بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تبیین مدل تأثیر ویژگیهایشخصیتی بر عملکردشغلی با توجه به نقش خلاقیت هیجانی در کارکنان کمیته امدادامام خمینی - ره - خراسان جنوبی است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کارکنان کمیته امدادامام خمینی - ره - خراسانجنوبی هستند.

نمونه این پژوهش مشتمل بر 181 نفر میباشند و به ابزارهایپژوهش که عبارتند از: پرسشنامه شخصیت نئو فرم کوتاه - 1985 - ، پرسشنامه عملکردشغلی پاترسون - 1992 - و پرسشنامه خلاقیت هیجانی آوریل - 1999 - پاسخ دادند.

برای تجزیه و تحلیل دادهها، از شاخصهای آمار توصیفی فراوانی و درصد فراوانی برای توصیف جمعیتشناختی پژوهش، میانگین و انحرافمعیار برای توصیف متغیرهایپژوهش استفاده گردید و از آماراستنباطی برای مدل معادلات ساختاری و آزمونرگرسیون برای تأیید یا عدم تأیید فرضیات پژوهش با استفاده از نرم افزارهای Spss و Amos استفاده شده است.

نتایج نشان داد در ارتباط بین ابعادویژگیهایشخصیتی با عملکردشغلی، بین ابعاد برونگرایی، دلپذیربودن، باوجدان بودن و مسئولیت پذیری با عملکردشغلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و همچنین بین روانرنجوری با عملکردشغلی رابطه منفی معناداری وجود دارد و در ارتباط بین ابعاد خلاقیت هیجانی با عملکردشغلی رابطه مثبت وجود دارد و در نهایت اینکه ویژگیهای شخصیتی، عملکردشغلی را با توجه به نقشمیانجیگر خلاقیتهیجانی تبیین میکند.

.1 مقدمه

آموزش و پرورش آینده را تضمین کرده، پیشرفت و توسعه هر کشوری را تسریع میبخشد. به بیان دیگر، نظام آموزشی هر کشور تصویری از توانمندیهای درونی و ذهنی و در واقع فلسفه حاکم بر آن کشور به شمار میآید. از یکسو استعدادها و توانمندی های درونی افراد جامعه را شکوفا کرده، از سوی دیگر میتواند راه استقلال، پیشرفت و توسعه هر کشور را مهیا کند. باید بیان داشت کیفیت خدماتبهینه هر سازمان، تابع عملکردکارکنان و عملکردمدیران، فرصتها، منابع و امکانات و نیز متأثر از سیستمهای محیطی و سازمانهای دیگر است محققان


.1 دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی ، واحد بیرجند ، دانشگاه آزاد اسلامی ، بیرجند، ایران.

2.    دکترای علوم تربیتی - گرایش مدیریت آموزشی - ، گروه روانشناسی، هیات علمی دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.

3.    دکترای علوم تربیتی - گرایش توسعه منابع انسانی - ، گروه روانشناسی، هیات علمی دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.

معتقدند که دورههایآموزشی ضمن خدمت و بهسازی، گزینش مناسب و بهکارگماری میتواند قابلیتهای دانشی، مهارتی و نگرش مناسبی را در کارکنان پرورش دهند و در ارائه کیفیتبالای عملکردشغلی نقش مهمی ایفا نماید. با این همه، گاه عواملزمینهساز، تغییر رفتار در کارکنان را موردغفلت قرار میدهند، که چنین غفلتی تمام تلاشهای آنان را در راستای بهبود سازمان با ناکامی روبرو میسازد

