بخشی از مقاله
چکیده
قلمروی پیرامونی شهر به عنوان فضایی اجتماعی- اقتصادی با ترکیبی از ویژگیهای شهری و روستایی، اغلب به عنوان پیراشهر یا برخوردگاه پیراشهری شناخته میشود که در آن نظامهای کشاورزی، شهری و طبیعی در تعاملی پایا و مداومی با یکدیگر قرار دارند. واژه پیراشهر میتواند به معنی مکان، مفهوم و فرایند مورد استفاده قرار بگیرد و ویژگیها و کارکردهای گوناگونی را بیان - دارد. سکونتگاههای پیراشهری با وجود یکپارچگی فضایی با نواحی شهری به دلیل رشد سریع، پویایی و ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مختل میتواند هم از نواحی شهری و هم روستایی متمایز باشد. در طی دوره شکلیابی و پیکرهبندی فضایی منطقه کلانشهری تهران سهم جمعیت مراکز سکونتگاهی پیراشهری از جمعیت شهری منطقه کلانشهری تهران به طور چشمگیری افزایش یافته و در حقیقت رشد کلانشهر تهران در خارج از مرزهای محدوده رسمی آن شکل گرفتهاست. تحلیل کلاسهای پوشش گیاهی و اراضی ساختهشده در تصاویر ماهوارهای لندست سالهای 1988و 2006 میلادی حاکی از روند تخریب گسترده اراضی کشاورزی و باغات به ویژه در دشتهای جنوبی منطقه و گسترش ابعاد کالبدی مراکز سکونتگاهی پیراشهری در این پهنه سرزمین بودهاست. پراکنش فضایی چنین رشد و گسترشی در اراضی با قابلیت بالای کشاورزی از لحاظ ارزیابی توان اکولوژیکی در منطقه کلانشهری تهران صورت گرفتهاست.
واژههای کلیدی: پیراشهر، برخوردگاه پیراشهری، پیراشهرنشینی، پیوستگی روستا- شهری، منطقه کلانشهری تهرا
.1 مقدمه
تا پیش از آغاز قرن بیستم استفاده از دو مفهوم متمایز شهر و روستا برای تشریح اشکال توسعه فضایی در آن زمان کافی به نظر میرسید. اما با رها شدن کلانشهر سنتی از حصار شهر مرکزی و برون فکنی و سرریز
توسعه به صورت توسعه سکونتی، مراکز خرید و فعالیت، کار و تفریح
به محی پیرامونی ابعداد نوینی از توسعه در سازمان فضایی سرزمین
شکل گرفتهاست. محی پیرامونی شهر که به شدت تحت تاثیر فعالیتهای
شهری قرار دارد، اغلب به عنوان برخوردگاه پیراشهری1 یا پیراشهر2
شناخته میشود. در پیراشهر دوگانگی روستا- شهری به پیوستگی روستا-
شهری3 در حال تغییر است. الگوی توسعه پیراشهری شاید به رایجترین الگوی وضعیت کار و زندگی در جهان قرن 21 تبدیل شود. چنین الگوی
توسعهای با فرایند پیراشهرنشینی4 و شهری شدن روستاهای مستقر در پیرامون کلانشهر همراه است که از سویی مشارکت در اقتصاد منطقهای و از سویی دیگر افزایش جداییگزینی اجتماعی، ناکارآمدی در بهرهوری روستایی و بحران پایداری زیست محیطی را در پی دارد.
برون فکنی و سرریز توسعه و همچنین تغییر مکان فعالیت از کلانشهر تهران به خارج از مرزهای محدوده رسمی آن، در دهههای اخیر نوعی گسترش فضایی بیرویه و نامنظم با رشدی منفصل را در نواحی پیرامونی کلانشهر تهران شکل دادهاست. به گونهای که فرایند پیراشهرنشینی در منطقه کلانشهری تهران با پیشروی شهرها به سوی فضاهای زیستی موجود، شکلگیری و دگرگونی شهرها در اندازههای گوناگون، دگرگونی از ماهیت روستایی به شهری روستاهای در مرحله گذار، تخریب محی طبیعی و کاهش اراضی کشاورزی همراه بوده است. روستاهای در حال گذار از ماهیت روستایی به شهری در محی پیرامونی کلانشهر تهران را میتوان سکونتگاه پیراشهری نامید. این مراکز سکونتگاهی با اختلاف قابل توجهی رشدی بالاتر از شهرهای اصلی در منطقه کلانشهری و حتی کلانشهر تهران داشتهاست.
.2 روش شناسی
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است و با توجه به آنکه قلمروی پژوهش منطقه کلانشهری تهران است، از نوع روشهای تحقیق مورد پژوهی قلمداد میشود. اصولاٌ بررسی روند تغییرات نیازمند مقایسه دادهها، آمار و نقشههایی است که در تاریخهای متفاوت و بر مبنای استانداری مشابهه تهیه شده باشند. جهت تحلیل روند رشد سکونتگاههای پیراشهری در اراضی با قابلیت کشاورزی در منطقه کلانشهری تهران از تصاویر ماهوارهای لندست طی دوره 1988 و 2006 میلادی استفاده شدهاست. دادههای جمعیتی سرشماری نفوس و مسکن مرکز آمار ایران در سالهای 1355 و 1390 خورشیدی نیز در تحلیلهای کمی رشد مراکز سکونتگاهی در منطقه کلانشهری تهران به کارگرفته شدهاست.
.3 مرور ادبیات مرتب
1 - Peri-Urban Interface 2 - Peri-Urban 3 - Urban–Rural Continuum 4 - Peri-Urbanisation
رشد شهر در خارج از مرزهای رسمی آن یا به عبارتی دیگر پیراشهرنشینی مسئله جدیدی در ادبیات برنامهریزی نبوده است. از زمان آغاز تاریخ برنامهریزی مدرن، نظریههای شهر و برنامهریزی از ظهور چنین واقعیت فضایی آگاهی و شناخت کسب کردهبودند. ابنز هاوارد((1898 طرح مفهومی تحت عنوان باغ شهرها را برای مقابله با رشد شهرهای اروپایی مطرح نمود که با هدف ایجاد مرزهای مشخص بین شهر و محی پیرامونی آن بوده است. با این حال چالشهای شهرنشینی حال حاضر به مراتب پیچیدهتر از پیش بینیهای هاوارد است. مطالعات تجربی بسیاری درباره پیراشهرنشینی به ویژه در کشورهای در حال توسعه توس پژوهشگرانی چون مکگی(1991)5، برودر و همکاران(1995)6 و نیز داگلاس وبستر(2002)7 صورت گرفتهاست.
از نگاه برخی دیگر از پژوهشگران گسترش توسعه شهری خارج از
مرزهای معین شهری به پدیدهای جهانی تبدیل شده که در کشورهای
درحال توسعه دارای رشد سریعتری است. در چند کشور توسعهیافته
اروپایی پدیده پیراشهرنشینی نیز در پروژهای با عنوان 8PLUREL با همکاری دانشگاه کپنهاگ دانمارک در این کشورها بررسی شده و چشم-اندازی بلند مدت برای توسعه نواحی پیراشهری تدوین گشتهاست.
داگلاس وبستر (2002) در پژوهشی با همکاری مرکز تحقیقاتی آسیا و
اقیانوسیه9 که توس دانشگاه استنفورد10 انتشار یافته، به بررسی پیراشهرنشینی در آسیای شرقی پرداخته است. به باور وی پیراشهرنشینی فرایند گذاری است که فراسوی لبه ساختهشده شهرها روی میدهد و نواحی پیراشهری، پهنههای گذار بین اراضی کاملاٌ شهرنشین در شهرها و نواحی عمدتاٌ با کاربری کشاورزی است. چنین نواحی با کاربریهای مختل زمین و مرزهای درونی و بیرونی نامشخص معمولاٌ بین تعدادی از نواحی سیاسی- اداری تقسیم شده است.[1] در مقیاسی وسیعتر، مکگی (1991) با مطالعاتی درباره رواب روستا- شهری در اندونزی
اصطلاح دساکوتا11را برای پیراشهرنشینی در منطقه گسترشیافته کلانشهری در شرق آسیا به کار میبرد. این مطالعات حاکی از کمرنگ شدن مرزهای بین شهر و محی پیرامون و همچنین تفکیک میان امرار معاش شهری و روستایی است.[2]
برودر و همکاران((1995 بر پایه نتایج مطالعاتی در آسیای شرقی و آمریکای لاتین درحالیکه ادغام جمعیتی نواحی پیراشهری در مناطق
کلانشهری را توصیف کرده، به تحولات در "هاله کلانشهری"12 نیز پرداخته-اند. به باور آنها قویترین و به لحاظ موضوعی مفهومی واحد از
توسعه هاله شهری13، پدیده پیراشهرنشینی است. [3]
در پروژهای تحت عنوان "پیراشهرنشینی در اروپا : به سوی
سیاستهای اروپایی جهت پایداری آینده روستا- شهری"14 به پدیده پیراشهرنشینی در اروپا پرداخته و مفهوم جدید از پیوندهای روستا-
5 - McGee(Professor Emeritus, University of British Columbia, Vancouver, Canada) 6 - Browder et al(Professor at the Department of Urban Affairs and Planning, Virginia Polytechnic Institute and State University) 7 - Webster (Professor at the School of Global Studies and School of Sustainability, Arizona State University) 8 - PLUREL - Peri-urban land use relationships 9 - Asia/Pacific Research Center 10 - Stanford University 11 - Desakota 12 -Metropolitan Fringe 13- Urban Fringe
14 - Towards European Policies to Sustain
شهری را مطرح کردهاست. این پروژه با همکاری 14 کشور اروپایی و چین از سال 2007 تا 2011 و همکاری دانشگاه کپنهاگ به طول انجامیدهاست. این پروژه بخشی از پروژه یکپارچهای است که با حمایت مالی اتحادیه اروپا تحت عنوان" توسعه پایدار، اکوسیستم و تحولات جهانی" در چارچوب برنامه ششم تدوین شدهاست.[4]
.4 چارچوب نظری
بررسی متون مرتب با قلمروهای مختلف جغرافیایی و برنامهریزی
محی پیرامونی شهرها و کلانشهرها حاکی از وجود مفاهیم متعددی است
که در ارتباط با این قلمروها و کارکردهای چنین محی هایی به کار میرود. قلمروهای فضایی پیرامونی که تحت تاثیر شرای اجتماعی-اقتصادی محلی و نیروهای پیشران جهانی به صور گوناگون پدیدار می-گردند. تعریف مشخص و قابل قبولی در سطح جهانی برای اینگونه از قلمروهای فضایی تدوین نشده است که علت آن تنوع گسترده واژهها و تعاریف است. "پیراشهر یا برخوردگاه پیراشهری" یکی از واژههای
متداول در ادبیات برنامهریزی مرتب با محی پیرامونی است که علاوه
بر توجه مطالعات شهری و منطقهای در برنامهریزی و سیاستگذاریها
نیز موضوع رسیدگی به پیراشهر در دستور کار قرارگرفته است. در این مطالعه واژه پیراشهر و پیراشهرنشینی در قالب پیوستگی روستا- شهری به عنوان رویکردی نوین به پیراشهر جهت تحلیل یافتههای پژوهش در منطقه کلانشهری تهران انتخاب شدهاس