بخشی از مقاله
بررسي اثر تاريخهاي مختلف كاشت روي عملكرد و اجزاي عملكرد چهار رقم سويا درمنطقه ميانه
چكيده:
اين آزمايش در سال 1382درمزرعه تحقيقاتي دانشگاه آزاداسلامي واحدميانه جهت تعيين بهترين تاريخ كاشت و رقم مناسب بصورت فاكتوريل در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي انجام شد. تاريخهاي كاشت در سه سطح شامل 5 ارديبهشت،20 ارديبهشت و 5 خرداد بعنوان فاكتورتاريخ كاشت و ارقام سويا در چهار سطح (كلارك، ويليامز، زان، هاركور) بهعنوان فاكتور رقم درنظر گرفته شدند .صفات مورد اندازه گيري شامل ، ارزيابي عملكرد ،وزن هزاردانه اندازه گيري ارتفاع
بوته ، تعداددانه درغلاف ، تعدادغلاف دربوته ،شاخص برداشت واندازه گيري ميزان روغن وپروتئين مي باشد.تجزيه آماري صفات اندازه گيري شده براي مقايسه ميانگين ها به روش دانكن وتعيين ضرايب همبستگي بااستفاده ازنرم افزارExcell انجام شد . تاريخ كاشت اثر كاملاً معنيداري بر ارتفاع بوته ، تعداد غلاف در بوته، عملكرد دانه، بيوماس كل، شاخص برداشت و درصد روغن دانه داشت. با تأخير در كاشت بعد از 5 ارديبهشت ارتفاع، تعداد غلاف در بوته، عملكرد دانه،
بيوماس كل، شاخص برداشت و درصد روغن دانه كاهش يافت. اما وزن هزار دانه، تعداد دانه در غلاف و درصد پروتئين دانه تحت تأثير تاريخ كاشت قرار نگرفتند. تعداد غلاف در بوته، عملكرد دانه، بيوماس كل، وزن هزار دانه و درصد روغن رقم زان در هر سه تاريخ كاشت (5 ارديبهشت، 20 ارديبهشت و 5 خرداد) بيش از
ساير ارقام بود. درحالي كه درصد پروتئين اين رقم در هر سه تاريخ كاشت كمتر از بقيه ارقام بود. كمترين تعداد غلاف در بوته و همچنين كمترين شاخص برداشت در هر سه تاريخ كاشت مربوط به رقم ويليامز، و بيشترين آنها مربوط به رقم زان بود. همه صفات مورد آزمون به غير از تعداد دانه در غلاف تحت تأثير رقم قرار گرفته و معنيدار بودند. نتايج در عملكرد نهايي نشان داد كه بيشترين عملكرد دانه مربوط به تيمار تاريخ كاشت 5 ارديبهشت رقم زان (3649 كيلوگرم در هكتار)
ميباشد در مقابل كمترين ميزان عملكرد دانه مربوط به تيمار تاريخ كاشت 5 خرداد رقم هاركور بود (1742 كيلوگرم در هكتار).در اين آزمايش ضريب همبستگي بين صفت عملكرد دانه وصفات بيوماس كل، شاخص برداشت، درصد روغن وزن هزار دانه و تعداد غلاف در بوته در سطح يك درصدهمبستگي مثبت وبادرصد پروتئين همبستگي منفي مشاهده شد. با توجه به نتايج اين آزمايش رقم زان در تاريخ كشت 5 ارديبهشت نسبت به ارقام ديگرعملكرد بيشتري توليد كرد
واژه هاي كليدي: سويا، تاريخ كاشت، رقم، عملكرد دانه. اجزاي عملكرد.
مقدمه
سويا يكي از سرشارترين منابع روغني خوراكي و پروتئيني است، اين گياه كاربردي گسترده براي تغذيه انسان ، دام و طيور دارد و در صنايع غذايي نيز از اهميتي چشمگير برخوردار است. بسياري از كشاورزان اينك ميدانند كه سويا غنيكنندة خاك است و نقشي تعيينكننده در شكسته شدن چرخه زندگي آفات و بيماريهايي كه با كشت مداوم يك محصول به وجود ميآيند دارد. از بعد ديگر سويا گياهي درآمدزا است، چون ميتوان بعد از برداشت محصولاتي مانند غلات، باقلا، سيبزميني و ... آن را كشت كرد. در واقع اين گياه با اكثر محصولات كشاورزي كشت ميشود و منبع درآمد جديدي براي كشاورزان ميگردد. (11).
تاريخ مناسب كشت سويا در هر منطقه يكي از عواملي است كه در ميزان عملكرد اين محصول نقش بسيار قابل توجهي دارد. همينطور با انتخاب ارقام مناسب براي هر منطقه ميتوان عملكرد را افزايش داده و به اقتصادي شدن توليد كمك كرد.
