بخشی از مقاله

خلاصه

امروزه در خصوص تهیه طرحهای بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری به ویژه در بحث توانمندسازی، انجام مطالعات اجتماعی عمیق و کارآمد و ساخت شاخصهای کاربردی موضوعی بسیار جدی و حساس میباشد به طوری که اجرای هر طرح بازسازی بافت فرسوده بدون دقت لازم در مطالعات اجتماعی آن، به نتیجه نهایی و مؤثر نخواهد رسید. نوسازی و ساماندهی بافت با ارزش و تاریخی شهر اردبیل به دلیل ارزشهای نهفته و ماندگار معماری برخی از بناها، فضاهای عمومی و نیز سایر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی درون آن، به همراه بافتهای فرسودهی میانی و حاشیهای شهر، موجب ارتقاء کیفیت محیط شهری و شرایط زیست شده و فضای اندیشه، تأمل و تعامل بین انسان و جامعه و جامعه و فضا را مجدداً احیا مینماید.

.1 مقدمه

مقوله بهسازی و نوسازی بافتهای فرسودهی شهری در ایران از زمانی مطرح شد که قابلیت زندگی در بسیاری از بافتهای مرکزی و میانی شهرها از جنبههای مختلف کالبدی، ساختاری، اجتماعی و محیطی دچار نقصان گردید و شرایط سکونت در این بافتها با نیازهای زندگی کنونی مطابقت خود را از دست داد و کارکردهای موجود بین عناصر درونی این بافتها - یعنی انسان و فعالیت - با یکدیگر و نیز مناسبات و تناسبات این عناصر با سایر عناصر ذیربط - در سطح کل شهر - دچار آسیب و خدشه گردید. برآیند این موضوع در قالب ایجاد بافتهایی با جایگاه و منزلت اجتماعی نامقبول و کم ارزش در شهرها نمودار گشت.

از مشخصههای مهم این بافتها میتوان به آسیب پذیری آنها در برابر حوادثی مانند زلزله، فقدان کارآیی شبکه گذربندی و دسترسی، محرومیت از دسترسی مطلوب به خدمات عمومی، کمبود سطوح فضاهای باز، نحوه نامناسب دفع فاضلاب و ... اشاره نمود که در مجموع کیفیت ناپایدار زندگی شهری و بافتی غیرسالم را معرفی میکند. در پژوهشهای شهری اهمیت عوامل اجتماعی و لزوم انجام مطالعات اجتماعی و پیوند موثر آن با سایر مقولههای طرح توسعه شهریکاملاً بدیهی است، ولی در عمل بیشتر طرحها و برنامههای شهری، بخش مطالعات اجتماعی در همان مرحله بررسی وضع موجود متوقف شده و بصورت مطالعههای تجریدی و جدا از مطالعات اقتصادی، حمل و نقل، تأسیسات شهری و مطالعات کالبدی باقی مانده است.

در صورتی که در یک برنامهریزی شهری مطلوب و حساب شده میبایست اثرات متقابل متغیرها و نتایج خاص هر مطالعه در ارتباط با سایر جنبههای مطالعاتی و موضوعات مختلف شهری مورد بحث و بررسی قرار گیرد. همچنین یکی از مهمترین ارکان و اصول اساسی توسعه پایدار، پایداری و بالندگی جامعه شهری میباشد که این مهم نیز به رشد اجتماعی پایدار و جایگاه و کارکرد آن شهر در محدودههای ملی و منطقهای وابسته است، زیرا تنها با رشد پایدار اجتماعی است که امکان دسترسی به توسعه پایدار فراهم خواهد شد .

در صورتی که متأسفانه در حال حاضر اکثر برنامه ریزیهای شهری کشورمان با اتکا به برداشت اطلاعات از شهر و یک سری دقتهای هندسی و ویرایشهای زیبایی شناسانه و جداول سهم بندی و تعیین سرانه و در نهایت تولید نقشه و ضوابط حال و آینده یک شهر بستهبندی و تعیین تکلیف میگردد و به ندرت در مورد مسایل اجتماعی به صورت عمیق و ژرفاندیشانه وارد میشود. امروزه در خصوص تهیه طرحهای بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری به ویژه در بحث توانمندسازی انجام مطالعات اجتماعی عمیق و کارآمد و ساخت شاخصهای کاربردی موضوعی بسیار جدی و حساس میباشد به طوری که اجرای هر طرح بازسازی بافت فرسوده بدون دقت لازم در مطالعات اجتماعی آن به نتیجه نهایی و مؤثر نخواهد رسید و به عبارت دیگر ماحصل آن هدر دادن توان و انرژی جامعه میباشد.

حال آنکه در شرح خدمات ها و طرحهای بافت فرسوده در ایران ارتباط منطقی و معنیداری بین مطالعات اجتماعی و طرحهای نهائی ارائه شده توسط مشاوران وجود ندارد که این موضوع میتواند مشکلات غیرقابل جبرانی را برای شهر و شهروندان ایجاد نماید. در واقع در ارزیابی آثار اجتماعی طرحها دادههایی باید تولید شوند که برای اندازهگیری میزان موفقیت اجتماعی محلی در بهبود سطح زندگی و نیز کسب مهارتهای ناشی از اجرای برنامه طرح به کار رویکردی بر مطالعات اجتماعی در ناحیه بافت فرسوده آید.

به علاوه این داده ها باید برای اندازهگیری میزان بهبود وضعیت نهادهای موجود و عملکرد آنها به کار آید. لازم به توضیح است تلاش اصلی ما در این مقاله بر آن خواهد بود تا دادههای بنیادی و ضروری را جمعآوری کنیم که بتوان با تکیه بر آنها موفقیت طرح را بعد از اجرا مورد ارزیابی و اندازهگیری و قرار داد. شهر اردبیل با داشتن پیشینه تاریخی کهن و دارا بودن ارزشهای مذهبی، فرهنگی، محیطی، گردشگری و ... از آن دسته شهرهایی است که نمی توان بی اعتنا از کنار فرسودگی مرکز و بخش میانی و مهجور ماندن فضاها و مجموعههای ارزشمند آن گذشت و بی هیچ تردیدی میباید در حفظ و ارتقاء آن ارزشها کوشید.

.2 اهمیت و ضرورت

در طرحهای شهری که در ایران تهیه میگردد به ابعاد اجتماعی توجه جدی نمیگردد و همین امر باعث کاهش تحققپذیری این طرحها گردیده است. بنابراین لازم است ابعاد اجتماعی مطالعات طرحهای بهسازی و نوسازی مورد ارزیابی قرار گیرد تا اینکه نکات ضعف مطالعات بافت فرسوده در زمینه اجتماعی شناسایی شده و در تهیه طرحهای آتی از آنها پرهیز گردد.

.3 پیشینه تحقیق

شهر، ظرفی است که شهروندان با روابطشان، نیازهایشان، خواستههایشان و سلیقههایشان مظروف آن هستند. حقوق شهروندی، حس امنیت و ایمنی، حس از خود بودن و با خود داشتن، حس با خود بودن و در عین حال با دیگران زیستن و ... همگی فضایی را در شهر میسازد که میتوان آن را حیاط مدنی خواند. در چنین حیاتی است که رابطهای مستقیم بین جسم و جان و کالبد و روان شهر برقرار میگردد .[1]

طی دهههای اخیر در پی حاد شدن مشکلات در بافتهای تاریخی شهری همچون آلودگیهای زیست محیطی، دشواریهای آمد و شد، نا امنی راهها و افت کیفیت فضاها در بافت، افزایش فشارهای روانی و مواردی از این دست، نگاههای جوامع علمی و همچنین سیاستهای مسئولین را بر آن داشته است تا در جهت بهسازی و نوسازی در این مناطق گامهایی برداشته شود؛ که از این میان میتوان به ترسیم و ارائه راهکارهایی در جهت پیوستگی فضایی این بافتها و همچنین گسترش فضاهای پیاده به صورت کوچه، بازار، بازارچه، مسیری در میدان، پارک یا فضای مجتمعها شکل بگیرند و بستری را برای بهسازی مناطق موجود به وجود آورند.

از جمله مهمترین مواردی که باعث ضرورت توجه به مساله بافتهای فرسوده میشود، تاثیر بهسزایی است که این بافتها بر مسائلی همچون: مسائل جمعیتی و اجتماعی، مسائل اقتصادی، مسائل زیرساختی و خدمات شهری و ... میگذارند. بخش اعظم بافتهای فرسوده به لحاظ استفاده از مصالح ساختمانی قدیمی و ارزان قیمت از نظر استحکام کالبدی در برابر حوادث طبیعی بسیار آسیبپذیرند و با نابسامانیهای کالبدی بسیار مواجهاند. این بافت به مرور زمان فرسودهتر شده و کارکردهای شهری خود را از دست میدهند .[2]

وضعیت دسترسی های بافتهای فرسوده مرکزی شهرها که عمدتا بدون طرح قبلی ایجاد شدهاند، از ساختاری نامنظم برخوردار و دسترسیهای موجود در آنها غالبا پیاده میباشد، به گونهای که اکثر معابر آن بنبست یا با عرض کمتر از شش متر بوده و ضریب نفوذپذیری در آنها کم است. وضعیت خدمات و زیرساختها و فضاهای باز، سبز و عمودی دچار کمبودهای جدی هستند .[3] از سویی دیگر این بافتها به دلیل قدمت و در اکثر موارد فرسودگی و فقدان تاسیسات و خدمات اولیه و ضروری برای زندگی شهری امروز، در پاسخگویی به نیازهای شهروندان خود دچار نارساییهایی اساسی میباشند با این وصف لزوم مداخله هدفمند، حفظ هویت بافت مرکزی و تکامل و پویایی آن به منظور حفظ ساختار شهر، ضرورت بررسی را مطرح می سازد.

بدین ترتیب در جهان معاصر، حل مسائل شهری جز با شناختن نیازها، خواستهها و نگرشهای شهروندان امکانپذیر نیست و شناخت مسائل، جز با پژوهش میسر نیست و پژوهشهای اجتماعی میتوانند مورد استفاده سیاستهای برنامهریزی اجتماعی، مسکن، تعلیم و تربیت، بهداشت و ... قرار گیرد. آگاهی از نیازها و مسائل مردم و بررسی نگرش آنها در میزان نقشی که میتوانند در رفع مشکلات شهری داشته باشند، زمینه مساعدی برای برقراری ارتباط منطقی و صحیح بین نهاد خدمترسان به شهروندان و خود شهروندان فراهم ساخته و اعتماد میان شهروندان در طرح نوسازی شهری میتواند در تامین منابع اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش انسجام اجتماعی، کاهش آسیبها و تنشهای ناشی از زندگی شهری و رضایت شهروندان موثر است .[4]

.4 اهداف پژوهش

-1 گردآوری دادههایی از سطح محدوده، به منظور فراهم ساختن نظارت و ارزیابی آثار اقتصادی و اجتماعی در این محدوده -2 شناسایی مسائل موجود اجتماعی نظیر مسکن، حقوق مربوط به مالکیت یا اجاره زمین، مسائل زیربنایی، خدمات اجتماعی -3 شناسایی نیازها و اولویت ها و ظرفیت های موجود اجتماعات.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید