بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
چکیده:
مقدمه
پيشرفت و توسعه، از ديرباز، همواره از مهم ترين پرسش ها و خواست هاي بشر و اجتماعات و جوامع انساني بوده و هست. به نظرمي رسد از شمار تعيين کننده ترين عوامل به حرکت در آوردن افراد و جوامع نيز بوده باشد. ليکن اين مسيرازدهه ي 1950 به اين سوي به صورت تئوري و نظريه ي منسجم و مدون از حيث عملياتي به صورت اقدامات و مکانيزم هاي سامان مند در آمده و دنبال مي گردد. از اين رو پس از جنگ جهاني دوم، در باب پيشرفت و توسعه، شاهد چهار انگاره زير مي باشيم:
اسلاید 2 :
1) نظريه ي نوسازي، که در دهه 1950 مدل و الگوي غالب در باب توسعه ي کشورها، به ويژه جهان سوم، به شمار مي رود. خاستگاه اين تئوري فضايي بود که در آن ايالات متحده آمريکا بدون کم ترين آسيب از جنگ جهاني دوم، در اوج قدرت قرار داشت.
2) نظريه ي وابستگي، که در اواخر دهه ي1960 درآمريکاي لاتين به ظهور مي رسد و به قصد معارضه و مقابله با پارادايم نوسازي شکل مي گيرد و وارد عمل شده و سامان دهي مي گردد.
اسلاید 3 :
3) دهه ي 1970 نظريه نظام جهاني، از سوي «امانوئل و الرشتاين» ارائه مي شود.
4) نظريه ي تقارب و همگرايي؛ در فرايند بازخواني و بازانديشي، نظريه هاي سه گانه ياد شده،دراواخر دهه ي 1980 دچار تحول،هم درلايه هاي دروني و هم در پيوند و ارتباط بيروني با يکديگر مي گردند که درنتيجه به نزديک شدن هم سويي و هم گرايي آنها مي انجامد؛ طوري که به نظر مي آيد درنظريه ي تقارب و هم گرايي سيماي نوين و تحول يافته نوسازي.
اسلاید 4 :
متن گزارش:
پیدایش نوسازي
مکتب نوسازي برايند و محصول سه رويداد تاريخي که پس از جنگ دوم جهاني اتفاق افتاده است مي باشد.
1) جنگ دوم جهاني سبب تضعيف بسياري از کشورهاي اروپا گرديد، فرصت مناسب براي بالندگي آمريکا فراهم آورد تا به عنوان ابرقدرتي درعرصه ي بين المللي ظهور نمايد،و با اجراي طرح بازسازي اروپا به يک رهبر جهاني تبديل شده و در دهه ي 1950 عملاً مسؤوليت اداره ي امور همه ي جهان را به عهده گيرد.
2) گسترش و توانمند شدن جنبش جهاني کمونيسم يا رهبري اتحاد شوروي و نفوذ آن در اروپاي شرقي، جنوب شرق آسيا و آسيا ميانه.
3) تجزيه ي امپراطوري هاي استعماري اروپايي در آسيا- آفريقا و آمريکاي لاتين موجب ظهور شمار بسياري از کشور- ملت هاي جديد در جهان سوم گرديد (سو، 1387، 29).
اسلاید 5 :
تعريف نوسازی
براي نوسازي تعاريف گوناگون و متعددي با توجه به حوزه و سطح نوسازي (اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي) ارائه گرديده است.
نظیر تبديل روحيه تقديرگرايي به روحيه ي کارآفريني،گرفتن و پذيرفتن ارزش هاي مدرن،سازگاري با شرايط جديد،جايگزيني کنش عاطفي و موقعيت انتسابي به کنش غيرعاطفي و موقعيت اکتسابي، فرايند تبديل جامعه ي سنتي به مدرن و صنعتي، توسعه ي اجتماعي بر پايه ي صنعتي شدن، گسترش بازار جهاني سرمايه داري و... که مي توان سيماي مشترکي را در همه نگريست و براساس آن نوسازي را بدين گونه ترسيم نمود:
فراگرد تغيير و دگرگوني تکاملي و منجسم نهادي،کارکردي، ساختاري، فکري، ارزشي و روشي در حوزه هاي متنوع زيستي .
اسلاید 6 :
مدل ها و تئوري ها
پس از جنگ جهاني دوم، به ويژه از دهه ي«1950»تاکنون،درمجموع و به طور کلي دو نظريه، که مبين دو مدل و الگو در باب نوسازي مي باشد،به وجود آمده است.
1) مدلي که نوسازي را فرايند واحد، خطي، تک عليتي- عاملي مي داند؛
2) مدل و الگويي که نوسازي را فرايند متنوع، غيرخطي،چند عليتي و عاملي مي يابد.
اسلاید 7 :
مدل واحد، خطي و تک عليتي- عاملي: اين مدل که بر ساخته ي دو تئوري جامعه شناختي «کارکرد گرايي» و «تکامل گرايي» مي باشد،فرايند نوسازي را به دو صورت ادامه مي دهد. در يک صورت آن فرايند اجتناب ناپذيرو جبري نموده است و در صورت ديگراجتناب پذير و غيرجبري.
مؤلفه هاي اصلي اين مدل:
اسلاید 8 :
1) نوسازي، فرايندي مرحله به مرحله و تدريجي است؛يعني جوامع، نوسازي را از يک مرحله ي ساده و ابتدايي و سنتي و تمايز نايافته آغاز نموده و به تدريج و با گذاراز مراحلي به مرحله ي مدرن، پيشرفته، پيچيده و تکفيک يافته مي رسد (روستو).
2) نوسازي، فرايندي همسان ساز و تجانس آفرين است که در نتيجه ي آن هم گرايي و تشابه ميان جوامع افزايش يافته و به يکساني مي رسد (لوي).
اسلاید 9 :
3) نوسازي تنها يک مدل دارد و آن هم الگوي نوسازي غرب (ايالات متحده آمريکا و اروپاي غربي) مي باشد، و جهان سوم براي مدرن شدن راهي جز مسيري که کشورهاي نام برده گذراندند، ندارند. (پارسونز، لرنر، بلا، روستو، ايزنشتاد،ملک کللند، اينکلس و ليپست).
4) نوسازي،فراگردي اجتناب ناپذير و غيرقابل بازگشت است و همين که کشورهاي جهان سوم در تماس و ارتباط با غرب قرار گرفتند و نوسازي را شروع نمودند،ديگربرگشتي ندارند (لوي).
اسلاید 10 :
5) نوسازي فرايند پيش رو و تکاملي و طولاني و دوام دار مي باشد؛ هرچند در اين مسير مشکلات، موانع و سختي هاي فراواني هم وجود دارد، و ليکن به تدريج گذر به سوي پيشرفت انجام مي پذيرد.
6) نوسازي فرايندي نظام يافته، سيستمي و جمعي مي باشد که تمامي ساحت حيات اجتماعي را پوشش مي دهد و تغييرات واقعي را در آنها به وجود مي آورد .