی را به وجود آورد.
در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجهگیری از تغییرات مذکور دریافتند که این تغییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست.آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانجات و شرکتهایی که ورودی های سازمان آنها رابه طو مستقیم و غیر مستقیمتامین میکردند، همچنین شبکه شرکتهایی مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری درگیر میشدند.با چنین نگرشی رویکردهایی»زنجیره تامین«و»مدیریت زنجیره تامین«پای به عرصه وجو نهادند.
-2 مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین و واژگان دیگری همچون شبکه تامین، مدیریت کانال تامین، مدیریت زنجیره ارزش، در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. چنین واژگانی بکار رفته شده اند تا به مدیدیت یکپارچه شبکه ایی از نهادها اشاره کنند.
شبکه ای که با تامین کنندگان شروع و با مشتریان به پایان می رسد تا بدین وسیله کالاها و خدماتی را برای مصرف کنندگان نهایی تولید کرده و به آنها تحویل دهند. مطابق با این رویکردها شرکت ها به دنبال این نبودند که در مخارج شرکا ی زنجیره تامین شان هزینه را کاهش دهند یا سودشان را افزایش دهند، بلکه به دنبال این بودند تا کل زنجیره تامین شان را رقابت پذیرتر کنند. مدیریت زنجیره تامین با رویکرد کل نگر، شرکتهایی را که با یکدیگر در تعاملند را مدیریت می کند.
به عبارت دیگر، خرید و تامین و سیستم تورزیع فیزیکی تنها به عنوان بخشی از یک شبکه تامین یعنی، به ترتیب تحت عنوان جریان بالا دستی و پایین دستی بیان می شود و مدیریت پشتیبانی و مواد، بخش بزرگتری ازشبکه تامین را شامل می شود. درحالی که مدیریت شبکه تامین،کل شبکه را دربر می گیرد. در مدیریت زنجیرهای تامین جهانی گروهی ازشرکت های بین المللی و تیمی از محققان کلیدی باید در زنجیره تامین تغییر رویه دهند
از این نقطه نظر مدیریت زنجیره تامین تنها شامل فعالیتهای پشتیبانی مانند مدیریت موجودی، حمل و نقل، انبارداری، فرایندهای سفارش دهی وغیره حتی اگر این فعالیتها به کل شبکه تامین تعمیم داده شوند نیست،بلکه فرایندهای دیگری مانند مدیریت روابط با مشتری، مدیریت تقاضا، انجام سفارش، تدارکات،توسعه محصول وفعالیتهای تجاری مدیریت کیفیت را نیز دربر می گیرد.
مدیریت زنجیره تامین نتیجه تکاملی مدیریت انبارداری است.در دهه 60 کارشناسان با مطالعه بر روی رابطه داخلی بین انبارداری و حمل و نقل و یکپارچه سازی آنها، قادر به کاهش موجودی خود شدند که حاصل این مطالعات مدیریت توزیع نام گرفت. در رقابتهای جهانی موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به در خواست مشتری در دسترس وی قرار داد.خواست مشتری در کیفیت بالا و خدمت رسانی سریع موجب افزایش فشارهایی شده است که قبلا وجود نداشته است.
در نتیجه شرکتها بیش از این نمی توانند به تنهایی از عهده تمامی کارها بر آیند. مسئله کلیدی، مدیریت و کنترل هماهنگ تمام این فعالیتهاست. مدیریت زنجیره تامین پدیده ایی است که، این کار را به طریقی انجام می دهد که مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریعی را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند ،مدیریت زنجیره تامین تلفیقی از هنر وعلم است که، روش یافتن مواد خام مورد نیاز شرکت ها برای تولید یا خدمت رسانی را، بهبود می بخشد.
-3 تعریف مدیریت زنجیره تامین
تعاریف مختصرو جامعی درباره ی زنجیره تامین ومدیریت زنجیره تامین وجود دارد از جمله:
- زنجیره تامین:زنجیره تامین، در تمام فعالیتهای مرتبط با جریان و تبدیل کالاها، از مرحله ماده خام، استخراج تا تحویل به مصرف کننده نهایی ونیز جریان های اطلاعاتی مرتبط با آنها مشتمل می شود. به طور کلی، زنجیره تامین زنجیره ایست که همه ی فعالیتهای مرتبط با جریا ن کالا و تبدیل مواد، از مرحله ی تهیه ی ماده اولیه تا تحویل کالای نهایی به مصرف کننده را شامل می شود.درباره ی جریان کالا دو جریان دیگر، که یکی جریان اطلاعات و دیگر جریان منابع مالی و اعتبارات است ، نیز حضور دارد.
- مدیریت زنجیره تامین:مدیریت زنجیره تامین بر یکپارچه سازی فعالیت های زنجیزه تامین ونیز جریان های اطلاعاتی مرتبط با آنها، از طریق بهبود در روابط زنجیره، برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا ومستدام مشتمل می شود.
-مدیریت زنجیره تامین فلسفه ای یکپارچه درجهت مدیریت جریان کلی مسیر توزیع از سوی تامین کننده تا کاربر نهایی است وبعنوان یک فلسفه مدیرانه شامل میزان و حدود رفتارهای یکپارچه جهت همکاری بین مشتری و تامین کننده ، درجریان یکپارچه سازی خارجی ا ست . مدیریت زنجیره تامین به عنوان یک مجموعه پروسه ای مدیریتی شامل پروسه ای از روابط مدیریتی ، اطلاعات و جریان مواد درون مرزهای تعیین شده به جهت ارسال خدمات و ارزش اقتصادی به مشتری طی مدیریت کانال های فیزیکی واطلاعات مرتبط از منابع برای مصرف می باشد .
-1-3 انواع زنجیره تامین
✓ در شرکت های تولیدی، کالا ها پس از تولید در انبارها ومکان های دیگر انبار می شوند که این زنجیره ی تامین را پیچیده تر می کند.اگرشرکت از یک مدل تجاری ساخت بر مبنای سفارش استفاده کند هیچ نیازی برای انبار محصولات ساخته شده وجود نخواهد داشت.اما در عین حال نیازبرای انبار مواد خامو اجزای سازنده وجود خواهد داشت.بنا براین واضح است که زنجیره های تامین به ماهیت شرکت وابسته است.
✓ ساخت تجمعی برای ذخیره کردن:این مدل برای ذخیره کردن برتقاضا های جهت دار مشتری درزمان واقعی به منظور ذخیره کارای موجودی کالای ساخته شده، تمر کز دارد.این تجمع ذخیره اغلب ازطریق استفاده از یک سیستم اطلاعاتی انجام می شودکه به طور کامل یک پارچه است.بدین طریق که چنین سیستمی می تواند اطلاعات تقاضاهای زمان واقعی راکه می تواند برای تعدیل وتوسعه برنامه ها وبرنامه های عملیاتی تولید استفاده شود راجمع آوری و نسبت به ذخیره اقلامی اقدام کند که مورد نیاز مشتریان است.این گونه سیستم ها به صورت یک پارچه ایی فعالیت های برنامه ریزی توزیع، ساخت، برنامه ریزی تفصیلی،کنترل موجودی، هماهنگی تامین باچندین کانال توزیع، جریان اطلاعات صحیح درباره تقاضا، سرمایه گذاری، ظرفیت موجودی، برنامه ریزی تفصیلی، نقل وانتقال و....را انجام می دهد.
✓ ذخیره کردن مستمر:ایده این مدل، بر پایه نوپر کردن موجودی تخلیه شده به طور مداوم به وسیله کار کردن به طورنزدیک با تامین کنندگان ویا واسطه ها استوار است.بنابراین، ارتباط محکمی بین فراینداجرای سفارش و فرایند تولیدی، مورد نیاز است.این مدل،کاربردی ترین مدل برای محیطهای با الگوهای تقاضای ثابت است.
✓ ساخت برای سفارش:مفهوم این مدل بر پایه سفارش برای مونتاژ کردن بلافاصله پس از دریافت سفارش استوار است.این مدل، به مدیریت مفید موجودیهای اجزا ، در تحویل تدارکات موردنیاز طی زنجیره تامین نیاز دارد. یک راه حل برای غلبه براین نیاز استفاده چند منظوره از دستگاه ها برای تولید کالا است. یکی از مزیت های اصلی این نوع مدل ادراکی است که هر مشتری می توانداز محصول مورد نیاز خود تجسم کند به علاوه این که هر مشتری نیاز های خود را سریعا دریافت می کند.
-2-3 وظایف مدیریت زنجیره تامین:
به طور سنتی برای مدیریت هر سازمان پنج وظیفه عمده برشمرده می شود:
-1 برنامه ریزی: تعیین اهداف و چگونگی رسیدن از وضع موجود به اهداف تعیین شده
-2 سازماندهی: تقسیم وتشخیص منابع و مسولیت ها، مشخص کردن جا وکار هر فرد در سازمان
-3 تامین و تجهیز منابع انسانی: انتخاب افراد مناسب، انتخاب افراد در زمان مناسب و انتخاب افراد برای جای مناسب
-4 رهبری: تاثیر ونفوذ برروی افرادوگروه ها
-5کنترل: بررسی مطابقت عملکرد سازمان با برنامه ریزی انجام شده و موارد دیگری رانیز شامل می گردد
جیمزآیرس اصلی ترین وظایف مدیریت زنجیره تامین را به صورت زیر می شمارد:
-1 طراحی زنجیره تامین برمبنای سود بلندمدت
-2 پیاده سازی روابط و همکاریها در زنجیره تامین
-3 شکل دهی به شراکتهادر سطح زنجیره تامین
-4 مدیریت اطلاعات زنجیره تامین
-3-3 مولفه ها واجزای مدیریت زنجیره تامین
در حالت کلی زنجیره تامین از دو یا چند سازمان تشکیل می شودکه رسما از یک دیگر جدا هستند و به وسیله ی جریان مواد، اطلاعات و جریانهای مالی به یک دیگر مربوط می شوند. این سازمانها می توانند بنگاهایی باشند که اجزای محصول نهایی وخدمات تولید می کنند.حتی خود مصرف کننده نهایی را نیز می توان یکی از این سازمان ها در نظر گرفت.از بعد فیزیکی یک زنجیره تامین ،شامل مراحل تدارکات، تولید و توزیع است.