بخشی از مقاله
نام مقاله: بررسي نيروي انساني ونيازهاي مهارتي كتابداران شاغل در كتابخانه هاي دانشگاهي استان خوزستان
نام نشريه: فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني
شماره نشريه: 35 _ شماره سوم، جلد 9
پديدآور: دكترعبدالحميد معرف زاده،پزستو صانعي دهكردي
مترجم:
چكيده
اين تحقيق با توجه به تحولات مداوم رشته كتابداري و در نتيجه تغيير نيازهاي آموزشي كتابداران، به بررسي وضعيت نيروي انساني و نيازهاي مهارتي كتابداران شاغل در كتابخانههاي دانشگاهي استان خوزستان پرداخته است. در اين پژوهش، تعداد 172 نفر از كتابداران شاغل در كتابخانههاي دانشگاهي استان خوزستان، مورد بررسي قرار گرفتهاند. نتايج نشان ميدهد در حال حاضر بيشترين دورههاي مورد نياز اين كتابداران، فناوريهاي نوين است و آنها براي اينكه خود را با اين تغيير و تحولات حاصل از فناوريهاي مدرن هماهنگ سازند و بتوانند بهترين و مفيدترين خدمات را در كمترين زمان ممكن به شكلي مطلوب ارائه دهند، بايد در اين زمينهها آموزشهاي لازم را ببينند؛ كه لازمه آن برنامهريزي و تدارك اين آموزشها توسط مسئولان ذيربط ميباشد.
كليدواژهها: كتابداران، كتابخانه دانشگاهي، آموزش ضمن خدمت، فناوري اطلاعات،
مقدمه
كتابخانهها به عنوان حافظ و اشاعه دهنده دانش بشري در طول تاريخ همواره دستخوش تغيير و تحول بودهاند. آينده كتابخانهها بويژه كتابخانههاي دانشگاهي، در گرو همگامي و سازگاري با تغييرات جاري در دانشگاههاي علوم كتابداري و اطلاعرساني و فناوريهاي مربوط به آن است. اين امر، مستلزم يادگيريهاي مكرر و آموزشهاي مستمر در حين كار ميباشد. «چاتيما ساكنناد» آموز
ش در محيط كار را اينگونه تعريف كرده است: «گسترهاي از مفاهيم، فرايندها و فعاليتهايي كه كاركنان در محيط كار به دست ميآورند. حاصل اين يادگيري بايد به توسعه دانش، مهارت، ارزشها، رفتارها و فعاليتهاي كارمند در محيط كار بينجامد. قبل از اينكه درباره آنچه بايد ياد گرفته شود بحث كنيم، بايد بدانيم به چه مهارتهايي نياز است و چه كساني به اين مهارتها نياز دارند و چه كساني بايد اين مهارتها را بياموزند؟ اين تحقيق در همين راستا و در سراسر كتابخانههاي دانشگاهي خوزستان انجام شده است.
سؤالهاي پژوهش
- كتابداران شاغل در كتابخانههاي دانشگاهي استان خوزستان از نظر جنسيت، سن، سابقه كار، تجربه كاري در مديريتها و بخشهاي مختلف كتابخانه، نوع مدرك و ميزان تحصيلات، چه وضعيتي دارند؟
- كتابداران شاغل در كتابخانههاي دانشگاهي استان خوزستان، به لحاظ شركت در دورههاي آموزش مختلف در چه وضعيتي قرار دارند؟
- از ديدگاه كتابداران، نقش دورههاي آموزشي در ارتقاي مهارتها و ارتقاي شغلي آنها به چه ميزاني است؟
- لزوم برقراري دورههاي آموزشي در بخشهاي مختلف كتابخانه از ديدگاه كتابداران به چه ميزاني است؟
- از ديدگاه كتابداران، نقش انجمنها و سازمانهاي علمي كتابداران، در امر برقراري دورههاي آموزشي به چه ميزاني است؟
- از نظر كتابداران، بهتر است آموزش ضمن خدمت به چه شكلي برگزار شود؟
- مشكلات آموزش ضمن خدمت از ديدگاه كتابداران كتابخانههاي دانشگاهي استان خوزستان چيست؟
فرضيهها
1. بين نوع و ميزان تحصيلات با نيازهاي آموزشي كتابداران رابطهاي معنادار وجود دارد.
2. بين دورههاي آموزشي طي شده و نيازهاي مهارتي كتابداران رابطهاي معنادار وجود دارد.
3. بين جنسيت كتابداران و نيازهاي مهارتي كتابداران تفاوتي معنادار وجود دارد.
پيشينه تحقيق
مزيناني (1377) در بررسي نيازهاي مهارتي كتابداران شاغل در كتابخانههاي دانشگاهي و مراكز اطلاعرساني ايران، نيازهاي مهارتي كتابداران و مديران داراي مدارك تحصيلي گوناگون در مقاطع مختلف را بر اساس 28 اولويت مورد پيمايش قرار داده است. يافتههاي اين پژوهش نشان ميدهد از نظر كل جامعه كتابداران، نيازهاي مهارتي اولويتهاي اول تا پنجم عبارتند از: فناوري اطلاعات، نرمافزارهاي كتابخانهاي، آشنايي با مراجع تخصصي، آشنايي با بانكهاي اطلاعاتي و مباني رايانه.
فتاحي (1377: 63 ـ 49) با تأكيد بر برخي از زمينههاي تأثيرگذار فناوري نوين بر كار كتابخانهها و كتابداران، فناوري اطلاعات را مهمترين جنبه از فناوري جديد پيوسته و در حال تحول و پيشرفت ميداند كه كتابداران براي حفظ جايگاه خود، بايد فعالانه با آن آشنا شوند و تأكيد دارد كه به موازات كاربرد فناوري نوين در كتابخانهها، دانستههاي مربوط به اين فناوريها را در كلاسها، همايشها و نمايشگاهها به كاركنان منتقل كنند.
