بخشی از مقاله

1-1-مقدمه
در راستاي سياست كلي دولت مبني بر عدم وابستگي سياسي؛اقتصادي ورهايي از سياست تك محصولي و جهت رشد و شكوفايي صنايع و بر آورد نياز اوليه آنها با توجه به وسعت صنايع و گسترش آن در سطح استان تهران و روند رو به رشد آن در ساير مناطق و نيز با نگرش به تنوع حوادث زمين شناسي و رسوبات آن در تهران مصمم شديم قدمي هر چند كوتاه در اين راستا برداشته و برآن شديم كه در سطح استان تهران پتانسيل يابي مواد معدني را بررسي نماييم.


ذكر اين نكته لازم است كه استان تهران با توجه به موقعيت آن از لحاظ مركزيت كشور ؛ وجود مراكز دانشگاهي وسازمان زمين شناسي و حضور متخصصين زمين شناسي خارجي در سالهاي قبل تا حدودي از لحاظ اطلاعات زمين شناسي واطلاعات اوليه در بعضي مناطق غني مي باشد و گزارشهايي نيز در مراكز ياد شده وجود دارد ولي از لحاظ زمين شناسي اقتصادي و بعد شناخت مواد معدني و با توجه به اولويت ها فعالانه در اين راستا قدمي برداشته نشده است0
با توجه به اينكه استان تهران يك منطقه نسبتا وسيع و با پراكندگي روستاها وجمعيت ها است و همچنين بدليل وجود سلسله جبال مرتفع البرز در شمال اين منطقه كه باعث صعب العبور شدن خيلي از نقاط اين استان شده و بعلت تنوع رسوبات از لحاظ زمين شناسي و حوادث تكتونيكي اتفاق افتاده؛ مطالعات

بصورت مناطق مجزاء در نظر گرفته ميشود كه بتوانيم نيروي بيشتري در يك منطقه اعمال نمائيم و به همين منظور از مساحت استان كه در حدود 30000 كيلومتر مربع مي باشد قسمت غرب استان يعني بخشهاو روستاهاي كرج-اشتهارد- ساوجبلاغ- هشتگرد با مساحتي كه در حدود پنج هزار كيلومترمربع است مورد پي جويي قرار گرفته شده است كه ره آورد آن بطور خلاصه بشرح زير ميباشد:


1- بررسي وضع زمين شناسي منطقه با توجه به نقشه زمين شناسي با مقياس1:250000 سازمان زمين شناسي و پياده نمودن تشكيلات زمين شناسي بر روي نقشه 1:50000جهت انجام كارهاي بعدي0
2-شناسايي و تفكيك لايه هاي سيليسي منطقه و انجام آناليز هاي لازم جهت تعين عيار آن0
3-شناسايي افقهاي باريت دار0


4-شناسايي لايه هاي نمك و انجام آناليزهاي مربوطه0
5-شناسايي پتانسيلهاي جديد گچ و طبقه بندي افقهاي گچدار در استان تهران0
6-ردگيري پتانسيلهاي منگنز و مس0


7-شناسايي خاكهاي صنعتي و انجام آزمايشات لازم بر روي آنها0
8-اقدام به تهيه دفترچه مشخصات بعضي از پتانسيلهاي شناسايي شده جديد جهت راه اندازي
در خاتمه اميد است با اجراي طرحهاي پتانسيل يابي در سراسر استان تهران ضمن شناسايي مواد جديد ؛ با توجه به اولويتها اقدامات لازم جهت عمليات بعدي بعمل آيد تا در آينده مواد معدني شناسايي شده بتواند جوابگوي كارخانجات و صنايع كشور بوده و گامي مثبت در خود كفايي اقتصادي كشور برداشته شود0
1-2-موقعيت جغرافيائي استان تهران


استان تهران با وسعتي معادل 30055 كيلومتر مربع بين عرض شمالي َ2،0 34 تا َ3، 0 36 و َ2،0 50 تا 53 درجه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار گرفته است كه از طرف شمال به استان مازندران از جنوب به استان مركزي و اصفهان از شرق به استان سمنان و از مغرب به استان زنجان محدود بوده و مركز شهر تهران مي باشد.


