بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاظر با هدف بررسی رابطه تاب آوری و راهبرد های مقابله ای در بین حافظان قرآن و غیر حافظان قرآن شهرستان نظرآباد می باشد. جامعه آماری شامل کلیه حافظان و غیرحافظان قرآن می باشد که نمونه ای به حجم 80 نفر از حافظان قران و غیر حافظان قران - 40 حافظ قرآن، 40 غیر حافظ - با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. و به پرسش نامه تاب آوری کونور و دیویدسون - - Cd-risc و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس - Wocq - پاسخ دادند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخصهای توصیفی و استنباطی استفاده شد.
نتایج تحلیل آزمون مانوا نشان داده که حافظان قرآن کریم در دو خرده مقیاس آزمون تاب آوری-تاثیرات معنوی-پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن و نمره کلی تاب آوری و در مهارت های ارزش یابی مجدد مثبت از گروه غیرحافظان نمره بیشتری کسب نموده اند. تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی بیان نمود که افزایش تاب آوری موجب افزایش مهارت مقابله ای -ارزشیابی مجدد مثبت-حل مساله برنامه ریزی شده-پذیرش مسولیت-طلب حمایت اجتماعی-خودکنترلی-فاصله گرفتن و مقابله مستقیم می گردد. و همچنین تحلیل با استفاده از مدل رگرسیون گام به گام بیان نمود که بین تاب آوری و راهبردهای مقابله ای رابطه مثبت وجود دارد.
مقدمه
از دهه 1970 به بعد به تدریج تردیدهایی پیرامون رسالت روانشناسی بعنوان علم مطالعه مشکلات و اختلالات روانی پدید آمد. با بروز این تردیدها رویکرد جدیدی تحت عنوان روانشناسی مثبت گرا شکل گرفت که به جای تاکید به نابهنجاریها و اختلالات روانی، توجه اش را معطوف عواملی کرد که تاثیر عوامل خطر زا را تعدیل می کند و کودکان را در مقابل مبتلا شدن به مشکلات روانشناختی حمایت می نماید و کمک می کند سریع تر به بهبودی برسند - گراسمن و مورا. - 1994 از این رو عواملی که موجبات تطابق هر چه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدات زندگی را سبب شوند بنیادی ترین سازه های مورد پژوهش در این رویکرد می باشند. از این میان تاب آوری جایگاه ویژه ای خصوصا در حوزه های روانشناسی تحول خانواده و بهداشت روانی به خود اختصاص داده است.
بطوری که هر روز به شمار پژوهشهای مرتبط با این سازه افزوده می گردد - جوکار. - 1386 به طور کلی واژه تاب آوری به عوامل و فرایندهایی اطلاق می شود که خط سیر رشد را از خطر به رفتارهای مشکل زا و آسیب روان نشاختی قطع کرده و علی رغم وجود شرایط ناگوار، به پیامدهای سازگارانه منتهی می شوند. گارمزی و ماستن - - 1991 تاب آوری را یک فرایند، توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز علی رغم شرایط تهدید کننده، تعریف نموده اند. راتر - 1987 - تاب آوری را مکانیزمی حمایت کننده تعریف کرده است که پاسخ فرد به موقعیت پر مخاطره را تعدیل می کند.
تاب آوری موجب سازگاری مناسب در مواجه با مشکلات می شود و چیزی بیش از اجتناب ساده از پیامدای منفی است - کاون و همکاران، . - 1996 محققان بسیاری در پی شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری بوده اند. فرض بر این است که عوامل حمایت کننده ای وجود دارند که می توانند واکنش به تجارب استرس زا و بلایای مزمن را تبیین کنند - فراسر، ریچمن و کالینسکی، . - 1999 آلورد و همکاران - - 2005 تاب آوری را به معنای مهارت ها، خصوصیات و توانمندی هایی تعریف می کنند که فرد را قادر می کند با سختی ها، مشکلات و چالش ها سازگار شود.
اسمیت - 2006 - معتقد است که تاب آوری فرایندی است که موجب آگاهی فرد نسبت به توانمندی های خود می شود، اما تاب آوری را می توان به عنوان پیامد این فرایند نیز تلقی کرد - لایتسی و همکاران،. - 2006 بیشتر تعریفهای مرتبط با تابآوری بر انطباق به رغم وجود موانع یا موقعیتهای دشوار اشاره دارند - کاریچ،. - 1998 بهطور کلی مفهوم تابآوری اشاره دارد به: پیامدهای مثبت به رغم تجربه ناگواریها و ناملایمات، عملکرد مثبت و مؤثر و مداوم در شرایط ناگوار، بهبودی بعد از یک ضربه مهم - چان، - 2006 بنابراین، افراد با تابآوری بالا، در شرایط استرسزا و موقعیتهای ناگوار، سلامت روانشناختی خود را حفظ میکنند.
بهطور کلی افراد تاب آور توانایی برگشتن و بهبود پیداکردن، خوشبینی و مهارتهای فکری انعطافپذیر، جستوجو کردن مشکلات به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد، توانایی پشتکار و استقامت داشتن، عزت نفس سالم، توانایی تعیین اهداف قابل دسترس، آشکار و واقعی، داشتن شبکه حمایتی سالم، توانایی رشد قابلیتهای عاطفی و فرا طبیعی، توانایی استقلال رأی، رشد حس شوخ طبعی، توانایی درگیری و ارتباط معنادار با افراد و کشورهای دیگر، توانایی رفتار کردن با احترام با خودشان و دیگران، توانایی حل کردن مشکلات و مهارتهای حل تعارض را دارند. تعدادی از عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی با تابآوری ارتباط دارند.
این عوامل در سطح فردی، شامل جنسیت و عزت نفس است. در زمینه عوامل خانوادگی میتوان به ساختار خانواده و حمایت اطرافیان اشاره کرد و در نهایت، عوامل اجتماعی بهصورت حمایت اجتماعی یا عوامل خطر آفرین، مانند تبعیض یا فقر مؤثر خواهد بود - لافرومویس، هویت الیور - ویت بک، 2006 م - . عامل دیگری که بر تابآوری تاثیر دارد، باورهای مذهبی است. آثار بالقوه باورهای مذهبی به کنار آمدن و مقابله با حوادث آسیب زا منجر میشود. مطالعه نقش باورهای مذهبی بر تابآوری در برابر ضربهها و آسیبها میتواند فهم ما را از انطباق مثبت با حوادث افزایش دهد.
از طریق مذهب است که انسان در مییابد که بین او و وجود متعالی و برتر مطلق، رابطه وجود دارد و این رابطه یا از راه قلب، یا از راه عقل و یا به وسیله اجرای مراسم و اعمال مذهبی برقرار میشود. در نتیجه باور مذهبی است که حس میکنیم هر گاه با قدرتی مافوق خود ارتباط حاصل کنیم میتوانیم خود را از ناآرامیها و ناراحتیها نجات دهیم - نوابخش،. - 1385 اسپیکلا و همکاران - - 1985 مذهب را به عنوان یک نظام مرجع برای تفسیر وقایع زندگی مورد بحث قرار میدهند. مذهب به عنوان یک نظام با معنا تصور میشود که افراد از آن برای کمک به فهم مسایل جهانی، پیشبینی، مهار وقایع و حفظ حرمت خود استفاده میکنند.
آثار مبتنی بر رویکرد آماری به دین، امروزه حجم عظیمی یافته و به سرعت هم رو به افزایش است. کتابهایی که این ادبیات را تا حدود 1970م بررسی کردهاند - آرگایل و بیت، هلاهی، 1975م؛ اسکوبی، 1975م و استرومن، 1970م ترجمه دهقانی، - 1386 همه پر از ارجاع به پژوهشهایی است که در باره موضوعهای بسیار متنوع صورت گرفته است - ولف،. - 1380 آلن برگین 1983م در فراتحلیلی از ادبیات این موضوع، دریافت که 47درصد بررسیهای مورد مطالعه او رابطهای مثبت را میان دین و بهداشت روانی نشان میدهد. 23درصد بیانگر رابطه منفی است و 30درصداصلاً رابطهای میان این دو نشان نمیدهد. علت برخی از این ناهمخوانیها ممکن است نوع معیارهایی باشد که به کار میرود.
بیشتر پژوهشهایی که امروزه در باره همبستههای روانی - بهداشتی دین صورت میگیرند از مقیاس جهتگیری مذهبی آلپورت - راس استفاده کردهاند. یافتهها نشان میدهد که مقیاس جهتگیری دینی درونی با موارد زیر همبستگی مثبت داشته است: رضایت از زندگی - تسوینگهان، 1991م - ، سازگاری روانشناختی - واتسون، موریس و هود، 1994م - . خویشتن داری و عملکرد بهتر شخصی - برگین، مسترز و ریچاردز، 1987م - ، عزت نفس - نلسون، 1990م - ، کنترل درونی - جکسونو کورزی، 1988م - ، هدفمندی زندگی - بولت، 1975م - ، روحیه و سازگاری درکهنسالی - کوتنیگ، کوالوفرل، 1988م - . همچنین مقیاس جهتگیری درونی با موارد زیر همبستگی منفی داشته است: اضطراب و به ویژه اضطراب مرگ - پاول و تورسون، 1991م - روان رنجوری - ، چاو و دیگران، 1990 م - ، افسردگی - دور، 1987م؛1992م، گنیا و نلسون، 1989م - ، تکانش وری - رابینسون، 1990م - و خود شیفتگی ناسازگاراند - ولف،. - 1380
به نظر میرسد مذهب برای افراد نقش سپر دفاعی را بازی کرده، مجموعه وسیعی از آثار مثبت روانشناختی را در افراد ایجاد میکند - رحیمی،. - 1389 همچنین تحقیقات نشان می دهد که باورهای مذهبی، راهبردی برای مقابله با مشکلات زندگی است - کوئنیک، 1997؛ اشبی و لنهارت، 1994؛ لارسون و همکاران، 1992؛ بکر و گورساچ، 1982؛ باتسون، اسچوئنراد و ونتیس، 1993؛ کوئنیک و کولک، 2001؛ پارک و همکاران، 2000 ، به نقل از: ساردوئی، - 1382 و دین نقش مهمی در رویارویی با استرس های زندگی دارد و می تواند بحرانهای شدید زندگی را تعدیل نماید به طوری که استفاده از مذهب به افراد کمک می کند تا با آثار رویداد های تنیدگی زا مقابله کنند و در یافتن هدف و معنا در این رویدادها حتی زمانی که به نظر بی معنا هستند، به آنها یاری می رساند - کوهن، پارکر، 1990؛