بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین رابطه دلزدگی زناشویی با طلاق عاطفی انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. بر این اساس از بین کلیه معلمان دوره متوسطه اول مدارس دخترانه شهرستان زنجان،140 معلم با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش عبارت بود از مقیاس دلزدگی زناشوئی و پرسشنامه طلاق عاطفی که در مورد هر یک از آزمودنی های گروه نمونه اجرا شد. در پایان داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان داد بین دلزدگی زناشویی و طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار وجود دارد - . - P<0/01 همچنین متغیر دلزدگی زناشویی میتواند طلاق عاطفی را در آزمودنی ها پیش بینی کند - . - P<0/01

واژگان کلیدی: دلزدگی زناشویی، طلاق عاطفی، معلمان زن

مقدمه

در آستانه هزاره سوم، خانواده همچنان به عنوان زیربنائی ترین رکن جامعه است - بخشایش و مرتضوی، - 1388؛ که روانشناسان و محققان خانواده درمانی، آن را همانند یک ارگانیزم زیستی دارای یک سازمان منسجم و یکپارچه می دانند - رجبی، و همکاران، 1390؛ به نقل از ارشادی فارسانی،. - 1391 روابط مناسب در جامعه براساس روابط مناسب در خانواده شکل می گیرد و هر اندازه روابط درون خانواده مناسب تر باشد، خانواده و به تبع آن جامعه از ثبات و استحکام بیشتری برخوردار است - اعزازی ،. - 1387 هیچ جامعه ای بدون داشتن خانواده های سالم نمی تواند ادعای سلامت کند و هیچ یک از آسیب های اجتماعی بی تأثیر از خانواده پدید نیامده اند. تزلزل و سستی بنیاد خانواده و کاهش عاطفه و محبت در میان افراد از جمله پیامدهای جامعه متمدن و صنعتی امروز است، اما با توجه به اینکه خانواده سنگ بنای جامعه به شمار می رود، از نظر میلز1 پدیده طلاق به عنوان مسأله ای اجتماعی، از یک گرفتاری خصوصی به مسأله ای عام در ساخت اجتماعی تبدیل می شود - صفائی راد و وارسته فر، . - 1391 آمار رسمی 19/1 درصدی طلاق در طی 5 سال اخیر - - - 1389-1393سازمان بهزیستی کشور، - 1394 بطور کامل نشان دهنده میزان ناکامی همسران در زندگی زناشویی نیست، چرا که در کنار آن آماری بزرگتر به طلاق های عاطفی، زندگی های خاموش و خانواده های تو خالی که زن و مرد در کنار هم به سردی زندگی می کنند اما تقاضای قانونی نمی کنند اختصاص دارد - بخارایی، . - 1386

به عبارت دیگر در طلاق عاطفی، خانواده صرفاً ساختار بیرونی اش حفظ می شود ولی در واقع از درون تهی است. در این حالت، زوجین بنا به ضرورت و اجبار با همدیگر زندگی می کنند ولی روابط عاطفی سازنده و مناسبی ندارند. طلاق رسمی به معنای طلاق عاطفی است یعنی پیش درآمد طلاق رسمی و قانونی، همیشه طلاق عاطفی است لکن طلاق عاطفی اینگونه نبوده و زوایای پنهان و مستتری دارد که بررسی و شناخت آن نیازمند مطالعات فراوان و دقیق می باشد - هنریان و یونسی، . - 1390 طلاق عاطفی نماد وجود مشکل در ارتباط سالم و صحیح بین زن و شوهر است. این مشکل ارتباطی می تواند ارتباط انسانی را مختل نماید که در نتیجه بنیان های اخلاقی اجتماعی نظام اجتماعی متزلزل شود و جامعه به سوی مشکلات گوناگون سوق داده شود.

