بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
طلاق بر چندین قسم است مانند طلاق روانی، طلاق اجتماعی، طلاق اقتصادی، طلاق قانونی، طلاق والدین. ولی طلاق عاطفی که به طلاق خاموش هم شهرت دارد آسیب زاترین نوع طلاق می باشد و بیشترین احتمال روابط فرازناشویی و نیز اختلالات ارتباطی روانشناختی در این نوع طلاق دیده می شود.تعاریف خیلی زیادی در این خصوص وجود دارد که از نظر بنده به عنوان روانپزشک مشاور ازدواج و خانواده جامع نیست. تعریفی که بنده در این خصوص به آن رسیده ام : /// اختلال در روابط شناختی ارتباطی عاطفی جنسی زناشویی و ایجاد احساس بیگانگی تدریجی در زوجین همراه با عدم درک متقابل و همدلی و انداختن تقصیرات به گردن همدیگر و کاهش تدریجی جاذبه و اعتماد فیمابین تا رسیدن به درجات مختلفی از بی تفاوتی.
اسلاید 2 :
مطالعات نشان میدهد که در بیشتر موارد طلاق عاطفی، مرد در شروع یا تشدید آن نقش اصلی را داشته است و اینکه طلاق عاطفی شایعترین نوع طلاق میباشد و خیلی از زوجین متاسفانه به نوعی در یکی از مراحل طلاق عاطفی هستند و رضایتمندی از زندگی زناشویی خود ندارند ( آمار غیررسمی از هر ۲ طلاق یکی به طلاق عاطفی میرسد و اکثرا در سالهای سوم و چهارم ازدواج اتفاق می افتد). بررسی های چندین ساله بنده نشان میدهد که عامل اصلی طلاق عاطفی زن، بی توجهی مرد بخصوص همراه با تحقیر نسبت به زن و عدم دیده شدن زن در زندگی زناشویی و عامل اصلی طلاق عاطفی مرد، یکنواختی فیزیکی روانشناختی زن و از بین رفتن طراوت و جذابیت های ذهنی، روانی ، جسمی و جنسی زن برای مرد.
اسلاید 3 :
زماني در جامعه ما اين باور رايج بود كه زن بايد با لباس سفيد وارد خانه شوهر شود و با لباس سفيد آن را ترک کند. خيليها معتقد بودند بايد با همه مشکلات سوخت و ساخت و تحمل كرد ولي امروزه اين ديدگاه نزد بسياري از مردم تغيير يافته و روزبهروز بر تعداد طلاقها افزوده ميشود و زوجها حس ميکنند که مجبور نيستند تا آخر عمر همديگر را تحمل کنند...
با اين حال همه چيز به اينجا ختم نميشود. اين روزها در بسياري از موارد پديده طلاق ناشي از مسائلي است که يک يا دو دهه قبل حتي باورکردن آن نيز امکانپذير نبود؛ تنوعطلبي، خيانت، دروغگويي و بسياري از مسائل ديگر منشاء و مبداء تعداد قابلملاحظهاي از طلاقها شده است. اما کم نيستند خانوادههايي که قبل از طلاق قانوني، رويه طلاق عاطفي را در پيش ميگيرند.
کم نيستند همسراني که بنا به دلايلي ترجيح ميدهند اسما زن و شوهر باشند ولي رسما و از نظر فيزيکي از هم جدا هستند و ممکن است ماهها و حتي سالها با همديگر حرف نزده و رابطه زناشويي نيز نداشته باشند. بسياري از دانشمندان، طلاق عاطفي را مقدمهاي بر طلاق قانوني ميدانند. خاتمه دادن به ازدواج به اين سادگي نيست و هر فردي از مراحلي عبور ميکند تا سرانجام به طلاق قانوني برسد.
اسلاید 4 :
دانشمندان از شروع طلاق عاطفي تا رسيدن به طلاق قانوني 5 مرحله مجزا را در نظر ميگيرند؛ اين 5 مرحله معمولا 3 سال طول ميکشد ولي ممکن است مدت آن در عدهاي کمتر و در عدهاي ديگر بيشتر باشد. اين مراحل داراي ترتيب خاصي هستند و زوجها به ترتيب از آنها عبور ميکنند تا به طلاق قانوني برسند.
زن يا مردي که ميخواهد طلاق بگيرد يا درخواست طلاق داده است، «شروعکننده» مينامند و فردي را که درخواست طلاق نداده و نميخواهد طلاق بگيرد «غير شروعکننده». شروعکننده، اولين مرحله از طلاق را تجربه ميکند آن هم درحالي كه هنوز با همسر خود در يک جا زندگي ميکند، ولي غيرشروعکننده اين مرحله اول را تجربه نميکند. اولين مرحله بعد از شنيدن کلمه طلاق، با جداشدن جسمي زوجها از يکديگر شروع ميشود. تفاوت در نوع شروع باعث تفاوت در مدت زماني ميشود که يک فرد آن را طي ميكند و به طلاق قانوني ميرسد.
اسلاید 5 :
دانشمندان مراحل مزبور در دوران طلاق عاطفي را به شرح زير طبقهبندي کردهاند:
مرحله اول؛ سرزنش: در مرحله اول، شروعکننده تمرکز خود را متوجه همسر ميکند و او را در تمام اتفاقهاي گذشته، حال و آينده مقصر ميداند. در اين مرحله فرد داراي يک تصوير بد و نامناسب نسبت به خود است و ممکن است به راحتي آسيب ببيند. شروعکننده در بيشتر موارد افسرده و غمگين است و احساس کمبود انرژي ميكند و در نظر دوستان و خانواده هم بسيار آشفته به نظر ميرسد. خصوصيات و واكنشهاي رفتاري فرد در مرحله اول، با توجه به اينکه در زمره افراد شروعکننده يا غيرشروعکننده باشد، فرق ميکند. در چنين شرايطي مرد يا زني كه درخواست طلاق داده (شروعکننده) ميخواهد از يک زندگي پر از استرس به آرامش برسد چراكه دچار عصبانيت، افسردگي و ترس است ولي سعي ميکند همه چيز را عادي جلوه دهد. طرف غيرشروعکننده (كسي كه درخواست طلاق نداده) هم در اين مرحله شروعکننده را فردي خيرهسر و سمج مينامد.
اسلاید 6 :
مرحله دوم؛ سوگواري: در اين مرحله غم و اندوه فراوان بر شروعكننده مستولي ميشود. به هر اظهارنظري واکنش تند نشان ميدهد و به شدت در افكار و احساسات خود غوطهور ميشود. تمرکز حواس خوبي ندارد، بهگونهاي كه در انجام کارهاي روزمرهاش با مشكلاتي مواجه خواهد شد. در اين مرحله اگر زوج داراي فرزند باشند، بهتدريج در انجام مسووليتهايشان سستي به خرج ميدهند و ممکن است يکي از والدين دست روي بچه بگذارد تا شايد همسر از دست داده را دوباره صاحب شود.
مرحله سوم؛ خشم: هرچند خشم در هر مرحله از مراحل 5گانه تظاهر پيدا ميكند ولي از خصوصيات بارز مرحله سوم است، بهخصوص نسبت به دوستان و افراد خانواده و بيشترين بخش آن متوجه همسر ميشود. با اين حال ممکن است مرد به تمام زنها و حتي زن نسبت به تمام مردها حس خشم داشته باشد. در اين مرحله شروعكننده خود را محق ميداند كه عصباني شود و همسرش بايد تاوان اعمالش را پس دهد و آزار و اذيت شود. حتي گاهي بيدليل نسبت به فرزندان خود حساسيتهاي بيمورد دارد و به آنها پرخاش و توهين ميكند ولي با اين حال در پشت اين چهره، ترسهاي بسياري نهفته است؛ چگونه ميتوانم تنها زندگي کنم؟ توانايي گذران زندگي را دارم؟ ميتوانم از خودم حمايت کنم؟ آيا موفق به پيدا کردن شخص ديگري خواهم شد؟ و...
اسلاید 7 :
مرحله چهارم؛ تنهايي: بسياري از افراد بعد از دوران بلوغ، احساس ميکنند تنها هستند. به تدريج شروعكننده شخصيت خود را طوري تطابق ميدهد که ديگر نيازي به همسر ندارد. مرد يا زن سعي ميکنند به خود اطمينان پيدا كنند و تصميم نهايي را بگيرند. آنها در اين مرحله خودشان را بازسازي ميکنند و تصويرشان از خود، نسبت به مرحله اول خيلي بهتر ميشود.
مرحله پنجم؛ بازگشت به زندگي: ورود مجدد به زندگي آخرين مرحله از فرايند طلاق قانوني است. مرد يا زن احساس ميکنند که دوباره کنترل بيشتري بر زندگي خود دارند. در اين مرحله فرد ميتواند برنامهريزي درازمدت انجام دهد. اگر هر دو در اين مرحله قرار داشته باشند، بهندرت کارشان به محاکم قضايي کشيده ميشود و فرايند طلاق قانوني بدون نياز به دادگاه تکميل ميشود.
اسلاید 8 :
طلاق عاطفي عموما در سالهاي نخست زندگي رخ نميدهد. در سالهاي نخست هر چقدر هم كه معيارهاي انتخاب همسر سطحي باشد، ميان زن و شوهر كششها و علايقي وجود دارد يا حتي اگر علاقهاي در اين حد وجود نداشته باشد اين اميد وجوددارد كه ممكن است شرايط تغيير كند. معمولا طلاق عاطفي از سالهاي پنجم و ششم زندگي شروع ميشود؛ يعني وقتي كه افراد اميد به تغيير همسر را از دست ميدهند و البته از طلاق رسمي هم نااميد هستند و به تدريج فاصله ميان آنها بيشتر و بيشتر ميشود. در طلاقهاي عاطفي اينگونه نيست كه لزوما دو نفر هيچ ارتباط عاطفياي با يكديگر نداشته باشند. در نوعي از طلاق عاطفي با توجه به تغيير موقعيت، تغييرات خلقي و رواني كه در افراد رخ ميدهد، ممكن است رابطه بين زوج بهبود پيدا كند يعني ميزان عدم علاقه كاهش يا افزايش پيدا كند اما اين بهبود موقت است و با تغيير شرايط دوباره وضعيت بهحالت قبلي برميگردد تا جايي كه ديگر روابط زناشويي آنها حذف ميشود و آنها تنها بهعنوان دو همخانه در كنار يكديگر زندگي ميكنند.
اسلاید 9 :
بيشتر طلاقها در سنيني اتفاق ميافتد که رابطه زناشويي براي فرد اهميت زيادي دارد. محققان ميگويند در اينگونه زوجها از مرحله طلاق عاطفي تا رسيدن به مرحله طلاق قانوني، فرد با نيازهاي جنسي خود 5 نوع برخورد خواهد داشت:
¨1. يکي از موارد مهم در ايجاد اختلال جنسي، مشکلات و مسائل رواني هستند. در گذر از 5 مرحله فوق، يکي از زوجها بهشدت تحتفشار و زوج ديگر به شدت درگير است و به اين دليل از ميل جنسي به مقدار زيادي کاسته ميشود و نيازهاي جنسي چندان آزاردهنده نخواهد بود. علاوه بر اين، در اين مرحله گذار، بسياري از زوجها به دليل افسردگي و ساير مشکلات رواني شروع به استفاده از داروهاي ضدافسردگي و... ميکنند كه اين داروها در شرايط عادي هم در 30درصد موارد باعث کاهش شديد ميل جنسي ميشوند.
¨2. دومين نوع برخورد، سرکوب تمايلهاي جنسي است يعني فرد سعي ميکند ذهن خود را از رابطه زناشويي دور کند. اينگونه افراد گاهي در ازدواج بعدي به علت سرکوب تمايلات جنسي دچار مشکل ميشوند و نميتوانند رابطه زناشويي طبيعي داشته باشند.
اسلاید 10 :
¨3. گروه سوم به دنبال مواد پورنوگرافي (فيلم، عکس، داستان، مطلب و...) ميروند و سعي ميکنند نيازهاي جنسي خود را از اين طريق برطرف کنند.
¨
¨4. گروه چهارم، بهترين پاسخ را به نيازهاي جنسي در خودارضايي ميدانند و بسياري از مردان و زنان که قبل از اين تجربه خودارضايي نداشتهاند چون رابطه زناشويي را تجربه کردهاند، از طريق خودارضايي به نيازهاي خود پاسخ ميدهند.
¨
¨5. گروه آخر نيز نيازهاي جنسي خود را خارج از خانواده با برقراري قانوني يا غيرقانوني با جنس مخالف برطرف ميکنند.
البته شخصيت فرد، زمينه خانوادگي، سطح تحصيلات، شغل، سن و بسياري از موارد ديگر مشخص ميکنند که فرد در دوران گذار از طلاق عاطفي به طلاق قانوني براي پاسخ به نيازهاي جنسي خود، دست به چه اقدامي بزند.