عملکرد افراد تحتتأثیر متغیرهایزیادی انجام میگیرد. یکی از مهمترین این متغیرها، ویژگیهایشخصیتی افراد میباشد. شخصیت نیز یکی از مفاهیم روان شناسی میباشد که ازگذشته توجه محققان را به خود معطوف ساخته است. در تعریف شخصیت میتوان گفت که شخصیت به الگوهای شناختی و رفتاری اشاره دارد که ثبات و پایداری را در طولزمان به همراه دارد. بنابراین این موضوع که ویژگیهایشخصیتی یک فرد بر ارزشها، نگرشها، احساسات و رفتارهای فرد تأثیرگذار میباشد،کاملاً عقلانی و منطقی میباشد 

شخصیت هر فرد نقش مهمی در عملکردشغلیاش دارد. زیرا شخصیت فرد، انگیزش ونگرش فرد را نسبت به یک شغل و شیوهای که فرد به اقتضائات شغلی پاسخ میدهد، مشخص میکند. به نظر ویت3 شخصیت میتواند برای پیشبینی رفتارها و عملکردشغلی استفاده شود 

اما باید دید در ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و عملکردشغلی متغیر خلاقیت هیجانی چه نقشی دارد. وقتی احساس فشار میکنیم یا زمانی که مشکلی داریم و به نظر میرسد کسی به حرف ما توجهی ندارد یا زمانی که میخواهیم به فردی چیزی جالب و هیجانانگیز را یاد بدهیم؛ آن موقع زمان بروز یک خلاقیت است. در زمینه کاربرد خلاقیت در زمینه هیجان، نظریهای با عنوان خلاقیت هیجانی مطرح است.

خلاقیت هیجانی دارای ساختار مهمی هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ کاربردی میباشد که بحث و بررسی در دو حوزه خلاقیت و هیجان را که به طور سنتی جدا از هم نگه داشته شده بودند را به ارمغان میآورد. خلاقیت هیجانی سطوح گوناگونی از خلاقیت در ابراز هیجانات است که در پایینترین سطح خود کاربرد ویژه و اثربخش یک هیجان قبلی را در برمیگیرد و در سطح پیچیده تر، خلاقیت هیجانی، شامل تغییر یک هیجان استاندارد میشود تا بتواند نیازهای فرد یا گروه را بهتر برآورده نماید و در عالی ترین سطح ایجاد شکلی جدید از هیجان را در بر میگیرد که بر پایه تغییر در قوانین و اعتقادات زیربنایی هیجانات استوار است 

.2 بیان مسئله

امروزه اهمیت و نقش سرنوشتساز شغل در ابعاد گوناگون زندگی انسان آشکار است. زیرا شغل علاوه بر تأمین هزینههای زندگی ارتباط مستقیمی با سلامتروان و جسم دارد؛ همچنین زمینهساز ارضای بسیاری از نیازهای غیرعادی انسان است. کار، فقط یک روش زندگی آبرومندانه نیست، بلکه یک عنصر مهم پایگاه اجتماعی و سرچشمه معنادار زندگی افراد است

عملکردشغلی5 ، در یک سازمان و نیازمندیهای شغلی، اهداف و ماموریت های سازمانی و باورهای افراد نسبت به رفتارهایی پراهمیت وابسته است. به عبارتی عملکردشغلی به میزان حصول و بازرسی که به موجب اشتغال فرد در شغلش اعم از خدماتی، آموزشی و تولیدی کسب می شود بر می گردد 

بطور کلی باید اذعان داشت که عملکردشغلی سازهای می باشد که با ابعادگوناگونی ارتباط دارد. بعدی که می تواند نقش و تأثیر بسزایی بر عملکردکاری کارکنان داشته باشند، ویژگیهای شخصیتی1 آنان است. عملکردشغلی در کارکنان و موفقیت آن ها می تواند با صفاتشخصی و شخصیتی آنها در تعامل باشد. زیرا که صفاتشخصیتی نمایانگر انگاره کلی پاسخگویی فرد به موقعیتهای گوناگون است. ساختار زیستی و وابستگی های اجتماعی و فرهنگ همگی در شکل دادن به این ویژگی ها کمک میکنند

