بخشی از مقاله
بررسي كاشت غلات و تناوب در استان خراسان (شهرستان بجنورد)
موقعيت و وسعت استان خراسان
مساحت استان خراسان در حدود 313337 كيلومتر مربع و تقريباً يك پنجم مساحت كشور است و بين 30 درجه و 21 دقيقه تا 38 درجه و 17 دقيقه عرض شمالي و 55 درجه و 28 دقيقه تا 61 درجه و 14 دقيقه طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ قرار گرفته است. اين استان از طرف شمال و شمال شرق با اتحاد جماهير شوروي، از مشرق به استانهاي يزد و اصفهان و سمنان و گلستان محدود است. طول متوسط آن به خط مستقيم در جهت شمالي ـ جنوبي، 750 كيلومتر و عرض متوسط آن در جهت شرقي ـ غربي، 420 كيلومتر است.
آب و هواي استان
به طور كلي عرض جغرافيايي، بادها، بارش، ارتفاع زمين، جهت كوهها و همچنين درياها و وجود كويرها و صحراي خشك اطراف در آب و هواي هر منطقه موثر است. پس لازم است اثر عوامل فوق بر آن ناحيه مطالعه شود.
خراسان در ناحيه معتدل شمالي واقع است و به طور كلي داراي آب و هواي متغير ميباشد و فصل بارش عمدتاً در اواخر فصل پاييز و زمستان و اوايل بهار است. در تابستان هوا گرم و خشك و زمستانها نسبتاً سرد است و اختلاف دماي روز و شب زياد ميباشد. دماي هوا از شمال خراسان به طرف جنوب افزايش مييابد و از ميزان بارش ساليانه كاسته ميشود. به طور كلي بر اساس مطالعات و آمارهاي اداره هواشناسي، تقسيمات آب و هواي استان خراسان به شرح زير است:
1. آب و هواي سرد كوهستاني
2. آب و هواي معتدل كوهستاني
3. آب و هواي نيمهصحرايي ملايم
4. آب و هواي صحرايي بياباني گرم و خشك
بادهاي مهم
• بادهاي شمالي و شمال شرقي
در فصل زمستان، بادهاي شمالي كه از سيبري به طرف جنوب غربي ميوزند، در مناطق كوهستاني شمال خراسان دما را پايين ميآورد و گاهي موجب ريزش برف ميشود. اين بادها گاهي از كوههاي شمالي گذشته، به دامنههاي جنوبي نيز نفوذ ميكنند و سبب سردي هوا ميگردد.
• بادهاي غربي
در زمستان و فصل بهار، بادهاي بارانآور غربي پس از عبور از آذربايجان و شمال ايران، به خراسان رسيده باعث اعتدال دماي هوا ميشود و ريزش باران و برف را سبب ميگردد.
• بادهاي جنوبي و كويري
اين بادها از جنوب ايران به طرف شمال ميرود و از جانب كوير گذشته به خراسان ميرسد كه هوا را گرمتر ميكند و معمولاً همراه با گرد و غبار است.
• بادهاي 120 روزه سيستاني
از شرق در تابستان به جنوب شرقي خراسان ميوزد و سبب برپاشدن طوفانهاي شن و ريگهاي روان ميشود و سرعت وزش آن در جنوب، گاه به 110 كيلومتر در ساعت ميرسد و اثر منفي بر پوشش گياهي و كشاورزي و تبخير و دما در مسير وزشش دارد.
بارش
بارش سالانه بين 75 تا 500 م.م به صورت باران و تگرگ است و در سالهاي مختلف اين ميزان تغيير ميكند و در خشكسالي به حداقل ميرسد. بيشتر بارش در فصل زمستان و بهار صورت ميگيرد كه قسمتهاي شمالي استان نسبت به مناطق جنوبي اين استان داراي بارش بيشتر است.
ارتفاع زمين
در ارتفاعات شمالي استان، دماي هوا به مقدار زيادي كمتر از مناطق پست جنوبي است. در اين مناطق پست، اختلاف دماي حداقل و حداكثر مطلق در طي يك شبانهروز زياد است. در تابستان سال 1361، حداكثر مطلق دما تا 49 درجه بالاي صفر (در طبس) بالا رفته است و در زمستان همان سال تا حداقل 5/21- درجه (در اسدآباد بيرجند) گزارش شده است.
اثر درياها
فاصله زياد استان از درياها، با توجه به جهت كوهها، موجب به حداقل رسيدن نقش آنها بر آب و هواي خراسان شده است و فقط درياي مازنداران اثرات مثبتي در ميزان رطوبت و بارندگي نواحي شمال غرب دارد.
منابع آب
منابع آب در خراسان به دو خش آبهاي جاري و آبهاي زيرزميني تقسيم ميشود.
الف: آبهاي جاري عبارتند از رودخانهها و نهرها
1. رودخانه زنگلانلو و درونگر
2. رود اترك
3. كشف رود
4. رود قرهسو
5. رودخانه جوين و كالشور
ب:آبهاي زيرزميني:
اين آب به صورت قنوات و چاههاي عميق و نيمهعميق و چشمهها مورد استفاده قرار ميگيرد.
پوشش گياهي
الف) جنگل: در ارتفاعات شمال غربي اين استان (غرب شهرستان بجنورد)، جنگلهاي تنك و جنگلهاي خزري انبوه كه رفته رفته به جانب غرب بر انبوهي آن افزوده ميشود، وجود دارد.
پوشش گياهي استپي خراسان بسيار متنوع است، بطوري كه بيشتر گياهان ايران را در اين استان ميتوان ديد. مهمترين آنها عبارتند از:
1. خارشتر كه در تمام استان خراسان، بخصوص در جنوب آن يافت ميشود.
2. تلخك كه در بيشتر نقاط سرخس و تربتجام و تايباد و قسمتهاي جنوبي ديده ميشود.
3. درمنه در غالب نقاط استان خراسان، بخصوص در نواحي سرخس، فراوان است.
4. گون و همچنين تعداد زيادي از خانوادههاي مختلف مانند كنگر، مخلصه و ريواس و ... در نقاط مختلف خراسان، بويژه در جنوب ديده ميشوند. بعضي از اين گياهان در مقابل عوامل نامساعد طبيعي، مقاومت عجيبي به خرج ميدهند و همينها هستند كه براي بهبود وضع مراتع اميدواركننده ميباشند.
ب) مراتع: مراتع استان خراسان اعم از مرطوب و غيرمرطوب را 5/12 ميليون هكتار تخمين زدهاند.
تفسر نمودارهاي بجنورد
با توجه به نمودار چندضلعي، ميتوان نمودارهاي Max. temp, High. temp, Low. temp, Min. temp, Dally. temp را تفسير نمود.
نمودار Temp .High آن نشان ميدهد كه حداكثر دما در ماه آگوست با دماي 3/42 درجه و حداقل آن در ماه ژوئن با 17 درجه اتفاق افتاده است.
نمودار Max. Temp آن نشان ميدهد كه حداكثر دما در ماه جولاي با 11 درجه و حداقل آن در ماه فوريه با دماي 19- درجه اتفاق افتاده است.
نمودار Dally. Temp آن نشان ميدهد كه حداكثر دما در ماه جولاي با دماي 86/25 درجه و حداقل آن در ماه ژوئن با دماي 46/1 درجه اتفاق افتاده است.
نمودار Min. Temp آن نشان ميدهد كه حداكثر دماي آن در ماه جولاي و با دماي 8/33 درجه و حداقل آن در ماه ژوئن با دماي 6/3 درجه اتفاق افتاده است.
پس با توجه باينكه دما به زير صفر درجه نزول پيدا كرده است، پس داراي عصر يخبندان ميباشد.
با توجه به نمودار گراديان بارش بجنورد ميتوان گفت گه بيشترين بارش در طي اين 5 سال مربوط به ماه فوريه كه ميزان بارش آن 06/36 م.م ميباشد و كمترين ميزان بارش در ماه آگوست با ميزان بارش 44/1 م.م اتفاق افتاده است.
با توجه به نمودار كليموگرام بجنورد، ميتوان گفت كه تغييرات درجه حرارت بيشتر از تغييرات بارش بوده است.
با توجه به نمودار آمبروتيك، اين نمودار نشان ميدهد كه از اواسط ماه نوامبر تا اواسط ماه آوريل، دوره مرطوب ميباشد، زيرا نمودار بارش بالاتر از نمودار درجه حرارت قرار گرفته است و از اواسط ماه آوريل تا اواسط ماه نوامبر دوره خشكسالي ميباشد.
