بخشی از مقاله
آشنايي با معماري آتشكده ها در ساختمان
فهرست:
هنر معماري در ايران باستان
معماري آتشكده ها در ساختمان
معماري ساختمان چهار طاقيها
معماري برج و بارو حصار محيطي تخت سليمان
آتشكده آذرگشنسب در بناي تخت سليمان
مشخصات معماري ايوان خسرو
معماري ساختمان معبد آناهيتا
تخت بلقيس
معماري آتشكده هاي كنوني
معبد ماهابودي، قديميترين سازه خشتي شرق هند
منابع:
www.Krishnaedyatoula.com
www.Irannews.com
هنر معماري در ايران باستان
هنر معماری در كشورهايی كه صاحب تاريخ و فرهنگ باستانی هستند، از مهمترين پايههای تمدن ديرينهی آن ها است و سرزمين ايران نيز با پيشينهی مدنيت چندين هزار سالهی خود، دارای شاهكارهای معماری کم نظیری است.
شايد اين علاقه و توجه، سبب تداوم هميشگی اين هنر شده است: از تالارها، ايوانهای ستوندار تخت جمشيد تا قصرهای صفوی در اصفهان تا خانههای روستايی، گنبدهايی كه بر چهار قوس بنا شده، صحن چهار ايوانی، حياط داخلی و حوض آن، همهی اينها از ويژگیهای معماری اصيل ايرانی است كه در طول تاريخ معماری ايران پيوسته تداوم خود را حفظ كرده است.
يكی از كهنترين نمونهها از ميان بناهای شناخته شدهی باستانی ايران، معبد يا زيگورات چغارنبيل در 30 كيلومتری جنوب خاوری شهر باستانی شوش است. قدمت اين اثر تاريخی به سال 1250 پيش از ميلاد باز میگردد.
به طور كلی معماری اين پرستشگاه عظيم جهان، بهترين نمونهی هنر معماری بر بنياد طاق قوسی را در دنيای باستان نشان میدهد. همچنين طرز ساخت اين معبد با ديگر معابد بينالنهرين تفاوت كلی دارد، و آن ساخت طبقات اين زيگورات است كه هر كدام به طور مستقل و از زمين تا بالا ساخته شدهاند، يعنی مانند زيگوراتهای بينالنهرين، هر طبقه بر روی طبقهی ديگر ساخته نشده، بلكه مستقل برپا شده است.
برخی از باستانشناسان به استناد پايههای چندی كه در تپهی موسيان، در حدود 150 كيلومتری شمال باختر شوش پيدا شد، عقيده دارند كه «ستون» از شش هزار سال پيش در معماری ايران شناخته بوده است، ولی مهمترين بنايی كه تاكنون در ايران شناخته شده و تالارهای بزرگ آن ستوندار بوده، دژ حسنلو واقع در جنوب درياچه اروميه در نزديک شهر نقده است. هم چنان كه معبد ايلامی در هزارهی دوم پيش از ميلاد، نموداری از چگونگی يک بنای مهم است.
دژ حسنلو هم بنای استواری بوده است از تالارها و اتاقها و دهليزها و حياط و ستون و جزرها، منطبق بر اصول معماری با سنگ، گچ و آجر و خشت كه در سدهی نهم پيش از ميلاد بنياد شده و در شمار پيشرفتهترين معماريهای آن روزگار محسوب ميشود.پس از دژ حسنلو، برای بررسی ساختمانهای ستوندار در ايران بايد به سراغ دخمههای حفر شده در دل كوه رفت كه تعدادی از آنها متعلق به دورهی مادهاست. مادها (حكومت: اواخر قرن هشتم پيش از ميلاد) با شيوهی ساختمان سازيهای عظيم آشنا بودند، و در اين روزگار، استفاده از ستون در معماری معمول شد.
يكی از ويژگيهای دخمههای سنگي، ايوان طاقدار و ستونهايی است كه در دهانهی دخمهها ديده ميشود. با آن كه اين دخمهها در سنگ كوه تراشيده شده است، اما بارزترين مدرك برای شناخت معماری چوبی در ايران محسوب ميشود. بيشتراين دخمهها علاوه بر حجاری همهی دخمهها در سينهی كوه، نقش برجستگيهايی هم از صحنههای نيايش ديده ميشود.
