بخشی از مقاله
بررسي ارتباط طولي دروس عربي در دوره هاي تحصيلي دبيرستان و تأثير آن در موفقيت دانشآموزان
- مقدمه 1
2- هدفهاي آموزشي از ارائه مطالب آموزش از طرف وزارت آموزش و پرورش 2
3- پاسخ به اهداف آموزشي مطرح شده 2
4- ارائه راه كارهاي عملي در جهت پيشرفت علمي دانشآموزان 4
5- بررسي مشكلات و موانع يادگيري موجود در مقاطع آموزشي سطوح دبيرستان
الف : عربي 1 عمومي 6
ب : عربي سال دوم رياضي و تجربي 7
ج : عربي سال سوم رياضي و تجربي 7
د : عربي سال دوم انساني 9
ذ : عربي سال سوم انساني 10
ر : عربي پيشدانشگاهي 11
6- خاتمه 12
7- منابع 13
« مقدمه »
از آنجايي كه سرشت و طبيعت آدمي تنها از طريق آموزش ميتواند شكل مطلوب خويش را بپذيرد تحليل و بررسي ارتباط محتواي آموزشي در سطوح مختلف حائز اهميت بوده و بكارگيري آن از طرف برنامه ريزان و طراحان متون درسي مفيد و مؤثر است.
مطالب موجود در هر مقطع آموزش حامل پيامي است كه مخاطبان آن دانشاموزان وخوانندگان آن هستند. لذا زبان حال كاملاً ويژه بوده و اختصاص به گروه خاصي از افراد جامعه يعني دانشآموزان دارد. بنابراين تصميمگيري در اين رابطه بايد بر پايه عقل و درايت باشد تا نتيجهاي فرح بخش و موفقيتآميز داشته باشد. و استفاده از تجارب در ادوار مختلف آموزشي است. آن دسته هاي از افعالي كه صفات دقت ظرافت و همساني با نيازهاي افراد، نظم و برنامهريزي ( ارتباط ميان اطلاعات ) ( شبكه سازي اطلاعات ) و موضوعات داده شده بهره مند باشد، سرانجامي موفق و پاياني رضايت بخش برخوردار است، و كمتر به سرازيري انزوا ختم ميگردد. اين اصل مربوط به شيوه حقيقت يابي دركنه امور است.
لذا ميتوانيم با استفاده از افراد شاخصي كه در هر دوره اي از زمان وجود داردند از نظر درك و دريافت مطالب و مسائل از ديگران برترند پيش بيني وقايع و تصميمات در امور را بهتر به هدف برسانيم، تا از طريق كشف دانش نو نه تنها از ناداني و سرگرداني خود بكاهيم، بلكه ما را در پيشبيني هاي مستدل تر، چيره تر و در انجام امور مجهزتر و در دريافت موارد و شيوه هاي جديد با كيفيت بهتر و موفق تر كمك نمايد.
چگونه آموزش و پرورش هدفاش را از تهيه كتب عربي دوره دبيرستان بيان كرده است؟
1) فهم متون ديني و درك زيبائيهاي زبان فارسي از طريق يادگيري زبان عربي ممكن است و در ارائه اين كتب بسيار سعي شده است علاوه بر لغات و اصطلاحات و كلمات و عبارات و ادعيه بصورت عربي از لغات فارسي نيز استفاده شده تا حلاوت و لطايف زبان فارسي را درك نمايد.
2) ترجمه متون بر عهده دانشآموزان بوده و معلم نقش راهنما و مرشد را خواهد داشت.
3) ارائه مطالب به دانشپژوهان از طريق شيوه اكتشافي باشد.
4) ارائه مطالب در حد كتاب بوده و خارج از ظرفيت آموزشي مدرسه نباشد.
5) يادگيري زبان قرآن بدون رعايت درست خواني و تلفظ صحيح امري مشكل است لذا بايد كلمات با رعايت دقيق حركتها و اعراب خوانده باشد.