تناوب
گندم ـ جو ـ آيش ـ گندم ـ جو
اكولوژي گندم
كشت و كار و رشد نمو اين نبات در تمام نقاط دنيا و در آب و هواهاي مختلف، امكانپذير ميباشد.گندم گياهي است كه در نيمكره شمالي و جنوبي كشت ميشود، ليكن براي هر محيط آب و هوا، نژاد بخصوصي را بايد كشت كرد كه با آن محيط سازگار باشد و به همين دليل است كه نژادهاي گوناگون و بيشمار گندم در تمام نقاط مختلف دنيا وجود دارد.
عوامل جوي كه در رشد و توليد محصول گندم موثر ميباشد، عبارتند از:
حرارت:
گندم در مراحل مختلف رشد، به مقادير حرارت نياز داشته و به طور كلي در برابر سرما و گرما مقاومت مناسبي از خود نشان ميدهد. بذر اين گياه هرگاه در شرايط مناسب رطوبت و اكسيژن قرار گيرد، در حدود 4 درجه سانتيگراد شروع به جوانزدن مينمايد. لكن در ابتداي رشد، بويژه در نژادهاي پائيزه، هرگاه درجه حرارت محيط به حدود 4 تا 5 درجه كاهش يابد، رشد گندم به خواب رفته و در چنين شرايطي هيچگونه فعاليتي از نظر رشد نخواهد داشت.
در مناطق گرم، اين گياه قادر است گرماي 50 تا 55 درجه را به خوبي تحمل نمايد. اين گياه از نزديك خط استوا تا حدود 60 درجه عرض شمالي و 40 درجه عرض جنوبي رشد مينمايد. مقدار حرارت مورد نياز در مورد گندم پاييزه از كاشت تا رسيدن كامل برابر 2300 كالري (گياهان به طور كلي حرارت مورد نياز را به صورت كاليري جذب مينمايند و مقدار كالري لازم براي آنها با درجه حرارت روزانه متناسب ميباشد)، به شرح زير ميباشد:
از مرحله كاشت تا توليد جوانه حدود 150-120 كالري
از مرحله جوانه زدن تا توليد پنجه حدود 500 كالري
از مرحله پنجه زدن تا گل دادن حدود 850 كالري
از مرحله گل دادن تا رسيدن حدود 800 كالري
گندمهاي بهاره نسبت به گندمهاي پائيزه براي رسيدن به هر يك از مراحل فوق، به گرماي كمتري نياز دارند و جمع گرماي مورد نياز آنها حدود 1265 تا 1550 كالري (درجه سانتيگراد) ميباشد.
در مناطق استوائي كه درجه حرارت خيلي زيادتر از حد تحمل گندم ميباشد، نميتوان گندم كشت نمود. لكن در نقاط مرتفع استوا كه بين 900 تا 3900 متر از سطح دريا ارتفاع داشته باشد، به علت كاهش درجه حرارت ميتوان نسبت به كشت گندم اقدام نمود.
حداقل درجه حرارت براي توليد جوانه نيز در ارقام مختلف است، ولي به طور كلي در اين مرحله بين 3 تا 5 درجه تغيير كرده و مناسبترين درجه براي توليد جوانه 6 تا 8 درجه سانتيگراد است.
مقاومت گندم در برابر سرما نسبتاً زياد است و نژادهاي پائيزه كه در مناطق سرد كشت ميشوند، ميتوانند سرماي تا 35- درجه سانتيگراد را تحمل نمايند، ولي حد متوسط تحمل گندم در برابر سرما حدود 10- تا 17- درجه ميباشد. اين گياه در صورتي ميتواند تغييرات درجه حرارت هر فصل را به خوبي تحمل نمايد كه دامنه تغييرات حرارت، سريع و ناگهاني نباشد، زيرا در اين صورت صدمه شديدي به اندامهاي هوايي گندم وارد خواهد شد. مقاومت گندم در برابر سرما نسبت به سن گياه و مراحل مختلف رشد آن تغييرمينمايد و در مراحل اوليه رشد حساسيت آن بيشتر ميباشد.
خاكهاي مناسب براي كاشت گندم
در تعيين نوع خاك، جهت كاشت گندم ميبايد در درجه اول عوامل محيطي را درنظر گرفت، زيرا در نقاط مرطوب جنس زمين نسبت به نقاط خشك فرق مينمايد. در اين صورت، زمين بايد شي و يا شني هوموسي باشد. هرگاه در مناطق مرطوب زمين رسي باشد، چون قابليت نفوذ خاك كم است، زمين به تدريج در اثر آبياري و جذب رطوبت باران به باتلاق تبدبل خواهد شد، لكن در مناطق خشك براي كشت و توليد گندم بايد اين گياه را در زمينهاي سنگين رسي و يا رسي هوموسي كشت نمود.
به طور كلي، گندم نباتي است كه كشت آن در هر خاكي امكانپذير است، مشروط برآنكه خاك شور و باتلاقي نباشد، زيرا در اين حالت امكان رشد گياه و برداشت محصول مناسب از آن، فوقالعاده كاهش مييابد.
خاكهاي خيلي قوي از نظر هوموس، با تهويه كافي مواد غذايي كامل براي كشت گندم بسيار مناسبند. در خاكهاي خيلي سنگين و رسي، جوانهزدن خيلي دير انجام ميشود و به علت آنكه در زمستان و بهار رطوبت را به مقدار زياد و به مدت طولاني در خود نگهداري مينمايد، احتمال از بين رفتن بذر و يا گياه جوان وجود دارد. در خاكهاي آهكي، خطر يخبندان زمستان در مناطق معتدل و سرد زياد است. همچنين خاكهايي كه سطح آنها در اثر كار ادوات كشاورزي بالا آمده و پوك شده باشند، براي كشت گندم مناسب نيستند، بنابراين گندم بايد در خاكهايي كشت گردد كه كاملاً نشست كرده و خاك زياد نرم و پودر نباشد.
بهترين و مناسبترين خاك برا كشت گندم، خاكهاي ليموني رسي و ليموني شني كه از رسوب رودخانهها تشكيل شدهاند و يا خاكهاي رسي و سيليسي، با عمق كافي و مواد غذايي كافي ميباشند. همچنين زمينهاي شني هوموسي و خاكهاي هوموسي و در نقاطي كه زمينها شني رسي و يا رسي شني و يا رسي آهكي و يا آهكي شني باشند، كشت گندم در آنها امكانپذير بوده و PH مناسب براي رشد خود اين گياه حدود 7 ميباشد.
گندم چون داراي ريشههاي افشان و سطحي است، بنابراين احتياج به خاكهاي عميق ندارد و حدود 90 درصد ريشه آن در عمق 20 تا 25 سانتيمتري خاك پخش ميگردد، لكن در اين عمق، خاك نبايد زياد نرم و پوك باشد، زيرا نه تنها كشت گندم در چنين خاكي نتيجه خوبي دربر نخواهد داشت، بلكه در مورد ارقام پابلند، ورس بوجود ميآيد، بنابراين لازم است نسبت به حاصلخيزي خاك، وجود و نگهداري رطوبت كافي در اين عمق توجه گردد.
تناوب (گردش زراعي گندم)
براي بالا بردن راندمان محصول گندم در هر هكتار و به طور كلي در سطح كشور، عوامل مختلفي موثر ميباشند كه مهمترين آنها عبارتند از:
• آب و هوا
• خاك (جنس زمين)
• چگونگي عمليات تهيه زمين
• لوازم و وسايل آماده كردن زمين
• نوع بذر (نوع گياه)
• روش كاشت (مكانيزه يا سنتي)
• نوع زراعت (آبي يا ديم)
• تجزيه و عادت و يا آموزش كشاورزان
• ساير عمليات كاشت، داشت و مانند مقدار و نوع مواد غذايي مورد نياز گياه
• آبياري مناسب
• برداشت به موقع و صحيح
با درنظر گرفتن عوامل بالا و انتخاب صحيح لوازم تهيه زمين و كاشت گندم، ميتوان مقدار محصول را به نحو مطلوبي بالا برد.
در بعضي از نقاط كه گندم كاشته ميشود، اغلب كشاورزان عادت دارند كه چند سال متوالي در يك زمين گندم بكارند، البته كشت گندم به مدت چند سال در يك زمين محصول توليد خواهد نمود، ولي اين كار از نظر تكنيك زراعتي، مناسب و صحيح نيست، زيرا خطر مبتلا شدن محصول در اثر كشت مداوم به بيماريهاي مختلف گياهي، زياد است و از طرف ديگر، به علت آنكه ريشههاي گندم سطحي است، فقط نبات از قسمت سطح خاك تغذيه نموده و اين قشر از خاك بتدريج در اثر كشت متوالي گندم، ضعيف ميشود. به علاوه انواع علفهاي هرز مزارع گندم و آفات آن زياد خواهد شد. بنابراين بهتر است براي براي توليد يك محصول خوب، تناوب زراعتي صحيحي برقرار شود. بهترين نبات قبل از گندم، طبق تجارب زيادي كه حاصل شده، گياهي است كه خواص فيزيكي خاك را اصلاح نموده و سبب بالارفتن حاصلخيزي خاك شود.
اين نباتات عبارتند از: سيبزميني، چغندرقند، حبوبات، سبزيجات و نباتات روغني. در نواحي خشك ميبايد مسئله تناوب را طوري برقرار نمود كه از هيچ نظر ضرري به محصولات وارد نشود.
به طور كلي كشت هر نبات بعد از محصولي كه از نظر مصرف كود و ساير عوامل محيطي با قدتر سازش گياه قبلي (در تناوب) و نكات ديگر رابطه مثبتي داشته باشد، علاوه بر افزايش محصول، گام موثري است براي حاصلخيزي خاك زراعتي و بهبود وضع مزرعه، اين خود اهميت فوقالعادهاي براي زراع و بالارفتن درآمد از نظر مقدار محصول برداشته شده، دارد.
تناوبهايي كه در نقاط مختلف براي گندم برقرار ميشود، بستگي كامل به شرايط جوي، نوع زراعت از نظر ديمي يا آبي و مقدار آب موجود در منطقه خواهد داشتف هرگاه منطقه سردسير باشد، بهتر است براي كشت گندم آبي، تناوب سه ساله و يا دوسالهاي به شرح زير برقرار گردد:
سال اول: چغندرقند، سيبزميني يا ساير نباتات وجيني مناسب با آب و هواي منطقه
سال دوم: آيش
سال سوم: گندم
و يا:
سال دوم: آيش
در مناطق سردسير پس از برداشت چغندرقند، چون سرماي پاييز زود شروع ميگردد، به علت شروع سرما و احتمالاً يخزدن زمين، ممكن است نتوان گندم را در پاييز كشت نمود. بنابراين يا بايد زمين را آيش گذاشت و يا گندم بهاره كشت كرد. در اين صورت تناوب دوساله برقرار شده و به صورت زير است:
سال اول: چغندرقند
سال دوم: گندم بهاره
در نقاطي كه آب و هواي معتدل داشته و زراعت آبي كشت ميگردد، تناوب سه ساله زير عمل ميشود:
سال اول: نباتات وجيني
سال دوم: گندم
سال سوم: آيش
اجراي گردش زراعي چغندرقند ـ گندم پاييزه نيز براي اين گياه مناسب است.
در مناطقي كه پائيز معتدل، لكن كم آب باشد، ميتوان با درنظر گرفتن مواد غذايي ذخيره و جنس زمين تناوب چهارساله و يا سه ساله به صورت زير برقرار نمود:
زمينهاي نسبتاً قوي: در اين نوع زمينها تناوب چهارساله به صورت زير است:
سال اول: چغندرقند، ذرت، سيبزميني و ساير گياهان وجيني مناسب با آب و هواي منطقه
سال دوم: گندم
سال سوم: آيش
تهيه زمين گندم
خاكي كه براي كشت گندم درنظر گرفته ميشود، بايد به اندازه كافي عمق داشته و در قسمت سطحي نرم و حاصلخيز بوده، زياد پوك نباشد و از وسايل و ادوات كشاورزي بيش از اندازه مورد نياز در زمين استفاده نشود.
هرگاه در گردش زراعي قبل از گندم، نوعي غله باشد، لازم است باقيمانده كاه و كلش حاصل از گياه قبلي به خوبي نرم و خرد شده و با خاك كاملاً مخلوط شود. در مناطق خشك و كمآب، بهتر است كاه و كلش را تا حد امكان جمعآوري و از زمين خارج نمود، زيرا به علت كمي رطوبت، به كندي و سختي پوسيده شده و در مدت طولاني از بين خواهد رفت. در مناطق گرم و خشك، هرگاه اضافه نمودن كاه و كلش به خاك زراعتي ضرورت داشته باشد، اين كار ميبايست به تدريج و در مدت نسبتاً طولاني صورت گيرد. طبق بررسيهاي انجام شده، هر تن كاه و كلش حدود 6 تا 7 واحد ازت به خاك اضافه مينمايد.
به طور كلي هدف از تهيه زمين گندم عبارتند از:
- زير خاك كردن كاه و كلش
- از بين بردن علفهاي هرز
- زيرخاك كردن مواد تقويت كننده
- حفظ رطوبت موجود در خاك
- نفوذپذيري خاك
- نرم كردن و افزايش عمق خاك زراعتي
تهيه زمين گندم شامل مراحل مختلفي است كه با درنظرگرفتن روش زراعت (آبي يا ديم، مكانيزه يا سنتي) متفاوت ميباشد. به طور كلي مراحل مختلف تهيه زمين گندم عبارتند از:
شخم ديسك هرس تسطيح يا صاف كردن زمين و ساير عمليات
شخم: گندم گياهي است كه احتياج به شخم عميق نداشته و با درنظر گرفتن بافت خاك، معمولاً شخمي به عمق 12 تا 15 و حداكثر 18 سانتيمتر براي اين گياه كافي ميباشد. در خاكهاي غيرقابل نفوذ و در مواردي كه از ادوات كشاورزي بيش از اندازه استفاده شده و خاك فشرده شده باشد، لازم است عمق شخم به20 تا 22 سانتيمتر برسد، زيرا خاكي كه داراي عمق لازم بوده و به اندازه كافي نرم شده باشد، آب باران را بهتر و به مقدار بيشتر ذخيره كرده، نه تنها بذر گياه در چنين خاكي بهتر جوانه توليد مينمايد، بلكه گياه حاصل نيز در اين خاك رشد بهتري خواهد داشت. همچنين براي تهيه زمين بايد به وضع تناوب و نبازقبلي نيز توجه نمود. به طور كلي، اصول آماده كردن زمين براي كاشت گندم، بستگي به نوع گياهي دارد كه در گردش زراعي قبل از گندم قرار گرفته و براي هر يك از اين گياهان عبارتند از:
تهيه زمين گندم بعد از آيش:
در مناطقي كه به دلايل مختلف مانند كمبود آب، سردي هوا و شروع سرماي زودرس در پائيز، همچنين ضعف زمينهاي زراعتي از نظر مواد غذايي، كمبود يا عدم وسايل تهيه زمين و لوازم كاشت و غيره، نتوان همه ساله زمينهاي زراعتي را زير كشت محصولات مختلف قرار داد.
زارعين ناگزير يك سال و به ندرت چند سال يك بار و يا به فواصل زماني ديگر را براي جذب رطوبت، تقويت، مبارزه با علفهاي هرز و غيره بدون كاشت باقي ميگذارند. با اتخاذ اين رويه كه به آن آيشبندي ميگويند، بهتر است در شروع سا آيش (سالي كه زمين كاشت نميشود)، زمين را شخم نسبتاً عميق زد تا رطوبت حاصل از باران و احتمالاً برف بهتر و بيشتر در زمين ذخيره شود و در سال بعد، موقع شروع عمليات تهيه زمين و قبل از كاشت گندم، احتياجي به اجراي شخم عميق نباشد.
البته لازم است با ديسك و يا گاوآهن، زمين را شخم متوسط زد تا علفهاي هرزي كه در سال آيش در زمين رشد و نمو كردهاند، زير خاك رفته و كلوخهاي موجود در سطح خاك نيز كاملاً نرم و خر شده، سپس زمين تسطيح و براي كاشت بذر گندم آماده گردد. در صورتي كه از كودهاي دامي و شيميايي براي تقويت زمين استفاده شود، كود دامي و كود شيميايي فسفره و قسمتي از كود شيميايي ازته را قبل از كاشت گندم و پيش از اجراي شخم يا ديسك در زمين پخش نمود تا در موقع انجام عمليات تهيه زمين در عمق معين از خاك قرار بگيرند. باقيمانده كود شيميايي ازته را ميتوان در اوايل بهار و هنگام شروع رشد بهاره و تشكيل ساقه، به زمين اضافه نمود تا ساقههاي قوي و سنبلههاي كافي بوجود آيد.