بيشتر اين دخمهها علاوه بر حجاری همهی دخمهها در سينهی كوه، نقش برجستگيهايی هم از صحنههای نيايش ديده ميشود. مهمترين اين آثار عبارتند از: دخمهی دآو دختر در ممسنی فارس، دخمهی فقرگاه يا فخرگاه در نزديكی مهاباد، دخمهی فرهاد و شيرين در صحنهی كرمانشاه و دخمههای اسحاقوند و سكاوند در نزديكی هرسين در كرمانشاه و ....
معماری ايران در دوران هخامنشيان:
عالی ترين نمونهی هنر هخامنشيان در تاريخ هنر اين سرزمين، همانا معماری شگفتآور اين دوره است. هنرمندان بزرگ دورهی هخامنشی در مراكز حكومت و پايتختها مانند پاسارگاد، شوش، همدان و تختجمشيد كاخهای بزرگ و زيبايی بنا كردهاند كه پس از گذشت 25 قرن هنوز بقايای آن ها محكم و استوار بر جای مانده است.
ستونها و سرستونهای باقی مانده از دورهی هخامنشی نمونهی آشكاری از هنر معماری و حجاری در اين دوره است. سرستونها به شكل مجسمهی شير، اسب، گاو و عقاب و جانوران تركيبی مانند سرانسان، تن گاو و بال عقاب و گوش گاو است. شيارهای ستونها، بلندی و زيبايی چشمگيری به آنها ميبخشند. مهمترين آثار ساختمانی اين دوران، شامل كاخها، آرامگاهها و آتشگاههاست.
پس از پاسارگاد، زيباترين آثار حجاری هخامنشيان را در بيستون كرمانشاه ميتوان ديد. در زمانی كه پاسارگاد نخستين پايتخت هخامنشيان همچنان آباد بود، داريوش هخامنشی تصميم گرفت شوش را پايتخت خود قرار دهد و در آن جا دست به كار ساخت كاخ شاهی شد.
با توجه به اقليم اين منطقه، بيشتر مصالح ساختمانی آن از خشت و آجر تهيه شده است. بنابر لوحهای كه از گفتههای خود داريوش در شوش كشف شده، در بنای قصر او هنرمندان بابلي، مادي، ليدی و مصری خدمت ميكردهاند و مصالح ساختمان از فواصل دور دست به شوش آورده ميشده است.
در عمليات حفاري، تعداد زيادی آجرهای لعاب دار كشف شده كه بيشتر به كاخ آپادانای شوش مربوط است. تخت جمشيد يا به گفتهی يونانيان «پرسپوليس» يكی از بزرگترين و وسيعترين بناهايی است كه در سراسر معماری آن، نوآوری و «ابداع» ديده می شود. در تكميل اين بنای عظيم بيشتر شاهان هخامنشی پس از داريوش به گونهای دخالت داشتهاند.
معماری ايران در دوره اشكانيان و ساسانيان:
اشكانيان، يا پارتيان، در حدود 250 پيش از ميلاد، پس از سلوكيان در ايران به قدرت رسيدند. آنها در اوايل از شيوههای هنر يونانی پيروی ميكردند، اما پس از مدتی به هنر معماری، به ويژه به معماری سنتی و ملی ايران تمايل نشان دادند. در دورهی اشكانيان، معماری مبنای اصلی خود را از آداب و اصول قبايل چادرنشين پارتی در برپايی اردوگاهها گرفت. حياط های چهارگوش مركزی با ايوانهای چهارسوی آن، به عنوان مظهری از معماری پارتيان به بينالنهرين برده شد.
تطور و دگرگونی اين نوع معماری را در معماری اسلامی به ويژه در دوران سلجوقيان به خوبی ميتوان ديد.در معماری پارتی، پس از شكوفايی دولت اشكانی، به نمای ساختمان توجه بسياری شد و میكوشيدند آثار هنری را بر ديوارها، در معرض ديد متمركز كنند.
نقاشی ديواری توسعه يافته و تزيينات آميختهای بود از نقاشی و گچبري، كه نمونه بسيار زيبای آن در معبد كوه خواجه در وسط درياچهی هامون در سيستان به دست آمده است. اشكانيان در معماری خود از طاق گهوارهاي، قوس، برجستهكاری تزيينی و گاهی ستون توكار استفاده ميكردند. از ويژگيهای معماری و هنر اين دوره انتقال برخی از عناصر معماری و هنر است كه به دورهی بيزانس و ساسانی منتقل شده است.