چطور توانستم به برخي از اهداف مطرح شده از طرف آموزش و پرورش در تهيه كتب عربي پاسخ بگويم؟
1- هدف از آشنايي داشن آموزان با متون ديني فداي يادگيري جملات درست از لحاظ دستوري و عبارات رايج و اصطلاحات روز گرديده تا حدي كه يادگيري زبان عربي با ارائه جملات ساده و عبارات سبك از محتوا وكيفيت آن كاسته و گاهاً به فراموشي سپرده است.
2- تسلط دانشآموزان به جملات و عبارات عربي احتياج به آشنايي آنها به شيوه صحيح ترجمه دارد وزارت آموزش و پرورش مي تواند با افزودن چند صفحه در انتهاي كتاب راجع به آن از سرگرداني و گريزاني دانشآموزان بكاهد و راه درست را به آنها نشان بدهد.
3- ارائه مطالب در مدارس بصورت معلم محوري بوده و در راستاي شيوه اكتشافي وزارت آموزش گام مؤثر و عملي برنداشته است.
4- مطالب آموزشي كه در مدارس ارائه ميشود در حد مطالب كنكور جهت رقابت هاي علمي براي كسب مدارج بالاتر نيست، در اين صورت بايد يكسان سازي در اين امر انجام گردد يا مطالب كتاب را افزايش دهيم تا جوابگوي آزمون هاي علمي باشد و يا در سطوح مطالب خواسته شده در كنكور تعديل ايجاد نمائيم.
ارائه راهكارهاي عملي در جهت پيشرفت علمي دانش آموزان
1) اختصاص دادن زمان بيشتر در تدريس عربي سال اول و سال دوم رياضي و تجربي
2) ارائه مطالب بر اساس نيازمندي هاي روز دانشآموز باشد و اكثر مطالب بر اساس مطالب و متون گذشته تهيه شده است و با توجه به مسايل كنوني جامعه نيست.
3) استفاده از نرم افزار و سخت افزارها و اينترنت در مدارس همانند سي دي هاي آموزشي ، كامپيوتر و شبكه هاي مربوط به آن.
4) ارائه مطالب و موضوعات درسي بصورت چارت و جداول و كارت هاي آموزشي از طرف وزارتخانه جهت رقابت با ساير مؤسسات آموزشي خصوصي و ايجاد انگيزه در دانشآموزان بعنوان وسايل كمك آموزشي.
5) ايجاد تنوع در انتخاب متون درسي جهت جلوگيري از يكنواختي و دلزدگي دانشآموزان
6) اختصاص دادن يك درس در هر مقطع از سال تحصيلي به شيوه مكالمه و آشنايي آنها به اصطلاحات ضروري و روزمره.
7) انتخاب يك موضوع درسي در هر مقطع آموزشي تحت عناوين ورزشي و معرفي يك شخصيت از جهت اخلاقي و كسب افتخارات كه موضوعي است بسيار مورد علاقه جوانان است.
8) ارائه مطالب يك درس بصورت تطبيقي با جملات و عبارات و اصطلاحات و يا ضربالمثل ها در عربي و فارسي و انگليسي.
9) استفاده از وسايل سمعي بصري براي تلفظ صحيح كلمات و آشنايي با شيوه ارتباط و آشنا كردن گوش قبل از سخن گفتن به عبارات و كلمات ساده عربي.
10) آشنا كردن زبان آموز علاوه بر كلمات و جملات به ادبيات آن زبان از طريق معرفي شخصيت هاي ادبي و علمي در آن.
11) يكنواختي و همسان سازي در برگزاري آزمون هاي علمي از جمله كنكور در راستاي مطالب آموزشي ياد گرفته شده از طرف دانش آموزان در مدرسه، كه اكثر اوقات آزمونهاي فوق خارج از مطالب ياد گرفته شده در محيط آموزشي مدرسه است.
بررسي كتاب هر دوره آموزشي و مشكلات موجود در آن
الف : عربي 1 عمومي
1- در درس اول ، ميتوانستيم عبارات را سادهتر و جملات را واضحتر انتخاب كنيم تا دانشآموز بتواند با انواع كلمه ( اسم، فعل، حرف ) بهتر آشنا شود و از فعلها در زمان ها و صيغه هاي مختلف بكار ببريم تا با صرف فعل در شكلهاي مختلف مسلط گردد. و غالباً فعلها بصورت امر استفاده گرديده است، كه متأسفانه اين امور كمتر مورد توجه قرار گرفته است. همانند : هَبْ ، اَلحِقْ ، قَوِّ ، اُشدُدْ ،...
2- در قواعد درس اول تنوع بيحسابي را مي يابيم كه موجب سرگرداني دانشآموز گرديده و يادگيري او از انسجام و نظم و پايداري برخوردار نيست.
3- در صفحه 9 ( التمرين السابع ) اقسام جمله و اركان آن بيان شده است، كه فهم آن در شروع سال تحصيلي براي دانش آموزان مشكل خواهد بود، بهترين شيوه آن است كه آن را در دروس نهم و دهم بگنجانيم.
4- در صفحه 10 مربوط به كارگاه ترجمه قسمت پنجم عبارت : لا تَعبدوا اِلّا اللهَ (فقط خداوند را عبادت كنيد ) قرار دارد كه اين شيوه ترجمه براي دانشآموز سال اول نامفهوم است. چون جمله با ( لا ) نهي شروع شده و به صورت مثبت ترجمه مي شود و با مطالب يادگرفته شده منافات دارد.
5- درس ششم ضمير و انواع آن را بصورت ناقص معرفي ميكند در صورتي كه آشنايي دانشآموزان به مبحث ضمير لازم و ضروري است.
6- مسئله بعدي وجود متن هاي يكنواخت و تكراري از درس اول تا درس هفتم است كه از تنوع برخوردار نيست. ميتوانيم با ارائه متون مختلف از لحاظ موضوع ايجاد انگيزه و علاقه در دانشآموزان نمائيم.
ب : بررسي عربي سال دوم رياضي و تجربي
1) ارائه حجم بسيار زيادي از قواعد به دانشآموزان خصوصاً از درس دوم تا درس پنجم كه معضل اصلي آنها در اين دروس يادگيري و كاربرد آن در جملات است.
2) عدم ارائه نمونههاي كافي در ترجمه عبارات فارسي و عربي و نكات مربوط به آن كه موضوعي كم رنگ و فراموش شده در اين مقطع از سال تحصيلي است.
3) فقر ارائه متون كافي به صورت علمي با توجه به دانشآموزان كه در رشته تجربي و رياضي تحصيل ميكنند، اينگونه موضوعات موجب انگيزه و ايجاد علاقه در دانشآموزان ميگردد.
ج : بررسي عربي سال سوم رياضي وتجربي
1) مواجه شدن دانشآموزان با مشكلات متعدد در درس اول و دوم در رابطه با صرف فعل معتل در صيغه هاي مختلف.
2) متن درس اول خيلي مختصر و كوتاه بوده و دانشآموز نميتواند با فعل معتل و اقسام آن به صورت كافي آشنا گردد.
3) فعلهاي معتل بصورت اعلال شده انتخاب گرديده، در صورتي كه دانشآموز كاملاً با فعل معتل و انواع آشنا نشده است. و كاربرد فعلهاي صحيح كه در انتها با (ي) ضمير متكلم بكاررفتند موجب اشتباه در تشخيص فعل معتل و غير آن مي گردد. همانند :
كُنْتُ ، هَبْ ، آتِنا ، تَجِدُ ( فعلهاي معتل اعلال شده )
اَنطِقنِي، اَلْهِمْني ، وَفِّقنِي ، هَوايَ، مُنايَ ( فعل صحيح همراه با ( ي ) ضمير متكلم بكار رفته است.
4) تأكيد كتاب بر ساختن و كابرد فعلهاي معتل در صيغه هاي متعدد و در زمان هاي گوناگون كه از موانع يادگيري در شروع سال تحصيلي بوده، ما ميتوانيم قواعد مربوط به معتلات را در دو درس آخر كتاب لحاظ نمائيم تا از مشكلات و موانع يادگيري در آغاز سال تحصيلي بكاهيم.
5) از ارائه جملات و عبارات قرآني كه احتياج به شرح و توضيح دارد در متن درسها خودداري نمائيم تا از ابهام در ترجمه كمتر مواجه شويم مثلاً در درس دوم صفحه 32
اَوْ كَظلماتٍ في بحرٍ لُجّيٍ يَغشاه موجٌ فوقَه موجٌ .... ظُلماتٌ بعضُها فوقَ بَعضٍ
6) ارائه تمرينات مربوط به( تمهيد صفحه 38 ) كه هيچگونه ارزش عملي و كاربردي براي دانشآموزان نداشته و غالباً همكاران از كنار آن بياعتنا ميگذرند.
د : بررسي مشكلات و موانع يادگيري عربي 2 انساني
1- ارائه كردن كامل قواعد سال اول دبيرستان در درس اول و دوم كه در اين مقطع از سال تحصيلي موجب صرف وقت بسيار زياد در آغاز سال آموزشي است، در صورتي كه مطالب سال گذشته بخوبي يادگيري نشود در ادامه آن و موضوعات آتي تداخل و مانع ايجاد ميكند، بهترين شيوه استفاده از مثالها براي يادآوري مطالب گذشته و استمرار آن است.
2- استفاده از تصاوير و اشكال مختلف هندسي موجب گمراه شدن دانش آموزان گرديده و از اهميّت و ازحساسيت يادگيري مطالب و مفاهيم و قواعد تا حدي كاسته كه بيشتر به يك كتاب نقاشي و الگوي تصاوير هندسي بدل گرديده است.
3- عدم انسجام و ارتباط ميان مطالب و قواعد آتي با مواد آموخته شده قبلي
4- پراكندگي موضوعات نحوي و تنوع آن بدون كارشناسي
5- در تقسيم اعراب در درس چهارم و پنجم بهتر آن بود ابتدا اعراب ظاهري و فرعي را معرفي نموده و به دنبال آن اعراب محلي و تقديري ارائه گردد، اما اين اصل در اين كتاب رعايت نشده و موجب ايجاد مشكل مضاعف در يادگيري كتاب شده است.
6- ذكر موضوع جملات اضافي ( مضاف و مضافٌ اليه ) قبل از جملات وصفي ( موصوف و صفت) لازم و ضروري است در صورتي كه در اين كتاب ابتدا وصف و بدنبال آن اضافه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است، در حالي كه از نظر ترتيب مضافٌ اليه قبل از صفت قرار ميگيرد.
همانند : اُنْظُر اِلي قرونهِ الجميلَهِ
مضاف اليه صفت
بررسي موانع و مشكلات يادگيري عربي سوم انساني
1- پراكندگي موضوعات و قواعد درس اول و دوم كه نشان دهنده عدم كارشناسي بوده و فقط جهت موضوع بندي مي باشد كه موجب صرف وقت بسيار و گاهي اوقات عدم يادگيري صحيح آن سبب تداخل مفاهيم گذشته و ايجاد مانع در يادگيري مطالب جديد مي شود.
2- اختصاص دادن حجم اعظم كتاب به بخش معتلات و صرف آن در صيغه هاي گوناگون در صورتي كه هدف آشنايي با جملات و عبارات قرآني و ادعيه باشد با اين موضوع در تعارض است، مطالب و مفاهيم كتاب بر روي دستور و قواعد تكيه زده، بر آموزش سمعي و بصري در بحث آموزش زبان عربي بي اعتنا و بي توجه است.
3- عدم پيوستگي موضوعات درس هفت تا دوازده با درسهاي گذشته و عدم ارتباط ميان درس هاي 13 تا 16 با ساير موضوعات درسي.
4- ارجح آن است كه موضوعات صرفي در يك سال تحصيلي و موضوعات نحوي در سالي ديگر ارائه شود تا مطالب از يك انسجام و ارتباط معقول بهرهمند باشد و در هم گسيختگي موضوعات صرفي و نحوي موجب عدم ماندگاري و پايداري مطالب در سال هاي آينده است.