بخشی از مقاله
چکیده
سابقه و هدف: امروزه علیرغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسایل زندگی فاقد تواناییهای لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر نموده است. اگرچه نهادینه کردن اصول و مهارتهای زندگی و خلق و خوهای شهروندی در یک جامعه تنها با آموزش افراد به نتیجه نمیرسد و همهی بخشهای جامعه اعم از نهادهای اقتصادی، سیاسی، مذهبی، فرهنگی، خانواده باید در این زمینه فعال باشند، اما تمرکز این پژوهشصرفاً بر روی نهاد آموزش رسمی و کنکاش در برنامه درسی است.
مواد و روش: پژوش حاضر به صورت توصیفی پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دبیران دوره متوسطه مدارس مشهد شامل میباشند که از این تعداد با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان، 181 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. ابزارهای ارزیابی متغیرهای تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته میباشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک متغیره استفاده شد.
یافته ها: آمار جمیعت شناختی نشان داد که %73 آزمودنی ها دارای سطح تحصیلات لیسانس و %27نیز فوق لیسانس می باشند. %35 دارای سابقه کار زیر 10 سال، %42 سابقه کار بین 10 تا 20 سال و %23 مابقی نیز دارای سابقه کار بالای 20 سال می باشند.
استنتاج: نتایج تحقیق نشان داد که مهارتهای عاطفی، شناختی و اجتماعی در برنامه درسی بالاتر از حد متوسط بوده است. همچنین نتایج نشان داد که از بین ابعاد مهارت های زندگی و شهروندی، بعد مهارت های اجتماعی دارای بالاترین جایگاه در برنامه درسی می باشد و ابعاد مهارت های شناختی و عاطفی نیز در رتبه های بعدی قرار می گیرند.
مقدمه
امروزه باوجود تغییرهای عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه های زندگی، بسیاری از افراد، فاقد توانایی های لازم و اساسی در رویارویی با مسائل زندگی خود هستند و همین امر، آنان را در مواجهه با مسائل زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر کرده است. مهارت های زندگی، آن نوع توانایی هایی است که برای موفقیت و احساس شادمانی در زندگی روزمره، مورد نیاز می نمایند و اهداف آموزشی این نوع مهارت ها از الزام ها و نیازهای روزمره استخراج می شود. مهارت های زندگی، مهارت های شخصی و اجتماعی است که کودکان و نوجوانان باید آنان را یاد بگیرند تا بتوانند در مورد خود و انسان های دیگر و کل اجتماع به طور موثر و شایسته و مطمئن عمل نمایند.
اصطلاح مهارتهای زندگی به گروه بزرگی از مهارتهای روانی- اجتماعی و میان فردی گفته میشود که میتواند به افراد کمک کند تا تصمیماتشان را با آگاهی اتخاذ کنند، به طور مؤثر ارتباط برقرار کنند، مهارتهای مقابلهای و مدیریت شخصی خود را گسترش دهند و زندگی سالم و بارآور داشته باشند - خسروی و همکاران، . - 1393 مهارتهای زندگی میتواند اعمال شخصی و اعمال مربوط به دیگران و نیز اعمال مربوط به محیط اطراف را طوری هدایت کنند که به سلامت بیشتر منجر شود و سلامت بیشتر یعنی آایش بیشتر جسمانی، روانی و اجتماعی - خسروی و همکاران، . - 1393 مجموعه مهارت های زندگی نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال نمی اندیشد بلکه به توانمندی آنان جهت زندگی آینده نیز تاکید می ورزد.
در ضمن متمرکز بر شکوفایی توانایی های بالقوه افراد است به طور کلی هدف از مجموعه مهارت های زندگی، کمک به فرد جهت حرکت از توانایی ها و ضعف های مهارتی به سوی مهارت های توانمند و قوی و سازنده می باشد. چنین مهارت های زندگی تصمیمات متعهدانه فرد را در بر می گیرد - ماریوس ، . - 2009 برنامه مهارتهای زندگی و شهروندی بر این اصل استوار است که کودکان و نوجوانان حق دارند که بتوانند از خودشان و خواسته هایشان در برابر موقعیتهای سخت زندگی دفاع کنند .
در واقع هدف نهایی مهارت های زندگی این است که افراد مسئولیت برتری و شایستگی فردی خویش را بپذیرند . این شایستگی فردی شامل احساس کفایت و شایستگی سطح بالا، سلامت روانی، خود شکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی می باشد. در نتیجه می توان گفت مجموعه مهارت های زندگی هم اهداف پیشگیرانه دارد و هم کنترل و مدیریت مشکلات و همانند سبک رویکرد آموزشی هم برای مداخلات گروهی و هم فردی مناسب است - مارک و ان ماری، . - 2011 شهروندی هم مانند هر مفهوم اجتماعی دیگر برآمده از مناسبات و روابط بین انسانها در جامعه است. سامان اجتماعی نیازمند مراعات حقوق و تکالیف متقابل افراد در جامعه است. شهروندی دارای مبانی و اصولی است که توسط نظریه پردازان این حوزه صورتبندی شده است.
