بخشی از مقاله
تعریف مهارتهای زندگی
امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی اند.و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات ان آسیب پذیر نموده است.
مهارتهای زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره مقابله کنند.
مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند .
و این مهارتها عبارتند از:
• خودآگاهی / همدلی
• ارتباط / روابط بین فردی
• تصمیم گیری / حل مساله
• تفکر خلاق / تفکر انتقادی
مقابله با هیجانات / مقابله با استرس
تعریف مهارتهای ده گانه زندگی
خودآگاهی
خودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.
آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
خودآگاهی، موجب شناخت نیاز افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها می شود. همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر نشان می دهد و ارزش واقعی افراد و مسائل پیرامونشان را نمایان می سازد. خودآگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان سهل تر می نماید، به زندگی او آرامش می دهد و احساس رضایت مندی اش را رونق می بخشد.
«خودآگاهی» تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
خودآگاهی تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
به جز موارد فوق، «خودآگاهی» شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمی ها، توانایی ها، ضعف ها، ارزش ها، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب، علائق، آرزوها و استعدادها را به دنبال دارد.
کشف و درک و شناخت مهارت ها و توانایی های خود، به این دلیل مهم است که فرد قبل از ازدواجش بداند چه هدفی دارد تا برای ازدواج خود براساس هدف اصلی زندگی اش، برنامه ریزی نماید. مثلاً فردی که هدفش رسیدن به درجات عالیه کمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج کند که هدفش رسیدن به یک زندگی تجملی و سراسر مادیات است، به طور قطع پس از ازدواج، دچار مشکلات فراوانی در زندگی مشترک خواهد شد. امتیاز دیگری که می توان برای خودآگاهی منظور نمود آن است که موجبی قدرتمند برای شناخت و تشخیص تفاوت های بین خود و دیگران است. در این میان باید گفت شناخت تفاوت های میان زن و مرد، یکی از مهم ترین بخش های مربوط به مهارت خودآگاهی است.
همدلی
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.
همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی به انسان ها کمک بسیاری می کند. گاهی اوقات افراد به اشتباه، تصور می کنند تفاهم به این معناست که ما با فرد مقابل، کاملاً همفکر و هم عقیده باشیم، در حالی که باید گفت چنین تصوری از پایه و اساس اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو انسان را یافت که به طور کامل شبیه یکدیگر باشند. اختلاف و تفاوت در دیدگاه ها، سلیقه ها، آرزوها، عقاید و علایق، همه و همه، امری طبیعی و کاملاً عادی است. اما آنچه این اختلاف و تفاوت را می تواند برای ما، قابل درک و فهم سازد، همان «همدلی» است که به واسطه آن، می توانیم بسیاری از مشکلات ارتباطی خود با دیگران، خاصه شریک زندگی مان، را برطرف سازیم.
ارتباط مؤثر
این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواندنظرها ، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران ، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.
روابط بین فردی
این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و مؤثر فرد با انسانهای دیگر کمک می کند. یکی از این موارد ، توانایی ایجاد روابط دوستانه است.که در سلامت روانی و اجتماعی ، روابط گرم خانوادگی ، به عنوان یک منبع مهم روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی دارد.
تصمیم گیری
این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو مؤثرتری در مورد مسائل تصمیم گیری نماید. اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمالشان تصمیم گیری کنند ، جوانب مختلف انتخاب را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند ، مسلما در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت.
تصمیم گیری نیاز به مهارت دارد. انسان ها به صورت های مختلفی تصمیم گیری می کنند، خواه این تصمیم درباره معامله ای باشد یا اشتغال به کاری یا انجام عملی یا ازدواجی.
▪ انواع تصمیم گیری
۱ ) تصمیم گیری احساسی؛ که تصمیم براساس یک احساس خاص ( عشق ، خشم، کینه، حسادت و کمک و...) گرفته می شود.
۲ ) تصمیم گیری اجتنابی؛ تصمیمی که فرد به دلیل ترس و نگرانی که دارد، سعی می کند تا آنجا که می تواند آن را به تعویق اندازد. این گونه اتخاذ تصمیم، امکان آن را به وجود می آورد که فرد، فرصت های مناسب زندگی خویش را از دست بدهد.
۳) تصمیم گیری اخلاقی؛ تصمیمی است که فرد، برای انجام آن به دلایل اخلاقی تکیه می کند. مثلاً ادامه دادن به یک زندگی مشترک مملو از تنش و پر تشنج، به دلیل وجود فرزند.
۴ ) تصمیم گیری تکانشی؛ این نوع تصمیم گیری، بسیار سریع و بدون توجه به عاقبت کار، یا ارزیابی و توجه به موقعیت ها و شرایط صورت می گیرد. مثلاً فردی، فرد مقابل خود را برای کاری که در نظر دارد ترغیب به عجله می کند و قدرت تفکر در مورد یک عمل درست را از او می گیرد.
۵ ) تصمیم گیری مطیعانه؛ سبک تصمیم گیری مطیعانه، می تواند صدمه زیادی به موضوع تصمیم و یا به عنوان مثال، به ازدواج فرد، وارد کند. در تصمیم گیری مطیعانه، دیگران برای یک یا دو نفر یا موضوعی، تصمیم می گیرند بدون آن که فرد یا افراد یا موضوعی که تصمیم بر روی آن اجرا می شود، نقشی در این تصمیم گیری داشته باشند. نمونه این تصمیم گیری را می توان در ازدواج های سنتی مشاهده کرد.
۶ ) تصمیم گیری عقلانی؛ سالم ترین تصمیم ها، تصمیمی است که براساس تفکر، بررسی و مطالعه، ارزیابی و تحقیق صورت بگیرد. تصمیم گیری عقلانی، براساس واقعیات است و معمولاً خطا و اشتباه در آن به ندرت دیده می شود.
حل مسأله
این توانایی فرد را قادر می سازد تا به طور مؤثرتری مسائل زندگی را حل نماید . مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند ، استرس روانی ایجاد می کنند که به فشار جسمی منجر می شود.
تفکر خلاق
این نوع تفکر هم به مسأله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند . با استفاده از این نوع تفکر ، راه حلهای مختلف مسأله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی می شوند . این مهارت ، فرد را قادر می سازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم خود را دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی مطرح نیست ، با سازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.
تفکر انتقادی
تفکر انتقادی ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است . آموزش این مهارت ها ، نوجوانان را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها ، فشار گروه و رسانه های گروهی مقاومت کنند و از آسیب های ناشی از آن در امان بمانند.
توانایی حل مسأله
این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد ، نحوه تأثیر هیجان ها بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد . اگر با حالات هیجانی ، مثل غم و خشم یا اضطراب درست برخورد نشود این هیجان تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی خواهد گذاشت و برای سلامت پیامدهای منفی به دنبال خواهند داشت.
.وجود مشكل در زندگی طبیعی است. هنر زندگی در توانایی و مهارت در حل مشكلات و كنار آمدن با آنهاست. در واقع خوشبختی انسان در آن نیست كه با هیچ مشكل و مسأله ای روبرو نشود بلكه در آن است كه به هنگام رویارویی با آنها توانایی حل آنها را داشته باشد.....
مسائل و مشكلات بسیاری در زندگی وجود دارند كه نیازمند تلاش برای كنار آمدن با آن و حل آنهاست. زندگی بدون مشكل و استرس وجود ندارد و در واقع آنچه در شكل سختی با مشكلات زندگی تجربه می شود، چهره واقعی و منطقی زندگی است .وجود مشكل در زندگی طبیعی است. هنر زندگی در توانایی و مهارت در حل مشكلات و كنار آمدن با آنهاست. در واقع خوشبختی انسان در آن نیست كه با هیچ مشكل و مسأله ای روبرو نشود بلكه در آن است كه به هنگام رویارویی با آنها توانایی حل آنها را داشته باشد. بعضی از افراد در مقابل كوچكترین مسأله و مشكل دچار ناراحتی و پریشانی می گردند و قادر به برطرف كردن آن نیستند. اینگونه افراد مستعد انواع آسیب های اجتماعی و روانی هستند، افراد دیگری نیز هستند كه با بحران های بسیار سختی روبرو می شوند و توانایی آن را دارند كه با موفقیت آنها را پشت سربگذارند. یكی از دلایلی كه اینگونه افراد را توانمند می سازد و امكان موفقیت را در بحران ها فراهم می سازد این است كه از روش های صحیحی جهت حل مسائل استفاده می كنند. درحالیكه افرادی كه به هنگام رویارویی با مشكلات دچار پریشانی می شوند فاقد این توانمندی می باشند. اینگونه افراد در صورت وجود مشكل خود را ضعیف یا بی كفایت می دانند، خود را سرزنش و ملامت می كنند، بدون تفكر و تحمل و عجولانه عمل می كنند و یا از مشكل فرار می كنند و قدرت تفكر در مورد راه حل های مناسب تر و سازگارانه تر را ندارند.
از آنجایی كه همه افراد در زندگی خود با مسائل و مشكلاتی روبرو می شوند ضروری است كه نحوه حل صحیح مشكلات را بیاموزند تا بتوانند به طرز مؤثری با این مسائل و مشكلات برخورد نموده و از بروز مشكلات و مسائل پیچیده تر بعدی پیشگیری نمایند.
در واقع آموزش مهارت حل مسأله یكی از نیازهای اساسی هر فرد است مخصوصاً برای جوانان و دانشجویان كه با مشكلات و مسائل مختلفی روبرو هستند و چنانچه توانایی حل این مسائل و مشكلات را نداشته باشند، ممكن است به راه حل های ناسازگارانه، ناپخته و حتی مضر رو آورده و مشكل را پیچیده تر از آنچه هست نمایند. (مانند استفاده از مواد مخدر، سیگار، ترك تحصیل و ...)
با توجه به مطالب فوق و به منظور ارتقاء سطح بهداشت روان و پیشگیری از آسیب های روانی، اجتماعی، آموزش مهارت حل مسأله جهت توانمند ساختن آنان برای حل مسائل و مشكلات خود ضروری به نظر می رسد.
مهارت حل مسأله یكی از كارآمدترین شیوه مقابله مسأله مدار است و به معنی فرایند تفكر منطقی منظمی است كه به فرد كمك می كند تا هنگام رویارویی با مشكلات راه حل های متعددی را جستجو كند و سپس بهترین راه حل را انتخاب نماید. این مهارت در برنامه ریزی های مختلف ارتقاء بهداشت روان و پیشگیری از جمله افزایش سازگاری،رویارویی كارآمد با بحران،بهبود روابط اجتماعی،پیشگیری از خود كشی،اعتیاد و... استفاده می شود.
توانایی مقابله با استرس
این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تأثیر آنها بر فرد است . شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان ، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار و استرس را کاهش دهد.
استرس، حقیقتی در زندگی است كه هیچكس نمیتواند از آن اجتناب كند. استرس در واقع هر تغییری است كه فرد باید خود را با آن سازگار كند. بنابراین هر موقعیت جدید یا تغییری در زندگی كه به طریقی نیاز به سازگاری را مطرح میكند، میتواند موجب استرس شود. برخی از این تغییرات، كوچك و جزیی است و سازگاری چندانی را نمیطلبد ولی برخی دیگر تغییرات بزرگی را در زندگی به وجود آورده و مستلزم تلاش زیادی برای سازگاری مجدد هستند. شما درباره طرز برخورد با استرس چه میدانید؟
استرس، حقیقتی در زندگی است كه هیچكس نمیتواند از آن اجتناب كند. استرس در واقع هر تغییری است كه فرد باید خود را با آن سازگار كند. بنابراین هر موقعیت جدید یا تغییری در زندگی كه به طریقی نیاز به سازگاری را مطرح میكند، میتواند موجب استرس شود. برخی از این تغییرات، كوچك و جزیی است و سازگاری چندانی را نمیطلبد ولی برخی دیگر تغییرات بزرگی را در زندگی به وجود آورده و مستلزم تلاش زیادی برای سازگاری مجدد هستند. شما درباره طرز برخورد با استرس چه میدانید؟
برای استرس، تعاریف گوناگونی ارایه شده كه به دو نمونه آن اشاره میكنیم:
ـ در تعریف اول، استرس برانگیختگی ذهن و بدن در پاسخ به الزاماتی است كه به آن تحمیل شده است بنابراین برانگیختگی یك بخش اجتنابناپذیر زندگی است و انسانها در بیشتر اوقات با درجهای از برانگیختگی فكر، احساس و عمل روبهرو هستند.
ـ در تعریف دوم، استرس، ارتباطی خاص میان شخص و محیط است كه فرد آن را فراتر از منابع خود ارزیابی كرده و بهزیستی وی را به مخاطره میاندازد.
اجزای مهارتهای ده گانه زندگی
خودآگاهی
• آگاهی از نقاط قوت
• آگاهی از نقاط ضعف
• تصویر خود واقع بینانه
• آگاهی از حقوق و مسئولیت ها
• توضیح ارزشها
• انگیزش برای شناخت
مهارتهای ارتباطی
• ارتباط کلامی و غیرکلامی موثر
• ابراز وجود
• مذاکره
• امتناع
• غلبه بر خجالت
• گوش دادن
همدلی
• علاقه داشتن به دیگران
• تحمل افراد مختلف
• رفتار بین فردی همراه با پرخاشگری کمتر
• دوست داشتنی تر شدن (دوستیابی)
• احترام قائل شدن برای دیگران
مهارتهای بین فردی
• همکاری و مشارکت
• اعتماد به گروه
• تشخیص مرزهای بین فردی مناسب
• دوستیابی
• شروع و خاتمه ارتباطات
مهارتهای حل مسأله
• تشخیص مشکلات علل و ارزیابی دقیق
• درخواست کمک
• مصالحه (برای حل تعارض)
• آشنایی با مراکزی برای حل مشکلات
• تشخیص راه حل های مشترک برای جامعه
مهارتهای تفکر خلاق
• تفکر مثبت
• یادگیری فعال ( جستجوی اطلاعات جدید )
• ابراز خود
• تشخیص حق انتخاب های دیگر ( برای تصمیم گیری )
• تشخیص راه حل های جدید برای مشکلات
مهارتهای مقابله با هیجانات
• شناخت هیجان های خود و دیگران
• ارتباط هیجان ها با احساسات ، تفکر و رفتار
• مقابله با ناکامی ، خشم ، بی حوصلگی ، ترس و اضطراب
• مقابله با هیجان های شدید دیگران
مهارتهای تصمیم گیری
• تصمیم گیری فعالانه بر مبنای آگاهی از حقایق کارهایی که می توان انجام داد که انتخاب را تحت تأثیر قرار دهد.
• تصمیم گیری بر مبنای ارزیابی دقیق موقعیت ها
• تعیین اهداف واقع بینانه
• برنامه ریزی و پذیرش مسئولیت اعمال خود
• آمادگی برای تغییر دادن تصمیم ها برای انطباق با موقعیت های جدید
مهارتهای تفکر انتقادی
• ادراک تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر ارزشها ، نگرشها و رفتار
• آگاهی از نابرابری ، پیشداوری ها و بی عدالتی ها
• واقف شدن به این مسئله که دیگران همیشه درست نمی گویند
• آگاهی از نقش یک شهروند مسئول
مهارتهای مقابله با استرس
• مقابله با موقعیتهایی که قابل تغییر نیستند
• استراتژی های مقابله ای برای موقعیت های دشوار ( فقدان ، طرد ، انتقاد)
• مقابله با مشکلات بدون توسل به سوء مصرف مواد
• آرام ماندن در شرایط فشار
• تنظیم وقت
نقّادانه بیندیش!!
در دنیای متلاطم و پر از چالش امروز که حق و باطل، درست و غلط ، حقیقت و دروغ سخت به هم آمیختهاند، داشتن حس مهارت تشخیص آنها از یکدیگر رمز موفقیت در زندگی است، ذهن نقاد هر چیزی را به راحتی نمیپذیرد و یا رد نمیکند بلکه ابتدا در مورد آن موضوع سوال و استدلال میکند، سپس میپذیرد یا رد میکند.
داشتن تفکر نقادانه به ما کمک میکند تا هنگام تصمیمگیری، مسئله را از جوانب مختلف، خوب بررسی و نقد کنیم، زیرا تفکر نقادانه بر پایهی پرسیدن، کسب اطلاعات و استدلال قرار دارد و از تعصب و خودرأیی به دور میباشد.
کسانی که فریب دیگران را میخورند، یا به راحتی جذب گروهها و افراد و مواد مخدر میشوند، یاد نگرفتهاند که سوال کنند و به عاقبت کار فکر کنند، برای مثال یک نوجوان دارای تفکرنقاد هنگام دعوت از او به جایی و یا مجلسی میپرسد: