بخشی از مقاله

چکیده

قاعده لاضرر یکی از مهمترین قواعد فقهی است که بحثهای فراوانی پیرامون معنا و کاربرد آن صورت گرفته است. یکی از مسائلی که کمتر به آن پرداخته شده است مفهوم دقیق ضرر و ضرار است. بررسی واژگان ضرر و ضرار در قرآن کریم، احادیث و نیز اقوال فقها این مطلب را روشن مینماید که آیا این دو واژه در یک سیر تاریخی، تحول معنایی داشتهاند یا خیر؟ با بررسی دقیق تر می توان به این نتیجه رسید که در قرآن کریم میان ضرر و ضرار تفاوت وجود داشته است و مفهوم نخست برای زیان های مالی و دیگری برای زیان های معنوی به کار رفته است . از سوی دیگر ضرر همواره معنایی عرفی داشته است. بنابر تحولات جوامع انسانی معنای ضرر نیز از عرصه محدود نقص در اموال به گستره صدمات روحی و معنوی رسیده است. 
مقدمه

یکی از قواعد بسیار مهم فقهی که کاربردی روزافزون یافته است، قاعده لاضرر است. این عبارت موجز و مختصر منشأ مباحث گوناگونی بوده و کنکاش بسیاری پیرامون آن صورت گرفته است و هنوز هم جای کار بسیاری دارد. ضرر و ضرار، این الفاظ بدیهی المعنا، نه به جهت دشواری تمیز آنها بلکه از این رو که آن چه ضرر خوانده شودلزوماً باید جبران شود، موجب تفاوت در تعریف شدهاند. اگر چه خود این قاعده که نباید به کسی ضرر وارد آورد نیز از بدیهیات عرفی به نظر میرسد.

غالب کسانی که به طور جداگانه به قاعده لاضرر پرداختهاند، به معانی مفردات آن نیز پرداختهاند. در این نوشته سعی بر آن بوده است که به طور خاص معنای ضرر و ضرار بررسی شود. در این راستا پس از ذکر معنای لغوی، به مهمترین متونی که واژه های مزبور در آن به کار رفتهاند اشاره شده است، آن گاه معنای ضرر در این متون مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، نظر خاص تنی چند از فقها ذکر گردیده است . بررسی این موارد نشان میدهد که فقهای امامیه در بسیاری از مسائل از معاملات گرفته تا نکاح و جهاد و عبادات به لاضرر استناد نمودهاند و معنای ضرر در یک سیر تاریخی شاهد دگرگونیهایی بوده است که خود متأثر از مسائل اقتصادی و اجتماعی هر دوره است.

معنای لغوی ضرر و ضرار

در فرهنگ المنجد آمده است : ضرر ضد منفعت و به معنای سختی و تنگی و بدی حال و نقصی که در چیزی حاصل میشود، میباشد و شاید ضراء که به معنای قحطی و مقابل گشایش و رفاه است از همان لغت ضرر مشتق باشد. در فرهنگ لاروس گفته شده است: »ضرُّ -ضرّا یعنی او را نیازمند و محتاج ساخت . ضرّه او ضرّبه : به او زیان رسانید. ضرّه الی کذا : او را به این نیازمند و متوسل ساخت.« در مصباح المنیر آمده است: ضرر به معنای عمل مکروه نسبت به یک شخص یا نقص در اعیان است. اضرّ از باب افعال نیز به همین معنا است این فعل در ثلاثی مجرد بدون نیاز به "باء" یا حرف دیگر متعدی میشود ولی در ثلاثی مزید در باب افعال با "باء" متعدی میگرددوباب مفاعله آن یعنی ضارّه یضارّه بهمعنی ضرّه میباشد و با هم تفاوتی ندارند.

مفردات راغب اصفهانی ضرر را به سوء حال تفسیر میکند اعم از این که سوء حال نفس به خاطر قلّت علم و فضل یا سوء حال بدن به خاطر عضوی از اعضا یا به خاطر قلّت مال و آبرو باشد. صحّاح الّلغه، ضرر را خلاف نفع میداند. کتاب العین، ضرر را نقصانی که بر مال یا نفس وارد شود معنی کرده است. امروزه نیز همین مفاهیم از واژه ضرر به ذهن میرسد. اما ضرر در متون اسلامی مختلف به کار رفته است که در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد.

ضرر و ضرار در قرآن کریم

بررسی سابقه واژه های ضرر و ضرار در قرآن میتواند برای دستیابی به تحول تاریخی معانی این دو واژه ما را یاری نماید.در قرآن کریم در آیات متعددی واژه ضرر و همین طور ضرار به کار رفته است که برای روشن شدن مطلب به برخی از این آیات اشاره میشود. »لا تضار والده بولدها و لا مولود له بولده« آیه 233 بقره در این آیه شریفه از دو گونه ضرر نهی شده است: اول این که حق حضانت و شیر دادن و نظیر آن مال همسر است، پس شوهر نمیتواند به زور میان مادر و طفل جدایی بیندازد، و یا از اینکه مادر فرزند خود را ببیند، و یامثلاً ببوسد، و یا در آغوش بگیرد جلوگیری کند، برای اینکه این عمل مصداق روشن مضاره و حرج بر زن است،

که در آیه شریفه، از آن نهی شده است. دوم اینکه: زن نیز نمیتواند در مورد بچه شوهر، به شوهر مضاره و حرج وارد آورد،مثلاً نگذارد پدر فرزند خود را ببیند، و از این قبیل ناراحتیها فراهم کند، چون در آیه شریفه میفرمایدتُضَارَّ:"لاوالِدَهٌبِوَلَدِها،مَوْلُودٌوَلابِوَلَدِهِهُ"، نه زن به وسیله فرزندش به ضرر و حرج میافتد، و نه پدر. - ترجمه المیزان - 362/2/ از این آیه استفاده شده است که نهی، حقیقت در حرمت است و مورد نیز مخصص نیست، پس پدر و مادر خصوصیتی ندارند و قاعده کلی حرمت ضرر به دیگران از آن به دست میآید. » و لا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا « آیه 231 بقره فاضل مقداد در کتاب "کنزالعرفان فی فقه القرآن" در تفسیر این آیه گفته است:

رجوع پس از طلاق به قصد طولانی نمودن دوران بلاتکلیفی زن و بخشش مهریه نهی شده است. - کنز العرفان فی فقه القرآن - 282 /2 / »من بعد وصیه یوصی بها او دین غیر مضار« آیه 12 نساء هر فرد به لحاظ سلطه ای که بر اموالش دارد برای زمان پس از حیات خود میتواند وصیت کند اما نباید به قصد زیان رساندن به ورثه باشد. زمخشری در کشاف میگوید: وصیت غیر مضار عبارت از وصیتی است که از سهم معلوم تجاوز نکند و گذشته از آن قصد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید