بخشی از مقاله
چکیده
ارتکاب جرم و بزهکاری، از مهم ترین پدیدههای حیات انسانی تلقی میشود، که از دیرباز گریبانگیر جامعه انسانی بوده و سلامت جامعه را به خطر میاندازد. افرادی که منحرف شناخته میشوند، در واقع نتوانسته اند خود را با موازین اجتماعی جامعه تطبیق دهند. این عدم هماهنگی، علل گوناگونی دارد که ریشه و علل را باید هم در فرد و هم در جامعه جستجو کرد. به همین خاطر مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی شخصیتی خودبیگانگی و بزهکاری در نوجوانان نگاشته شده است.
روش تحقیق مورد استفاده پیمایشی و ابزار اندازهگیری، پرسشنامه میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان تالش تشکیل میدهند که از این تعداد، 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شده است. دادههای حاصله با آزمونهای تعبیه شده در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش رابطه بین متغیرهای احساس انزجار از خود، احساس بی قدرتی، احساس بی معنایی و احساس بی هنجاری با متغیر بزهکاری نوجوانان را به تأیید رساند. همچنین حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری نتایج نشان داد که احساس انزوا رابطه معناداری با بزهکاری نوجوانان ندارد.
مقدمه
بزهکاری و علل و انگیزههای آن، از جمله مشکلات اجتماعی است که از دیرباز چشم تیز بین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن به دور نبوده است. مطالعه پژوهشهای متخصصان علوم انسانی در طی دو سه قرن گذشته نشان میدهد که عده زیادی از آنان همواره وقت خود را مصروف این مهم کردهاند، تا شاید کشف علل بزهکاری و از میان برداشت عوامل موثر در پیدایش آن راهگشایی در جهت رفع این آفت اجتماعی باشند.
افزایش میزان تبهکاری و بزهکاری از نیم قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم و پس از دو جنگ بین الملل اول و دوم،که منجر به متلاشی شدن خانواده ها و سرگردانی کودکان گردید، مورد بحث محافل بین الملل قرار گرفت. در سال 1984 در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه های سایر سازمانهای بین المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق اساسی و ارزشهای بشری وحفظ حقوق حقه کودکان منظور گردید و به رسمیت شناخته شد.
بزهکاری نوجوانان یکی از انواع ناسازگاری زیستی روانی اجتماعی است و چنانکه لاوری میگوید، سلوک رفتاری که خود شخص را ارضاء نماید ولی مورد پسند جامعه نباشد سلوک دشوار یا بزهکاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می شود. صرف نظر از قوانین تدوین شده برای این پدیده، بزهکار دیگر به عنوان یک فرد ضد اجتماعی که برای مصالح اجتماع باید مجازات شود شناخته نمی شود، بلکه جوانی است مبتلا به اختلال در رشد شخصیت که بزه وی نیز با توجه به الگوی شخصیتی و تاثیرات خانواده و رفتار و موازین آنها و شرایتی که جرم اتفاق افتاده است ارزشیابی می شود.
بطور کلی، عقاید گوناگونی در مورد افزایش بزهکاری ذکر شده است. کانگر - 1983 - ازدیاد جرم و جنایت و تشکیل باندهای بزهکاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع کنونی دانسته و معتقد است که تحرک جامعه امروزی از قبیل صنعتی شدن کشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگهای مختلف در یکدیگر، ازدیاد مشکلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقیات، منازعات خانوادگی، وغیره انگیزهای برونی و درونی نوجوانان را در ارتکاب بزه تشکیل می دهد.
تحقیقات و آمارها روشنگر رو به گسترش نهادن بزهکاری نوجوانان در اکثر جوامع می باشد. طبق گزارش موسسه تحقیق جرم و جنایت آمریکا - - 1987، 90 درصد از نوجوانان آمریکایی حداقل یکبار مرتکب بزهکاری شده اند. همچنین آمار منتشره در سال 1984 در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که 50000 نوجوان به جرم ارتکاب بزهکاری در کانون اصلاح و تربیتی نگهداری می شده اند. گزارش دیگری در همین زمینه نشان میدهد که خشونت و تبهکاری در جامعه آمریکا به طرز روزافزونی رو به گسترش نهاده است.
به عنوان مثال در سال 1980 میزان جنایت در حدود 148 درصد و شامل بیشتر از 11 تا 13 درصد کل جمعیت آمریکا بوده است، گزارش دیگری از موسسه تحقیق جرم و جنایت در آمریکا نشانگر این مهم بوده است که بین سالهای 19891980 میزان جنایت %69، تجاوزات جنسی 116 درصد. و بالاخره مشاجرات توام با خشونت 102 درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. این آمار بخصوص در مورد بزهکاری نوجوانان هشدار دهنده بوده، و نشان داده است که بین سالهای 19671958 در حدود 300 درصد سرقت توسط نوجوانان انجام گرفته است.
ضمنا با آمار فوق باید %40 تبهکاری و بزهکاریهای گزارش نشده را نیز اضافه کرد. بطور نسبی بغیر از اتحاد جماهیر شوروی، سایر کشورهای اروپای غربی آمار مشابهی در این زمینه داشته اند. از کشورهای اروپای شرقی آمار دقیقی در زمینه بزهکاری نوجوانان در دست نیست و به نظر می رسد بزهکاری نوجوانان یا بسیار محدود بوده، و یا با معانی دیگری تعبیر شده است. با توجه به اهمیت معزل بزهکاری در جوامع امروزی در این تحقیق به بررسی رابطه بین ویژگی شخصیتی خودبیگانگی و بزهکاری در نوجوانان شهرستان تالش پرداخته ایم.