شهرستانهاي اين استان شامل : شهرستانهاي تهران بزرگ (شهرستان تهران،‌ ري، شميرانات) شهرستان قم – شهرستان كرج – شهرستان دماوند – شهرستان ساوجبلاغ – شهرستان شهريار و شهرستان ورامين مي باشد.
اين استان در دامنه جنوبي سلسله جبال البرز قرار گرفته كه داراي ارتفاعات و زمينهاي نسبتاً پستي است، مهمترين كوههاي استان عبارتند از دماوند كه قله آن بيش از 5670 متر از سطح دريا ارتفاع دارد، كوههاي طالقان با ارتفاع 4145 متر، امام زاده داود با ارتفاع 3380 متر و توچال كه قله آن در حدود 3870 متري از سطح دريا مي باشد.


امتداد اين كوهها در جهت شمال غربي به جنوب شرقي است كه در ميان آنها دره هاي بزرگي نظير دره كرج – دره جاجرود واقع شده اند در قسمت شمال استان بعلت وجود كوههاي مرتفع و گسترش آنها دشتهاي وسيعي به چشم نمي خورد ولي در قسمت جنوبي بويژه در جنوب غربي و شرقي استان دشتهاي حاصلخيزي – نظير كرج، ري و ورامين وجود دارد.
1-3-شرايط اقليمي


استان تهران بعلت شرايط خاص جغرافيائي مختلف داراي آب و هواي متفاوتي مي باشد كه مي توان از نظر مطالعه به دو بخش جداگانه تقسيم نمود.
الف) بخش شرقي و جنوبي شامل كوهپايه هاي البرز تا دماوند و شرق تهران و ورامين و شهر ري، قم.
ب) بخش غربي از كرج تا آبيك


الف) منطقه شرقي خود شامل 4 نوع آب و هواي مختلف بشرح زير مي باشد:‌
1- آب و هواي ارتفاعات فوقاني از نيمه مرطوب تا مرطوب كه داراي زمستانهاي طولاني و خيلي سرد مي باشد متوسط حداكثر درجه حرارت گرمترين ماه سال كمتر از 0 20 سانتي گراد و متوسط حداقل درجه حرارت در سردترين ماه سال پائين تر از 15 درجه سانتي گراد زير صفر است. اين منطقه شامل مخروط قله دماوند و قله توچال مي گردد و ارتفاع آنها از سطح درياي آزاد بين 2100 تا 5670 متر است مقدار متوسط بارندگي ساليانه مشخص نيست و نزولات آسماني بصورت برف مي باشد.


2- آب و هواي نميه مرطوب يا آلپي با زمستانهاي خيلي سرد و نسبتاً طولاني متوسط حداكثر درجه حرارت گرمترين ماه سال 0 26 تا 0 33 سانتي گراد و متوسط حداقل درجه حرارت سردترين ماه سال 12 درجه سانتي گراد زير صفر مي باشد مقدار بارندگي ساليانه بطور متوسط 600-300 ميلي متر كه بيشتر بصورت برف مي باشد اين منطقه شامل كوهستانهاي شرق تهران تا فيروز كوه و تپه ها و فلات هاي داخلي كوهستان است و ارتفاع آن از سطح دريا بين 2900-1100 متر مي باشد.


3- آب و هواي خشك با زمستانهاي كوتاه و سرد، متوسط حداكثر درجه حرارت گرمترين ماه سال 36 درجه سانتي گراد و متوسط حداقل درجه حرارت سردترين ماه سال حدود 4 درجه سانتي گراد زير صفر است و بارندگي سالانه 300-200 ميلي متر است اين منطقه شامل منطقه تهران تا گرمسار مي باشد كه قسمت عمده دشتهاي دامنه هاي آبرفتي را شامل مي گردد، ارتفاع تهران از سطح دريا 1191 متر مي باشد.