مطالعات و آزمايشات متعدد اگلي و همكاران (2000) نشان ميدهند كه تاريخ كاشت بر عملكرد دانه ارقام سويا تأثير ميگذارد و با تأخير در كاشت نسبت به زمان مطلوب عملكرد دانه كاهش مييابد.
درمطالعه اي ديگرمشخص شدكه با تأخير در كاشت به ويژه از 30 ارديبهشت صفات ارتفاع بوته، تعداد گره در ساقه اصلي، تعداد شاخه در هر بوته، ماده خشك اندامهاي هوايي، مدت لازم براي گلدهي و رسيدگي، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، عملكرد دانه، تعداد غلاف و دانه در هر بوته و درصد روغن دانه كاهش يافتند ، اما تعداد دانه در هر غلاف، شاخص برداشت و درصد پروتئين دانه تحتتأثير تاريخ كاشت قرار نگرفتند. (1).
تأخير در تاريخ كاشت روي طول دورة رشد رويشي و زايشي گياه سويا تأثير داشته وموجب كاهش در عملكرد دانه ميشود دراين را بطه 20 روز تأخير در كاشت، طول دوره رويشي ( تعدادروزازكاشت تا گلدهي) را 6 روز و طول دورة زايشي (گلدهي تا رسيدگي) را 7 روز به تأخير مياندازد (3).
نتايج آزمايش ديگري نشان ميدهد كه ارتفاع بوته، خوابيدگي، ارتفاع محل تشكيل غلاف از سطح خاك زمان رسيدگي با تأخير در كاشت كاهش مييابد و همچنين سه روز تأخير در كاشت موجب يك روز تأخير در رسيدن ميشود(4).
پوپ و همكاران در سال 2002 در طي آزمايشي نتيجه گرفتند كه در ارقام با رشد نامحدود با تأخير در كاشت از 23 ارديبهشت تا 15 تير ارتفاع بوته و تعداد گره ساقه اصلي كاهش يافت در حالي كه در ارقام با رشد محدود، ارتفاع بوته و تعداد گره ساقه اصلي در اين دامنه زماني از ثبات بيشتري برخوردار بود. همچنين عملكرد دانه ارقام با رشد نامحدود بعد از خرداد نيز كاهش پيدا نكرد و كاهش عملكرد در تاريخهاي كاشت بعد از اواسط خرداد مشاهده شد.
در نتيجه تحقيقاتي ، بيان شده كه تأخيردر كاشت ، كا هش مقدار روغن (17،15،12) و افزايش مقدار پروتئين و افزايش عدد يد رابه دنبال دارد ( 16) در حالي كه ويس گزارش داده است كه تاريخ كشت در مقدار پروتئين موثر نيست. (18).
نظريان و همكاران 1373 درطي آزمايشي كه دراهواز انجام دادندگزارش كردند كه با تأخير در كاشت از 5 خرداد به 25 خرداد گلدهي زودتر انجام شد در ضمن دورة گلدهي و پر شدن دانه نيز كوتاهتر شد و نتايج عملكرد نهايي نشان داد كه بيشترين عملكرد دانه در تاريخ كاشت اول (5 خرداد) توليد شد.
كالوين و همكاران 2001 در طي تحقيقي كه درشمال تگزاس انجام دادند، بيان كردند كه بيشترين مقدارمتوسط عمـلكرد سويا2594 كيلوگرم در هكتار در تاريخ كاشت اوايل خرداد ماه بدست آمده بود. در طول فصل گروه رسيدگي V سويا بالاترين عملكرد را داشت ( 3/6030 كيلوگرم در هكتار )، اگرچه به طور قابل
ملاحظهاي نسبت به گروه متوسط رس و ديررس گروه IV بالاترنيست. عملكرد در تاريخ كاشت اول كاهش يافته بود (در مقايسه با سال پيش) و دوباره به طور قابل ملاحظهاي در تاريخ كاشت اوايل تيرماه كاهش پيدا كرده بود. همچنين هيچ كاهش عملكردي در سوياي زودرستر در كشتهاي اواسط خرداد و تيرماه وجود نداشت. باتوجه به مطالب فوق هدف ازاين تحقيق تعيين مناسب ترين زمان كاشت وبهترين رقم كاشت سويا مي باشد.
مواد و روشها:
اين تحقيق در بهار سال 1382 در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه آزاد اسلامي واحد ميانه با موقعيت 42 47 طول جغرافيايي و24 37 عرض جغرافيايي وارتفاع m 1100 ازسطح دريااجراشد .
فاكتور تاريخ كاشت در سه سطح شامل 5 ارديبهشت، 20 ارديبهشت، 5 خرداد و فاكتور ارقام در 4 سطح گندم اختصاص داشت و براساس تجزيه خاك و توصيه كودي كود نيتروژن به صورت اوره به عنوان استارتر به طور يكنواخت در زمين پخش شد و سپس كود دامي كاملاً پوسيده به منظور شامل ارقام ويليامز، كلارك، زان و هاركور بود.
خاك مزرعه داراي بافت رسي لومي بااسيديته 7/6 (PH ) و هدايت الكتريكي8/0بود. مزرعه در سال قبل به كشت سبك كردن خاك و تهويه بهتر به ميزان kg 550 به طور يكسان به زمين داده ( ابعادزمين 26*46متر) و با خاك مخلوط شد. ابعادكرتهاي اصلي برابر6*5/2متر و فاصله بين رديفهاي كاشت cm 50 و فاصله بوتهها در رديف بعد از تنك كردن10 سانتي متر و ترا كم موردنظر 20 بوته در مترمربع انتخاب شد. هر كرت شامل 4 خط كاشت به طول 5 متر بود.
در طول فصل رشد عليه آفات مكنده با آفتكشهاي توصيه شده مبارزه شد. در پايان فصل رشد به منظور تعيين ارتفاع بوته و اجزاء عملكرد دانه شامل تعداد غلاف دربوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه ، 10 بوته از دو رديف وسط كرت انتخاب و صفات مربوطه اندازهگيري شدند. برداشت بعد از رسيدگي كامل بوته ها بر حسب تاريخ كاشت در طول يك هفته به ترتيب صورت گرفت. براي تعيين عملكرد دانه سويا 10 بوته از وسط كرت انتخاب و سپس به وسيله كمباين دانهها جدا شده و از طريق ترازوي ديجيتالي عملكرد كليه كرتها بدست آمد. در ضمن پس از خشك كردن دانهها در آون عملكرد دانه در واحد سطح براساس 14 درصد
رطوبت محاسبه شد. وزن خشك كل نيز از طريق انتخاب بوتهها (10 بوته) از وسط كرت وقراردادن كل گياه (ساقه، برگ، غلاف) در آون به مدت 48 ساعت دردماي cْ 75 بدست آمد و براي اندازهگيري ميزان روغن و پروتئين دانه بخشي از بذور بدست آمده از هر كرت به كمك آسياب آرد شدند و با استفاده از دستگاه اينفراماتيك كه قبلاً براي روغن و پروتئين كا ليبره شده بود مقدار (درصد) روغن و پروتئين آنها تعيين گرديد.
تجزيه آماري به صورت فاكتوريل در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در 3 تكرار انجام شد و مقايسه ميانگين تيمارها با استفاده از آزمون دانكن در سطح احتمال 5 درصد صورت گرفت و همچنين به منظور بررسي و تجزيه و تحليل همبستگي بين صفات مختلف، ضرايب همبستگي ساده بين آنها محاسبه گرديد.
نتايج و بحث
نتايج تجزيه آماري وميانگين هاي مربوطه درجدول ( 1ـ 1 ) تا ( 4 ـ 1 ) آورده شده اند .ذيلاً به تفكيك صفات نتايج موردبحث قرارمي گيرند .
تعدادغلاف دربوته
جدول تجزيه واريانس نشان مي دهدكه تعداد غلاف در بوته نيز تحتتأثير تاريخ كاشت و رقم قرارگرفت ولي اثر متقابل اين دو عامل ، F معنيدارينشان نداد (جدول 1- 1) نتايج آزمايش نشان ميدهد كه در بين ارقام مختلف رقم زان داراي بيشترين غلاف در بوته بوده و كمترين آن به رقم ويليامز اختصاص يافته است و ارقام كلارك و هاركور به ترتيب در بين اين دو قرار گرفتند.( جدول 3 ـ 1 )، بيشترين ميانگين تعداد غلاف دربوته در تاريخ كاشت اول ميباشد و با تأخير افتادن در تاريخ كاشت تعداد غلاف در هر چهار رقم كاهش پيدا ميكند( جدول 2 ـ 1 ) . ا لبته بايد توجه داشته باشيم كه تعداد غلاف بستگي به تعداد كل گره در بوته دارد و از طرفي با تأخير در كاشت طول دورة رشد گياه و همچنين تشكيل غلاف كاهش يافته كه به دنبال آن تعداد غلاف كمتري در گياه توليد خواهد شد.
تلاوكي در طي گزارشي اعلام كرد كه با تأخير در كاشت از 30 ارديبهشت تعداد غلاف در هر بوته كاهش مييابد
(1). درهرسه تاريخ كاشت بيشتربودن تعدادغلاف دربوته دررقم زان يكي ازدلايل افزايش عملكرداين رقم نسبت به سايرارقام مي باشد.در اين آزمايش رقم زان در هر سه تاريخ كاشت بيشترين تعداد غلاف و رقم ويليامز كمترين غلاف را توليد كرده و ارقام كلارك و هاركور از نظر ترتيب قرار گرفتن در بين اين دو رقم به اين صورت است كه رقم هاركور تنها در تاريخ كاشت اول بيشتر از رقم كلارك بود ولي در دو تاريخ كاشت ديگر نسبت به رقم كلارك كمترين غلاف را داشت ( جدول 4 ـ 1) .در كل به نظر ميرسد رقم زان از نظر پتانسيل تشكيل غلاف برتري نسبي نسبت به سه رقم ديگر داشته باشد.
وزن هزار دانه
براي اين صفت منابع تغييررقم و اثر متقابل رقم و تاريخ كاشت معني دارشدند ولي F مربوط به تاريخ كاشت معني دار نبود. (جدول 1-1)
نتايج مقايسه ميانگين ها نشان مي دهدكه رقم زان درهرسه تاريخ كاشت داراي بيشترين وزن هزاردانه ورقم هاركور كمترين مقدار را داشت ودورقم ديگردرحدواسط بودند( جدول 4 ـ 1 ). در بين تاريخهاي كاشت ميانگين وزن هزاردانه تاريخ كاشت سوم از همه كمتر بوده است و بين تاريخهاي كاشت در سطح 5% اختلاف معنيداري ديده نشد.(جدول 2ـ 1) . مطالعات نشان دادهاند كه تأخير در كاشت از نيمه ارديبهشت تا اواخر خرداد ماه منجر به كاهش وزن هزاردانه شده است (5 و 6) در بين ارقام نيز در سطح 5% اختلاف معنيدار وجود دارد. و رقم زان بيشترين ميانگين وزن هزاردانه و رقم هاركور كمترين مقدار را به خود
اختصاص داد وارقام ويليامز و كلارك به ترتيب در بين اين دو قرار گرفتند (جدول 3 ـ 1 ) كه نشان دهندة بذور بزرگتر در رقم زان ميباشد و اين به دليل نبود محدوديت منبع براي پر كردن آنها ميباشد .وهمچنين اندازة نهايي دانه تحتتأثير عوامل محيطي و ژنتيكي است.نقطه نيست متوسط وزن دانه در هر رقم مختص آن رقم است و تغييرات سال به سال يا محل به محل در اندازة متوسط دانه يك رقم ممكن است تا 60 درصد باشد ولي در شرايط استثنايي ميتواند بيشتر شودس( 3).
شاخص برداشت
نتايج تجزيه واريانس نشان مي دهد كه شاخصبرداشت تحت تأثير تاريخ كاشت و رقم قرار گرفته و در سطح 1% براي اين منابع تغيير اختلاف معنيدار مشاهدهگرديد ولي در بين اثرات متقابل رقم و تاريخ كاشت معنيدار نبود(جدول 1-1)،در بين تاريخهاي كاشت تاريخ كاشت اول بيشترين شاخص برداشت را به خود اختصاص داد و تاريخ كشت سوم كمترين مقدار را دارا بود و بين تاريخهاي كاشت در سطح 5% اختلاف معنيدار مشاهده شد.(جدول 2-1)، يكي از دلايل كاهش ضريب برداشت در تاريخهاي كاشت دير، داشتن تعداد غلاف كمتر در گياه است كه باعث كاهش عملكرد اقتصادي شده است.در بين ارقام نيز رقم زان
داراي بيشترين شاخص برداشت و رقم ويليامز داراي كمترين شاخص برداشت بوده و بين اين دو به ترتيب ارقام كلارك و هاركور قراردارگرفتند. بين رقم زان با كلارك اختلاف معنيداري در سطح 5% مشاهده نشد ولي در مقايسه با دو رقم ديگر اختلاف معنيداري داشتند(جدول3-1). زياد بودن شاخص برداشت در رقم زان به علت داشتن تعداد غلاف بيشتر، وزن دانه بيشتر و در كل عملكرد دانه بيشتر در گياه ميباشد. يكي از دلايل كاهش شاخص برداشت در رقم ويليامز كمتر بودن تعداد دانه در غلاف در گياه است.در اين آزمايش اثر متقابل تاريخ كاشت و رقم براي صفت شاخص برداشت معني دار نگرديد.گزارشهاي ديگري وجود دارند كه بيان ميكنند شاخص برداشت كمتر تحتتأثير عوامل محيطي است و بيشتر ژنتيكي است و معمولاً با افزايش يا كاهش عملكرد بيولوژيكي عملكرد اقتصادي نيز افزايش و يا كاهش مييابد.
در آزمايشي كه نخزري مقدم( 1372) انجام داده بود گزارش كرد كه اختلاف معنيداري بين تاريخهاي كشت از نظر شاخص برداشت مشاهده نشد .
عملكرد دانه
تاريخ كاشت نيز روي عملكرد دانه تأثير گذاشت (جدول 1-1) و تأخير در كاشت باعث كاهش آن شد به طوري كه تاريخ كاشت اول داراي بيشترين و تاريخ كاشت سوم داراي كمترين عملكرد بود و بين ميانگين عملكرد در تاريخهاي كاشت مختلف در سطح 5% اختلاف معنيدار مشاهده گرديد.
با توجه به اينكه سويا يك گياه روز كوتاه است بنابراين چنانچه در معرض روزهايي با طول كوتاه قرار گيرد به گل ميرود. طول روز بلندتر گلدهي را بيشتر به تأخير انداخته و معمولاً باعث توليد گلها و غلافهاي بيشتر در گياه ميشود كه اين امر ميتواند به خاطر توليد گره و شاخه فرعي بيشتر در گياه باشد با تأخير در كاشت به دليل اينكه گياه زودتر در معرض روزهاي كوتاه قرار ميگيرد، ارتفاع كوتاهتر، شاخهدهي كمتر و دورة رشد رويشي قبل از گلدهي و دورة گلدهي كوتاهتري داشته كه كليه اين عوامل باعث تشكيل تعداد كمتر غلاف و انتقال كمتر مواد فتوسنتزي به غلاف شده و عملكرد كاهش مييابد.
تحقيقاتي كه اگلي وبروئنينگ ( 2000 ) انجام داده نشان ميدهد كه تاريخ كاشت بر عملكرد دانه ارقام سويا تأثير گذاشته و با تأخير در كاشت نسبت به زمان مطلوب عملكرد دانه كاهش مييابد . پوپ و همكاران ( 2002 ) عكسالعمل رشد ارقام محدود و نامحدود سويا را در پنج تاريخ كاشت مطالعه كردند و گزارش كردند كه عملكرد دانه ارقام با رشد نامحدود بعد از تاريخ كاشت ارديبهشت ماه با تأخير در كاشت به طور مستمر كاهش مي يا بددر حالي كه عملكرد دانه باارقام رشد محدود تا اواسط ماه خرداد نيز كاهش پيدا نكرد و كاهش عملكرد در تاريخهاي كاشت بعد از اواسط خرداد مشاهده شد.
آزمايش نشان ميدهد كه عملكرد دانه تحتتأثير رقم قرار گرفته (جدول 1-1) و در سطح 1% معنيدار ميباشد به طوري كه بيشترين عملكرد دانه در رقم زان با ميانگين 3082 كيلوگرم در هكتار و كمترين آن در رقم هاركور با ميانگين 2229 كيلوگرم در هكتار بدست آمد و ارقام ويليامز و كلارك به ترتيب بين اين دو قرار داشتند و در ضمن بين رقم زان با ساير ارقام اختلاف معنيدار در سطح 5% وجود دارد ولي بين كلارك و ويليامز اختلاف معنيداري ديده نشد.ديررس بودن محصول و بالا بودن وزن دانه و تعداد غلاف در بوته و بيوماس كل عواملي هستند كه باعث افزايش عملكرد در رقم زان شده اند با اينكه تعداد دانه در غلاف در رقم زان كمتر از ارقام ديگر بود.
اثرات متقابل نيز در تغييرات ميزان عملكرد دخالت داشت (جدول 1-1) به طوري كه رقم زان در هر سه تاريخ كاشت داراي بيشترين عملكرد بود و رقم هاركور كمترين عملكرد را داشت ولي ارقام كلارك و ويليامز از نظر ترتيب قرار گرفتن بين اين دو به اين صورت بود كه در تاريخ كاشت اول و دوم رقم ويليامز بيشتر بود و در تاريخ كاشت سوم رقم كلارك نسبت به ويليامز برتري داشت.
وزن ماده خشك :
نتايج تجزيه واريانس نشان دادكه بيوماس كل تحتتأثير تاريخ كاشت قرار گرفته و در سطح احتمال 1% معنيدار بود ( جدول 1 ـ 1 ) . به طوريكه با تأخير در كاشت وزن خشك كاهش پيدا كرد . تاريخ كشت اول داراي بيشترين وزن خشك و تاريخ كاشت سوم داراي كمترين مادة خشك بود و تاريخ كشت دوم بين اين دو قرارگرفت بدينترتيب ميان هر سه تاريخ كشت در سطح احتمال 5% از نظر ميزان تجمع مادة خشك تفاوت معنيدار وجود داشت ( جدول 2 ـ 1 ) . كاهش وزن خشك در تاريخ خشك كاشت سوم باعث كاهش عملكرد دانه نيز شده است كه علت آن كاهش طول دورة رشد ميباشد.
در آزمايشي كه طباطبائي نيم آورد ( 1374 ) انجام داده بود، حداكثر ماده خشك توليدي در تاريخ كاشت اول بدست آمد طول دورة رشد گياه در آن تاريخ كاشت 154 روز بود . در آزمايش ديگري نظامي ( 1372 )گزارش كرد كه افزايش بيشتر وزن خشك در كاشت اول ناشي از رشد گياه و شاخههاي جانبي بعد از مرحله 5R بوده است در حاليكه در دو كاشت ديگر بعد از مرحلة5R از رشد كمتري برخوردار بود .
تجزية آماري نشان ميدهد كه وزن خشك كل علاوه برتاريخ كاشت تحتتأثير، رقم و اثر متقابل اين دونيز قرار دارد. در بين چهار رقم كاشته شده، تجمع ماده خشك در رقم زان نسبت به سه رقم ديگر بيشتر بود و رقم كلارك كمترين مقدار وزن خشك را توليد كرده و ارقام ويليامز و هاركور به ترتيب بين اين دو رقم قرار گرفت در ضمن در بين چهار رقم، رقم زان از نظر ميزان تجمع ماده خشك برتري معنيداري در سطح 5% نسبت به بقيه ارقام داشته ولي بين رقم كلارك و هاركور اختلاف معنيداري مشاهده نشد.(جدول 3-1)
در مراحل ابتدايي رشد به علت سطح برگ كمتر، مادة خشك كمتري نيز در گياه تجمع مييابد وبا رسيدن به مرحلة 4R با توجه به كامل شدن اشكوب گياه و افزايش قابل توجه توليد برگ، ماده خشك در گياه نيز افزايش بيشتري پيدا ميكند كه اين افزايش در رقم زان بيشتر از بقيه بوده است.
در هر سه تاريخ كاشت رقم زان بيشترين ماده خشك را توليد كرد و رقم كلارك در تاريخ كاشت اول و دوم كمترين وزن خشك را به خود اختصاص داد و در تاريخ كاشت سوم كمترين ميزان تجمع ماده خشك در رقم هاركور مشاهده شد.(جدول4-1) زياد بودن وزن خشك كل رقم زان نسبت به ساير ارقام را ميتوان به دارا بودن تعداد غلاف بيشتر، بيشتر بودن وزن دانه، بيشتر بودن وزن خشك تك بوته و داشتن عملكرد دانه بيشتر و همچنين بيشتر بودن برگهاي ساقه و شاخه در اين رقم ارتباط دارد كه جزء بافتهاي ساختماني است.
درصد روغن
مقدار روغن دانه تحت تأثير رقم و تاريخ كاشت قرار گرفت و در سطح 1% اثر مربوط به اين فاكتور ها معني دار گرديد ولي تأثير اثر متقابل تاريخ كاشت و رقم بر درصد روغن دانه معنيدار نبود (جدول 1-1).ميانگين روغن دانه در تاريخ كاشت اول بيشتر بوده است و تاريخ كاشت سوم كمترين مقدار روغن دانه را به خود اختصاص داده است و بين هر سه تاريخ كاشت از نظر مقدار روغن اختلاف معنيداري در سطح 5% وجود دارد(جدول2-1). به نظر ميرسد كه درصد روغن با افزايش درجه حرارت افزايش مييابد. درصد روغن با تأخير در كاشت به علت برخورد دورههاي رسيدگي گياه با درجه حرارتهاي پايين درصد روغن كاهش يافته است (4/25، 44/24، 99/23 به ترتيب براي كاشت اول و دوم و سوم). برداشت بعد از رسيدگي كامل بوته هابر حسب تاريخ كاشت در طول يك هفته به ترتيب صورت گرفت.
آزمايشات قبلي نشان ميدهد كه با به تعويق افتادن تاريخ كاشت از اوائل فروردين به اواخر ارديبهشت درصد روغن دانه كاهش مييابد (5). برخي مطالعات ديگر نشانگر درصد روغن يكسان در تاريخهاي كاشت اوائل خرداد تا اوائل تير بود و تاريخهاي كاشت ارديبهشت از اين نظر در رده بعد قرار گرفتند. (6).
در آزمايشي ديگر اينگونه نتيجه گيري شده كه تأخير در كاشت باعث كاهش مقدار روغن و افزايش مقدار پروتئين و افزايش عدد يد ميشود(13).
در بين ارقام كاشته شده در اين آزمايش رقم زان داراي بيشترين درصد روغن بود و رقم هاركور كمترين درصد را به خود اختصاص داده است و ارقام ويليامز و كلارك به ترتيب بين اين دو قرار گرفتند(3-1).
درصد پروتئين
تجزيه واريانس اين آزمايش نشان ميدهد كه اختلاف معنيداري در سطح 1% از نظر مقدار پروتئين دانه در بين ارقام وجود دارد و اثر تاريخ كاشت و اثر متقابل رقم و تاريخ كاشت اختلاف معنيداري براي ميزان درصد پروتئين نشان نداده اند (جدول 1-1). تلاوكي و همكاران گزارش دادند كه با تأخير در كاشت به ويژه از 30 ارديبهشت درصد روغن دانه كاهش يافت اما درصد پروتئين دانه تحتتأثير تاريخ كاشت قرار نگرفت (1). آزمايشات قبلي نشان ميدهند كه تغييرات در مقدار پروتئين ، روغن و عدد يد بيشتر مربوط به اختلاف واريته ميباشد تا اختلاف بين سالها و منطقهها (14). در بين ارقام نيز بيشترين ميانگين درصد پروتئين در رقم هاركور و كمترين آن در رقم زان مشاهده شده است و ارقام كلارك و ويليامز به ترتيب بين اين دو رقم قرار گرفتهاند. بين رقم هاركور با ديگر ارقام اختلاف معنيداري ديده نشد در هر سه تاريخ كاشت بيشترين درصد پروتئين در رقم هاركور مشاهده شد و كمترين آن نيز در رقم زان ملاحظه گرديد و ارقام كلارك و ويليامز از نظر ترتيب قرار گرفتن بين اين دو رقم به اين صورت بودند كه درصد پروتئين رقم ويليامز تنها در تاريخ كاشت اول نسبت به كلارك بيشتر بوده و در دو تاريخ كاشت ديگر كمتر از آن است.
به نظر ميرسد كه درصد پروتئين تابع شرايط محيطي (حرارت) نميباشد ولي درصد روغن با افزايش حرارت افزايش مييابد و همچنين بين درصد پروتئين و درصد روغن رابطه منفي وجود دارد. به عنوان مثال درهر سه تاريخ كاشت رقم زان داراي كمترين درصد روغن و بيشترين درصد پروتئين بوده است . ملاحظه ميشود كه زماني كه در صد روغن كاهش داشته ميزان پروتئين افزايش نشان ميدهد. تاريخ كاشت سوم به علت برخورد با زمان پر شدن دانه با كاهش حرارت محيط داراي درصد كمتري از روغن است و درصد پروتئين چون تابع عوامل محيطي (حرارت) نميباشد در تاريخ كاشت دوم بيشتر است كه البته اختلاف آن با تاريخ كاشت سوم در سطح 5% معنيدار نميباشد(جدول2-1 (
تعيين ضرايب همبستگي :
به منظوربررسي وتجزيه وتحليل همبستگي بين صفات مختلف ، ضرايب همبستگي ساده بين آنهامحاسبه گرديد .نتايج تجزيه همبستگي صفات در( جدول 2-1) آمده است .همانگونه كه دراين جدول مشاهده مي شودضرايب همبستگي رانشان مي دهدكه عملكرددانه باارتفاع گياه وتعداددانه درغلاف همبستگي مثبت وغيرمعني داري داشت وهمچنين عملكرددانه بابيوماس كل درگياه همبستگي بالايي داشته ( بيشترين همبستگي ) ( 911/R= ) . اين امربه خوبي ارتباط بين كارايي فتوسنتزوعملكرددانه راشرح مي دهدبه اين ترتيب گياهاني داراي عملكرددانه بالايي خواهدبودكه با توجه به شرايط رشدخودازعوامل توليدبهترين
استفاده رابرده وموادفتوسنتزبيشتري رادراندامهاي خودتجمع دهند .تعداددانه درغلاف باوزن هزاردانه وتعدادغلاف دربوته وهمچنين بادرصدروغن همبستگي منفي وغيرمعني داري داشت وبابقيه صفات ديگرنيز همبستگي مثبت ومعني داري داشت . ارتفاع وتعداددانه درغلاف همبستگي منفي وغيرمعني داروپروتئين
همبستگي منفي ومعني داروبقيه صفات همبستگي مثبت معني داري بادرصدروغن دانه داشتندودرصدپروتئين همبستگي منفي وغيرمعني داري باارتفاع وتعداددانه درغلاف وبابقيه صفات همبستگي منفي ومعني دارداشت .بين درصدپروتئين وروغن دانه همبستگي منفي ومعني داري بدست آمده است .( 828/- =R) ودرصدپروتئين دردانه باوزن هزاردانه همبستگي منفي ومعني داري داشته است ( 666/- = R ) اين نتيجه نشان مي دهدكه اندازه بذربادرصدپروتئين موجوددرآن همبستگي منفي داشته وهرچه اختصاص موادفتوسنتزي به دانه هابيشترباشدپروتئين كمتري دردانه تجمع مي يابد
منابع :
1ـ تلاوكي، م. 1376. تأثير تاريخ كاشت بر عملكرد و شاخصهاي فيزيولوژيكي و مرفولوژيكي ارقام سويا در منطقه كوشكك شيراز. پاياننامه كارشناسي ارشد. دانشكده كش15 اورزي دانشگاه شيراز؛ ص. 75.
2ـ سراجوقي، م. 1374. بررسي منحني رشد و مقايسه عملكرد پنج رقم سويا در سه تاريخ كاشت در شرايط آب و هواي همدان. دانشگاه آزاد اسلامي دانشكده كشاورزي واحد كرج.
3ـ طباطبائي نيمآورد، ر. 1374. اثرات تاريخ كاشت و تراكم بر سويا رقم سيميس در اهواز. پاياننامه كارشناسي ارشد. دانشكده كشاورزي شهيد چمران اهواز. ص.123
4ـ عرشي، ي. 1380. راهنماي توليد سويا در سال 2001. (ترجمه). دانستنيهاي كشت و فراوري دانههاي روغني. شماره بيست و هشت، بيست و نه. ص. 52، 56، 96ـ80
5ـ گزارش سالانه 1349 مركز تحقيقات كشاورزي صفيآباد
6ـ گزارش سالانه 1355 مركز تحقيقات كشاورزي صفيآباد
7ـ گزارش سالانه 1360 مركز تحقيقات كشاورزي صفيآباد
8ـ نخزري مقدم، ع. 1372. اثرات تاريخهاي كاشت مختلف بر روي اجزا
ي عملكرد دانه در ارقام زودرس و متوسط رس سويا. پايان نامه كارشناسي ارشد. دانشكده كشاورزي دانشگاه تبريز. ص 880.
9ـ نظامي، الف. 1372. بررسي اثر تاريخ كاشت و تراكم بر عملكرد و اجزاء عملكرد سويا در منطقه مشهد. پاياننامه كارشناسي ارشد. دانشكده كشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد. ص. 171.
10ـ نظريان، ر. 1373. بررسي چگونه رشد دو رقم سويا در تاريخهاي مختلف كاشت در اهواز. پاياننامه كارشناسي ارشد. دانشكده كشاورزي دانشگاه شهيد چمران اهواز. ص.121.
11ـ يوسفي، ف.1374. اصول مقدماتي كشت سويا. (ترجمه). كميته دانههاي روغني. ص10، 55.
12- Calvin, T., B.Brent. 2001. Effect of planting date and matarity Group on soybean yield. In the Texas south Exctension Agronomy, (806) 35,
13- Carner: W.W., Allard H.A, and foubert, C.L. 1940, oil content of seed as affected by the nutrient of plant jour. Agr. Prs. 3:227-249
14- Cartter, j.L. , and Hopper, T.H. 1942. In fluence of variety, environment, and fertility level on the chemical composition of soybean seed.u.s.D.A. tech. Bal. 767.
15-EgLi, D.B., and W.P.Bruening. 2000. potential of earhy? Maturing soybean cultivars in late plantings Agron.j.92:532-537
16- osler, R.D., and cartter’ j.L. 1954. Effect of planting. Agron. Jour. 46’267-270
17- pop, M.P., T.C. keisling, R.W.MC New, L.R. oliver, C.R. Dillon, and D.M. Wallace. 2002. planting date, cultivar, and tillage system effects on dry land soybean production. Agron.j.84:81-88
18- Weiss, M.G, webber.C.R., Williams. L.F. & probst, A.1950 variablity of agronomic and seed compositional characters in soybeans, as influenced by varity and time of planting.U.S.D.A.Tech.1-17
Abstract
Investigation of different plantiny dates effects on yield and yield components of four soybean cultivars in Myaneh region
In order to Investingate the effect of planting date and varity on yield and some agronomic characters in soybean (Glycin max) a field study was conducted as factorial experiment within a Rondomized complate block design with three replications in Myaneh Azad university.
There were planting dates in three levels : 24 April ,9 May and 25 May , as factor A and cultivars in four levels : Clark, Williams , Zan, Harcor as factor B The Results showed that planting date have a significant effect on plant height , number of pod ,per plant grain yield , biological yield ,
Harvest index and Kerned oil content .with delay on planting date after 24 April height plant number of pod plant grain yield biological yield ,harvest index , and oil context where decreased but no significant deference on for thousand grain yield , number of seed in pod and protein percent effect of planting date was not significant cultivar zan : had a higher grain yield , biological yield , number of pod plant thousand grain yield and oil percent in all three planting dates but it had a lowest protein percent in comparison with other cultivars . Also results showed that the best planting date
and cultivar , is 24Apr , and zan C.V with 3649 kg/ha grain yield . There were positive and sighnificant correlation coefficients bwtween grain yield and biological yield , harvest index , oil percent , pernel protein context , thousand grain yield and number of pods per plant at %1sprobability level .
Key words : Glycine maxl . , planting date , cultivar , seed yield yield components