بخشی از مقاله
پيشگفتار:
مسئله بزهكاري از جمله عواملي است كه توجه اغلب متخصصين در رشته هاي گوناگون زيست شناسي، روان شناسي روانپزشكي را به خود جلب نموده اتس. بزهكاري يكي از معضلات مهم اجتماعي است كه درباره اين گونه افراد موسسات مختلفي از جمله كانون هاي به ترتيب تا زندان ها به وجود آوردهاند تا بزهكاران را مورد اصلاح قرار دهند.
همه اين مسائل و علاقه شخصي خودمان و آينده اين نوجوانان و نيز تكليف درسي دانشگاه موجب گرديد كه به انجام اين تحقيق گرايش پيدا كنم.
در انجام اين تحقيق خيلي از عزيزان به ما كمك نموده اند كه يكي از بارزترين آنها استاد گرانقدر آقاي فروتن مي باشد كه ما را با تك تك زمينه هاي تحقيق آشنا نموده اند. همچنين در انجام تحقيق از نظرات بزرگان ديگري از جمله روانشناسان استفاده نموديم كه از راهنمايي هاي بي دريغ آنها نهايت سپاسگزاري را داريم.
قاسمي گيلده، توكلي، محسني
اين اثر ناقابل را پيشكش مي كنيم
به خانواده هاي عزيزمان و همچنين تمامي خانواده هايي كه به زنگي فرزندانشان علاقه دارند و در جهت سلامتي روح و روان و جسم آنها كوشا هستند و شرايط را براي فرزندان به گونه اي فراهم مي آورند كه آنها به عوامل مخرب جامعه روي نياورند.
چكيده تحقيق:
عنوان: تاثير عوامل خانوادگي در بزهكاري نوجوانان.
محققين: ليلا محسني، زينب قاسمي گيلده، سميه توكلي
استاد راهنما: جناب آقاي فروتن
محل تحقيق: دانشگاه تربيت معلم كرج، تهران، قزوين، دانشگاه آزاد كرج.
سال تحقيق: 1383
بيان مسئله: غرض از بزهكاري رفتاري نابهنجار و اغلب داراي جنبه ضد اجتماعي است بزهكاري به ارتكائ جرم هايي اطلاق مي شود كه كمتر از سن معيني به وقوع پيوسته است. تعيين ميزان اين سن با قانون است و برحسب جوامع مختلف متفاوت است. خانواده ها اغلب اينگونه مسائل را به گردن تعليم و تربيت يا جامعه مي اندازند. در حالي كه 75% از شخصيت كودك در هنگام ورود به مدرسه شكل گرفته و تاثير خانوادگي تقريباً 3 باربر تاثير آموزشگاهي است.
هدف تحقيق:
شناخت عواملي است كه در محيط خانواده موجب بزهكاري مي شود. شناخت هر يك از اين عوامل به خانواده ها كمك مي كند كه هر يك در مورد آينده فرزندان خود تصميم مثبت بگيرند.
ضرورت تحقيق:
شناخت عواملي است كه در محيط خانواده موجب بزهكاري مي شود. شناخت هر يك از اين عوامل به خانواده ها كمك مي كند كه هر يك در مورد آينده فرزندان خود تصميم مثبت بگيرند
ضرورت تحقيق:
اگر اين تحقيق به نتيجه مطلوبي برسد مي توان با ارائه راهكارهاي مناسب زمينه بزهكاري را از دوران كودكي در خانواده از بين برد.
فرضيه هاي تحقيق:
1- اعتياد والدين به مواد مخدر با بزهكاري فرزندانشان رابطه دارد.
2- بيسوادي والدين با بزهكاري فرزندانشان رابطه دارد.
3- جدايي (طلاق) والدين با بزهكاري فرزندانشان رابطه دارد.
جامعه تحقيق:
گروهي از نوجوانان بزهكاري در كانون اصلاح و تربيت تهران گروهي از نوجوانان بزهكاري و غيربزهكار در پارك ملت و گروهي از نوجوانان بزهكار و غير بزهكار واقع در كوه توچال در سال 1383.
نمونه تحقيق:
تعداد 50 نفر از نوجوانان كه به صورت تصادفي ساده انتخاب شده اند.
ابزار تحقيق:
پرسشنامه محقق ساخته است داراي 20 سوال مي باشد. تعدادي از سوالات مستقيماً به متغيرهاي تحقيق مربوط مي شوند. بقيه سوالات براي تحليل نتايج طرح شده اند ودر واقع مربوط مي شوند به هويت شخصي افراد.
روش هاي آماري:
استفاده از آزمون و مجذور كافي براي مقايسه ميانگين در گروه مستقي استفاده شده است.
نتايج:
كليه فرضيه ها در اين تحقيق مورد تاييد قرار نگرفته اند البته با توجه به پرسشنامه اي كه از افراد بزهكار گرفته شده است.
فصل اول: كليات
1- مقدمه
2- بيان مسئل
3- اهميت تحقيق
4- هدف تحقيق
5- فرضيه هاي تحقيق
6- متغيرها
7- تعاريف عملياتي
مقدمه: بزهكاري كودكان و نوجوانان از جمله موضوعات پيچيده و مشكل و در عين حال جالب در روانشناسي و ساير رشته هاي مرتبط با آن مي باشد. مسئله بررسي علمي بزهكاري سالهاست مورد توجه قرار گرفته ومتخصصان و دانشمندان رشته هاي مختلف علوم به خصوص روانشناسي، روان پزشكي، جامعه شناسان، حقوق دانان و مربيان هر يك از دريچه اي به بررسي اين مسئله همت گمارده اند. امروزه بزهكاري به عنوان مشكل ومسئله اساسي عصر كنوني درآمده است. به صورتي كه در گزارش هاي پژوهشگران متعددي مورد تاكيد است. از جمله اسپي (1978) طي تحقيقي در آمريكا اعلام كرده نسبت نوجواناني كه طي سالهاي 1957 تا 1975 در دادگاه هاي مختلف نوجوانان ظاهر شده اند به طرز وحشتناك و ثابتي بالا و به حدود دو برابر رسيده است در ايران مطابق آمارهاي موجود در سازمان زندانها و اقدامات تاميني و تربيتي كشور، درصد بزهكاران ارجاع شده به كانون اصلاح و تربيت تهران در سال 1363 نسبت به سال 1365 9/9% افزايش يافته است. بحث در خصوص شناخت و تبيين ابعاد مختلف بزهكاري كودكان و نوجوانان گستره وسيعي از عوامل مختلف زيست شناختي، جامعه شناختي را شامل مي شود و اين امر ك خودشناسي از ماهيت چند بعدي انسان است. ضمن تاكيد بر تفكيك ناپذيري اين ابعاد از يكديگر نشان مي دهد كه براي بزهكاري علت واحدي وجود ندارد و هيچ يك از ابعاد انساني نمي توان به نتهائي موجود آنداشت يكي از ابعاد ويژگي هاي بزهكاران توجه به تحول اخلاقي آنان مي باشد تا اينكه وضعيت تحول اخلاقي آنان نسبت به غير بزهكاران مشخص شود و تفاوت هاي اين دو گروه در اين زمينه معلوم گردد. لارمن كلبرگ (1958) حدود 30 سال بعد از اينكه پياژه تحقيقاتش را در مورد رشد تحول اخلاقي منتشر كرد تحقيقات خود را در زمينه تحول اخلاقي طبق سنت پياژه دنبال كرد و گسترش داد.
بيان مسئله:
تحقيقات و پژوهش هاي علمي جديد پيرامون مسئله بزهكاري ثابت كرده است كه عامل اصلي در ارتكاب بزهكاري جامعه است. يعني در جامعه افراد را به طرف انحراف و كجروي سوق مي دهد. اين وظيفه مهم در جامعه است كه امكان اصلاح را براي افراد خاصي فراهم مي آورد. براي درمان و پيشگيري پديده بزهكاري بايد درصد شناخت عواملي كه باعث فساد محيط اجتماعي گشته و محيطي مناسب براي پروردن افراد بزهكار فراهم آورده برآمد و با شناخت آن عوامل و پيدا كردن ريشه هاي آن سعي در خشكاندن آن ريشه ها برآمد. يعني با توجه به افزايش تعداد و بزهكاران هر روز بر تعداد كانون ها بيفزائيم. بعلاوه به فرض اينكه امكان چنين كاري هم باشد آيا عاقلانه تر نيست كه اين هزينه و نيروي انساني كشور عزيزمان را كه بايد صرف درمان بزهكاران شود در اموري مربوط به پيشگيري اين امر اختصاص دهيم؟ چه با اين كار ما كودكان، نوجوانان و جوانان را از مسير انحرافي به دور داشته و وار كانال هايي كنيم كه خود عوامل سازنده اين براي جامعه خود باشند.
اهميت و ضرورت تحقيق:
در ايران ضرورت انجام تحقيقات و دامنه دار و مفصل در زمينه همكاري از دو منبع عمده تغذيه مي شود. از يلاسونياز به پژوهش و تحقيق در اين زمينه بسيار مهم از مسائل رواني- اجتماعي كاملا مشهود است. زيرا بديهي است كه لازمه برخورد صحيح با هر مسئله اي دارا بودن شناخت كافي و تصويري از آن مسئله است و فراهم نمودن زمينه هاي چنين شناختي بر عهده پژوهشگران و محققان زمينه هاي مختلف است. از سوي ديگر بافت اجتماعي كشورما از نظر ترتيب نسبي بسيار جوان است. جمعيت 50 ميليوني كشور 279000000 (يعني 8/55% كل جمعيت كشور) در سنين 19 سالگي و پايين تر از آن قرار دارند با توجه به اين مسائل اهميت پرداختن به امر بزهكاري كودكان و نوجوانانو لزوم در پيش گرفتن اهميت پرداختن بهامر بزهكاري كودكان و نوجوانان و لزوم در پيش گرفتن اقدامات جدي و اصولي در شناخت اين عامل و عوامل به منزله در پيش گرفتن اقدامات جدي و اصولي در شناخت اين علل و عوامل به منزله اساسي ترين روش مبارزه با بزهكاري كودكان و نوجوانان آشكارا محسوس است. در حوزه مسائل روان شناسي تحولي به ويژه در بعد اخلاقي ريشه و تحول اگر چنان چه مشخص گردد كه بزهكاران نسبت به غير بزهكاران در سطوح متفاوت تر تحول اخلاقي قرار دارند. از لا به لاي اين تحقيق ميتوان به نقايض تحول اخلاقي بزهكاران پي برد. يعني ضعف ها و اشكالات استدلال اخلاقي بزهكاران مشخص مي وشد و اين به نوبه خود در زمينه رهنمودهاي تربيتي و آموزش ثمربخش خواهد بود. اگر چنانچه فرضيه هاي تحقيق حاضر مورد تاييد قرار نگيرد بسياري از مسائل از جمله اينكه ارتباطي بين قضاوت و رفتار اخلاقي بزهكارانه وجود ندارد و مشخص مي شود. واين نيز به نوبه خود در زمينه آموزش و اصلاح رفتار بزهكاران بي تاثير نيست.
هدف تحقيق: نظر به اينكه تحقيقات پياژه به دنبال آن پروژه گلبرگ دوره ها و مراحل توصل اخلاقي را كه بر پايه تحول شناختي قرار دارن را نشان داده اند و نظر به اينكه بر نظام آموزش و تربيت اين يك وظيفه است كه در تحول شناختي و به تبع آن در تحول اخلاقي كودكان و نوجوانان را تشخيص و در مورد رهنمود هاي آموزش و اخلاق را بر پايه آنها قرار دهند. ما بر آن شديم كه پژوهش در زمينه تحول اخلاقي در بين نوجوانان بزهكار داشته ما باشيم و ببينيم كه آيا بزهكاران آنگونه كه بعضي از پژوهش هاي نشان داده اند از لحاظ تحول اخلاقي در سطوح پايين تر و متفاوت تري نسبت به نوجوانان عادي قرار دارند يا خير.
فرضيه هاي تحقيق: 1- بين اعتياد والدين با بزهكاري فرزندانشان رابطه وجود دارد. 2- بيسواري والدين با بزهكاراي فرزندانشان رابطه وجود دارد. 3- جدايي والدين با بزهكاري فرزندانشان رابطه وجود دارد.
متغيرها:
با اين كه معمولا در تحقيقات هم بستگي متغير وابسته و مستقل معرفي نمي كند اما چون متغير تاثيرپذير و مورد نظر ما بزهكاري نوجوان است لذا بزهكاري نوجوانان متغير وابسته مي باشد متغيرهاي تعداد فرزندان. تحصيلات، شغل والدين، وضعيت محل سكونت ميزان درآمد والدين تعداد خانوار، جدائي والدين، اعتياد والدين، فساد اجتماعي، آسيب هاي رواني و بدني، عوامل اقتصادي، فوت والدين متغيرهاي مستقل به حساب مي آيند.
تعريف عملياتي:
1- شرايط زيستي: وجود محروميت ها و عدم استفاده از بعضي تغذيه ها باعث بروز حالات و خلق و خوهايي در افراد مي گردد.
2-عوامل عاطفي: اصولاً آنهايي كه در كودكي از جهت امنيت، خرباني و عواطف برخوردار شدهاند و نسبت به آنها ارضاء نشده اند ممكن است از ناسازگاري سر درآورند. عواملي مانند حسادت، انتقام، تعصب به عنوان ريشه هاي انحرافي مي باشد.
3-عوامل رواني: احساس گناه زمينه ساز بيقراري در كودك است و او دست به كارهايي مي زند تا خود را تبرئه كند. (كينه توزي، عقده و حقارت، ناآگاهي و محروميت).
4-شرايطي تربيتي: بزهكاري و انحراف به ميزان بسيار زياد ناشي از عدم تربيت صحيح خانواده ها نسبت به فرزندان است. نامناسب بودن محيط خانواده باعث ايجاد بي اعمادي در كودك مي گردد. بعضي از عوامل عبارتند از: حمايت هاي بيش از حد، لوس كردنها، تحسين بيش از حد، كشمكش بين والدين. شرايط اخلاقي خانواده.
5-علل انضباطي: گاهي انحرافات كودكان در مسائل انضباطي بيش از حد بروز مي كند كه مهمترين آنها عبارتند از: والدين خشن؟ مربيان سختگير، عصباني شدن و كتك زدن كودكان، ضعف و عدم كنترل در محيط خانه.
6-علل اجتماعي: اجتماع و محيطي كه فرد در آن زندگي مي كند و با گروهي كه برخورد دارد نقش اساساسي در تربيت ويدارند. بعضي از عوامل اجتماعي موثر در بزهكاري عبارتند از: خانواده هاي نابسامان، احتياط و انحراف، جدايي پدر و مادر از يكديگر زندگي كودك در محيط منحرف، زندگي در محيط پر از جرم و فساد.
7-شرايط اقتصادي: در بسياري از موارد فقرها، تنگدستي ها و محروميت هاي اقتصادي سبب مي شود كه كودك ناسازگار شود.
8-علل فرهنگي: برخي از عوامل فرهنگي در بزهكاري عبارتند از عدم آگاهي از وظايف و مسئوليت ها، برنامه هاي راديو و تلويزيون و فيلم و سينما، ضرب المثل ها و آداب و رسوم هاي غلط.
9-وراثت: بزهكاري و جرم مانند يك ژن و وراثتي نيست كه قابل انتقال و سرايت باشد. انحراف و خلافكاري هاي وي را دليل بر ارثي بودن بدانيم كه چون پدر و مادر چنين رفتارها يا كردارهاي ناپسند داشته اند يا دارند. بنابراين فرزندان آنها نيز به چنين راهي كشيده مي شوند و حالات و رفتار والدين را در خود آشكار مي كنند و اين حالت به به چنين راهي كشيده مي شوند و حالات و رفتار والدين را در خود آشكار مي كنند. اين حالت به عنوان انتقال و وراثت نيست بلكه جنبه انتقال فرهنگي و اجتماعي دارد. منظور از وراثت اين بسياري از جنبه هاي اخلاقي و رفتار والدين كه حالت و بي بند و بار است اين خصلت به احتمال زياد در فرزند هم وجود خواهد داشت.