مفهوم شهروندی دربر گیرنده عناصری مانند هویت ملی، تعلقات اجتماعی، فرهنگی و فرا ملیتی، نظام اثربخش حقوقی و مشارکت مذهبی سیاسی است و این عناصر با هم ارتباط نظام دار داشته و با عنایت به عناصر ذکر شده شهروند مطلوب به کسی گفته میشود که از هویت اصیل برخوردار باشد و منصف به خصوصیات و ویژگیهایی باشد که از همه افراد آن جامعه انتظار میرود داشته باشند و به پدیدههایی اجتماعی و فرهنگی آن جامعه احساس تعلق نماید و اطمینان حاصل کند که یک ساختار حقوقی اثربخش تمام حقوق او را تضمین میکند - بهرامی، . - 1391 حقوق شهروندی بعنوان یکی از مهمترین عرصه های سیاسی اجتماعی عصر ماست که در طول تاریخ به اشکال گوناگون و با تعابیر مختلف حقوقی، سیاسی و فلسفی رواج داشته است.
صاحبنظرانی که چگونگی تحول مفهوم شهروندی را بررسی کردهاند در این نکته مشترکند که شهروندی هم حق افراد را برای برخورداری از حقوق به رسمیت میشناسد و هم مسئولیت جمعی شهروندان را که اداره با ثبات امور بر آنها مبتنی است - شیانی، . - 1389 اگرچه شهروندی تنها شامل حقوق نیست و با مجموعه ای از تعهدات درقبال آن متوازن می شود اما این آگاهی ازحقوق شهروندی است که شهروندان را نسبت به وظایف خود آگاه و متعهد می کند. بنابراین باید نسبت به آگاهی همه مردم ، بویژه نوجوانان و دانش آموزان به عنوان قشر وسیعی از جمعیت، از حقوق شهروندیشان توجه وی ژهای مبذول داشت - بهرامی، . - 1392 این آموزش ها در وهله اول از طریق حضور طولانی مدت در مدرسه و به عهده نظام آموزش و پرورش رسمی و پس از آن نظام های غیررسمی آموزش است .
تعلیم و تربیت انسانها و به تبع آن برنامههای درسی برای ایجاد تغییر و تحول در افراد به کار ظرفته میشوند. هیچ نظام تربیتی را نمیتوان یافت که برای تربیت انسانها کوشش کند ولی جهتگیری مشخص در این کار نداشته باشد، به همین دلیل کار تعلیم و تربیت در بین همه امور زندگی اهمیت خاص مییابد و پرداختن به آن مهم تلقی میشود - موسوی و همکاران، . - 1393 هرکس در زندگی خود با چالش ها و مشکلاتی مواجهه میشود و با شیوههای خاص خود به مسائل پاسخ می دهد. گروهی می-کوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت و با استفاده از راهبردهایی مانند مسئله گشایی، تفکر مثبت، و استفاده از سیستمهای حمایتی با موقعیت مقابله کنند. در مقابل، برخی دیگر به جای مقابله سازگارانه با مسائل سعی میکنند به روش های مختلف دیگری چون پناه بردن به راهبردهای ناکارآمد، از رویارویی با مشکلات اجتناب کنند.
بنابراین، انتظار می رود سازمانهایی چون آموزش و پرورش، علاوه بر اهداف تربیتی و آموزشی خود بر مهارتهایی چون دانش افزایی وارتقای شناخت های علمی و آموزشی، به موضوع مهارتهای زندگی و شهروندی نیز توجه خاص مبذول دارند - حاضری و خلیلی، . - 1393 نهاد آموزش و پرورش یک کشور نقش اساسی در آموزش مهارتهای زندگی و تربیت شهروندان آن جامعه و آموزش و توسعه حقوق انسانی دارد. اگر چه شکل گیری و رشد شخصیت افراد یکجامعه الزاماً وابسته به تعلیم و تربیت نیست لکن باید اذعان داشت؛ بخش اعظمی از رشد فردی و اجتماعی افراد توسط نهاد رسمی آموزش و پرورش صورت می گیرد.
در واقع تعلیم و تربیت از طریق نهادهای رسمی یکی از مهم ترین و هدفمندترین بخش تربیت آدمی است که اثرات آن را به گونه ای همه جانبه می توان در زندگی انسان ها و در ابعاد مختلف؛ فکری ، اجتماعی، مذهبی، هنری و اخلاقی آنان مورد مشاهده، بحث و بررسی قرار داد. از سویی دیگر، پویایی و نشاط یک جامعه به مشارکت فعالانه نسل جوان آن در امور مختلف جامعه منوط است، نسلی که آگاهانه و با شخصیتی توسعه یافته بتواند در جامعه اش مشارکت همه جانبه داشته و نقش شهروندی خود را به خوبی ایفا نموده و در برخورد با مسائل و مشکلات، منطقی بیندیشد و عاقلانه در جهت حل آنها تصمیم گیری نماید .
در واقع مدرسه که امروزه دست قوی و در عین حال پنهان نظام اجتماعی محسوب می شود با نقش های پنهان و آشکاری همچون انتقال میراث فرهنگی و تجارب بشری به نسل جدید، ایجاد تغییرات مطلوب در شناختها ، نگرشها و رفتار کودکان، نوجوانان و جوانان، ایجاد برابری اجتماعی و تربیت نسلی مسئولیت پذیر ، افزایش آگاهی ها و شکل دادن به مهارت زندگی، حرفهایی و اجتماعی و درونی کردن هنجار ها و ارزش های جامعه، منزلتی بیش از یک نهاد تربیتی پیدا کرده است و از طرفی یک نظام تربیتی باید چنان باشد که ما بتوانیم یاد بگیریم ، چگونه انسان شویم و چگونه جامعه انسانی را به وجود آوریم و سازمان دهیم.
یکی از ارزش هایی که مرتبط با اهداف آموزش و پرورش بوده و امروزه در همه ی کشور های دنیا اشتیاق وافر برای آموزش آن وجود دارد و برنامه های درسی برای لحاظ کردن آن اصلاح می شود ، آموزش مهارتهای زندگی و شهروندی و ارزش های مربوط به آن می باشد - جعفری، . - 1390 در همین راستا نتایج تحقیق محسنی و شفیع زاده - - 1395 تحت عنوان بررسی اثر بخشی طرح آموزش مهارتهای زندگی در دبیرستان های شهر تهران به این نتیجه دست یافتند که از نظر دبیران آموزش درس مهارتهای زندگی بر مهارتهای خودآگاهی، ارتباط مطلوب، ارزشهای فردی و خانوادگی، اضطراب، انتخاب هدف و تصمیمگیری مؤثر بوده است.
احمدزاده و صالحی - - 1395 در پژوهشی تحت عنوان تحلیل جایگاه پرورش مهارت های زندگی در برنامه درسی دوره پیش دبستانی ایران: مطالعه ای مبتنی بر رویکردهای چندگانه به این نتیجه دست یافتند که بهرهگیری تلفیقی از هر سه رویکرد با محوریت مهارت های خودآگاهی، همدلی، اخلاقی، زیست محیطی تاکید ضمنی بر مهارتهای ارتباط بین فردی و اجتماعی، تصمیمگیری، حل مسئله و مقابله با هیجانات و مغفول ماندن مهارت های تفکر خلاق و انتقادی می باشد. حاضری و خلیلی - - 1393 در پژوهشی تحت عنوان بررسی آموزش شهروندی در برنامه درسی آشکار نهاد آموزش و پرورش رسمی ایران به این نتیجه دست یافتند که رویکرد تکلیف محور 57/56 درصد و رویکرد حقوق محور 21/19 درصد از محتوی کتب درسی را به خود اختصاص داده-اند. همچنین سهم شهروندی زیست محیطی 9/09 درصد، شهروند جنسیتی 1/51 درصد و شهروندی چند فرهنگی 4/54 درصد میباشد.
خسروی و همکاران - - 1393 در پژوهشی تحت عنوان آسیب شناسی برنامه درسی مهارتهای زندگی در نظام آموزش متوسطه نظری به این نتیجه دست یافتند که آسیب های موجود در عناصر برنامه درسی مهارت ها ی زندگی از دید متخصصان تعلیم و تربیت، متوجه اهداف، محتوا و زمان آموزشی؛ از دید معلمان، متوجه فعالیت های یادگیری، ارزشیابی و زمان و درنهایت از دید دانش آموزان، متوجه مواد آموزشی، فعالیت های یادگیری، ارزشیابی، گروه بندی، زمان و فضای برنامه آموزش مهارت های زندگی بوده است. جمالی تازه کند و همکاران - - 1392 در پژوهشی تحت عنوان تحلیل جایگاه مؤلفه های تربیت شهروندی در محتوای برنامه درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه به این نتیجه دست یافتند که از مجموع 3194 واحد ضبط شمارش شده، 99 واحد به دانش شهروندی و 103واحد به نگرش شهروندی اختصاص دارد.
این در حالی است که هر 103 به مهارت شهروندی و یک از شاخص های مربوط به مؤلفه های تحقیق به صورت نامتوازن مورد توجه قرار گرفته و کتاب های درسی نیز به یک نسبت به مؤلفه های شهروندی نپرداخته است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر بازنگری برنامه درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه در راستای توجه بیشتر به مؤلفه ها و شاخص های کمتر مورد توجه، ضروری به شمار می آید. قلتاش - - 1391 در پژوهشی تحت عنوان برسی میزان توجه به ویژگی های شهروند جهانی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران انجام داد.