در طلاق عاطفی همسران زیر یک سقف زندگی می کنند در حالی که ارتباطات بین آنها کاملاً قطع شده یا بدون میل و رضایت است - محمدی،. - 1383 از سویی کیفیت روابط درون خانواده نقش بسزایی در شکل گیری نگرش ها و بازخوردهای اجتماعی، آمادگی و توسعه مهارت های اجتماعی اعضای خانواده دارد و پایه و اساس روابط درون خانواده بر محور روابط زن و طلاق عاطفی نماد وجود مشکل در ارتباط سالم و صحیح بین زن و شوهر است. این مشکل ارتباطی در سطح کوچک - خانواده - می تواند در بعد وسیعتر - جامعه - نیز شیوع و گسترش یابد و ارتباط انسانی را مختل نماید - افروز،. - 1389

پژوهش های انجام شده نشان می دهد، عوامل و متغیرهای بسیاری بر روابط اعضا خانواده بویژه زوجین و روابط زوجی می تواند مؤثر باشد. پژوهش آزادی فرد - - 1393، دورفرد - - 1391، پروین، داودی و محمدی - - 1390 و هنریان و یونسی - - 1390 نشان می دهد که بین طلاق عاطفی و نگرش جنسی، باورهای ارتباطی، سبک های حل تعارض و تعارضات زناشویی، اقدام به طلاق قانونی، ساختار قدرت و نظم درون خانواده، سرمایه اجتماعی درون خانواده، مهارت های ارتباطی، بیماری روحی، بلوغ فکری رابطه معناداری وجود دارد. صفائی راد و وارسته فر - - 1392 در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که تعارض زناشوئی 99/9 درصد طلاق عاطفی را پیش بینی می کند و سهم هر یک مؤلفه های تعارض زناشویی عبارت است از: %60/60 کاهش همکاری، %17/57 کاهش میل جنسب، %23/04 افزایش واکنش های هیجانی، %5/33 افزایش جلب حمایت فرزند، %5/81 کاهش رابطه فردی با خویشاوندان خود، %4/81 کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر، %14/29 جدا کردن امور مالی و فردی کردن سرمایه.

دلزدگی زناشویی و زوال تدریجی زندگی زناشوئی را می توان به عنوان یکی دیگر از منابع طلاق عاطفی نام برد. دلزدگی حالت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که کسانی را متاثر می سازد که توقع دارند عشق رویایی به زندگی شان معنا ببخشد. این حالت زمانی بروز می کند که آنها متوجه می شوند علی رغم تلاش هایشان، رابطه شان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد - ون پلت2، 2004؛ پنس و نانس3، 2003؛ ترجمه شاداب ،. - 1381 از نظر لینگرن - - 2009 دلزدگی از پا افتادن جسمی عاطفی و روانی است که از عدم تناسب بین توقعات و واقعیت ناشی می شود. دلزدگی به علت ناکامی در عشق بروز می کند و پاسخی است در برابر مسائل وجودی. انباشته شدن فشارهای روانی تضعیف کننده عشق، افزایش تدریجی خستگی و یکنواختی و جمع شدن رنجش های کوچک به بروز دلزدگی کمک می کند.

میزان دلزدگی به میزان سازگاری زوجین و باورهایشان بستگی دارد. این پدیده امری تدریجی است و به ندرت ناگهانی اتفاق می افتد. در حقیقت، عشق و صمیمیت به تدریج تحلیل می رود و همراه با آن فرسودگی کلی به وجود می آید. این پدیده با فروپاشی رابطه و با رشد آگاهی و توجه به چیزهایی که به اندازه گذشته خوشایند نیستند، شروع می شود و اگر در این مرحله کاری برای جلوگیری از پیشرفت این روند صورت نگیرد همه چیز از مرحله بد به بدتر می رسد. در بدترین حالت، دلزدگی منجر به قطع شدن و گسستن رابطه زناشوئی می شود - پاینز، . - 2005 از پا در افتادن عاطفی با احساس آزردگی، عدم تمایل به حل مشکلات، ناامیدی، غمگینی، احساس تهی بودن، بی معنایی، افسردگی، احساس بی کسی، احساس بی انگیزگی، در دام افتادگی، بیهودگی، آشفتگی عاطفی و حتی انگیزه های خودکشی مشخص می شود - فرامو به نقل از ویتاکر و کیت، به نقل از مهدویان فر، . - 1391

پژوهش های مختلف چون پژوهش بشرپور و همکاران - - 1394، بهروزی و همکاران - - 1391، کریم نژاد، جهانیان و فرقدانی - - 1393، یوسفی و باقریان - 1390 - ، بالور - 2006؛ به نقل از مهدویان فر، - 1391، نیلز - - 2009، و جورکین - - 2009 نشان می دهد که بین متغیرهای مختلف چون راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در میان زوجین، باورهای غیرمنطقی، و نگرش مثبت با دلزدگی زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. براساس مطالب فوق و با نگاهی گذرا به نتایج تحقیقات انجام شده درباره طلاق عاطفی و تأثیر مخرب و آسیب رسان آن بر زندگی فردی و اجتماعی انسان از یکسو و از سوی دیگر نقش مهم آن در به خطر انداختن سلامت خانواده و جامعه؛ و از آنجا که بررسی پیامدهای طلاق عاطفی و استراتژی های افراد در مواجهه با آن می تواند در شناخت بهتر این پدیده و بالطبع در پیشگیری و درمان آن موثر باشد. از سویی پیوند زناشویی بعنوان یک رابطه دو طرفه است و زنان در بسترسازی مناسب این روابط نقش انکارناپذیری دارند؛ و علاوه بر اینکه خودشان یکی از ارکان این روابط هستند، در به تکامل رساندن آن و استحکام روابط و پایه های خانواده نقش مهمی ایفا می کنند؛ پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه دلزدگی زناشویی با طلاق عاطفی در بین معلمان زن متأهل انجام شد.

روش پژوهش

این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. بر این اساس از بین کلیه معلمان دوره متوسطه اول مدارس دخترانه شهرستان زنجان،140 معلم با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به این شکل که ابتدا از بین مناطق دوگانه آموزش و پرورش شهر زنجان ابتدا یک منطقه - منطقه - 2 به صورت تصادفی انتخاب شد، سپس از بین کلیه مدارس دوره اول متوسطه، 10 مدرسه و از هر مدرسه 13-14 معلم به صورت تصادفی انتخاب شدند؛ و پرسشنامه های مورد نظر درباره هر یک از آن ها اجرا شد. در پایان یافته های به دست آمده با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و بوسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مقیاس دلزدگی زناشوئی، و پرسشنامه طلاق عاطفی ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر بود.

مقیاس دلزدگی زناشوئی - 4 - CBMیک ابزار خودسنجی است که توسط پاینز - - 1996 با اقتباس از یک ابزار خودسنجی دیگر بنام BM، برای اندازه گیری درجه دلزدگی زناشوئی در بین زوج ها تدوین شده است؛ و 3 جزء اصلی خستگی جسمی - مثلاً احساس خستگی، سستی و داشتن اختلالات خواب - ، از پا افتادن عاطفی - احساس افسردگی، ناامیدی، دردام افتادن - و از پا افتادن روانی - مثل احساس بی ارزشی، سرخوردگی و خشم به همسر - مورد سنجش قرار می دهد. این مقیاس شامل 21 سؤال است که پاسخگویی به سؤالات به صورت 7 گزینه ای بر روی یک مقیاس هفت درجه ای لیکرتی - هرگز1= تا همیشه - 7= تنظیم شده است. ارزیابی ضریب اعتبار این مقیاس نشان داده که دارای یک همسانی درونی بین متغیرها در دامنه %84 و %90 است. و روایی به وسیله همبستگی های منفی با ویژگی های ارتباطی مثبت مانند نظر مثبت در مورد ارتباط، کیفیت مکالمه، احساس امنیت، خودشکوفایی و.. به تأئید رسیده است - پاینز و نانز، . - 2003 پرسشنامه طلاق عاطفی: یک پرسشنامه 32 سوالی که با هدف سنجش میزان طلاق عاطفی میان زوجین بوسیله پورحسین و بیدست - - 1393 تدوین شده است. پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه بصورت گزینه ای و براساس مقیاس لیکرت از "خیلی زیاد" تا "خیلی کم" از 1 تا 5، تنظیم شده و به هر گزینه 1 تا 5 نمره - خیلی زیاد5=، خیلی کم - 1= تعلق می گیرد. بنابراین دامنه نمرات از 32 تا 160 و نقطه برش 80 در نظر گرفته می شود، نمرات بالاتر از میانگین نشان دهنده طلاق

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید