بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
ارمغانهاي ايران بجهان معماري گنبد
از آنگاه كه مردمان غارها و اشكفتهاي كوهساران را رها كردند و در دامنه كوهها و ميان دشتها پراكنده شدند نخستين چيزي كه ناگزير از فراهم كردن آن بودند سرپوشيدههائي بود كه بتواند مانند غار پناهگاه آنان باشد.اگرچه در روزهاي نخستين نيازي به شبستانهاي گسترده نبود و همين كه پناهگاهشان خانواده كوچكي را در زير آسمانه خود جاي ميداد خوشنود بودند ولي ديري نپائيد كه خانوادههاي كوچك بهم پيوستند و دسته و گروههائي تشكيل دادند كه كند كوچكي كه در دل زمين كنده بودند يا آشيانه و كلبه مختصري كه با چوب و شاخ و برگ و خار و خاشاك برپا شده بود نميتوانست دسته يا گروهي را سرپناه باشد. نياز به سرپوشيدههاي گسترده ديرك و ستون را پديد آورد و شبستانها و نهانخانهها و تالارهاي چهلستون جاي كلبههاي نئين و چيرهاي چوبپوش و كندهاي غار مانند نشست ولي وجود تعدادي زياد ديرك و ستون (كه طبعاً در آغاز بسيار بهم نزديك بود) مانع ديد ميشد و بويژه هنگام برگزاري آئينها و جشنها و ميهمانيها اين كموكاست بيشتر بچشم ميخورد
اسلاید 2 :
نخست كوشيدند تا آنجا كه ميسر است ستونها را از همديگر دور كننند و براي اينكار ناچار بفراهم كردن فرسبها و تيرهاي سخت و استوار و كشيدهشدند ولي بازهم ناتواني تيرهاي چوبين در بردن بار دهانههاي بزرگ كا را دشوار ميكرد اين بود كه پوشش دهانههاي بزرگبيستون آرزوي معماران روزگار باستان شد.
ساختمان تالار چهلستون در جهان كهن نمونههاي بيشمار داشت ولي براي نخستينبار در ايران و در شهر پارسه يا تختجمشيد بود كه با فراهم كردن چوب كنار از جاهاي دوردست (مانند جبلعامل) و فرسب و لته و تختهچوب چندن و ساج از گنداره معمار يا رازيگر پارسي توانست فاصله دوستون را تا حداكثر ممكن (يعني درحدود شش گز- (نزديك 4/6 متر) برساند در حاليكه بيش از آن در چهلستونها و ستاوندهاي كهتر گاهي سطبراي ستونها پيش از فاصله ميان آنها بود (مانند معابد مصري و جز آن
اسلاید 3 :
اگرچه اين پيشرفت بسيار چشمگير بود ولي ايراني به آن خشنود نشد و براي برگزاري جشنها وبارهاي شاهانه چيزي گستردهتر و پيشرفتهتر آرزو ميكرد پس از يورش خشمگينانه و دژ چشمانه اسكندر ويرانگر بايران (با اينكه اميد داشت ايران و آسيا را يوناني كند و فرهنگ باختري را بزور در خاورزمين فرنانروا سازد جز چند مورد معدود (مانند آتشكده خورهه) كه تا حدي از سر ستونهاي معروف به (ايوتي- يونيك) استفاده شده بود معماري يونان هرگز نتوانست در ايران جاي گرم كند (اين نكته نيز جالب توجه است كه نمونه كليه سرستونهائي كه امروز بنام توسكان و دوريك و يونيك معروف شده در استودانها و پرستشگاههاي كهن ايران مانند قخريكه و سكاوند وقزناپان و داو- دختر و در روزگاري بسيار كهنتر از دوران درخشش معماري يونان بكار گرفته شده و بخوبي ميتواند خاستگاه خود را نشان دهد و ما در بحثي ديگر از آن سخن خواهيم گفت) از همان روزهائيكه شاهنشاهي هخامنشي فرو ميافتاد معماران ايراني برآن شدند كه طاق و گنبد را (كه پديده طبيعي و خاص معماري ايراني است) جانشين تختبام و خرپشته چوبين كنند
اسلاید 4 :
چه آوردن چوب سدر از جبلعامل و ساج از گنداره هميشه ميسر نبود و در جنگلهاي تُنُك و جلگههاي درندشت هم چوب سخت و استوار و كشيده بزحمت فراهم ميشد (اگرچه در جنگلهاي انبوه شمال و جنوب تا اندازهاي بدست ميآمد) ازآن گذشته وجود موريانهاي بنام ترده در خاك بسياري از نقاط ايران كاربرد چوب را كاري بيمنطق و گاهي بسيار خطرناك جلوه ميداد
طاق و گنبد و چفد (قوس) در ايران پيشينهاي كهن داشت و معماران روزگار باستان نمونههاي شگفتي از آنرا در معبد زيرين چغازنبيل (كه از مصالح آن براي ساختمان چغازنبيل استفاده شده) و آرامگاههاي سردابي بيرون شهر دورانتاش (نزديك هفت تپه و تپه نوشيجان و ويرانههاي سيستان و استودانهاي كوميش دامغان بدست دادهاند (از هزاره دوم تا
آغاز شاهنشاهي پارس) كه دنباله آن تا روزي كه معماري ملي رواج داشت ادامه يافته است (و چون طاق و چفد ايراني تابع فلسفه برمبناي رياضي ويژهاي است كه پايگاهي ارجمند در معماري و فن ساختمان دارد در گفتار ديگري ازآن سخن خواهيم گفت
اسلاید 5 :
درميان پديدههاي شگفت معماري گنبد پايگاه بلندي دارد و دلائل بسياري دردست داريم كه اين پديدهشگفتآور زاده نبوغ ايراني است با توجه به دشواري پوشش دهانههاي بزرگ با فرسب چوبين و مزاحمتي كه وجود ستونهاي متعدد در زمينه تالارها براي ديد ايجاد ميكند بخوبي به اهميت پوشش گنبدي پيخواهيم برد كه ميتواند دهانه بزرگي را سرتاسر و ديوار به ديوار بپوشاند
براي اينكه زمينه چهارگوش را با گنبد بپوشاند ميبايست نخست آنرا به هشت گوش و سپس شانزده گوش و بالاخره بدايره تبديل كند و اينكار با پوشش گوشهها ميسر ميشد. معماران ايراني براي پوشش گوشهها، دو روش پديد آوردند كه يكي را ترنبه (به ضم ت و ر) ميگويند. سكنج يا كنج بيرون جسته و ترنبه يا حفره پيشآمده نخست بياري چوب و پس از آن با طاقهاي بيضي و شيپوري اريب بصورت فيلپوش و تپكانه و پتگين در ايران پديد آمد و از نام آنها پيداست كه از اينجا بسراسر جهان راه يافته است(چنانكه در زبان انگليسي طاقهاي گوشه گنبد را اسكوينج ميگويند كه از فرانسوي كهن اِكس كوان باين زبان راه يافته و در زبان فرانسوي ترومپ.
اسلاید 6 :
هرچند كه سكنج و ترنبه در معماري ايراني دو شيوه جداگانه دارد ولي پيداست كه خاستگاه انگليسي و فرانسوي آنها يكي بوده است
ترنبههاي پيش از اسلام ايران بسيار ساده و بصورت فيلپوش زده ميشده (يعني گوشههاي فضاي زير گنبد را با پوشش ساده ضربي پيش ميكردند تا نزديك دايره شود و بدون هيچ شكنج (طاقبند و كاربند روي ترنبه و زيرگنبد) رگهاي پوشش را چرخ ميانداختند (مانند بافت سبد). اين روش زيرسازي درشهرهاي جنوبي كشور تا بعد از حمله مغول هم معمول بوده (و توسط معماراني كه تيمور لنگ جهت ساختمان پايتخت، از جنوب ايران- بخراسان برده) بارديگر در نقاط ديگر هم بكار رفته و گنبدهاي زيباي چون گنبد مسجد كبود (فيرزه اسلام) مسجد شيخ لطفالله را بوجود آورده است ولي پس از اسلام (و بويژه سهچهار قرن آغاز آن) چون معماران مسلمان ايراني شكوه افزون بر نياز را نميپسنديدند بياري شكنجسازي و بويژه طاقبندي ميكوشيدند كه از ارتفاع زيربندي هرچه بيشتر بكاهند چنانكه در مورد گنبد هم تلاش ميكردند كه باندازه گنبدهاي پيش از اسلام خيز نداشته باشد
اسلاید 7 :
همزمان با پيشرفت فن ساختمان گنبد در ايران و اندكي پس از آن در كشورهاي ديگر هم گنبدهائي حتي با دهانههاي بزرگتر از گنبدهاي ايراني زده شده است ولي گنبد ايراني داراي ويژگيهاي چنديست كه آنرا شاهكار كرده است
در سرزمينهاي ديگر (مثلاً روم) شكل نيمكره را براي گنبد برميگزيدند و چون ميانتار رانش بود و اين حسن انتخاب (كه بر اصول دقيق رياضي نهاده بود) باعث ميشد كه بتوانند طبره يا ضخامت گنبد را در خاستگاه و پاكار تنها باندازه يك شانزدهم دهانه بگيرند (كه البته هرچه بالاتر ميرفت نازك نيشد تا بكلاله ميرسيد). گنبدهاي ايراني بيهيچگاه بست و كالبد ساخته ميشده بدين ترتيب كه در مركز محوطه زير گنبد تير راست و بلندي را كار ميگذاشتند كه ارتفاع آن تا نزديك تيزه گنبد ميرسيد و پيرامون آنرا با چوبهاي ديگري مانند پرههاي چرخ بچنبر گنبد ميبستند كه تكان نخورد آنگاه در دو كانون بيضي (نيم بيضي) كه بايد گنبد زيرين بر آن منطبق باشد دو گلميخ حلقهدار ميكوبيدند و دو سر زنجيري را بحلقهها متصل كردند طول زنجير باندازهاي بود كه اگر آنرا نصف ميكردند بپاكار يا كيز گنبد ميرسيد بدينترتيب بنائي كه برپشت گنبد رگها را ميچيد هرلحظه ميتوانست با كشيدن زنجير درستي كار خود را آزمايش كند
اسلاید 8 :
دستگاه تير و زنجير را رويهم شاهنگ و هنجار ميگفتند (يكي از اين شاهنگ و هنجارها در گنبدي نيمهكاره در اصفهان يافت شده و براي مطالعه درجاي خود نگهداري ميشود) سازنده گنبد با استفاده ازاين دستگاه و پيمودنها (مدول و ضابطه) گنبد زيرين را مانند تاپو ميساخت و بيآنكه نيازي بچوب بست داشته باشد رگهاي آنرا چرخي روي هم استوار ميكرد (و چون ميدانست كه در هرنقطه طبره يا ضخامت گنبد چه اندازه است) در سِكّرگاه (زاويه 5/22 درجه) يك آجر و درميان يك آجر ديگر و در آوارگاه (5/47 درجه) بازهم يك آجر از ضخامت آن ميكاست تا بكلاله ميرسيد و چون درنوك گنبد رگچين چرخي ميسر نبود و آجرها خرد و كوچك ميشد ستونكي در قلّه گنبد زيرين و همچنين توق يا ماهرخ را به آن متصل كند. گنبدهاي ايراني دوپوش است و پوش زيرين هميشه بشكل تخممرغ و درگنبد پُر دهانه بشكل تاپوهاي بزرگي است كه بآن چيله يا چيلو ميگويند و گنبد زيرين شكلهاي مختلف و متنوعي دارد مانند رُك (مخروطي و هرمي)، خاگي (تخممرغي)، نار (پيازي) و شپدري و گنبد زيرين بسته باندازه دهانه با خيزهاي مختلف زده ميشود ولي هميشه شكل آن تخممرغي است قطر گنبد را دهانه و ارتفاع آنرا افراز و نسبت افراز بدهانه را خيز ميگويند.
اسلاید 9 :
گنبدهاي قبل از اسلام بيشتر با خيز دوگره در گز (هر «گز» مساوي 066/1 متر و شانزده گره است) و حتي پيش از آن زده ميشد ولي پس از اسلام معماران ايراني كوشيدهاند تا آ“جا كه ممكن است افراز گنبد كمتر باشد و اغلب گنبدها پس از اسلام با خيز يك گره در گز زده شده مگر اينكه از شانزده گز بيشتر دهانه داشته باشد كه ناچار بودهاند مانند گنبدهاي پيش از اسلام خيز آنرا دو گره و سه گره در گز بگيرند (مانند گنبد سلطانيه) دو پوش گنبد گاهي پيوسته و گاه گسسته است. گنبدهاي پيش از اسلام و همچنين گنبدهائي مانند گنبد سلطانيه و شيخ لطفالله و گنبد خاگي جامع اصفهان دوپوش پيوسته است چنانكه گاهي دوپوسته بيهيچ واسطهاي بهم متصل ميشده و گاهي هم فقط صندوقه يا كندو و شيارهاي ميان آنها و فاصله بوده است ولي در گنبدهاي گسسته گاهي دو پوaسته در كلاله از از هم فاصله ميگيرد (مانند گنبد جامع يزد و جامع گلپايگان و اغلب گنبدهاي قرن هفتم به بعد) و گاه بر روي گريو يا گردني استوانه مانند پوسته بيروني با فاصله چشمگيري از گنبد زيرين استوار ميشود (مانند گنبد آستانه مطهر حضرت رضا (ع) و گنبدهاي سهلبنعلي در آستانه اراك و
اسلاید 10 :
مسجد شاه و مدرسه مادر شاه اصفهان) براي ساختمان گنبدهاي گريودار از ديواركهائي استفاده ميكردند بنام پره كه در درون گريو جاي ميگرفت و گاه تويزه تا طاقي تيغهاي روي آنها زده ميشد تا بتواند پوسته نازك روئين را نگهدارد.
در فرود (قاعده) گنبدهاي گسسته گريودار گاهي آوگون ميگذاشتند يعني منحني گنبد را متمايل بدرون ميساختند تا رانش آنرا بدرون برانند (مانند گنبد مسجدشاه اصفهان) و گاه چانه يا پيشآمدگي اندك داشت (مانند گنبد آستانه مطهر حضرت رضا (ع) و گنبد الله مقبره شيخ صفي در اردبيل) و گاه شلال داشت يعني منحني آن در قاعده بخطي مستقيم مبدل ميشد ولي در گنبدهاي بي گريو بجاي گريو چنبر تنها يا اربانه (ديسك) ميگذاشتند. هشت چنبر منشور هشتگوش يا چندوجهي است كه گنبد را بر روي آن ميشاختند گاهي هم بجاي پوشش بروني خرپشته ميساختند (مانند گنبد مشهد مير بزرگ در آمل). گنبدهاي رُك نيز بانواع گوناگون ساخته ميشده مانند ارچين كه قطعات سنگ يا آجر را روي هم ميچيدند (مانند گنبد دانيال نبي در شوش و آرامگاه يعقوب ليث در جنديشاپور (شاهآباد اهواز) و گاهي بصورت هرم ساخته ميشد و گاهي مخروطي كه آخري را خرستو يا خرستوك مينامند.