طي بيست سال گذشته متوسط بارندگي تهران 226 ميلي متر تعداد روزهاي يخبندان بطور متوسط 53 روز در سال متوسط رطوبت نسبي در ساعتهاي 5/5 صبح و 5/12 ظهر بترتيب 48 و 30 درصد و ميزان درجه حرارت تهران طي مدت مذكور بشرح زير بوده است.
معدل حداكثر 0 7/22، معدل حداقل 0 4/11 ، حداكثر مطلق 43 و حداقل مطلق 8/14 متوسط حرارت 1/17 درجه سانتي گراد بوده است.
4- آب و هواي خشك با زمستانهاي كوتاه و خشك
متوسط حداكثر درجه حرارت گرمترين ماه سال بيش از 30 درجه سانتي گراد و متوسط حداقل درجه حرارت سردترين ماه سال 3/1 درجه سانتي گراد زير صفر است.
بارندگي ساليانه 100 تا 200 ميلي متر كه بيشتر بصورت باران در فصول آخر پائيز و زمستان در اوايل بهار است و بقيه مدت سال خشك است كه شامل قسمتهاي جنوبي دشت ورامين تا نزديك گرمسار است.
ب) بخش غربي از كرج تا آبيك


آب و هواي خشك تابستانهاي گرم و خشك و زمستانهاي نسبتاً سرد مي باشد متوسط درجه حرارت تابستان 5/32 درجه سانتي گراد و ماكزيمم آن 8/39 درجه سانتي گراد مي باشد و حداقل درجه حرارت مطلق در زمستان تا 20 درجه سانتي گراد زير صفر مي باشد، مقدار متوسط باران سالانه در دشت كرج در حدود 200 ميلي متر است ولي در حوزه رودخانه كرج طبق آمار 7 ساله موجود متوسط باران سالانه 50 ميلي متر گزارش شده است.
1-4- زمين شناسي عمومي استان تهران


بطور كلي خصوصيات زمين شناسي ايران به زمين شناسي ساختماني آن بستگي دارد و همانطور كه اشتوكلين در سال 1965 در مقاله اش اشاره نموده است ايران را مي توان به چند منطقه كه داراي وضع تكنونيكي – تاريخچه ساختماني و رسوبي متفاوت است تقسيم نمود.
تغييرات و تحولات زمين شناسي ايران مربوط به وضع حوضه هاي رسوبي شدت و نوع فازهاي تكتونيكي و فعاليتهاي ماگماتيسم بصورت سنگهاي خروجي و نفوذي مي باشد از طرف ديگر مي توان گفت كه ايران يك ناحيه چين خورده است كه بين دو سپر قرار دارد. اين سپر يكي فلات روسيه در شمال و ديگري سپر عربستان در جنوب مي باشد اصولاً ايران را مي توان از نقطه نظر ساختمان زمين شناسي به قسمتهاي زير تقسيم نمود.
1- دشت خوزستان


2- منطقه چين خورده زاگرس
3- منطقه رورانده زاگرس
4- زون يا منطقه رضائيه، سيرجان
5- زون كپه داغ
6- زون مشرق ايران و دشت جبال مكران


7- البرز
8- ايران مركزي
9- بلوك لوت
كه با توجه به موقعيت جغرافيائي استان تهران – از زون هاي ساختماني ياد شده قسمتهايي از دو زون البرز (شامل البرز مركزي) و همچنين ايران مركزي استان تهران را دربرمي گيرد كه به همين منظور دو زون ساختماني زمين شناسي فوق مختصراً شرح داده خواهد شد.
الف) زون البرز
رشته كوههاي البرز در شرق و قسمت مركزي آنتي كلينوريوم ساده اي را در حاشيه شمال ايران مركزي تشكيل مي دهد اين رشته كوهها در حاشيه جنوبي خود نه تنها از نقطه نظر ساختماني بلكه از لحاظ چينه سازي نيز با ايران مركزي شباهت زيادي دارد در صورتيكه حاشيه شمال آن با دامنه جنوبي اش داراي اختلافات فاحشي است.


سلسله جبال البرز در دامنه جنوبي روراندگي پرشيبي بسمت جنوب و در دامنه شمالي روراندگي پرشيبي بسمت شمال دارد كه نتيجه عمل تكنونيكي مهمي محسوب مي شود و چين خوردگيها و گسلهاي عادي فراواني در آن ناحيه حائز اهميت مي باشد اين پديده نشانه آن است كه امتداد شرقي، غربي البرز امتداد قديمي و مربوط به پركامبرين مي باشد كه چين خوردگيهاي بعدي مربوط به فاز آلپين آنرا تحت تأثير خود قرار داده است. براي مطالعه زمين شناسي ساختماني البرز تقسيمات زير را مي توان در نظر گرفت.


1- دشت ساحلي
2- البرز مركزي كه خود اين قسمت نيز شامل بخش هاي شمالي ساحلي، بخش جنوبي، فرورفتگي هاي بخش جنوبي و آنتي البرز است.
قسمت شمالي استان تهران بخش مركزي، بخش جنوبي و فرورفتگي بخش قدامي آنتي البرز را دربر مي گيرد. بخش مركزي البرز مركزي قسمت مهمي از ساختمان سلسله جبال البرز را شامل مي شود. تشكيلات پالئوزوئيك اين بخش مستقيماً زير رسوبات لياس قرار داشته. در ناحيه علم كوه (در غرب جاده كرج – چالوس) بعلت وجود يك باتوليت گرانيتي رسوبات پركامبرين اندكي دگرگون گرديده است.
رسوبات دوران سوم اين بخش بخصوص در جنوب علم كوه توسعه دارد و بيشتر از رسوبات سنگهاي آذر – آواري تشكيل شده كه در آن سيل ها و دايكهاي فراوان وجود دارد.


در قاعده رسوبات ميوسن نوعي كنگلومراي قرمز قاعده اي كه معرف رخساره ساحلي است بر روي رسوبات اوايل دوران سوم كه تحت تأثير فرسايش زياد قرار گرفته است بر جاي گذاشته شده است اين امر آغاز يك سيكل رسوبي را نشان مي دهد.
بخش جنوبي :‌ دوران اول و دوم اين بخش در جنوب گردنه و تونل كندوان نمايان بوده بطور خلاصه از شمال بجنوب سري طبقات زير متوالياً تكرار مي شود.
آهكهاي كرتاسه بالايي و مياني


آهكهاي ژوراسيك بالايي
رست و ماسه همراه با زغال متعلق به دوره لياس
آهكهاي ترياس
تشكيلات آهكي و ماسه پرمو – كربنيفر
سري تخريبي و دولوميتي كامبرين


رسوبات فوق بصورت رورانده روي تشكيلات سوم قرار دارد اين روراندگي بخصوص در شمال جاده كرج – آبيك و همچنين در راه كرج – چالوس – شمال ميگون و شمال تهران بخوبي مشخص است. رسوبات قاعده اي ائوسن در اين بخش اغلب از كنگلومراي و آهك تشكيل شده كه بطور منقطع مجاور يك سري ضخيم از لايه هاي سبز قرار دارد رسوبات اخير بطور رورانده بر روي كنگلومراي پليوسن قرار گرفته تمام حجم توچال را در شمال تهران بوجود مي آورد.


در شرق تهران قسمتي از رسوبات اين بخش در يك تاقديس پالئوزوئيك كه بوسيله رسوبات ژوراسيك پوشيده شده ديده مي شود. خط الرأس اين كوه كه بآن اره كوه مي گويند از رسوبات دوره ژوراسيك مي باشد. در شمال تهران رسوبات قلوه سنگي پليوسن كه بشدت چين خورده است ديده مي شود كه جابجا بوسيله رسوبات سبز رورانده پوشيده شده است (شمال قريه كن) اندكي بيشتر بسمت مشرق يعني در شرق جاجرود مارنهاي ژيپس دار قاعده پليوسن متناوباً در داخل كنگلومراي و ساير رسوبات پليوسن قرار دارد.


آنتي البرز : در جنوب شرقي تهران برآمدگي ديگري از رسوبات قبل از دوران سوم بصورت تاقديس وجود دارد كه ريوير نام آنتي البرز را به آنها داده است. اين برآمدگي شامل ارتفاعات سپاهيه است كه در دنبال آن كوه بي بي شهربانو قرار دارد.


ب) زون ديگري كه استان تهران را دربرمي گيرد زون ايران مركزي مي باشد اين زون يكي از واحدهاي اصلي و عمده اي است كه بشكل مثلث در مركز ايران قرار دارد و جزء بزرگترين و پيچيده ترين واحد زمين شناسي بشمار مي رود و در اين واحد قديم ترين سنگهاي دگرگوني شده از پركامبرين تا آتشفشانهاي فعال و نيمه فعال امروزي وجود دارد.


در واقع اين منطقه را مي توان محل قديم ترين قاره ايران محسوب دانست كه حوادث زمين شناسي فراواني بخود ديده است آتشفشانهاي اين زون عمدتاً به ترسير تعلق دارد در داخل اين زون آتشفشاني توده هاي نفوذي متعددي بيرون زدگي دارد.


گرچه قسمت واقع شده از ايران مركزي در منطقه استان تهران در رابطه با مساحت اين زون كم مي باشد ولي تا حدودي حوادث گذشته شده بر اين زون را دارا مي باشد پي سنگ ايران مركزي و پوشش پلاتفرمي آن لااقل از دوران پالئوزوئيك در امتداد گسلهاي بزرگ شكسته و با توجه به نبودهاي چينه شناسي در بعضي از مناطق آن حركات قائم مداومي را متحمل شده است كه در پيدايش آتشفشان هاي ترسير نيز بي تأثير نبوده است.
از لحاظ چينه شناسي و توده هاي آذرين بيرون زدگي تشكيلات قديم زمين شناسي در منطقه استان تهران واقع در زون ايران مركزي رخنموني وجود ندارد در منطقه جنوبي استان در نزديكي راونج بيرون زدگي تشكيلات آهكي اوربيتولين و روديست دار كرتاسه ديده مي شود و در شرق گسل شمال جنوبي بيدهند توفهاي سبز رنگ ائوسن را داريم كه همراه با ماسه سنگ، شيل، رس و آهك و همراه گچ هاي مارني است.


در ائوسن سنگها بخصوص در حوضه جنوبي استان و اطراف ساوه و قم شامل سنگهاي آتشفشاني آندزيتي است كه گاه در بين آنها لايه هاي آهكي ديده مي شود و در بعضي نقاط اين آهكها حاوي فسيل نوموليت، گاستروپودا و خارداران مي باشد بعنوان مثال اين پديده را مي توان در 80 كيلومتري تهران به قم در سمت چپ جاده در توده هاي آندزيتي مشاهده نمود، همچنين در نقاط ديگر چون جنوب شوراب و مغرب كهك وجود ائوسن بالايي همراه با مرجان و خارپوستان و دو كفه ايها مشخص مي گردد.


تشكيلات ائوسن، اليگوسن آغازي در منطقه جنوبي استان شامل تشكيلات قرمز زيرين است كه زير تشكيلات دريايي قم در حوضه رسوبي قم قرار دارد كه ليتولوژي آن شامل شيلهاي سيلتي قرمز و سبز رنگ، مارن هاي ژيپس دار ماسه سنگهاي قرمز قهوه اي ژيپس دار، جريانهاي ولكانيكي و مواد پيروكلاستيك اين مجموعه در ناحيه جنوبي حوضه قم روي يك كنگلومراي قاعده اي فسيل دار كه سن ائوسن مياني تا بالايي است قرار دارد ضخامت اين تشكيلات در مقطع تيپ كه توسط Forder مورد مطالعه قرار گرفته حداكثر 1500 متر مي باشد، سن اين تشكيلات تا اليگوسن آغازي تعيين مي گردد، تشكيلات قرمز زيرين با تشكيلات

قم در بعضي نقاط بصورت چينه بندي بين انگشتي مشاهده مي شود كه بعد از اين تشكيلات قم را داريم با سن اليگوسن ميوسن كه نام اين تشكيلات به مناسبت شهر قم انتخاب شده است و به مجموعه رسوبات دريايي حوضه قم اطلاق مي شود و ناحيه مورد بررسي تپه هاي اطراف قم مي باشد كه از جمله مي توان نواحي دوچاه، دو برادر، نرداغي، خورآباد و شوراب را نام برد ضخامت اين تشكيلات در حدود 1200 متر مي باشد و شامل 9 بخش (member) مي باشد كه در قاعده شامل سنگ آهك قاعده اي قهوه رنگ است و سري هاي اين تشكيلات بطور متناوب عمدتاً شامل شيل، مارن، ماسه سنگ ژيپس فسيل هاي آهكي و مارن هاي سبز رنگ همراه با آنتركالاسيونهاي آهك رسي و در افق بالايي شامل آهكهاي ريفي زرد مايل به سفيد مي باشد.
بعد از تشكيلات قم در دوره ميوسن،‌ پليوسن تشكيلات قرمز بالايي را داريم كه در تپه هاي دشت قم توسط زمين شناسان شركت ملي نفت ايران مطالعه و بخشهاي زير در اين تشكيلات مشخص شده است.


بخش M1 كه شامل ماسه سنگهاي ژيپس دار قرمز تيره رنگ ، شيل و سيلتستون است.
بخش M2 عمدتاً‌ شامل ماسه سنگهاي حفره دار مي باشد.


بخش M3 شامل سيلستون و مارنهاي زرد ژيپس دار كه داراي انتركالاسيونهايي از ماسه سنگهاي آهكي است.
بعد از اين تشكيلات به كنگلومراي پليوسن مي رسيم كه بطور دگر شيب تشكيلات قرمز بالايي را مي پوشاند و معادل كنگلومراي بختياري در شمال مسجد سليمان و كنگلومراي هزار دره در جنوب البرز است.


اين كنگلومراي در حوضه ايران مركزي بخصوص اطراف قم توسعه دارد عناصر متشكه اش قلوه سنگهاي تشكيلات قم،‌ ماسه سنگهاي خاكستري،‌ سنگهاي آتشفشاني و آهكهاي تيره رنگ دوران اول و دوم مي باشند كه نماينده كنگلومراي پلي ژنتيك است سيمان اين كنگلومراي از ماسه بسيار ريز و قطر عناصر متشكله آن از 2 تا 3 سانتي متر تغيير مي كند.


1-5-رودخانه هاي مهم منطقه
رودخانه هاي مهم استان تهران عبارتند از: رود كرج؛جاجرود؛رود شور(ابهررود)؛رودلار؛ طالقان رود كه مختصري از مشخصات هر يك در ذيل از نظر ميگذرد:
1- رود كرج : پرآب ترين رود دامنه جنوبي البرز است كه در 40 كيلومتري غرب تهران از كانون آبگير خرسنگ كوه سرچشمه ميگيرد ؛ طول رود كرج حدود 220 كيلومتر (90 كيلومتر از سرچشمه تا كرج و 130 كيلومتر از كرج تا مسيله) و دبي متوسط آن 17 متر مكعب در ثانيه ميباشد كه اين مقدار در تابستان و پائيز كمتر و در زمستان و اوايل بهار بيشتر ميشود و متوسط مجموع آب ساليانه اين رود بالغ بر 450 ميليون متر مكعب ميباشد0


2- رود جاجرود: اين رود خانه از كوههاي كلون بسته كه جزء ارتفاعات خرسنگ كوه است سرچشمه ميگيرد و پس از عبور اين رودخانه از فشم شعبه ميگون نيز به آن مي پيوندد و در اوشان شعبه ديگري بنام آهار به آن اضافه ميشود ؛پس از ورود جاجرود به جلگه ورامين در جهت جنوبي به سير خود ادامه ميدهد ودر 2 كيلومتري جنوب شرقي(سالاريه)با بده متوسط 6/5 متر مكعب در ثانيه به رود كرج ملحق ميشود0


3- حبله رود :اين رود خانه كه بنام فيروزكوه از كوههاي فيروزكوه و سوادكوه و كوههاي شهميرزاد سرچشمه ميگيرد ؛ ابتدا مهمترين شعبه خود كه بنام نمرود معروف است دريافت كرده وپس از دريافت شعبه ديگري بنام هوير از كوهستان خارج شده با نام حبله رود به دشت گرمسار وارد شده و سر انجام به مسيله ميريزد0
4- رود شور (ابهر رود )؛ سرچشمه ي اين رود از كوهاي سلطانيه است كه پس از مشروب ساختن دشتهاي ابهر قزوين در استان زنجان ؛ از جنوب دشت ساو جبلاغ وارد استان تهران شده و سرانجام به رودخانه ي كرج ميريزد- اين رود خانه با آنكه آبهاي فراواني را در مناطق مختلف دريافت مي كند با اين حال به سبب شوري بيش از حد قابل استفاده براي كشاورزي نيست ؛ بيشتر آب رودخانه شور ازمازاد آب ابهر- رود تامين مي شود. اين رودخانه با آب فراوان و دره هاي عميق در جنوب استان آبهاي اضافي رودخانه هاي فرقان و خشكه رود را نيز دريافت داشته در ميان زمينهاي شور و وسيعي كه در جنوب ورامين مي باشد جريان يافته به درياچه نمك (مسيله) مي ريزد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید