بخشی از مقاله
مقدمه
یکی از عوامل مهم در ایجاد توانایی درك منسجم و رشد یافته از احساسات و عواطف
خود و دیگران در تعاملهاي اجتماعی، توجه به سطح رشد شناختی و تواناییهاي ذهنی افراد است. اگر چه نتایج پژوهشهاي صورت گرفته در حیطه شناخت و عواطف، از ارتباط وثیق و تعاملی این دو مقوله در ذهن آدمی سخن گفتهاند (سالووي، کوکونن، لوپز و مایر1، 2004؛
1- Salovey, P. & KoKonen, M. & Lopes, P. N. & Mayer, J. D.
١٨٧
آدولفز و دماسیو1، (2001، اما این که توانایی پردازش اطّلاعات عاطفی و هیجانی افراد با توجه
به سطوح مختلف رشد شناختی آنها (مطابق با رویکرد پیاژه) چگونه است، موضوعی است که کمتر مورد بررسی تجربی بوده است. از این رو هدف عمدة پژوهش حاضر بررسی رابطه رشد شناختی و توانایی پردازش اطّلاعات هیجانی به لحاظ تجربی است. از هدفهاي دیگر این پژوهش، بررسی تفاوت دختران و پسران از نظر توانایی پردازش اطّلاعات شناختی و اطّلاعات هیجانی، و نیز مقایسه میزان توانایی پردازش اطّلاعات هیجانی در سطوح مختلف رشد شناختی است.
روش
نمونه مورد پژوهش، 458 نفر از دانشآموزان کلاسهاي اول تا سوم دبیرستانی بودند که به شیوة نمونهگیري خوشهاي انتخاب شدند. براي انتخاب این آزمودنیها، ابتدا بر اساس نظر کارشناسان آموزش و پرورش استان فارس، مدارس شهر شیراز به لحاظ وضعیت اقتصادي ـ اجتماعی دانشآموزان، به سه گروه بالا، متوسط و پایین تقسیم شدند. سپس از میان مدارس هر یک از این گروهها، یک مدرسه انتخاب گردید و در آن، سه کلاس از پایههاي اول تا سوم به شیوة تصادفی انتخاب شده و ازُکلیه دانشآموزان خواسته شد که در همان محلّ کلاس خود به تکمیل آزمونهاي مورد نظر بپردازند. آزمودنیهاي مورد مطالعه 223 نفر (%48/7) پسر و 235
نفر (% 51/3) دختر بودند. دامنه سنّی این افراد از 14 سال تا 18 سال و 5 ماه (میانگین15 =
سال و 7 ماه، انحراف معیار 1= سال) بود. دختران و پسران از نظر سنّی، همگن بودند 0/05)
P > ، .(t =0/412
ابزار
- پردازش ّاطلاعات هیجانی: براي سنجش نحوة پردازش اطّلاعات هیجانی افراد در تعاملهاي بین فردي از 4 آزمون از مجموعه آزمونهاي MSCEIT استفاده گردید که بر روي
هم داراي 32 سؤال 5 گزینهاي، 5 سناریو (هرکدام داراي 4 واکنش 5 گزینهاي)، و 3 موقعیت
1- Adolphs, R. & Damasio, A. R.
١٨٨
(هر کدام داراي 3 واکنش 5 گزینهاي) بودند. این آزمونها به طور کلّی در رابطه با توانایی ترکیب عواطف و هیجانهاي ساده براي دستیابی به عواطف و هیجانهاي پیچیده، آگاهی از زنجیرة عواطف و نحوة تبدیل آنها به یکدیگر، توجه به عواطف و هیجانها در تصمیمگیري امور مربوط به خود و/ یا دیگران، هستند. روایی و اعتبار آنها قبلاً در پژوهش یوسفی (1382)
مورد بررسی قرار گرفته و نتایج مطلوب و رضایتبخشی گزارش شده است.
- رشد شناختی: براي سنجش سطوح مختلف رشد شناختی از آزمـون ARLIN اسـتفاده شد. این آزمون داراي 32 سؤال چهار گزینهاي است و بر اساس نمرة کُلّی که به دست میدهد
میتوان افراد را در یکی از سطوح رشد شناختی مطابق با نظریه پیاژه جاي داد. روایی و اعتبار این آزمون نیز براي استفاده در فرهنگ ایرانی مطابق با پژوهش یوسفی و خیر (1382) در حـد مطلوب بوده است.
یافتهها
یافتهها نشان دادند به طور کُلّی، 35 نفر (% 7/6) از آزمودنیها از لحاظ مراحل رشد شناختی در سطح عینی، 257 نفر (% 56/1) در سطح بالاي عینی، 90 نفر (% 19/7) در سطح انتقالی، و 76 نفر (% 16/6) در سطح پایین صوري بودند. بین نمرههاي دختران و پسران از لحاظ رشد شناختی و توانایی استدلال انتزاعی تفاوت معنیداري وجود نداشت P < 0/145)،