نيككار و فرزين (1379: 58 ـ 47) در بررسي آموزش تكنولوژي جديد اطلاعات به كتابداران و تأثير آن بر بهرهوري، آموزش را يكي از عوامل مهمي ميدانند كه تأثيري قابل توجه در بهرهوري دارد. آنها نشان دادهاند 5/87% از كتابداران در انجام امور خود از فناوري جديد استفاده ميكنند، 96% آنها نسبت به كسب مهارتهاي جديد احساس نياز ميكنند، آنها سواد رايانهاي و آشنايي نبودن كامل با پايگاههاي اطلاعاتي و شبكههاي رايانهاي را مهمترين نياز آموزشي خود تشخيص دادهاند.
رزام و الجو[4] (1998) در بررسي آموزش فناوري اطلاعات به نسل تازه كتابداران در كشورهاي در حال رشد، بيان ميكنند كه براي فايق آمدن بر چالشهاي جامعه اطلاعاتي و برآورده كردن خواستههاي آن، به تربيت نسل جديدي از كتابداران در حوزه روشهاي نوين ذخيره و بازيابي اطلاعات نياز است. توليد و عرضه بيحد و حصر اطلاعات، گسترده شدن افقهاي فكري و فرهنگي، ظهور فناوريهاي نوين، پيشرفتهاي فناوري پردازش اطلاعات و افزايش روزافزون حوزههاي موضوعي و
رشتههاي جديد، مشخصههاي دنياي امروز هستند كه مسائل اطلاعاتي متعددي را با خود همراه كردهاند. حل اين مسائل تنها از طريق درك صحيح موقعيت و آگاهي از چگونگي توليد و زايش اطلاعات، ذخيره، بازيابي، اشاعه و استفاده آن ميسر است.
واتكينز[5] و مارسيل[6] خاطرنشان ميكنند: «يادگيري در محيط كار شامل شرايطي از قبيل كارآموزي و توسعه منابع انساني است. بويژه بازآموزي كه شرط برتر است و به آموزش شغلي بازميگردد. موارد بالا همه بر اهميت آموزش بويژه آموزش حين كار كاركنان كتابخانه تأكيد دارند. تحقيق حاضر نيز با روش پيمايشي اهميت، ضرورت و نوع اين آموزش را در استان خوزستان مورد بررسي قرار داده است.
روش پژوهش و ابزار گردآوري اطلاعات
جامعه مورد پژوهش
جامعه مورد پژوهش، 172 نفر از كتابداران شاغل در 52 كتابخانه دانشگاهي استان خوزستان ـ اعم از دانشگاه دولتي، آزاد و پيام نور ـ است. اين تحقيق كتابخانههاي دانشگاهي استان خوزستان (دولتي، آزاد، پيام نور) را شامل ميشود.
نوع پژوهش پيمايشي است و بر آن است تا با شناخت وضعيت موجود، شيوههايي را براي ارتقاي سطح مهارت و دانش كتابداران دانشگاهي استان خوزستان ارائه نمايد. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه، حاوي 22 سؤال است. اين سؤالها به دو قسمت تقسيم ميشوند؛ قسمت اول مربوط به اولويتهاي نيازهاي آموزشي با 20 پرسش است و قسمت دوم اولويتهاي نيازهاي مهارتي است
كه سه محور نياز به علوم پايه رايانه، نياز به علوم تخصصي كتابداري و نياز به علوم فناوري اطلاعات را در نظر دارد. پاسخهاي سؤال 21 بر اساس يك مقياس پنج درجهاي (طيف ليكرت) از 27 مورد از نمونه مورد بررسي، ارزيابي گرديد. پرسشنامه ميان 172 كتابدار دانشگاهي در استان خوزستان توزيع شد. 18 نفر از كتابداران به پرسشنامه پاسخ ندادند. 107 نفر پاسخدهندگان در دانشگاه دولتي، 37 نفر در دانشگاه آزاد و 10 نفر در دانشگاه پيام نور كار ميكردند.
دامنه تحقيق
كتابخانههاي دولتي در اين استان شامل كتابخانههاي مركزي و اقماري دانشگاه شهيد چمران، كتابخانههاي اقماري و مركزي دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور و چندين كتابخانه تابعه در شهرستانهاي استان و همچنين شامل كتابخانه دانشگاه صنعت نفت، كتابخانه آموزشكده فني سازمان آب و برق و كتابخانه ضمن خدمت آموزش و پرورش است.
خلاصه يافتهها و تحليلهاي نهايي
5/69% كتابداران زن و 5/30% مرد هستند. اين امر غالب بودن جامعه زنان در كتابخانههاي دانشگاهي را نشان ميدهد. بيشترين تعداد پاسخدهندگان در گروه سني 30ـ26 سال قرار دارند كه نشاندهندة جوان بودن اين جامعه است و كمترين تعداد آنها در گروه سني 40ـ35 سال قرار دارند. افرادي كه در گروه سني 30ـ26 سال قرار دارند احتمالاً انگيزه بيشتري براي يادگيري و آموزش مستمر دارند. بيشترين كتابداران مدرك تحصيلي ليسانس دارند. از اين تعداد، فقط 8/55% در رشته علوم كتابداري و اطلاعرساني و بقيه تحصيلات غيركتابداري داشته يا ديپلم هستند. نتيجه اينكه، بيش از نيمي از كتابخانههاي دانشگاهي مورد بررسي، در بخشهاي تخصصي خود از افرادي با تحصيلات غيركتابداري بهره ميگيرند.
