بخشی از مقاله
رويکرد مدل سازی REA برای تدريس AIS
رويكرد مدل سازي REA براي تدريس AIS
چكيده: اولين بار در مورد مدلREA در سال 1982 در Accounting Review به عنوان چارچوبی براي ساخت سيستم هاي حسابداري در محيطی با داده های به اشتراك گذاشته شده (شبكه اي) درون شركت ها ويا بين شركت ها بحث شد. ويژگي اصلي مدل اين است كه به صورت معنايي (تفسيري) وروديها و خروجيهاي يك فرآيند تجاري را نشان مي دهد. كلمه مخفف REA از آن ساختار الگويي كه شامل منابع اقتصادي، فعاليتهاي اقتصادي، و عوامل اقتصادي است، گرفته شده است.
همزمان با انتشار تحقيقات در زمينه REA ، اين مدل، به عنوان چارچوبي براي تدريس AIS ابتدا در دانشگاه ايالت Michigan و سپس به تدريج در ديگر دانشگاهها و كالجها استفاده شد. در شكل گسترده، مدل REA ، تدريس ساختار معاملات حسابداري، خصوصيات خطمشي تجاري و تعهدات، مهندسي فرآيند تجاري و ساختار زنجيره ارزش شركت را تفکيک ميكند. از سال 2003 مدلسازي REA در دورههاي گوناگون AIS و در كتابهاي درسي گوناگون AIS، هم در ايالات متحده و هم به صورت بينالمللي به كار گرفته شد.
واژههاي كليدي: مدل حسابداري REA، مدلسازي معنايي پديدههاي حسابداري، سيستمهاي اطلاعاتي حسابداري، فلسفه وجود موسسهREA.
منشاء رويكرد REA
ما يك پايگاه داده به عنوان يك مدل از دنياي فيزيكي توسعه يافته تعريف خواهيم كرد (Abrial (1974-1973)) ، وقتي من ابتدا اين نقلقول را در کلاسهای فارغ التحصيلي علوم كامپيوتر در دانشگاه Massachusette (UMASS) در سال 1975 خواندم، بيدرنگ كاربرد آن در سيستم پردازش عمليات حسابداري به ذهنم رسيد. دنياي تئوري پايگاه داده ، در آن زمان در ميانه عمر طلايياش بود. نظريههاي codd در مورد سيستمهاي رابطهاي (1972ـ1970) و هنجارسازي تركيبي (syntactic normalization) (1972) تأييد بيشتري نسبت به طبقات قديميتر پايگاههاي اجرايي مثل شبكه سيستمهاي سلسله مراتبي از نظر ملاحظات منطقي و مفهومي داشت، مقاله سال ((1974)(Abrial ظهور منشأ پايگاه دادههاي معنايي را نشان داد كه پس از انتشار مدل موجوديتهاي smith,chen در سال 1976 و نظريات خلاصهسازي دادههاي smith در سال 1977 به اوج رسيد.
براي من در UMASS مشخص شد كه پايگاه دادههاي حسابداري آتي، رابطهاي خواهد بود و اينكه آنها با معاني درونهاي (embeded semantics) و به شکلی دقيق (strict typing) طراحي خواهند شد.
در دورههاي 5 تا 6 ساله بعدي، من تعدادي مقاله در مورد سيستمهاي حسابداري رابطهاي با مضمون قوي نوشتم (1982، 1980، 1979، 1978، Mc Carthy) كه يك جريان تحقيقي بود كه با معرفي مدل REA درسال 1982 درAccounting Review به اوج رسيد. در آنجا REAبه عنوان چهار چوبی براي ساخت سيستمهاي حسابداري در يك محيط، با دادههاي به اشتراك گذاشته شده، چه درون شركتها و چه بين شركتها به ذهن رسيد. ويژگي اصلي مدل اين است كه به صورت معنايي وروديها و خروجيهای يك فرآيند تجاري را بيان ميكند. كلمه REA از آن ساختار الگويي كه شامل منابع اقتصادي، فعاليتهاي اقتصادي و عوامل اقتصادي است، گرفته شده است.
چارچوب معنايي در حال حاضر گسترده شده تا خلاصه ای از شناسايی خصوصيات تعهدات منابع آتي را دربارة منبع و زنجيره ارزش در بر بگيرد بنابراين (با توجه به اين) ، مفهوم اصلي 1974 Abrial (بدست آمده از نقلقول قبلي)، براي حسابداري به كار برده شده و به صورت زير گسترده شده است.
پايگاه دادههاي حسابداري مدلي است از واقعیت در برگرفتة يك شركت تجاري رشديافته كه شامل مجموعه پاسخگويي در مورد عمليات گذشته، مجموعهاي از تعهدات و ادعاهاي فعلی و مجموعهاي از طرحها و سياستهاي آتي ميباشد.
REA همچنان كه در سال 2003 عنوان شده چارچوبی بسيار توسعه يافته است و در واقع يك مدل پيشنهادي براي استانداردهاي معاملات تجاري الكترونيكي متعدد است (David et al 2002-Geerts ,Mc Charthy 2003) . علاوه براين مدلسازي REA در تعداد زيادي از دورههاي AIS و در كتابهاي درسي گوناگوني از AIS به طور برجسته هم در ايالات متحده آمريكا و هم در سطح بينالمللي نشان داده شده است. بعضي استفادههاي محدود شده ازREA در دورههاي حسابداري مقدماتي و كلاسهاي پايگاه دادههاي MIS مقدماتي ايجاد شده است.( David Maccracken, Reckers 2003: Trimmeretal 2002)
اين مقاله عناصر و نظريههاي مدل REA را بازبيني ميكند. و توضيح ميدهد كه چطور آن مفاهيم در تدريس AIS استفاده ميشود. بخش دوم مقاله ويژگيهاي اساسي پايگاه دادههاي رابطهاي و مدلسازي معنايي را مورد بازبينی و تجديد نظر قرار می دهد. در دنباله من مثالهاي اساسي ميآورم براي تجديدنظر در مورد 3 مرحله مجزا از رشد مدل REA كه نهايتاً براي تدريس استفاده شده است: 1ـ مجموعهاي از ويژگيهاي اساسياش ؛ 2ـ روند افزايشي زنجيره ارزش
مؤسسه تجاري و تفكيك آن براي گردش كار و خصوصيات وظايف؛ 3ـ بسط آن به تعهدات و انواع آن. من اين موارد اوليه را در بخشي كه دربارة چگونگي استفاده از REA براي تدريس رشته خودم توضيح ميدهم ، دركارگاه تابستاني دانشگاه ايالت (MSU)Michigan و در انجمن حسابداري آمريكا (AAA) ،براي شروع تدريسAIS دنبال می کنم. من اين مقاله را با پيشنهاداتی در ارتباط با رشد انجمن پژوهشگران AIS به اتمام ميرسانم , كه اين انجمن مدلسازي معنايي پديدههاي حسابداري را به عنوان جزء اساسي تدريسشان به حساب ميآورند.
پايگاه دادههاي رابطهاي و مدلسازي معنايي
سيستمهاي پايگاه دادههاي تجاري كنوني،شامل سيستمهاي كوچكتر Access) (Microsoft و نيزسيستمهاي بزرگتر (Oracle client-server editions) گرايش زيادي دارد به ساختارهاي رابطهاي مدنظر. Codd اين مطلب را بيش از 30 سال پيش(در سال 1970) در يكي از مهمترين مقالات علمي كامپيوتر كه تاكنون نوشته است تجسم كرد. دادههاي ساختار سيستمهاي رابطهاي به عنوان يك جدول مسطح، همچنانکه كه در شكل 1 دربارة يك مجموعه محدود از "نقاشان" و "نقاشيها" نمايش داده شده است ميباشد.
جدول نقاشان دو سر ستون دارد و 6 رديف از دادههاي واقعي كه در مورد 6 هنرمند است؛ جدول نقاشي نيز دوستون و 8 رديف دارد كه بيانكننده بعضي از آثار هنرمندان است.
ستونها غالباً صفات (attributs) ناميده شده است. سر فصل NAME كليد اوليه / منحصر به فرد را نشان می دهد (Primerykey) . براي كليد اوليه نميتوان مقادير تكراري به كاربردولی براي ساير خانهها استفاده تكراري از مقادير مجاز است. (يعني صفاتي كه مجاز به استفاده تكراري هستند در يك خانه با محدوديتهاي استاندارد، قابل استفاده نيستند.) و اين بين سيستمهاي رابطهاي و متغير ساختارهاي سيستم قبلي تفاوت ايجاد ميكند.
پيكانهاي دوطرفه شكل 1 به طور غيررسمي نشان ميدهد كه نقاشان و نقاشيها مرتبط شدهاند، اما آنها قسمتي از مكانيزمهاي پايگاه دادههاي رابطهاي نيستند. ارتباط بين جداول در يك كاربرد واقعي به وسيله محاسبه و ذخيره ارزشها (مقادير )كليد متفاوت در همان رديف متأثر شده است، بنابراين نشان داده شده است كه دو مورد (مثل ، Guernica, Picasso) رابطه ای با يكديگر دارند.براي پايگاه دادهها در شكل 1 من ميتوانم يك ارتباط بين نقاشان و نقاشيها به يکی از طرق زير ايجاد كنم: (1)فرستادن كليد نقاش به طرف جدول نقاشي، كه در نتيجه ستون سومي ايجاد ميشود.
يا (2)فرستادن كليدهاي هردو جدول با هم به جدول سوم كه Artist for(پديدآورنده) ناميده ميشود كه مثالهاي اين دو به صورت مجزا نشان داده شده است. انتخاب كار ا و موثر بين اين دو گزينه، اغلب يك موضوع براي كلاسهاي AIS است كه خارج از محدوه بررسي من است.
كار اصلي تئوري هنجارسازي يك رويكرد از پايين به بالا براي طراحي است. زيرا پايگاه دادهها را به وسيله تجزيه جدولهاي بزرگ به جدولهای كوچكتر از طريق قوانين علت و معلولي ايجاد كرده است (1977Everest, weber). در مقابل رويكرد معنايي يا از بالا به پايين براي طراحي- كه ابتدا به وسيله chen به طور كامل ارائه شد- با تجزيه و تحليل واقعيت طراحي شده براي انواع گوناگوني از موضوعات (مثل افراد، اشياء، فعاليتها و مفاهيم) و سپس طراحي نموداري از
موجوديتهاي مستقل شناسايي شده را همراه با اتصالات يا روابط نامبردهشان در قالب يك جدول ارائه ميكند. (1979 Mc Carthy). يك طراح پايگاه دادههاي معنايي هميشه يك نمودار ارتباط موجوديتها را همانطور كه در شكل 2 نشان داده شده، قبل از طراحي گزينههاي شكل 1 ارائه ميكند. اين نمودار در زمينه مدلسازي از بالا به پايين است، جاييكه مدل REA بزرگترين منافع تدريسش را فراهم ميكند. كه آن رويكردبعدا بحث ميشود.
اجزاء مدل REA
الگوی اساسي REA
در يك طراحي پايگاه دادههاي معنايي (و همچنين در تجزيه و تحليل روابط نزديك يک طراحي هدف گرا)، سختترين گام هميشه اولين گام است: شناسايي درست يک ليست از موجوديتهاي پيشنهادي (يا موضوعات يا طبقات) كه برمبناي بقيه تجزيه و تحليلها ست. مدلسازي موسسات تجاري از مثال هنرمنددر شكل 2 كه مثال نسبتاً مربوطي بود، سختتر است. براي غلبه بر مشكلات مدلهاي تجزيه و تحليلی موجود (1995 coad؛ 1996 Hay 1997 Fowler) مدل حسابداري REA اين كار را در يك دهه انجام داد. اما چارچوب اساسي مجموعه به همپيچيده منابع اقتصادي، فعاليتهاي اقتصادي و عوامل اقتصادياش واقعاً يك اجتماع پيچيده از بعضي از آن الگوهاست كه در دهه 90 ظاهر شد. بزرگترين تفاوت اين بود كه الگوي REA زيربناي نظري خيلي قويتري دارد، زيرا بايد مقالات مشابه و همپايه خود را پشتسر گذاشته باشد و از آنها جلوتر باشد.
شكل 3ـ مدل را در اساسيترين شكلاش توضيح ميدهد (ص564 و 1982 Mc Carthy) به عنوان اينكه اين شكل از ديدگاه موسس واحد تجاري به وجود آمده است. REA يك الگو براي همكاري واقعي (جايگزيني يا اختيار يك انتقال داخلي) بين موسس و شريك تجاري است , كه در آن او كنترل بعضي منابع ارزش را واگذارميكند (حق امضاء نيمي از مبادلات بالا رابه وی "می دهد".) در عوض براي ديگر منابع دارای ارزش بيشتر ( نيمي از حق امضاء مبادلات را"می گيرد") . انواع موجوديتهاي شكل 3 (As, Es, Rs) مهم هستند، اما تأثيرات ساختاري روابط تقريباً مهمتر هستند. (1997 Dunn, Mc Carthy). ارتباطات گردش سهام مربوط به جريان به داخل و خارج يك طبقه از منابع هنگاميكه ارتباط (linkهاي) دوطرفه، منطق اقتصادي را براي مبادلات جسورانه اداره ميكند.
شكل 4 يك مثال از چرخه درآمدي الگوي REA را توضيح ميدهد كه در آن موسس سازنده كلوچه، است كه كالايش را به مشتري ميفروشد و مشتري كسي است كه هزينه اش را بعداً پرداخت ميكند و كسي است كه با موسس معامله ميكند، كه اين موسس از طريق گروههاي مختلف كاركنان سرويسدهي كامل انجام ميدهد (فروشنده و صندوقدار). نتيجهگيري به صورت شكل 4 از شكل 3 نوعی از مشکل (I) REA را نشان می دهد که در امتحانات براي دانشجويان بيشتر مطرح است. من سعي ميكنم كه به آنها الگوي شكل 3 را آموزش دهم و سپس فهرستی از ويژگيهاي يك شركت به عنوان مثال ميآورم واز آنها ميخواهم كه راهحلی شبيه شكل 4 ايجاد كنند.
شكل 5 قسمتی از مدل چرخه درآمد را توضيح ميدهد به عنوان اينكه آنها در واقع در يك پايگاه دادههاي رابطهاي واحد تجاري بزرگتر ذخيره شدهاند. من در شكل 5 ، 4 جدول آوردهام دو تا از موجوديتها و دو تا از ارتباطات شكل 4 را در آن ايجاد كردهام (به علت گستردگي مطالب فقط دونمونه از موجوديتها تشريح گرديده است.)
مخاطبان حسابداري افرادي نيستند كه آشنا به پيچيدگيهاي پايگاه دادههاي رابطهاي باشند كه بتوانند واقعاً فهمشان را از پايگاه داده جزئي شكل 5 بررسي كنند تا ببينند كه آيا آن معني تجاري را كه ميخواهند ,ميدهد يا نه. براي مثال اينجا بعضي سوالهاي ساده حسابداري و بازاريابي وجود دارد:
1ـ چرا مبالغ دلاري فروش صورت حساب I-1 جمعاً 75/14 دلار است؟
2ـ آيا مشتري C-888 براي همه كلوچههاي بادام زميني كه در دومjuly خريده پرداخت ميكند؟
3ـ آيااين طور بنظر می رسدکه مشتريC-999 الگويي را در خريد كلوچههايش نشان ميدهد؟
4ـ حسابهاي دريافتني افراد چقدر است؟
من دريافتم اين نوع از سوالات ميتواند براي تشريح در كلاسهاي اصول حسابداري براي دانشجويان سال دوم موثر باشد كه چگونه ارقام گزارش شده حسابداري را از جداول REA اتخاذ كنند.من دريافتم که وقتي هم زمان و هم تكنولوژي داريم، ارزش دارد كه چنين مجموعه كوچكي از جداول را در يك سيتم پايگاه دادهها شبيه مايكروسافت Access اجرا كنيم و اجازه دهيم دانشجويان پاسخهايشان را با استفاده از پرسوجو (Query) بگيرند.
همچنين مخاطبان بايد بدانند كه بانكهاي اطلاعاتي براي اينكه همه ارقام حسابداي مالي مورد نياز براي اهداف گزارشگري خارجي را تأمين كنند، بايد همه چرخههاي موسسه تجاري را شامل شود. تمام تكنيكهايي كه براي ايجاد يك دفتر كل مجازي از بانك اطلاعاتي REA لازم است، در تعدادي از مقالات اجرايي و نظري توصيف شده است. (David etal 2001؛ 1986 و 1983 Gal, Mc Carthy؛ 1982 Mc Carthy) اين كار هميشه آخرين پروژة كامپيوتري من در سطح دانشجويان سال سوم دورة AIS است در MSU ، بانك اطلاعاتي يك شركت خاص را براي اين اهداف ذكر شده بسط ميدهيم كه بسته نرمافزاري vehicle ناميده ميشود (David, Mc Carthy 2003) كه هر مدرس AIS ممكن است براي استفاده آن را درخواست كند.
REA به عنوان يك الگوي فرآيند تجاري و اجزاء زنجيره ارزش
دو تا از بزرگترين پيشرفتهاي تكنولوژي اطلاعات دهه 1990، ابتكار مهندسي مجدد فرآيندهاي تجاري و ورود سيستمهاي ERP (طراحي منابع موسسه تجاري) بود. (David, Mc Carth, Sommer 2003) به دلايل زيادي اين تكنولوژيها استفاده از مدل REA را تسهيل ميكند، زيرا الگوي اساسياش همان بعد از ساختار اقتصاد خرد را دارد.
شكل 6 توضيح ميدهد كه چطور مدل REA چارچوبهاي بنيادي را به وسيله تعريف يك فرآيند تجاري و يك زنجيره ارزش موسسه تجاري براي اين دو تكنولوژي طراحي ميكند. تعريف فرآيند تجاري توسط Hammer وChampy (ص 35 و 1993) بود در حاليكه افراد ذيل روي تعريف زنجيره ارزش به يك توافق رسيدند.(1997( Mc Carthy و Greets و (1989) Morris و Hergert و (1967) Ijiri و (1985) porter . هر فرآيند تجاري كه توضيح داده شده، مجموعه ای از وروديها (منابع اقتصادي
مصرف شده يا واگذارشده) و مجموعه ایاز خروجيها (منابع اقتصادي گرفته شده يا بدست آمده) را داراست. هدف از ارتباط فرآيندهاي تجاري به صورت از چ
پ به راست اين است كه ارزش افزوده مجموعه كلوچههاي متعلق به آخرين مشتري را جمعبندي كند براي مثال براي يك زنجيره ارزش بزرگتر از آنچه اينجا ميتوان توضيح داد. صفات كلوچهها شامل اين موارد است: طعم آن طبق دستور پخت، ضمانت تازگي آن، سالمبودن آن و تحويلش به مشتري جلوي در. هر يك از اجزاء انتهايي مجموعه ارزش محصول بايد سرانجام قابل رديابي به ابتداي جريان فرآيند تجاري، در زنجيره ارزش باشد. (يا متناوباً، زنجيره تأمين)
بيان چرخه درآمد در نيمه راست شكل 6 بايد به عنوان يك توصيف خلاصه مدل ارائه شده در شكل 4 و پايگاه دادههاي رابطهاي جزئي شكل 5 تصور شود. براي كمك به درك اين فرآيندهاي خلاصه Greets , Mc Carthy (1999 و 1997) يادداشت خلاصهاي از REA را به منظور توضيح زنجيره ارزش موسسه تجاري همانطور كه در شكل 7 توصيف شده است ارائه کردند .
با اندكي توجه ميفهميم كه هر فرايند تجاري به عنوان يك بيضي يا دايره است كه فلشهاي ورودي، منابع مصرف شده توسط فرايند را مشخص ميكند و فلشهاي خروجي، منابعی را كه توليد يا كسب ميشود مشخص مينمايد.عاملين پنهان هستند. فعاليتهاي اقتصادي خريد و يا مصرف اصلي , به حبابهايي تشيبه شدهاند همانطور كه اغلب هر فرآيند جدا از هم رخ ميدهد، انتخاب فعاليت براي توصيف يك تصميم است. اين نظريه در اينجا مدنظر ما نيست ولي
Geerts, Mc Carthy(2002) در مورد آنها به طور وسيع بحث ميكنند. علامت + و ـ تشريك مساعي (بده بستان) را نشان ميدهد، ولي گاهي اوقات در جايي كه فلشهاي هدايتكننده جريان ايجاد ارزش افزوده وجود دارد، از قلم ميافتند. وقتي از دانشجويان خودم خواستم كه در امتحان يا در يك پروژه كامپيوتري (معمولاً به عنوان يك تكليف) زنجيره ارزش ايجادكنند ، از آنها خواستم كه تا ميتوانند جزئيات بيشتري را در قالب استاندارد (قراردادي) درآن بگنجانند، كه در نتيجه آن
ميتوانم منطق ايجادكنندگان آن را دنبال كنم چرخه مالي كه در رأس آن جريان وجه نقد است، نياز دارد تا عوامل توليدي را بدست آورد كه در سمت چپ فرآيند نشان داده شده است. عوامل توليدي شامل امكانات، خدمات و تكنولوژي به علاوه مواد اوليه (چرخه خريد حسابداري سنتي) و كار (چرخه حقوق و دستمزد حسابداري سنتي) ميباشد. حمل ونقل، توليد و قراداد خدماتي به عنوان فرآيند تبديل توصيف شدهاند كه نزديك وسط نمودار ميباشند، در حاليكه چرخه درآمد (رجوع به شكل 4 و 5) جريان را در قسمت راست پاييني به وسيله برگشت وجه نقد به منبع مالي در چرخه تکميل می کنند.
من براي مخاطباني كه مجذوب چشمانداز به كارگيري REA،و ساختار زنجيره ارزش شده اند , به عنوان بخشي از دستورالعمل حسابداري شان پيشنهاداتی دارم. براي چند دوره اوليه REA اغلب مدرسان جديدفقط برروي به كارگيري چرخههاي خريد، حقوق و دستمزد و درآمد تمركز ميكنند, زيرا منطق ايجادكنندگان در آنجا آسانترين است، و معرفي و نشاندادن مشكلات ,حداقل دشواري را جهت حل کردن براي دانشجويان دارد. هر نوعي از فرآيندهاي تبديل براي فهميدن و تدريس مشكل است، بنابراين من در دوره هايم آن را به تأخير مياندازم. معاملات جزئيتر تبديل ,به علت محدوديت زماني در بسياري از كلاسهاي
سيستمهايي كه متمايل به REA است، از قلم افتاده است.
نهايتاً در اين بخش لازم است كه اشاره كنم به مشكلات و سختيهاي مربوط به تدريس اجزاء فرآيند و خصوصيات گردش كار. در دورههاي AIS اين اغلب بدان معني است كه مستندات، فعاليتها و كارهاي تجاري را با هم ارتباط دهد، در چارچوب ارزش افزوده، با مدلسازي معنايي كه با ابزارهايي مثل فلوچارتهاي سيستم، نمودارهاي گردش دادهها (DFD) و به تصوير كشيدن فرآيند انجام ميشود. اغلب تمامي مدرسان AIS چنين مستنداتي را تدريس ميكنند، ولي خيلي كمتر از ما قادر هستند كه به صورت بسيط براي دانشجويان شرح دهند.
ـ چرا بعضي فعاليتها در پايگاه دادههاي يك شركت به طور كامل نمايش داده ميشود, درحاليكه براي ساير فعاليتها اينطور نيست (مثلاً چرا حمل سفارشات به عنوان يك جدول رابطهاي بيان شده ولي بستهبندي آنها نه؟)؛ و
ـ در كجا فعاليتهاي تجاري موقتي و بيقاعده مفهوم اقتصادي ايجاد ميكند و يا حتي در كجا عملكرد بعضي امور از نقطهنظر ايجاد ارزش افزوده اساسي و ضروري است. (به عنوان مثال چگونه ما فعاليتهاي يك كميته اعتباردهي (loan screen) را براي مشتريان حساب كنيم؟)