بخشی از مقاله
چكيده
حج از ديدگاه قرآن داراي جايگاه خاصي ميباشد و داراي فلسفه و احكام و مناسك معيني ميباشد كه در فصول سه گانه اين پروژه به چشم ميخورد.
در فصل اول حج از نظر لغوي و اصطلاحي بحث شده و معلوم شد كه معناي لغوي حج يعني قصد زيارت و آهنگ ميباشد و معناي اصطلاحي آن انجام مناسك خاص در زمان و مكان خاص ميباشد.
و نيز اشاره شد كه جج داراي انواعي همچون تمتع، قِران و افراد است.
فصل دوم سيماي حج از ديدگاه قرآن است در اين فصل به تاريخچه بناي كعبه و اهميت آن واصل وجوب حج پرداخته وسپس آيات اعمال و مناسك ، محرمات مانند :جدال وفسوق، صيد وشكار كردن و… ميباشد.
در دنباله نيز به واجبات حج شامل طواف، قرباني كردن، سعي وصفا ومروه و.. پرداخته شده است.
فصل سوم : فلسفه حج ميباشد كه در اين قسمت ابتدا به فلسفه فردي، معنوي، اجتماعي و اقتصادي آن پرداخته شده است.
در بخش اول آن خودسازي و تقريب به خدا وبعضي از اسرار اعمال بحث شده .
در بخش دوم كه اجتماعي ميباشد در مورد هماهنگي و وحدت ويكپارچگي مسلمانان ميباشد.
در بخش سوم كه در مورد فلسفه اقتصادي حج ميباشد اين طور به نظر ميرسد كه حج باعث رشد ورونق مادي و اقتصادي ميباشد و در جوامع اسلامي حج، حافظ منافع دنيوي و اخروي
امتهاي اسلامي ميشود.
تبيين موضوع
حج يك عمل ديني است كه قرآن كريم در مورد ابعاد ومسائل مختلف آن سخن گفته در اين پژوهش در مورد ابعاد مختلف حج از جمله مناسك، احكام، و فلسفه حج وديگر اهداف آن از ديدگاه قرآن بحث شده است.
بنابراين در اين تحقيق از ديدگاه قرآن بحث ميكنيم نه از ديدگاه ديگران.
البته نظرات مفسران را در مورد آيات و همچنين از كتابهاي ديگر از جمله: صهباي حج جوادي آملي، حج در قرآن محمد علوي مقدم و … نيز استفاده شده تا مطلب روشن تر شود.
اهميت و ضرورت موضوع:
ابعاد ومسائل مختلف حج داراي ضرورتي اساسي است زيرا:
حج يكي از ضروريات اسلام مي باشد و يكي از اساسي ترين فرايض و از مهمترين فروع دين مي باشد. و حج آثار بي شماري بر حيات معنوي و فردي واجتماعي جامعه اسلامي دارد كه در قرآن ابعاد مختلف آن مطرح شده است و همچنين براي حج گذار پاداش زيادي مي باشد همچنان كه براي هر كدام از عبادات و فريضههاي ديني، گذشته از اثرات تربيتي، اخلاقي و اجتماعي كه در
انجام تك تك آنها نهفته است، در منابع و مصادر اسلامي از زبان پيامبر و معصومين عليهم السلام اجر و ثوابهايي نيز براي هر كدام از آنها ذكر شده كه مسلمانان در طول سال بنا به عشق و علاقه خود جداي از اعمال واجبي كه شبانه روز به عهده آنها است به انجام برخي از آنها مبادرت ورزند تا بدين وسيله تقرب به خداوند متعال را فراهم نموده و با دستي پر،راه بهشت را براي خود هموار كنند.
بديهي است كه ميزان ونوع پاداش ها براي هر يك از اعمال ديني از ويژگي خاصي برخوردار است . فريضه مقدس حج كه يكي از اركان اسلام ميباشد و در طول عمر فقط يك بار انجام آن بر هر فرد مسلمان واجب ميشود ، تبلوري است كه همه احكام و عبادات وصورتي است كه مجسم از
اسلام،به گونه اي كه درآن ،نماز و راز ونياز با خدا، امساك و خودداري از بسياري از كارها، هجرت ودوري از وطن، جهاد با نفس، صرف مال، گذشتن از لذتها، تحمل بسياري از سختيها و شدايد وكارهاي ديگري كه تنها در حين انجام اين فريضه مقدس ميتوان آنها را درك و توصيف كرد، وجود دارد.
در مورد اهميت و ثواب اين سفر معنوي روايات زيادي از ائمه معصومين نقل شده است امام علي(ع) درباره فضيلت حج و عمره ميفرمايند :بهترين وسيله اي كه سالكان براي رسيدن به خدا بدان جنگ ميزنند، ايمان به اوپيامبرش در راه او .. وزيارت خانه او در حج وعمره است؛ همانا حج و عمره فقر را از ميان برميدارد و گناه را مي ريزد:
« ان افضل فاتوسل به المتوسلون الي الله سبحانه و تعالي الايمان به ورسوله والجهاد في سبيله … وحج البيت واعتماده فإنها ينفيان الفقر و يرخصان الذنب…»
پيشينه موضوع
با توجه به اين كه حج اززمان حضرت آدم (ع) آغاز شد و در زمان حضرت ابراهيم (ع)به عنوان سنت وشريعتي فراگير مطرح شد ولي در زمان پيامبر اسلام (ص) در سال ششم بعثت به امر خداوند و نه در اسلام احيا و مردم بدان فراخوانده شدند. پس از آن به همين منوال ادامه داشته و نخستين بار قرآن و بعد روايات و بعد كتب بسياري زيادي در طول تاريخ راجع به احكام و ابعاد حج نوشته شده است كه به عنوان نمونه ميتوان از كتبي مثل صهباي حج از جوادي آملي، حج در قرآن و حديث از محمد ري شهري و اسرار و مناسبك حج از محمد تقي حكيم و .. ياد كرد.
پرسشها
1- حج از نظر لغوي و اصطلاحي تعريف كنيد؟
2- سيماي حج در قرآن چگونه ترسيم شده است؟
3- فلسفه فردي و اجتماعي حج چگونه در قرآن بيان شده است؟
فرضيات
1- حج مجموعهاي از اعمال خاص از طرف خداوند متعال براي سيردادن انسان از حاكم خاكي به عالم انس با خدا و فرشتگان ميباشد.
2- حج مظهر تحقق همه معارف است و داراي فلسفه اجتماعي و فردي و معنوي است.
فصل اول :
حج از نظر لغوي واصطلاحي و انواع آن
حج در لغت:
صاحب التحقيق في كلمات القرآن واژه حج در لغت را به معناي قصد وآهنگ معنا كرده . رجلٌ محجوج يعني رجل مقصود در مجمع البحرين هم همين معنا آمده است.
و در مفردات نگاشته شده كه اصل حج قصد زيارت است.
صاحب مقائيس اللغه ميگويد : حج داراي چهار اصل است: اول : قصد، و هر قصدي حج است.
دوم :الحجه و آن به معناي سال است و ممكن است با اصل اول جمع شود زيرا در سال فقط يك بار مي باشد، پس گويي سال، به نام آن چه در اوست يعني حج نامگذاري شده است.
اصل سوم : حجاج و آن استخوان دور چشم است و اصل چهارم: الحجه به معني رفت وبرگشت از كاري است.
صاحب التحقيق مي نويسد : اصل در اين ماده يكي است و آن قصد وآهنگي است كه ملازم با حركت و عمل است و از مصاديق آن اصاله اختلاف است. و حجه چيزي است كه در مقام بحث و اثبات ادعا و غلبه بر طرف مقابل آورده ميشود و حجه طريق روشن و مستقيم ظاهري و معنوي است كه به سوي آن وبا آن آهنگ ميشود و در آن براي رسيدن به مطلوب سلوك ميگردد.
حج 1- آهنگ كردن،قصد كردن 2- قصه طواف كعبه كردن مسلمانان مستطيع طبق شرايط مقرر
3- زيارت كعبه با اعمال مخصوص 4- سيروسلوك الي الله
اماكن مقدسه كه آن را زيارت مي كنند.
حج در اصطلاح
در عرف شرع، حج به قصد زيارت خانه خداي تعالي براي برپاداشتن اعمال مخصوص گفته شده كه حُج و حٍج هر دو گفته ميشود اما جمع مصدر وحج اسم آن است.
اما صاحب التحقيق ميگويد: «حج به فتح اسم مصدر و حٍج به كسر مصدر آن است چنان كه گفته شده آيه شريفه : «ولله علي الناس حج البيت » برآن دلالت ميكند زيرا بر ايشان اقامه حج و آهنگ به سوي آن با عمل واجب است و صحيح نيست كه گفته شود خود مناسك حج برآنان واجب گشته است. يعني (حاصل مصدر و اسم مصدر)
حج در فقه اسلامي اين طور تعريف شده كه به مجموعهاي از اعمال اطلاق ميشود كه درمكه واطراف آن به جا مي آورند و اقدام بدان، در صورت وجود استطاعت مالي و صحت مزاج وامنيت برهر شخص بالغ و عاقل و مكلف در تمام عمر يك بار واجب است.
در جاي ديگر آمده كه زيارت خانه خدا و انجام اعمال مخصوص درزمان خاص را حج گويند.شرافت زماني حج:
همانطور كه مي دانيم حج زمان مخصوص خود را داردو اگردر آن زمان انجام شود ثواب بيشتري دارد و همانطور كه در قرآن كريم آمده : «الحَجُّ أَشهرٌ معلومات و …» پس زمان حج، دهه نخست ذيحجه مي باشد در همين مورد دو روايت از نبي اكرم (ص) رسيده است كه دريكي ازآن دو فرمود:
« ما من أيّام ازكي عندالله تعالي ولاأعظم اجراً من خيرفي عشرا الاضحي»
«هيچ زماني نزد خداي تعالي بهتر و به لحاظ پاداش دهي بر عمل خير، برتر از دهه اول ذيحجه نيست»
در روايت ديگر، آنحضرت فرمود:
«يا مِن ايّام،العمل الصالح فيها احّب الي الله عزوجل من ايام عشر،يعني عشر ذي الحجه»
« هيچ زماني، انجام كارهاي نيك در آن نزد خداي سبحان محبوبتر از ده روز نخست ذيحجه نيست.»
عارف بزرگوار مرحوم ميرزا آقا ملكي تبريزي (رضوان الله تعالي عليه) اين حديث دوم را مهمتر از حديث اول ميداند و از اهميت آن اين است كه در حديث دوم سخن از «محبت» است نه «عظمت» ،وكلمه «احب» كه در روايات اخير آمده ،پربارتر از «أزكي و اعظم» است.
اما اينها براي حج تمتع ميباشد و براي انجام اعمال عمره مفرده زمان خاص ندارد و در تمام طول سال ميشود حج گذارد.
اهميت وآثار حج
همانطور كه ميدانيم حج از اهميت جايگاه خاصي برخوردار ميباشد و در بعضي جاها آمده كه برترين اعمال مي باشد و آمده كه هركس حج بگذارد گناهان او آمرزيده ميشود اما در صورتي كه بعد از آمدن از حج همانطور پاك باقي بماند و گناهي مرتكب نشود.
همچنان كه حج آثار فراواني بر فرد چه از نظر مادي و چه معنوي مي گذارد اما اثرات روحي و معنوي آن خيلي زياد مي باشد از جمله اين كه:
1- براي شخص پاكي مي آورد چنان كه پيامبر خدا (ص) مي فرمايد : « به حج خانه خدا برويد، زيرا حج ، گناه را مي شويد ،همچنان كه آب،چرك را مي شويد.»
2- بي نيازي يكي ديگر از اثرات حج مي باشد كه اين بيشتر مادي نيست همچنان كه رسول الله (ص) فرمود : حج كنيد،هرگز نيازمند نمي شويد حجوا كن تفتقروا»
3- نور :امام صادق (ع) الحاج لايزال عليه نور الحج مالم يلمَّ بذنب
امام صادق (ع) در اين باره فرمودند : حج گزار، تا خود رابه گناهي نيالوده، نورانيت حج با اوست.»
4- آثارديگر خير دنيا و آخرت نصيب او ميشود و در همين مورد پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «هركس خير دنيا و آخرت ميخواهد، پس آهنگ اين خانه كند، كه بندهاي بدان روي نياورده و از خدا دنيا را نخواسته، مگر آن كه ازآن بدو داده است و آخرت را نخواسته، جز آن كه برايش اندوخته است »
بنابراين پذيرفته شدن حج وزيارت درزندگي انسان آثار زيادي دارد و اگر بخواهيم حجمان مقبول درگاه حق تعالي واقع شود چند شرط دارد كه چند تا را دراينجا قابل ذكر ميدانيم: الف )صحيح واقع شدن حج : يعني انسان وقتي مسائل لازم را فراگرفت ودر وقت انجام مناسك توجه به آنها داشت و قربه الي الله را بجا آورد، از كيفر و عقاب الهي در امان است، و حج او صحيح ميباشد،ودر همين حد نزد پروردگار مأجور است.
ب) قبولي حج از جهت روح واسرار حج وپذيرفته شدن عند الله
يعني علاوه بر اين كه مسائل لازم را فراگرفته و اعمال حج را قربه الي الله انجام داده است، حضور قلب و معرفت الي الله هم داشته و توانسته از تمايلات نفساني رهايي پيدا كند ،و با خضوع و خشوع مناسك را انجام دهد، ودر طول سفر حج خصلتهاي زشت دروني را يكي پس ازديگري ترك كرده و از سفره گسترده حق تعالي بهره مند شود، يعني در مهماني پروردگار شركت نمايد و به قدر توان از غذاهاي معنوي تناول كند.
چنين فردي توانسته درجاتي از تقوا را به دست آورد. قرآن كريم ميفرمايد :گوشت وخون قرباني به خدا نميرسد، ولكن يناله التقوي منكم » ،بلكه تقواي حاصل از قرباني است كه انسان را بالا مي برد و به خدا نزديك ميكند.
در آيه ديگر مي فرمايد : در روزهاي مشخص به ياد خدا باشد (اشاره به مناسك مني ا..
آنگاه مي فرمايد :واتقّوا الله » از خدا پروا كنيد.
اگر زائر بيت الله الحرام در ايام حج به ياد خدا باشد، خود را از گناه حفظ نمايد، تمرين ترك معاصي داشته باشد، و حالت تقوا و پرهيزكاري پيدا كند، پس از حج مرتكب گناه نميشود، و خصلتهاي خدايي در درونش جوانه مي زند، رسول گرامي اسلام (ص) ميفرمايد:
« آيه قبول الحج ترك ما كان عليه العبد مقيماً من الذّنوب» ، نشانه قبولي حج، ترك گناهان گذشته ميباشد.