توزيع فراواني رشته دانشآموختگي
رشته فارغالتحصيلي فراواني درصد
علوم كتابداري 86 8/55
علوم تربيتي 3 9/1
علوم مديريت 7 5/4
زبان خارجه 5 2/3
علوم پزشكي 3 9/1
ديپلم 19 3/12
ساير 31 1/20
جمع 154 100
بيش از 8/46% كتابداران زير 5 سال سابقه كار دارند، لذا بخش عمدهاي از كتابداران مورد بررسي از دانشآموختگان جوان هستند. دانشآموختگان جوان اغلب مايلند تجارب و مهارتهاي خود را گسترش دهند و براي آموزش اهميت خاصي قائلند.
4/58% از كتابداران به صورت رسمي در كتابخانهها استخدام هستند و 5/19% آنها به صورت پيماني كار ميكنند. در مجموع حدود 9/77% از كتابداران به صورت بلندمدت در كتابخانهها استخدام هستند. اين امر نشانگر اين واقعيت است كه سرمايهگذاري بر روي آموزشهاي ضمن خدمت كتابداران اين كتابخانهها در درازمدت از نظر كيفي و بهرهوري نيروي انساني بسيار مقرون به صرفه است.
بيشترين كتابداران شاغل در نمونه مورد بررسي، در بخشهاي مختلف كتابخانه از جمله مديريت كتابخانه، خدمات مرجع، خدمات عمومي، تهيه و سفارشها، سازماندهي مواد و نمايهسازي و چكيدهنويسي، كمتر از 5 سال تجربه كار دارند. فقط 59% از آنان در دورههاي آموزشي ضمن خدمت شركت كردهاند.
2/16% يك نوبت، 9/16% دو تا سه نوبت و 9/1% بيش از سه نوبت در دورههاي آموزشي علوم كتابداري شركت كردهاند.
1/9% يك نوبت، 4/10% دو تا سه نوبت و 13% بيش از سه نوبت در دورههاي آموزشي علوم رايانه شركت كردهاند.
8/18% يك نوبت، 11% دو تا سه نوبت در دورههاي آموزش نرمافزارهاي كتابداري شركت كردهاند.
9/3% يك نوبت، 3/1% آنان دو تا سه نوبت در دورههاي آشنايي با بانكهاي اطلاعاتي شركت كردهاند.
نتايج نشان ميدهد بيش از نيمي از كتابداران در نمونه بررسي هيچگونه دوره آموزشي را طي نكردهاند، كه اين خود ضرورت طراحي و برنامهريزي جدي براي آموزشهاي ضمن خدمت را براي اين كتابداران نشان ميدهد. بنابراين توجه به نيازهاي آموزش كتابداران براي ارائه خدمات بهتر توسط آنها، خواستهاي كاملاً توجيهپذير است.
از اين تعداد شركتكننده در دورههاي آموزشي، 8/57% دورههاي آموزشي را مفيد ذكر كردهاند و 4/34% ميزان كسب مهارتهاي جديد از اين دورهها را تا حدودي بيان كردهاند. اين نتيجه بيانگر اين موضوع است كه اگر دورههاي آموزشي مطابق با نيازهاي كتابداران و با توجه به تغيير و تحولات حاصل از فناوري ارائه شوند، مطمئناً ثمربخش خواهند بود.
1/96% از كتابداران نياز به ارتقا و افزايش دانش و اطلاعات حرفهاي و كسب مهارتهاي جديد را يك ضرورت دانستهاند. بنابراين، مناسب است نهادهاي ذيربط و مديران كتابخانهها در جهت برنامهريزي، طراحي و اجراي دورههاي ضمن خدمت اقدامهاي لازم را انجام دهند، زيرا هرگاه قبل از به كارگيري فناوري، آموزشهاي لازم ارائه گردد، از بسياري دوبارهكاريها جلوگيري ميشود.
اين كتابداران مجموعه عوامل تحولات فناوري اطلاعات، ارتقاي علمي و شغلي، تنوع و افزايش نيازهاي استفادهكنندگان و نقص برنامههاي رسمي دانشگاهها را به ترتيب، دلايل اصلي ضرورت كسب مهارتهاي جديد قلمداد كردهاند. بنابر يافتههاي پژوهشي، تحولات فناوري اطلاعات مهمترين عامل در احساس نياز كتابداران به كسب مهارتهاي جديد است. بنابراين، مسئولان بايد سياستي را برگزينند تا دورههاي آموزشي بيشتر در زمينه فناوريهاي نوين براي كتابداران فراهم شود و اينكه درصد كمي از اين كتابداران ضرورت كسب مهارتهاي جديد را نقص برنامههاي رسمي دانشگاهي ذكر كردهاند. به نظر ميرسد سرفصلهاي درسهاي كتابداران مناسب باشد و عامل اصلي، نحوه ارائه و نبود امكانات لازم براي تدريس آنهاست.
2/94% جامعه مورد پژوهش در صورتي كه دورههاي آموزشي ضمن خدمت تشكيل شود، در آن دورهها شركت خواهند كرد. اين كتابداران لزوم برقراري آموزش در بخشهاي مختلف كتابخانه از جمله: آشنايي با اينترنت (اطلاعرساني)، خدمات مرجع، سازماندهي مواد، نمايهسازي و چكيدهنويسي، تهيه و سفارشها و خدمات عمومي را به ترتيب از جمله بخشهايي ذكر كردهاند كه لزوم برقراري آموزش در آنها ضروري است. با توجه به ضرورت روزآمدسازي دانش كتابداران، مناسب است مراكز آموزشي مرتباً دورههاي بازآموزي و آموزش ضمن خدمت را براي كتابداران شاغل برگزار كنند.
كتابداران تشكيل كارگاه آموزشي را در اولويت قرار دادهاند، زيرا اين دورههاي عملي موجب ارتقاي مجموعهاي خاص از مهارتها ميشود. تشكيل دورههاي آموزش رسمي، آموزش از راه دور، استفاده از روش خودآموزي و سمينار و كنفرانس به ترتيب در اولويتهاي بعدي قرار دارند. بعضي از كتابداران آموزشهاي رسمي را ترجيح ميدهند تا بدينوسيله تجارب و مهارتهاي خود را گسترش داده و
بعضي به دليل كمبود وقت و مشكلات ديگر، آموزش از راه دور و استفاده از روش خودآموزي را ترجيح ميدهند. بنابراين، مسئولان نهادهاي ذيربط بايد به اين نكته توجه كنند كه آموزشهاي ضمن خدمت را به صورتهاي گوناگون ارائه دهند تا حتي كتابداراني كه مشكل حضور در اين كلاسها را دارند، بتوانند از آموزشهاي غيرحضوري استفاده كنند.
اين كتابداران به ترتيب گروههاي كتابداري، كتابخانه ملي، دانشگاههاي مربوط و انجمن علمي كتابداران را بهترينها براي تشكيل كارگاههاي ضمن خدمت و كلاس تشخيص دادهاند.
عمدهترين مشكلات در راه ايجاد دورههاي آموزشي به ترتيب عبارتند از: نبود حمايت سازمان متبوع، مشكلات اداري، كمبود نيروي انساني، كمبود بودجه و محل تشكيل دوره. بنابر يافتههاي پژوهش، اگر سازمان متبوع اين كتابداران را براي تشكيل در دورههاي ضمن خدمت حمايت كند، كمبود نيروي انساني را جبران، كمبود بودجه را رفع و محل تشكيل دوره را در مكاني قرار دهند كه افراد به راحتي بتوانند شركت كنند، مطمئناً همه كتابداران از آموزشهاي ضمن خدمت استقبال خواهند كرد. بنابراين، مسئولان بايد در جهت رفع اين مشكلات اقدامهايي اساسي انجام دهند.
شايان ذكر است، از ميان دورههاي آموزشي نام برده شده در صفحه آخر پرسشنامه جهت اولويتبندي اين دورهها توسط جامعه مورد پژوهش بر اساس نيازهاي آموزشي و مهارتي خود، 83% اين كتابداران آشنايي با پايگاههاي اطلاعاتي پيوسته، 8/68% آنها فناوري اطلاعات، 1/59% آنها آشنايي با نرمافزارهاي كتابخانهاي، 8/57% آنها آشنايي با شيوهها و ابزارهاي جستجو و 1/57% آشنايي با بانكهاي اطلاعاتي را به ترتيب خيلي مهم ذكر كردهاند.
در ادامه، به ارائه نتايج حاصل از يافتههاي مربوط به فرضيههاي تحقيق ميپردازيم. گفتني است، هر فرضيه به تعدادي فرضيه فرعي تقسيم شده است كه در اينجا به بيان نتايج حاصل از اين فرضيهها ميپردازيم.
فرضيه فرعي1ـ1. بين رشته با تعداد دفعات شركت در دوره كتابداري رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي1ـ2. بين رشته با تعداد دفعات شركت در دورههاي رايانه رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي1ـ3. بين رشته با تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزار رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي1ـ4. بين رشته با تعداد دفعات شركت در دورههاي بانكها رابطهاي معنادار وجود دارد.
در بررسي فرضيههاي 1ـ1 الي 1ـ4 از آزمون مربع كا استفاده شد. مشخص شد كه بين رشته تحصيلي با تعداد دفعات شركت در دورههاي علوم تخصصي كتابداري، تعداد دفعات شركت در دورههاي علوم پايه رايانه، تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزارهاي كتابداري و تعداد دفعات شركت در دورههاي بانكهاي اطلاعاتي، رابطهاي معنادار وجود ندارد.
براي بررسي تفاوت ميانگين امتيازهاي به دست آمده از اولويت نيازهاي مهارتي به بررسي سه حيطه نياز به علوم پايه رايانه، نياز به علوم تخصصي كتابداري و نياز به علوم فناوري اطلاعات در رشتههاي تحصيلي متفاوت ميپردازيم. فرضيههاي مورد بحث در اين خصوص عبارتند از:
فرضيه فرعي 1ـ5. بين رشته با اولويتهاي نياز به علوم پايه رايانه رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 1ـ6. بين رشته با اولويتهاي نياز به علوم كتابداري رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 1ـ7. بين رشته با اولويتهاي نياز به علوم فناوري اطلاعات رابطهاي معنادار وجود دارد.
از طريق تحليل واريانس يك دامنه تفاوت ميانگين امتيازهاي به دست آمده در رشتههاي تحصيلي مختلف مورد مقايسه قرار گرفتهاند.
تحليل واريانس يك دامنه براي بررسي ميانگين اولويتهاي نيازهاي مهارتي
جدول1، تفاوت ميانگين به دست آمده از اولويتهاي نيازهاي مهارتي علوم پايه رايانه، اولويتهاي نيازهاي مهارتي علوم تخصصي كتابداري و اولويتهاي نيازهاي مهارتي علوم فناوري اطلاعات را در رشتههاي تحصيلي مختلف نشان ميدهد.
جدول1. تحليل واريانس يك دامنه براي بررسي تفاوت ميانگين 3 اولويت در رشتههاي تحصيلي مختلف
متغيرهاي وابسته منابع تغيير مجموع مجذورات درجه آزادي ميانگين مجذورات نسبتF سطح معناداري
اولويت مهارت علوم پايه رايانه بين گروهي 99/128 6 5/21 72/1 11/0
اولويت مهارت علوم كتابداري بين گروهي 29/382 6 71/63 16/1 32/0
اولويت مهارت علوم فناوري اطلاعات بين گروهي 35/182 6 39/30 86/0 52/0
بنابراين، بين رشته تحصيلي با اولويتهاي نياز به علوم پايه رايانه، اولويتهاي نياز به علوم كتابداري و اولويتهاي نياز به علوم فناوري اطلاعات رابطهاي معنادار وجود ندارد و اين فرضيهها رد ميشود. نتايج نشان ميدهد نياز كتابداران با مدارك تحصيلي متفاوت به اين آموزشها، يكسان و به يك ميزان بوده است.
براي بررسي:
فرضيه فرعي 1ـ8. بين مدرك تحصيلي با تعداد دفعات شركت در دورههاي كتابداري رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 1ـ9. بين مدرك تحصيلي با تعداد دفعات شركت در دورههاي رايانه رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 1ـ10. بين مدرك تحصيلي با تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزارها رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 1ـ11. بين مدرك تحصيلي با تعداد دفعات شركت در دورههاي بانكهاي اطلاعاتي رابطهاي معنادار وجود دارد.
آزمون «مربع كا» نشان داد ارتباط معنادار بين مدرك تحصيلي با تعداد دفعات شركت در دورههاي تخصصي كتابداري، تعداد دفعات شركت در دورههاي علوم تخصصي رايانه، تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزاري و تعداد دفعات شركت در دورههاي بانكهاي اطلاعاتي، فقط فرضيههاي ارتباط بين مدرك تحصيلي با تعداد دفعات شركت در دورههاي كتابداري و تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزارها تأييد ميشوند. نتايج نشان ميدهند مقاطع تحصيلي بالاتر، تعداد دفعات بيشتري در دورههاي كتابداري و دورههاي نرمافزاري شركت نمودهاند و اين به مفهوم آن است كه رويكرد
آشنايي با دورههاي كتابداري و دورهاي نرمافزاري بايد بيشتر معطوف به مقاطع تحصيلي بالاتر باشد تا امكان آن را داشته باشيم كه از تخصص تحصيلي شاغلان در كتابخانهها در ارائه مطلوبتر خدمات استفاده نماييم.
در ادامه تحليلهاي پژوهش، فرضيه 1ـ12 الي 1ـ14 مطرح ميگردد، كه براي بررسي آنها از تحليل واريانس يك راهه استفاده گرديده است. نتايج به شرح زير ارائه ميگردد:
فرضيه فرعي 1ـ12. بين مدرك تحصيلي با اولويتهاي نياز به علوم پايه رايانه رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 1ـ13. بين مدرك تحصيلي با اولويتهاي نياز به علوم كتابداري رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 1ـ14. بين مدرك تحصيلي با اولويتهاي نياز به علوم فناوري اطلاعات رابطهاي معنادار وجود دارد.
بررسي ميانگين اولويتهاي نيازهاي مهارتي در مدارك تحصيلي مختلف
جدول2، بررسي ميانگين اولويتهاي نيازهاي مهارتي علوم پايه رايانه، اولويتهاي نيازهاي مهارتي علوم تخصصي كتابداري و اولويتهاي نيازهاي مهارتي علوم فناوري اطلاعات در مدارك تحصيلي مختلف را با استفاده از تحليل واريانس يك دامنه نشان ميدهد.
جدول2. تحليل واريانس يك دامنه اولويتهاي 3 گانه در مقاطع تحصيلي مختلف
متغيرهاي وابسته منابع تغيير مجموع مجذورات درجه آزادي ميانگين مجذورات نسبتF سطح معناداري
اولويت مهارت علوم پايه رايانه بين گروهي 32/30 3 1/10 78/0 5/0
اولويت مهارت علوم تخصصي كتابداري بين گروهي 86/282 3 28/94 74/1 16/0
اولويت مهارت علوم فناوري اطلاعات بين گروهي 58/92 3 86/30 87/0 45/0
فرضيههاي ارتباط معنادار بين مدرك تحصيلي با اولويتهاي نياز به علوم پايه رايانه، اولويتهاي نياز به علوم تخصصي كتابداري و اولويتهاي نياز به علوم فناوري اطلاعات، تأييد نميشود. نتايج نشان ميدهد احتمالاً نياز به آموزش مهارت علوم پايه رايانه، نياز به آموزش مهارت علوم تخصصي كتابداري و نياز به آموزش مهارت علوم فناوري اطلاعات براي همه افراد با مدارك تحصيلي مورد بررسي، يكسان و به يك ميزان بوده است.
براي بررسي فرضيه دوم از ضريب همبستگي ساده «پيرسون» كه به بررسي ارتباط دو متغير با يكديگر ميپردازد، استفاده گرديده است. سطح معناداري اين همبستگي 05/0 در نظر گرفته شده است. اين فرضيه به بررسي ارتباط بين اولويتهاي 3 گانه با دفعات شركت در دورههاي تخصصي ميپردازد.
فرضيه فرعي 2ـ5. بين تعداد دفعات شركت در دورههاي كتابداري با اولويتهاي نياز به علوم تخصصي كتابداري رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 2ـ6. بين تعداد دفعات شركت در دورههاي كتابداري با اولويتهاي نياز به علوم فناوري اطلاعات رابطهاي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 2ـ7. بين تعداد دفعات شركت در دورههاي بانكها با اولويتهاي نياز به علوم فناوري اطلاعات رابطهاي معنادار وجود دارد.
ارتباط بين اولويتهاي نيازهاي مهارتي با تعداد دفعات شركت در دورههاي تخصصي
جدول3، ارتباط بين اولويتهاي نيازهاي مهارتي علوم پايه رايانه، اولويتهاي نيازهاي مهارتي علوم تخصصي كتابداري و اولويتهاي نيازهاي مهارتي علوم فناوري اطلاعات را با تعداد دفعات شركت در دورههاي تخصصي با استفاده از ضريب همبستگي نشان ميدهد.
جدول3. ضرايب همبستگي بين اولويت نيازهاي مهارتي سه گانه با تعداد دفعات
متغيرهاي وابسته دفعات شركت در دورههاي رايانه دفعات شركت در دورههاي نرمافزار دفعات شركت در دورههاي كتابداري دفعات شركت در دورههاي بانكها
اولويت نيازهاي مهارتي علوم پايه رايانه 14/0 = r
32/0 = p 09/0 = r
52/0 = p
اولويت نيازهاي مهارتي تخصصي كتابداري 16/0 = r
23/0 = p
اولويت نيازهاي مهارتي علوم فناوري اطلاعات 06/0 = r
66/0 = p 16/0 = r
27/0 = p 21/0 = r
12/0 = p 52/0 = r
17/0 = p
با بررسي جدول بالا، ضرايب همبستگي ارائه شده، نشان داده ميشود كه بين اولويتهاي سهگانه مورد بحث و تعداد دفعات شركت در دورههاي تخصصي ارتباطي معنادار وجود ندارد. نبود اين ارتباط بين متغيرها نشان دهنده اين است كه احتمالاً هيچ تناسب مستقيمي بين دفعات شركت در دورهها و اولويت نيازهاي مهارتي وجود نداشته است و ميتوان گفت كه نمونه مورد بحث با اظهار نياز به اولويتهاي سهگانه نشان داده كه دورههاي كمتري را طي نموده و اين مسئله، فقدان و يا به عبارتي كمبود يك نظام آموزشي برنامهريزي شده حين خدمت را نشان ميدهد.
براي بررسي فرضيه اصلي سوم و فرضيههاي فرعي مربوط به آن، از آزمون t براي گروههاي مستقل استفاده شده است. اين آزمون ميانگين متغيرهاي مورد بررسي را در گروه زنان و مردان مقايسه ميكند.
مقايسه گروه زنان در متغيرهاي سهگانه اولويت مهارت علوم پايه رايانه، اولويت مهارت علوم كتابداري و اولويت مهارت علوم و فناوري اطلاعات
جدولهاي 4و5، مقايسه بين گروه زنان و مردان در متغيرهاي سهگانه اولويت مهارت علوم پايه رايانه، اولويت مهارت علوم كتابداري و اولويت مهارت علوم و فناوري اطلاعات با استفاده از آزمون t را نشان ميدهد.
جدول4. آزمون t براي مقايسه گروههاي مستقل زن و مرد در متغيرهاي سهگانه اولويت مهارت علوم پايه رايانه، اولويت مهارت علوم كتابداري و اولويت مهارت علوم و فناوري اطلاعات
متغيرهاي مورد بررسي جنسيت تعداد ميانگين انحراف معيار
اولويت مهارت علوم پايه رايانه زن 106 49/22 7/3
مرد 45 37/22 29/3
اولويت مهارت علوم تخصصي كتابداري زن 106 64/54 64/7
مرد 46 69/53 88/6
اولويت مهارت علوم فناوري اطلاعات زن 107 35 6/6
مرد 46 58/33 74/3
جدول5. نتايج آزمون t براي مقايسه ميانگين اولويتهاي سهگانه در گروههاي زنان و مردان
متغيرهاي مورد بررسي نتايج آزمون t
t مشاهده شده درجه آزادي سطح معناداري
اولويت مهارت علوم پايه رايانه 17/0 149 86/0
اولويت مهارت علوم تخصصي كتابداري 72/0 150 47/0
اولويت مهارت علوم فناوري اطلاعات 35/1 151 17/0
با توجه به نتايج مندرج در جدولهاي فوق، بين گروههاي زنان و مردان از لحاظ اولويت مهارت علوم پايه رايانه، اولويت مهارت علوم تخصصي كتابداري و اولويت مهارت علوم فناوري اطلاعات، تفاوت ميانگين معناداري مشاهده نگرديد.
فرضيه فرعي 3ـ1. بين زنان و مردان از لحاظ اولويتهاي نياز به علوم رايانه تفاوتي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 3ـ2. بين زنان و مردان از لحاظ اولويتهاي نياز به علوم تخصصي كتابداري تفاوتي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 3ـ3. بين زنان و مردان از لحاظ اولويتهاي نياز به علوم فناوري اطلاعات تفاوتي معنادار وجود دارد.
لذا فرضيه 3ـ1 الي 3ـ3 مورد تأييد واقع نميشوند. بنابراين، ميتوان نتيجه گرفت در جهان امروز با وجود آنكه تغييرات و تحولات با شتاب رو به افزايش است، ناگزير براي سازگاري و همگام شدن با اين دگرگونيها، بايد به دانش بالاتر در توسعه نوين دست يافت. بنابراين، چه زنان و چه مردان براي دستيابي به دانش بالاتر و همگام شدن با اين تحولات، به بازآموزي و آموزش مستمر در همه زمينهها نياز دارند.
مقايسه متغيرهاي تعداد دفعات شركت در دورههاي كتابداري، تعداد دفعات شركت در دورههاي رايانه و تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزاري در گروههاي جنسيتي زنان و مردان
جدولهاي 6و7، مقايسه متغيرهاي تعداد دفعات شركت در دورههاي كتابداري، تعداد دفعات شركت در دورههاي رايانه و تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزاري در گروههاي جنسيتي زنان و مردان با استفاده از آزمون t را نشان ميدهد.
جدول6. آزمون t براي مقايسه متغيرهاي تعداد دفعات شركت در دورههاي كتابداري، تعداد دفعات شركت در دورههاي رايانه و تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزاري در گروههاي جنسيتي زنان و مردان
متغيرهاي مورد بررسي جنسيت تعداد ميانگين انحراف معيار
دفعات شركت در دورههاي كتابداري زن 38 73/1 6/0
مرد 16 25/1 44/0
دفعات شركت در دورههاي رايانه زن 40 32/2 76/0
مرد 10 30/1 48/0
دفعات شركت در دورههاي نرمافزار زن 40 42/1 50/0
مرد 6 00/1 30/0
جدول7. نتايج آزمون t براي مقايسه ميانگين اولويتهاي سهگانه در گروههاي زنان و مردان
متغيرهاي مورد بررسي نتايج آزمون t
t مشاهده شده درجه آزادي سطح معناداري
دفعات شركت در دورههاي كتابداري 91/2 52 005/0
دفعات شركت در دورههاي رايانه 02/4 48 000/0
دفعات شركت در دورههاي نرمافزار 06/2 44 04/0
فرضيه فرعي 3ـ4. بين زنان و مردان از لحاظ تعداد دفعات شركت در دورههاي كتابداري تفاوتي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 3ـ5. بين زنان و مردان از لحاظ تعداد دفعات شركت در دورههاي رايانه تفاوتي معنادار وجود دارد.
فرضيه فرعي 3ـ6. بين زنان و مردان از لحاظ تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزار تفاوتي معنادار وجود دارد.
بين زنان و مردان از لحاظ تعداد دفعات شركت در دورههاي كتابداري، تعداد دفعات شركت در دورههاي رايانه و تعداد دفعات شركت در دورههاي نرمافزار تفاوتي معنادار وجود دارد و تعداد دفعات شركت زنان در دورهها بيشتر است. بنابراين، ميتوان نتيجه گرفت كه احتمالاً چون تعداد بيشتري از كتابداران را زنان تشكيل ميدهند، تعداد آنان در ميانگين دفعات شركت در دورهها بيشتر است.
نكته قابل ذكر ديگر اين است كه معمولاً زنان به ارتقاي علمي و شغلي اهميت بيشتري ميدهند. در صورتيكه مسئولان ذيربط با به وجود آوردن انگيزههاي متفاوت، هم زنان و هم مردان را به شركت در دورههاي آموزشي تشويق ميكنند.
پيشنهادها
در اين قسمت در دو جهت پيشنهادهايي ارائه خواهد شد: ابتدا روشهايي كه ميتوان سطح تخصص كتابداران مورد بررسي را ارتقا داد و سپس پيشنهادهايي جهت انجام پژوهشهاي آينده.
روشهاي ارتقاي كتابداران مورد بررسي
براي افزايش تواناييها و روزآمدكردن مهارتهاي كتابداران كتابخانههاي دانشگاهي در نمونه مورد بررسي، براي ارائه خدمات بهتر به شيوههاي مختلف ميتوان عمل كرد:
1. توجه به بازآموزي و تداوم آموزش از طريق افزايش تعداد دورههاي تكميلي و مستمر.
2. آموزش كاربرد رايانه در كتابخانهها و استفاده از نرمافزارهاي مرتبط با خدمات كتابداري.
3. تشويق اين كتابداران و ايجاد انگيزه در آنها براي افزايش دانش و كارايي آنها.
4. ترويج اهميت و تأثير آموزشهاي ضمن خدمت در بهينهسازي فعاليتها و خدمات اين كتابخانهها و مراكز اطلاعرساني.
5. برگزاري دورههاي آموزشي ضمن خدمت براي نيروهاي رسمي، غيررسمي و قراردادي.
6. بهكارگيري كتابداران در انجام اموري كه در آن زمينه مهارت و توانايي بيشتري دارند و استفاده از نيروهاي مجرب در امور تخصصي.
7. برگزاري دورههاي آموزشي همه جانبه و متناسب با نيازهاي خدماتي كتابداران.
8. ارزيابي دورههاي آموزشي براي حل مشكلات و مسائل بهرهوري بالاتر از اين دورهها.
موضوعات پژوهشي تكميلي
براي انجام پژوهشهاي بعدي، پيشنهادهايي به شرح زير ارائه ميگردد:
1. با توجه به تعيين نيمرخي از نيروي انساني كتابخانههاي دانشگاهي خوزستان و شناسايي نيازهاي مهارتي آنها، پيشنهاد ميشود پژوهشهاي مشابهي در مورد كتابخانههاي ديگر ـ اعم از كتابخانههاي عمومي، مدارس و ... ـ و همچنين كتابخانههاي دانشگاهي استانهاي ديگر صورت گيرد تا در مجموع، نيازهاي مهارتي نيروي انساني شاغل در كتابخانهها كشف شود.
2. بررسي اثر تواناييها و مهارتهاي كتابداران بر ارتقاي بهرهوري كتابخانهها.
3. پيشنهاد ميشود تحقيقي در زمينه نحوه ارائه و امكانات لازم براي تدريس درسهاي كتابداري و ميزان استفاده از تجهيزات و كارگاههاي آموزشي صورت گيرد.
4. بيش از نيمي از كتابخانههاي دانشگاهي مورد بررسي، در بخشهاي تخصصي خود از افرادي با تحصيلات غيركتابداري استفاده كردهاند، در صورتي كه نظام آموزش عالي براي تربيت و آموزش كتابداران هزينههاي زيادي متحمل شده است، چرا در هنگام احراز پستهاي تخصصي و همچنين مديريتي، از نيروهايي با تخصصهاي ديگر استفاده كرده است؟ براي دسترسي به پاسخ اين سؤال، بايد پژوهشهايي در اين زمينه انجام گيرد.
5. بررسي كارايي كتابداران متخصص با كتابداران غيرمتخصص.
6. بررسي اثر آموزشهاي نظري در مقايسه با آموزشهاي عملي در افزايش مهارتها و تواناييها.
منابع
ادواردز، كريستوفر (1381)، «دانش جاني: چالشي روياروي كتابداران»، ترجمه عبدالحسين آذرنگ، گزيده مقالات ايفلا 2000، (بيتالمقدس: 18ـ13 اوت 2000) زير نظر فريبرز خسروي، به همت و ويراستاري تاجالملوك ارجمند، تهران، كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، ص14ـ4.
اسميت (1361)، نقل از لنكستر، ويلفرد، كتابخانهها و كتابداران در عصر الكترونيك، ترجمه اسدالله آزاد، مشهد، معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي.
پولاك، ميريام؛ براون، كارن، (1997)، «تغيير و تحول در حرفه كتابداري و آموزش كتابداران»، ترجمه علي مزيناني، گزيده مقالات ايفلا 97 (دانمارك، 31 ژون ـ 5 سپتامبر1997)، 1378.
جعفرنژاد، آتش (1379)، كاربرد و بهرهوري فناوريهاي اطلاعات در آموزش كتابداري و اطلاعرساني، ارائه شده در پنجمين همايش سراسري كتابداري و اطلاعرساني، (تهران، دانشگاه علوم پزشكي ايران ايران، 11ـ 9 مهرماه1379).
رينتجس (1967)، نقل از لنكستر، ويلفرد. كتابخانهها و كتابداران در عصر الكترونيك، ترجمه اسدالله آزاد، مشهد، معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي، 1361.
ساكچانناد، چاتيما (1381)، «آموزش حين خدمت براي متخصصان اطلاعرساني در محيط متغير كتابداري و اطلاعاتي»، ترجمه عبدالله نجفي، گزيده مقالات ايفلا2000. (بيتالمقدس، 18ـ 13 اوت 2000).
فتاحي، رحمتالله (1377)، «برخي از زمينههاي تأثير فناوري نوين بر كار كتابخانهها و كتابداران»، كتابداري و اطلاعرساني.
لاين (1983)، نقل از لنكستر، ويلفرد. كتابخانهها و كتابداران در عصر الكترونيك، ترجمه اسدالله آزاد، مشهد، معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي، 1361.
لنكستر، ويلفرد (1361)، كتابخانهها و كتابداران در عصر الكترونيك، ترجمه اسدالله آزاد، مشهد، معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي.
مزيناني، علي (1377)، بررسي نيازهاي مهارتي كتابداران شاغل در كتابخانههاي دانشگاهي و مراكز اطلاعرساني، فصلنامه كتاب، بهار1377.
نيككار، مليحه؛ فرزين، فرزانه (1379)، «آموزش تكنولوژي جديد اطلاعات به كتابداران و تأثير آن بر بهرهوري»، ارائه شده در پنجمين همايش سراسري كتابداري و اطلاعرساني پزشكي، (تهران، دانشگاه علوم پزشكي ايران، 11ـ 9 مهرماه 1379).
والجو، رزام (1377)، «آموزش فناوري اطلاعات به نسل تازه كتابداران در كشورهاي در حال رشد»، ترجمه فرامرز مسعودي، فصلنامه كتاب، پاييز و زمستان 1377.
Crosby, Olivia (2000), “Librarians Experts in the Information Age”. Occupational Outlook Quarterly, Vol 44, No 4.
D.D.Cacey Illinois (2000). “Oral and web based visual presentations: 21st Professional Development for Librarians and Library Staff ”. Libraries. 82 (1).
E.Daniel, S.Lazinger and O. Harbo (2000). “Guidline for Professional Library/Information Educational Programs - 2000”. Education for Library and Information Services. 17(1-3), May-Dec 2000, P.23-7.
Gorrod. Penny (1999). “Survival Strategies in the learning age-Hybrid staff and hybrid libraries”. Aslib Proceeding. 51(6), June.
Gelik, Ahmet (2001). University librarians in Turkey: A state of the art review”. Information development. Vol.17, No.2.
Gunson, Nikey (1990). “Will Sofisticated Computer Systems Replace Proffestional Librarians or Complement their Sklls? ” Aslib Proceedings. No.42, 1990.
J.Larue (2000). “What today’s Libraries really need”. Library Mosaics. 11(4), Jul/Aug 2000.
J.Peacock (2001). “Teaching Skills for Teaching Librarian: Postcards from the edge of the Education Pradigm”. Astralian Academic and Rrsearch Libraries. 32(1), Mar 2001.
Morgan, Steve (2001). “Changing of university libraries: Don’t Forgrt the people”. Library Management. 22 (1/2).
M.Y. Chaudhary (2001). “Continuing Professional Education of Librarians Working in the University Libraries of Pakistan and Azad Jumma and Keshmir”. Inspel. 35(1).