بخشی از مقاله
ترویج و آموزش فرهنگ منابع طبیعی و زیست محیطی
اگر چه نشر فرهنگ منابع طبیعی در بعد تخصصی و عمومی همواره مد نظر متولیان منابع طبیعی بوده است اکنون مشاهده می شود که پس از گذشت یک ربع قرن از عمر حمهوری اسلامی، با وجود آنکه در زمینه مسایل تخصصی اقدامات مؤثری صورت گرفته ولی در زمینه آگاهی عامه مردم و حتی برخی مسئولین و علما که با نفوذ کلام خود می توانند در زمینه توجه دادن مردم به نقش مهم جنگلها و مراتع تاثیر بسزایی در بالا بردن فرهنگ منابع طبیعی داشته باشند صورت نگرفته است. به نظر می رسد اهمیت منابع طبیعی در جلوگیری از بروز بحران های زیست محیطی و نقش آن در توسعه پایدار مملکت ایجاب می کند که هر از چند گاهی اهمیت این منابع خدا دادی از طریق منابر و تریبونهای ائمه جمعه و جماعات برای مردم بیان شود و بقدرت کلام و بیان خود آنها را ارشاد نمایند.
همت وسایل ارتباط جمعی و مخصوصا رادیو و تلویزیون نباید تنها به هفته منابع طبیعی محدود شود. دریغ که سیمای جمهموری اسلامی برای تبلیغ پفک نمکی و انواع نمکی ها از هر فرصتی استفاده می کند اما در طول سال و در میان پرده های خود حتی چند ثانیه هم به نقش منابع طبیعی (اعم از جنگل، مرتع، آب ، خاک و رودخانه و امثال آن) اشاره ای نمی شود. بر کسی پوشیده نیست که هرچند موسسات تحقیقاتی و پژوهشی در امور منابع طبیعی و محیط زیست پیشرفت های قابل ملاحظه ای کرده اند، اما هنوز از سطح جنگلهای کشور کاسته می شود و هوا و آب و بخش وسیعی از خاک کشور آلوده شده و یا بر اثر فرسایش از بین رفته و می روند؛
نه تنها از وسعت مراتع فرسوده کاسته نشده بلکه روند قهقرایی آن نیز پیوسته ادامه دارد؛ هنوز آبخوان های بیشتری را تهی شده می بینیم و شوره زارهای گسترده تری را شاهد هستیم و در نهایت موفق به مهار بیابان زایی که نشدیم؛ شاهد تاخت و تاز بیشتر این فرایند ویرانگر هم هستیم. به قول درویش چرا با وجود آن همه کوشش های شایان تقدیر، پژوهش های متعدد، برپایی همایش ها ، کارگاه ها، نمایشگاه های متنوع و جذاب، تشکیل دوره های بازآموزی و آموزش ضمن خدمت و شرکت در جلسه های کارشناسی و اجرایی در سطوح مختلف مملکتی، نمی توان آن چنان که سزاوار است بازخوردهای اصلی، یعنی شاخص هایی در تایید بهبود نسبی وضعیت منابع طبیعی کشور ملاحظه کرد. چرا کوشش ها آن طور که سزاوار بود ، به بار ننشسته است؟ چرا رویشگاه های زاگرس که می توانست یکی از آبادترین نقاط روی زمین باشد، دچار چنان فلاکتی شده است که در تمامی حوضه ها، اعم از کشاورزی و فرهنگی با ناپایداری و فقر مزمن مواجه شود؟
چرا هنوز مشخص نیست که جایگاه منابع طبیعی به طور عام و جنگل ها و مراتع به طور خاص در الگوی توسعه کشور کجاست و از چه منظری و با چه انتظاری به این منابع نگریسته می شود؟ این ها سئوالاتی است که همواره به ذهن بسیاری از افراد علاقمند به منابع طبیعی کشور می رسد، افرادی که هنوز امیدواری را برای نجات منابع طبیعی کشور از این وضعیت از دست نداده اند. ترجمان این مفهوم آن است که هزینه جبران اشتباهات زیست محیطی چنان سنگین شده و می شود که اگر دیر چاره جویی کنیم، دیگر سرمایه ای برای جبران مافات، در خزانه ملت وجود نخواهد داشت. آشکار است که دولت و سازمانهای ذیربط در زمینه ترویج فرهنگ زیست محیطی و منابع طبیعی اقدام بایسته ای انجام نداده اند و هنوز راه درازی در پیش است که باید پیموده شود.
با نگاهی گذرا به زندگی روزمره مردم به خوبی متوجه می شویم که همه ما به نحوی نسبت به حفظ منابع طبیعی و محیط زیست خود بی اعتنا و بی تفاوت هستیم. از چکه کردن شیر آب در منزل گرفته تا اسراف های آنچنانی آب و کثیف کردن کوچه و منزل و ساحل و قطع بیرحمانه درختان جنگل و تخریب مراتع. بسیاری از ما دانسته و یا ندانسته مرتکب این اعمال می شویم. یک روستایی فقیر ممكن است برای بقای خویش دست به جنگلتراشی بزند اما یک پیمانکار برای کسب سود بیشتر اين كار را انجام مي دهد. فرازناي كلام آنكه تا مردم به حفظ و حراست از منابع طبیعی معتقد نباشند و به اهمیت حیاتی آن برای خود و آیندگان خویش آگاهی نیابند، اقدامات اداری به تنهایی کارساز نخواهد بود.کار در این زمینه باید اساسی و بنیادی باشد و آموزش از پایین ترین سطح جامعه یعنی خانواده شروع و به دبستان و دبیرستان و دانشگاه بصورت قصه و تئاتر و مطالب درسی و سرانجام تا وسایل ارتباط جمعی بصورت مستمر ادامه یابد.
ما و منابع طبیعی
امروزه بحث منآبع طبيعي و محيط زيست از جمله مسائلي است كه در بسياري از محافل علمي جهان و حتي مجلات و روزنامه ها به وفور ديده و شنيده مي شود و در اكثر موارد هشدارها جدي و در مورد تخريب منآبع طبيعي و محيط زيست و به خطر افتادن قآبليت سكونت كره زمين است . پژوهشهايي كه در چند ساله اخير صورت گرفته و تغييرات عظيمي كه در شرايط طبيعي كره زمين به وقوع پيوسته بيانگر آن است كه كره زمين در حال گرم شدن و جنگل هاي آن در حال نآبودي است. لاية ازن كه كره زمين را از گزند اثرات زيانبار اشعه ماورآئ بنفش خورشيد محفوظ مي دارد روز بروز نازكتر مي شود و احتمال بروز انواع سرطانها را افزايش مي دهد. قدرت توليد مواد غذايي در سطح جهان به علت فرسايش خاك و بهره برداري بي روبه از زمين و آب در حال كاهش است. بسياري از شهرهاي بزرگ جهان از جمله تهران هوايي فوق العاده آلوده دارند، هوايي پر از اكسيد كربن و تركيبات سرب و گوگرد كه همگي براي سلامتي انسان مضرند. فراواني و تشديد سيلابها بويژه در سالهاي اخير حكايت از بروز اوضاع نابساماني دارد كه بر سر منابع طبيعي تجديد شونده آمده است. اين در حالي است كه هر سال تقريباً 17 ميليون هكتار از جنگل هاي جهان يعني منطقه اي برآبر مساحت اطريش از بين مي روند. در حاليكه اين جنگل ها سهم قآبل توجهي در توليد اكسيژن، پالايش هوا، جلوگيري از فرسايش خاك و بروز سيلاب دارند.
جنگلها و سیلاب :
جنگل، مادر چشمه ها و رودخانه ها ست
امروز با داشتن جمعيتي بالغ بر 65 ميليون نفر نظاره گر نابودي نه تنها باغها و كشتزارها بلكه شاهد از بين رفتن خانه و كاشانه و احشام و حتي جان مردم بوسيلة سيلابهای مهیبی هستيم که کمتر سابقه داشته است. با نگاهي به گذشتة نه چندان دور در مي يابيم بسیاری از مناطقی که زمانی بوسيلة درخت و درختچه و بوته و گياهان علوفه اي پوشيده شده بود، امروز بر اثر قطع بي روية درختان، درختچه ها و بوته كني و چراي مفرط و آتش سوزي حتي آثاري از درختان و درختچه هاي بومي در بعضي از استانها به چشم نمي خورد ، حال چه انتظاري غير از اين وقايع تلخ و ناگوار مي توان داشت، كه گفته اند هر كسي آن درود، عاقبت كار، كه كشت.
با روندی که از سالها قبل در مورد قطع درختان در جنگل هاي شمال و جنگل هاي حفاظتي و حمايتي ساير نقاط كشور وجود داشته و کماکان نیز شاهد هستیم، اکنون نظاره گر بروز سيلابهای خطرسازی شده ایم که دست کم تا کنون در استانهاي سرسبز شمال كشور مشاهده نشده است. اين حوادث ناگوار در مناطق سرسبز شمال كشور كه روزگار درازي به بركت وجود پوشش جنگلي انبوه، بارشهاي منظم و كافي، خاكهاي عميق و حاصلخيز و تعادل پايدار اكوسيستم، بعنوان جزيرههاي امن و مصون از آفات و بلاياي طبيعي همچون سيل محسوب ميشد بصورت وحشتناكي عيان شده است. سیل مرداد 1380 فقط در منطقه مينودشت و كلاله) استان گلستان) بيش از 300 كشته و 270 مفقود و 600 ميليارد ريال خسارت بجاي گذاشت ( [1]). می توان گفت هر چند سيلابها ناشي از بارندگي هستند ولي آنچه بيشتر موجب بروز سيلابها شدهاند، عمل متقابل و قانونمند طبيعت در برابر بهرهبرداريهاي بيرويه انسان، كاربريهاي نادرست اراضي و استفادههاي نابخردانه انسان از منابع بيكران آن است. طبيعت بويژه مناطق كوهستاني بنا به ماهيت خود شكنندهاند و فشارهاي جمعيت رو به رشد انسان و استفادههاي نامعقول آنها را بر نميتابند به همين دليل با آهنگي سريع رو به تخريب گذاشتهاند و براي انسان پيامدهاي ويرانگري نظير سيل به بار ميآورند.
اهمیت جنگلها و مراتع:
1ـ كنترل آبهاي سطحي و تغذيه آبهاي زيرزميني:
عرصه جنگلها و مراتع در اثر فعاليت جانوران و ريشه دواندن گياهان و درختان به داخل آن داراي منافذ متعددي است و قادر است مقدار زيادي آب را در خود نفود داده و ذخيره كند. ميزان آب نفوذی بر حسب نوع جنگل 500 تا 2000 متر مكعب در سال و در هر هكتار برآورد مي شود كه اين مقدار به مراتب بيشتر از زمينهاي غير جنگلي است [1][1]. به طور مثال براي نفوذ يك ليتر آب در اراضي جنگلي پهن برگ 7 دقيقه و 40 ثانيه، در زمين كشاورزي 46 دقيقه و 46 ثانيه و در محيط خارج از جنگل 4 ساعت و 26 دقيقه و 40 ثانيه وقت لازم است. در عرض يك ساعت در زمين جنگل پهن برگ 4/8 ليتر، در زمين كشاورزي 29/1 ليتر و در محيط خارج از جنگل 22/0 ليتر آب وارد خاك مي شود يعني خاصيت نفوذپذيري خاك جنگل هاي پهن برگ 40 برآبر بيشتر از خاك زمين غير جنگلي مي باشد.
برای روشن شدن مطلب چنانچه حوضه آبخیز سدی پوشیده از جنگل باشد ضمن اینکه مانع از فرسایش و حمل مواد معدنی به داخل سد می شود از غیر اقتصادی شدن آن جلوگیری می کند (مشکلی که برای بسیاری از سدهای ایران بویژه برای سد منجیل وجود دارد) چنانچه مساحت این ناحیه 100 کیلو متر مربع باشد و فرض کنیم از 1000 میلی متر بارندگی سالانه 200 میلی متر آن در خاک نفوذ کند در حوضه آبخیز این سد نزدیک به 200 میلیون متر مکعب آب ذخیره می شود [2]. از طرفي درصد تبخير در سطح زمينهاي جنگلي بعلت خنكي هوا و بالا بودن رطوبت و كمتر تآبيدن نور آفتآب و نبودن باد شديد بسيار كمتر از منطقه غير جنگلي مي باشد. البته چون درختان مقداري از آب ذخيره شده را مصرف مي كنند توصيه مي شود در نواحي گرمسيري از كاشتن درختاني كه آب زيادي احتياج دارند و باران بيشتري را در خود نگه مي دارند خودداري شود و به جاي آن براي تثبيت خاك و بهبود وضع آب و هوا درختچه بكارند كه با دارا بودن خواص يك جنگل، آب كمتري مصرف مي كنند.
ارزش جنگل در ذخيره كردن آب مخصوصاً براي كشورهاي صنعتي و كشورهائي كه جمعيت آن بسرعت رو به افزايش است بسيار مهم مي باشد و قآبل مقايسه با وظايف ديگر جنگل نيست. در آمريكا ارزش سالانه جنگل هاي دولتي را از لحاظ ذخيره آب 300 ميليون دلار و درآمد آنرا از محل گردشگاهها و پارك هاي جنگلي 40 ميليون دلار تخمين مي زنند در صورتيكه از محل فروش چوب سالانه فقط 23 ميليون دلار بدست آمده است ( ناگفته نماندكه اين ارقام مربوط به سه دهه گذشته مي باشد ولي از نظر مقايسه وظايف جنگل كاملاً گويا است) به طور كلي جنگلها و مراتع موجب ميگردند كه نزولات آسماني فرصت و امكان نفوذ در خاك را پيدا نموده و از جاري شدن آب در سطح زمين كاسته شود و بدين وسيله در كنترل آبهاي سطحي نقش موثري دارند.
2ـ اثر جنگل در تعديل آب و هواي يك منطقه:
وجود رسنتي ها، بخصوص جنگل در تعديل حرارت محيط موثر است و حرارت فعلي و روزانه سطح زمين را متعادل مي كند و باعت اعتدال آب و هوا مي گردد، زيرا در تآبستان قسمتي از انرژي حرارتي خورشيد را جذب نموده و باعث تقليل حرارت زمين ميگردند و در زمستان به منزله روپوشي براي آن به شمار رفته و مانع از دست دادن حرارت آن مي گردند. بنا به اصل فوق پوشش يك جنگل با مقايسه نقاطي كه عاري از درخت مي باشد باعث پايين آوردن ماكزيمم حرارت و بالا بردن مينيمم آن مي گردد و چون در دو جهت مخالف صورت مي گيرد، در معدل كلي حرارت تغييري حاصل نمي شود، بلكه آب و هواي محيط را متعادل مي سازد [3] از اين گذشته تبخير ناچيز و بالا بودن رطوبت نسبي هوا در جنگل نيز به اين امر كمك مي كنند.
3ـ نقش جنگل ها و مراتع در مبارزه با آلودگي هوا:
آلودگي هوا چه درمناطق شهري بوسيله وسايل دود زا و كارخانجات وساير منآبع آلوده كننده و چه در مناطق بيآباني در اثر حركت و جآبجائي ماسه ها و گرد و غبار بوسيله باد وجود دارد. مواد سمي موجود در هواي شهرها فقط از لوله اگزوز ماشينها و يا دودكش كارخانه هاي داخل شهر خارج نمي شود بلكه بادهايي كه از اطراف مي وزند سبب مي گردند كه گرد و غبار و گازهاي كارخانههاي اطراف را هم وارد شهر نمايند و به غلظت مواد سمي هواي مناطق مسكوني بيافزايند. درختان در جلوگيري و كاهش آلودگي هوا كه در بالا ذكر شد نقش اساسي دارند. بطور مثال یک درخت صد ساله راش با 2.5 تن وزن (وزن چوب خشک) در طول عمر خود 12.5 میلیون متر مکعب گاز کربنیک هوا را جذب کرده است تا بتواند این مقدار چوب را تولید کند. همچنین درختان باد حامل ذرات ريز را شانه مي كنند و ميتوانند در هر هكتار جنگل تا 68 تن گرد و غبار را هر بار در خود رسوب دهند [1]. اين موضوع براي مناطق بيآباني و شهرهايي كه مورد تهاجم شن هاي روان قرار ميگيرند. بسيار حائز اهميت است چون با ايجاد كمربند سبز ميتوان از ورود گرد و غبار بداخل شهر جلوگيري كرد.
همگام با شانه كردن گرد و غبار هوا، جنگل مقدار زيادي از باكتريها و ميكروبهاي معلق در هوا را در لاي شاخ و برگ خود رسوب مي دهد. مقدار باكتريهاي موجود در هواي جنگل به مراتب كمتر از مناطق غير جنگلي است.
طبق بررسيهاي دانشمندان روسيه درختان كاج، گردو، پيسه آ، آبيس سيبري، بلوط، فندق، اوكاليپتوس، ارس، افرا، بيد، زبان گنجشك و داغداغان از خود موادي در هوا پخش مي كنند كه باعث از بين رفتن بسياري از باكتريها و قارچ هاي تك سلولي و برخي از حشرات مضر مي شود اين ماده را توكين ( Tukin ) در سال 1956 فيتونسيد ناميده است. به طور مثال اگر پشه و يا مگس را زير سرپوشي قرار دهيم كه در آن برگهاي خرد شده اكاليپتوس و با زبان گنجشك وجود داشته باشد حشره فوق پس از مدتي مي ميرد. براي مبارزه با بيماري سل افراد مبتلا را در روسيه براي استراحت به مناطقي كه جنگل هاي كاج وجود دارد مي فرستند. با توجه به آنچه ذكر شد متوجه ميشويم كه اهميت جنگل فقط در تصفيه هوا از گرد و غبار نيست، بلكه در ضد عفوني هوا هم نقش موثري دارد و اين مسئله ايجاد فضاي سبز در اطراف و داخل شهرها و اطراف بيمارستانها، مدارس و اماكن عمومي را بخوبي گويا مي سازد.
مراتع نيز در مناطق بيآباني همچون پوششي روي خاكها و ماسهها را گرفته و اجازه حركت به آنها نمي دهند و در مناطقي كه حركت خاك وجود داشته باشد مقادير زيادي از آن را در پاي بوتهها رسوب مي دهد.
4ـ تاثير جنگل ها و مراتع در مبارزه با فرسايش و حفظ و توليد خاك:
عمل فرسايش بيشتر بوسيله آب و باد صورت مي گيرد. بادهاي مداوم در اثر ايجاد اختلالاتي در زندگي گياه و تبخير رطوبت زمين كه منجر به خشكي بيش از حد خاك مي گردند، سبب مي شوند كه تجديد حيات نباتات متوقف و يا به كندي صورت گيرد و با كم شدن پوشش گياهي عمل فرسايش آغاز شود. اگر انسان هم با بهره برداري بي رويه از بين رفتن گياهان را ناخواسته تسريع نمايد آنگاه مراكز مهم كشاورزي و صنعتي و مسكوني در معرض تهديد قرار ميگيرند.
جنگل به كمك شاخ و برگ درختان، از سرعت باد مي كاهد و با ريشه گياهان، خاك را حفظ مي كند و مانع ايجاد فرسايش مي شود. بعلت آرام بودن هواي داخل جنگل تبخير بسيار ناچيز بوده و خطر خشك شدن خاك كه از شرايط مهم آغاز فرسايش است از بين ميرود. نزولات آسماني در مناطق فاقد گياه در روي زمين به صورت هرز آبهاي سيل آسا جاري مي شوند و چون مقاومتي در برآبر خود نمي بينند ذرات ريز و درشت خاك را حمل مي كنند و بتدريج در مسير خود و يا در پشت سدها و درياچهها رسوب مي دهند، گاهي سبب طغيان رودخانهها مي گردند و خسارات جانبي و مالي زيادي بار ميآوردند. در مناطقي كه پوشش گياهي وجود دارد، هنگام بارندگي قطرات باران به علت انرژي كه در مسير خود و همچنين تاثير قوه جاذبه زمين كسب مي كنند و مي توانند موجب متلاشي شدن ذرات خاك و جآبجايي آن شوند در اثر برخورد به شاخ و برگ گياهان به ذرات بسيار ريز تبديل گشته و به آهستگي روي خاك مي رسند. از طرفي بقاياي نباتي كف جنگل و مراتع همچون اسفنجي آب حاصل از بارندگي را د رخود جذب نموده و به آهستگي روي خاك رها مي كند و بدينوسيله خطر شتشوي خاك از بين رفته و خاك حفظ مي شود. در مورد نقش پوشش سطح خاك در كاهش ضربه قطرات باران آزمايشي توسط يكي ازمتخصصين مربوطه (Hadson) در دو قطعه زمين انجام گرفته است.
در اين آزمايش آبتدا علفهايموجود زمين با دست كنده شده و سپس زمين به دو قطعه مساوي تقسيم شده است. روي يكي ازقطعات دو لايه تور سيمي ريز بافت قرار داده شد قطرات باران در اثر برخورد با آن شكسته شده وبه صورت قطرات بسيار ريزي درآمد (شكسته شدن قطرات عيناً توسط شاخه و برگ پوششگياهي هم صورت ميگيرد) خاك از دست رفته از اين دو قطعه (قطعه پوشيده شده با تور سيمي وقطعه لخت) در طول 10 سال اندازهگيري شد. نتايج بدست آمده از 10 سال آزمايش نشان دادكه خاك از بين رفته از قطعه لخت بيش از 100 برآبر خاك فرسایش یافته از قطعه پوششدار ميباشد [2] .
گذشته از اين فرسايش خاك در منطقه جنگلي با فرسايش خاك در مناطق ديگر تفاوت دارد اگرچه هر دو بلايي است كه بر خاك وارد ميشود ولي خاكهاي مناطق جنگلي بسيار حاصلخيزتر ازمناطق ديگر است با فرسايش خاك مواد حاصلخيزي كه طي ساليان متمادي در خاك ذخيرهشدهاند از دست ميرود. در تحقيقات انجام شده در يكي از ايالتهاي آمريكا (New Hampshire) ثآبت شده است كه پس از بريدن درختان يك جنگل، جريان آب حاصلاز بارندگي در عرض دو سال در هر هكتار 95 كيلوگرم ازت نيتراتي و 89 كيلوگرم كلسيم را از بينبرده است در حاليكه در يك جنگل دست نخورده ميزان ازت نه تنها از بين نرفته بلكه در هر هكتار2 كيلوگرم نيز به ميزان آن افزوده شده است. اين مقدار ازت از باران دريافت شده است. همچنينكلسيم از بين رفته بسيار كم بوده و مقدار آن 7 كيلوگرم در هكتار بوده است.
5ـ اهميت جنگل در جلوگيري از سر و صداي محيط:
يكي از آثار نامطلوب صنعت ايجاد سرو صدا در مناطق مسكوني است كه در اثر تراكم جمعيت، وسايط نقليه موتوري، كارخانه ها و وسايل و ماشين آلات ساختماني و ساختمان سازي توليد مي شود. اگر اقدامات لازم در جهت كمتر نمودن سر و صدا در شهرهاي صنعتي بزرگ و نزديك فرودگاه ها انجام نگيرد، مي تواند ناراحتيهاي عصبي و روحي ببار آورد. علاوه بر اقدامات فني لازم براي جلوگيري از سرو صداي محيط، جنگل كاري و ايجاد فضاي سبز در داخل شهرها و اطراف مناطق صنعتي و فرودگاهها به ميزان قآبل ملاحظه اي از سرو صدا ميكاهد . در جنگل كاري بايد توجه داشت كه پهن برگان چون در پاييز خزان مي كنند براي اين منظور زياد مناسب نيستند ولي از طرفي ديگر چون سوزني برگان بيشتر در معرض خطر آتش سوزي مي باشند و در نتيجه مناطق مسكوني و تاسيسات صنعتي هم تهديد مي شوند بهتر است كه جنگل هاي سوزني برگ و پهن برگ به صورت مخلوط با هم کاشته شوند. ايجاد فضاي سبز دو اشكوبه مانع از نفوذ صدا از قسمت زيرين ( محوطه ساقه درخت) مي شود.
6ـ اهميت جنگل و فضاي سبز به عنوان تفرجگاه براي انسان:
جنگل و پارك و فضاي سبز در داخل و اطراف شهرها به مردم خسته از زندگي ماشيني و سر و صداي محيط اين امكان را مي دهد كه بتوانند ايام فراغت را در اين مكان به استراحت و تفريح بپردازند و بچه ها از آپارتمان بيرون آيند و جهت تقويت فكر و بدن خود در محيطي آرام و با هوايي سالم به بازي بپردازند. طبيعت همواره با زيبائي هاي خود نظر انسان را به خود جلب مي نمايد و گياهان يكي از عوامل مهم زيبايي طبيعت بشمار مي روند. هر انسان از مشاهده طبيعت سرسبز جنگلها و مراتع لذت مي برد و با ديدن گل هاي زيباي طبيعي با رنگ هاي دلفريب كه از دل خاك سر بر آوده است به عظمت و رحمت خالق سبحان پي مي برد و شكر نعمتهاي بيكرانش را بجا مي آورد. بسياري معتقدند كه جنگل در سبك موسيقي و نقاشي افراد تاثير خاصي دارد و بسياري از هنرمندان و اهل ادب از مناظر زيباي طبيعت در ايجاد اثر خود الهام مي گيرند.