شايد تاريخ معماری «طاقدار» كه در ايران بسيار معروف است، از دورهی اشكانيان آغاز شده و در دورهی ساسانيان تكامل يافته باشد.
بنای معبد آناهيتا در كنگاور كه بر سر جادهی همدان و كرمانشاه واقع شده و منسوب به دورهی اشكانيان است از جمله شاهكارهای هنر معماری پارتيان به شمار ميرود.
ميان شيوهی معماری پارتی و ساسانی در بنياد ساختمانها چنان همبستگی و نزديكی وجود دارد كه هنوز گروهی از صاحبنظران، در انتساب كاخ مداين در تيسفون به يكی از اين دو دوره، هنوز اظهارنظر قطعی نشده است. صرف نظر از جهات تاريخی در معماری ساسانی، چنان عوامل معماری اشكانی بیكم و كاست پيموده شده كه گويی با تغيير شاهان «هيچ دگرگونی در طريقهی ساختن بناها پيش نيامده است».
ساسانيان از ايالت پارس برخاستند و برای تشكيل يک سلسلهی ملی، خود را وارث دودمان هخامنشی خواندند. ساسانيان، مذهب زرتشت را رسميت بخشيدند و هنری پديد آوردند كه از حيث عظمت با هنر روم و بيزانس برابری میكرد و گاه بر آن برتری داشت. حتی پس از فتوحات اعراب، آن چه به عنوان هنر اسلامی از آن ياد میشود، تحت هنر ساسانی متاثر بود.
شيوهی طاق زدن بر بناهای مربع شكل، در معماری ايرانی و حتی معماری غربي، از آن ساسانيان است. معماران آن دوره در پوشاندن فواصل وسيع با مواد؛ بسيارموفق بوده اند. بعضی از اصول معماری ساسانی بود كه راه را برای ترقی معماری گوتيك در اروپا باز كرد. در مجموعهی هنر معماری اين دوره، يگانگی و پيوند خاصی ديده ميشود. اساس معماری گنبد است و ايوان، طاقنماها، اتاقها و طاقهای گهوارهای كه اغلب در اطراف يك يا چند حياط قرار گرفتهاند.هنرهای گچبری، موزاييکكاری و نقاشی ديواری، تزيينات بناهای ساسانی را شامل میشوند.
در تنوع آثار ساسانی تاثير همسايه گان به خوبی آشكار است؛ از جمله تصاوير موزاييكی كه از كاخ فيروزآباد (كاخ بيشابور) به دست آمده، به روش روميان موزاييک شده است.به طور كلی، معماری عهد ساسانی براساس معماری سنتی و برای نواحی خشک مركزی و خاوری ايران پديد آمده بود.
به اين معنی كه در ابنيهی ساسانی اعم از كاخها و آتشكدهها، پوششهای گنبدی و ساختن ايوانهای دارای طاق ضربی و چهار طاقهای مخصوص آتشكده متداول و اساس معماری اين زمان بوده است. تعدادی از بناهای ساسانيان كه بقايای آنها بر جای مانده است، مانند كاخهای فيروزآباد، كاخ سروستان در فارس و ايوان مداين در تيسفون، ايوان كرخه در خوزستان هم چنين آتشكدههايی با نامهای تپه ميل ميان تهران – ورامين، آتشكدهی نياسر در كاشان، آتشكدهی آذر گشنسب در تخت سليمان و چهارقاپی در قصر شيرين و غيره تا حد بسياری وضع معماری را در دورهی ساسانيان آشكار میكنند.
معماري آتشكده ها در ساختمان
آتشكده مكان مقدس زرتشتيان است كه همواره در آن آتش نماينده فروغ ايزدي فروزان است. شكل و بناي آتشكده ها در همه جا يكسان بوده. معمولاً هر آتشكده هشت درگاه و چند اتاق هشت گوشه داشته و آتشدان در وسط بنا واقع بوده و پيوسته آتش مقدس در آن مي سوخته. اما با گذر زمان و به تدريج در دين زرتشت مقرر مي شود كه آفتاب بر آتش نتابد.
بنابراين آتش را در فضاي باز نگهداري نكرده و تاقي در وسط بنا ساختند كه آتش