مککری و کاستا1985 - 2؛ نقل از مککورمیک، آریس و بوچلی3 ، - 2014 با استفاده از تحلیل عاملی به این نتیجه رسیدند که میتوان بین تفاوتهای فردی در ویژگیهای شخصیتی ، پنج بعد عمده را منظور کرد. روانرنجوری4 به تمایل فرد برای تجربه اضطراب، تنش، ترحمجویی، خصومت، تکانشوری، افسردگی و عزتنفس پایین برمیگردد، در حالی که برونگرایی5 به تمایل فرد برای مثبت بودن، جرأت طلبی، پرانرژی و صمیمی بودن اشاره میکند. گشودگی6 به تمایل فرد برای کنجکاوی، عشق به هنر، هنرمندی، انعطافپذیری و خردورزی اطلاق میشود، درحالی که خوشایندی7 تمایل فرد برای بخشندگی، مهربانی، سخاوت، همدلی و همفکری، نوعدوستی و اعتمادورزی را نشان میدهد.

سرانجام اینکه وظیفه شناسی8 به تمایل فرد برای منظم بودن، کارا بودن، قابلیت اعتماد و اتکا، خود نظم بخشی، پیشرفتمداری، منطقی بودن و آرام بودن اطلاق می-گردد . اما باید دید در ارتباط بین ویژگیهایشخصیتی و عملکردشغلی با توجه به چالشهای هیجانی متعدد شغلی، خلاقیتهیجانی کارکنان چه نقشی در این ارتباط بازی میکند؟ خلاقیتهیجانی9 در رویکردی جدید موازی با هوش هیجانی مطرح شده است و به عنوان عاملی مؤثر در تنظیم هیجانها و عملکرد مورد توجه قرار گرفته است.

 نظر به این است که خلاقیت هیجانی با غنای زندگی هیجانی شخص در ارتباط است. آوریل - 2012 - 10 معتقد است افراد با خلاقیت هیجانی قادرند به طور صحیح موقعیت را ارزیابی و احساسات خود را ماهرانه بیان کنند. خلاقیتهیجانی ابراز خود - صداقت - به روش جدید است که بر اساس آن خطوط فکری فرد بسط یافته و روابط میان فردی او افزایش می یابد 

این مفهوم از یک سو به عالیترین سطوح تفکر - یعنی خلاقیت - اشاره میکند و از طرفی ریشه در برانگیختگیهای فیزیولوژیکی - هیجان - دارد. به نظر آوریل - - 2002 هیجانها به دو شکل میتوانند به خلاقیت ربط پیدا کنند: - 1 خلاقیت را در قالب احساسات هیجانی میانجیگری کنند.

به بیان دیگر، نقش پیشایندی احساسات ما نسبت به موضوعات و پدیدههای درونی و بیرونی می تواند خلاقیت را تسهیل و یا بازداری کند. - 2 هیجانها میتوانند محصول فعالیتهایخلاقانه نیز باشند. خلاقیتهیجانی در حقیقت روند واگرایانهای از هنجارها است. واگرایی از هنجارهامعمولاً به دو شیوه می تواند اتفاق بیفتد: اگر جهت واگرایی ناسازگارانه و یا منفی باشد به نوعی اختلال روانی - نورز - 11 منجر میشود و بر عکس اگر واگرایی از هنجارها و باورها سازگارانه و مثبت باشد ، شاهد هیجانخلاقانه خواهیم بود

آوریل - 1996 - خلاقیت هیجانی را شامل چهار بعد آمادگی، نوآوری، کارایی و اصالت توصیف میکند. آمادگی12 به حصول دانش و مهارت در یک قلمرو همچون مهارت در توجه، مهارت در کنترل اضطراب و استرس، حفظ انگیزش، حفظ و افزایش اعتماد به نفس اطلاق می شود. رسیدن به آمادگی نیز به مرور و با صرف زمان و امکان پذیر میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید