بخشی از مقاله
چکیده
هدف مقاله حاضر معرفی تدریس تحول آفرین به عنوان رویکرد جدید در تعلیم و تربیت و روشهای تدریس است. هدف مطالعه حاضر پاسخ به سه سئوال زیر است: -1 تدریس تحول آفرین چیست؟ -2 مهمترین روشهای تدریس در تدریس تحول ،رین کدام ها هستند؟ و -3 مولفه های تدریس تحول آفرین کدامند ؟ در این مطالعه مروری با جستجوی پایگاه های انگلیسی زبان تدریس تحول آفرین مورد بررسی قرار گرفت.
مقدمه
اصطلاح "تدریس تحولی" برای اولین بار توسط اسلاویچ 2005 - ، - 2006 برای توصیف این باور که معلمان میتوانند تغییرات معنیداری در زندگی دانش آموزان ایجاد کنند، به کار گرفته شد. اصول تدریس تحول آفرین شامل این مفاهیم است که بهترین یادگیری زمانی رخ میدهد که دانش-آموزان بهصورت فعال در فرایند کشف درگیر شوند
کویین در مورد معلم تحولگرا اینچنین استدلال میکند "معلمان بزرگ با دانش آموزان عادی ارتباط برقرار میکنند تا عظمت خود را بپذیرند"
بوید - 2009 - پس از آن در مورد اینکه چگونه رهبری تحولی میتواند به اینکه دانش آموزان "دیدگاه بزرگتری در مورد تعلیم و تربیت" و "چشماندازی در مورد آیندهی خود" داشته باشند، کمک میکند. یکی از بحثهای جدید و گستردهی تدریس تحول آفرین توسط روسبرف و لورت - 2011 - انجام شده است. اگرچه به نظر میرسد آنها تدریس تحول آفرین را "یک عمل آموزشی طراحیشده برای تغییرات علمی ، اجتماعی ، معنوی یادگیرنده" تعریف کردهاند
آنها اعتقاد دارند تعلیم و تربیت باید بیشتر در مورد الهام از اطلاعات باشد و معلمان را تشویق کند تا اهمیت تجهیز دانش آموزان به مهارتها و نگرشهایی که برای غلبه بر چالشها ضروری هستند را در نظر بگیرند .رویکرد آنان مشابه با توجه آنان به رشد دانش آموزان از طریق رهبری است، و تفاوت آن این است که نویسندگان نقش مهمی برای "اهداف معنوی در کلاس درس " قائل شده اند
تمرکز بر فرمول حال حاضر تدریس تحول آفرین ایدهای است که معلمان میتوانند دانش آموزان را بهسوی نوآوری و خود-اکتشافی راهنمایی کنند تا دانش آموزان باورهای اساسی در مورد خود را شکل دهند. در مقابل با سخنرانی سنتی، که عمدتا شامل انتقال یک سویهی اطلاعات از معلم به دانش آموزان است، تدریس تحول آفرین شامل معلمان مفهوم گرا بهعنوان عوامل تغییر است که دانش آموزان را در روند همکاری با یکدیگر و با معلم شان رهبری میکنند تا بهعنوان یادگیرنده و جزئی از مردم پیشرفت کنند. معلمان این کار را با درگیر کردن دانش آموزان در فرایند کشف، و با دادن زمان کافی به دانش آموزان این فرصت را فراهم میکنند که آنها در مورد راهبردهایی که استفاده کردهاند و دانشی که تولید کردهاند، بحث کنند.
اگرچه تدریس تحول آفرین میتواند بهعنوان روش تدریس در کلاس درس قلمداد شود تا آنجا که برخی از فعالیتهای خاص را پیشنهاد میکند که میتوانند برای دستیابی به اهداف تدریس تحول آفرین مورد استفاده قرار گیرند، بهدرستی بهعنوان چارچوب گسترده برای درک کلی محیط آموزشی و اینکه چگونه بازیکنان کلیدی در این محیط میتوانند با تعامل، رشد شخصی و فکری دانش آموزان را به حداکثر برسانند، توصیف میشود.
بنابراین این رویکرد شامل بررسی نقشی است که معلم ممکن است در تحول نگرشها، ارزشها و باورهای دانش آموزان و همچنین مسئولیتی که دانش آموزان برای شکل دادن به خود و تجارب یادگیری همسالان خود دارند، بازی کند. در یک معنا بهطور کلیتر، تدریس تحول آفرین شامل تجدیدنظر در مفاهیم سنتی است که ممکن است در کلاس انجام شوند. این مستلزم گسترش اهداف آموزشی است بهطوری که آنها شامل افزایش نگرش دانش آموزان به یادگیری و اعتقاد به توانایی خود برای به دست آوردن، ترکیب کردن، تحلیل کردن و استفاده از دانش به صورتی معنیدار که به زندگی آنها مربوط باشد، شوند
مولفه های تدریس تحول آفرین
یکراهی که معلمان میتوانند از رهبری تحولی استفاده کنند، ترکیب سبک آموزشی خود با چهار بعد یا اجزای رهبری تحولی است، که شامل: نفوذ آرمانی، انگیزش الهامبخش، تحریک فکری و ملاحظات فردی است .
الف - تاثیرآرمانی
تاثیر آرمانی وقتی رخ می دهد که رهبران اعتماد و احترام را در میان کسانی که آنها را رهبری می کنند، پرورش دهند و مدل رفتارهای اخلاقی مطلوب را از طریق نگه داشتن اعتقادات شخصی نمایش دهند
تاثیر ایده آل باعث می شود که رهبران به عنوان مدل هایی از نقش و الگوی رفتار برای پیروان باشند. چنانچه یک رهبرتحول آفرین باشد، حس احترام، تحسین و وفاداری را در میان پیروان خود ایجاد خواهد کرد و بر اهمیت داشتن تعهد قوی جهت رسیدن به رسالت های سازمان تاکید خواهد نمود
هسته مرکزی این بعد خلق ارزشهایی است که الهام می بخشد و یک احساس هدفمندی را برای افراد فراهم و به آنها القا می کند
ب - انگیزه الهام بخش
انگیزه الهام بخش شامل ارتباط انتظارات بالای پیروان با رهبران است که به موجب آن رهبران الهام بخش و انرژی دهنده به دیگران برای رسیدن به اهداف خود هستند .رهبران تحولآفرین" افراد را اداره نمی کنند بلکه هدایت می نمایند"
رهبران نیز بوسیله افراد مورد تکریم واقع می شوند، به این دلیل که به تغییراتی دست می زنند که زیردستان را به ایجاد تغییر و تحولات مثبت رهنمون می گردند. دلیل دیگر نیز آن است که رهبران برای آینده سازمان تحت نظارتشان دارای اشتیاق و بصیرتی شگفت هستند. آنها می دانند که چرا کاری را انجام می دهند و چه کاری را باید در آینده انجام دهند. تاثیر الهام بخش بواسطه تصمیم رهبران تبیین می گردد. رهبران تحولآفرین از مواجهه با چالش ها و مخاطرات جدید هراسی به خود راه نمی دهند. لاورنس بادی معتقد است که نقش رهبران در ایجاد روحیه سازمانی انکار ناپذیر است
ج - تحریک ذهنی
تحریک ذهنی شامل تشویق افراد به دیدن مسائل از زوایای متعدد و معمولا ایجاد پیش فرض هایی برای سوالات خود و دیگران است
رهبران تحول آفرین از تحریک فرهیختگی جهت به چالش کشیدن افکار و تصورات و خلاقیت پیروان استفاده می کنند. این امر مستلزم آن است که رهبران در عین تشویق پیروان به ارائه رویکردهای جدید و خلاق برای انجام کارها، آن ها را به سمت بررسی مجدد روش های سنتی حل مسائل سوق دهند
در چنین حالتی، وضع موجود زیر سئوال می رود و روش های نو برای توسعه سازمان و به تحقق رساندن رسالت ها بیان می گردند
معلمان تحول آفرین، از دانش آموزان طلب ایده های جدید دارند و به ابتکارات و نوآوری ها در کلاس درس علاقه نشان می دهند .
د - ملاحظات فردی
در نهایت، ملاحظات فردی وقتی صورت می گیرد که رهبران بر اساس نیازهای شخصی و روانشناختی دیگران، تشخیص دهند و عمل کنند و یک احساس واقعی از مراقبت و نگرانی و تجلیل از موفقیت های دیگران را به نمایش بگذارند
رهبران تحولآفرین به پیروان خود توجه ویژهای مینمایند که نشان دهنده احترام و ارج نهادن به آنهاست و به عنوان مربی خدمت می-کنند
ملاحظات فردی زمانی رخ می دهد که رهبر به پیروان خود در راستای رسیدن به نیازهای مطلوبشان خدمت می کند و جهت توسعه توان بالقوه افراد تلاش می نماید
رهبران به نیازهای خاص هر فرد برای رشد و تعالی در سازمان همچون یک مربی یا مرشد توجه می کنند تا موجب بروز و توسعه رفتار مناسب در محل کار شوند
زیردستان به واسطه مورد توجه واقع شدن، توانایی های بالقوه شان به رشد و پیشرفت می رسند؛ فرصت های جدید یادگیری از طریق شرایط حمایتی در سازمان بوجود می آید و تفاوت های شخصی نهفته در نیازها و انتظارات مشخص می گردد