بخشی از مقاله
خوراک وعوامل موثر بر مصرف
تغذیه در واقع از مهمترین فعالیتهای موجود زنده برای برطرف کردن نیازهای خود با مصرف مواد خوراکی میباشد گاهی هدف از تغذیه میزان مصرف خوراک برای زنده ماندن میباشد و در واقع حداقل نیازمندیها مطرح میگردد ولی در بسیاری از موارد اهدافی مانند رشد، افزایش وزن و با تولید و همچنین آبستنی نیز مورد نظر میباشد که در آن صورت توجه به فاکتورهای موثر بر میزان مصرف خوراک از اهمیت بالایی برخوردار میگردد. امروزهدر صنعت دامپروری با توجه بهاهداف اساسی آن در جهت تأمین پروتئین و نیازهای غذایی جامعه، سعی در جلوگیری از هدر رفتن سرمایه و نیروی کار و همچنین بالا بردن میزان تولید و در نتیجه سود حاصله میباشد. با توجه به اینکه از نظر میزان هزینههای واحدهای پرورش دام و طیور، هزینههای مربوط به خوراک جزء بالاترین ارقام هزینهها بوده لذا انجام تحقیقات در این زمینه از ارزش و اولویت ویژهای برخوردار است. به طور کلی میزان نیاز غذایی به فاکتورهای مختلفی از جمله میزان فعالیت، ظرفیت و پتانسیل تولیدی، وزن و سن، جنس و نژاد، شرایط اقلیمی، و حتی شکل و نوع خوراک بستگی دارد.
تفکیک این عوامل برای تعیین میزان تأثیرگذاری آنها در مصرف خوراک برای بهبود مصرف، ضروری به نظر میرسد، آزمایشات مختلف نشان میدهد که میزان سهم خوراکی که برای نگهداری دام استفاده میشود درحیواناتی که رشد کمتری دارند نسبت به حیوانات با رشد سریعتر، بیشتر است و در نتیجه برای تولید بیشتر و استفاده بهتر از خوراک باید برنامه واحدهای دامپروری در جهت تعدیل تعداد دامها با جایگزین نمودن دامهای سریع الرشد به جای دامهای کم رشد باشد و در نتیجه ضمن کاهش هزینههای نگهداری و ... از تولید بالاتری نیز برخوردار شد در پرورش دامها با ظرفیت بالای تولیدی بررسی عوامل مؤثر در میزان مصرف خوراک حائز اهمیت است البته باید در نظر داشت موجوداتی که از رشد و یا تولید بالایی برخوردار هستند نسبت به عوامل محیطی و یا تغذیه از حساسیت بالایی برخوردار بوده و بیشتر در معرض ابتلا به بیماریها قرار میگیرند. به عنوان مثال بخش تحقیقا کارخانجات خوراک دام هلند (UTD) طی آزمایشاتی نشان دادند که جوجههای گوشتی به علت رشد زیادشان بعضاً نشانههای آسیت را نشان میدهند.
آزمایشات نشان میدهد که مقبولیت غذا برای مصرف (خوش خوراکی) برای موجودات مختلف بسیار متفاوت است و حتی در یک جنس نیز تحت تأثیر خصوصیات فیزیولوژیکی آن میباشد به طور مثال در شرایط کمبود مواد معدنی و بعضی از ترکیبات در بدن، دامها تمایل به مصرف مواد غیرخوراکی نیز نشان میدهند و یا در صورت بیماری و یا آبستنی گرایش به نوع مصرف در حیوانات تغییر میکند. تجربیات نشان میدهد که گاو و گوسفند به موادخوراکی دارای اسیدهای آلی تمایل بیشتری نشان میدهد، در نظر گرفتن خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خوراک از جمله بو، طعم، بافت، درجه حرارت و حتی شکل خوراک برای تغییر در میزان مصرف آن مؤثر میباشد، البته تشخیص و تعیین میزان تأثیر هر یک از عوامل ر دام و طیور به سختی انجام شده و معمولاً نتایج قطعی نخواهد بود، مثلاً استفاده از خوارکهای تجاری با بو و طعمهای مختلف در شرایط مختلف دام برای تأثیر در میزان مصرف خوراک، متفاوت بوده، و حتی در بسیاری از موارد توجیه اقتصادی نداشته و باعث هدر رفتن سرمایه میشود. حساسیت چشایی حیوانات در تشخیص طعمها و بوها متفاوت است، مثلاً با وجود تعداد پرزهای بیشتر در گاو نسبت به جوجه(بیش از هزار برابر) بعضی از چاشنیهای محلول برای گاوها قابل درک نبوده در صورتی که جوجهها به راحتی آن را تشخیص میدهند و رد میکنند، عموماً گاوها نسبت به طعم شیرینی و ترشی تمایل بیشتری نشان میدهند در حالی که بزها نسبت به هر یک چهارمزه اصلی از خود تمایل نشان میدهند.
آزمایشات نشان میدهد رنگی بودن خوراک (سبز، قرمز، آبی) تأثیر در میزان مصرف آنها در گاو و گوسفند ندارد، اندازه ذرات و بافت خوراک، سالمو یا بلغور بودن مواد دانهای، گرد وخاکی بودن و یاتمیز بودن آنها، خشک و تر بودن در میزان مصرف خوراک تأثیر بسیار زیادی دارد البته تجربیاتنشان میدهد در صورت تکرار در مصرف یک نوع خوراک و جیره در مدت زمانی طولانی حساسیتهای زیاد در میزان مصرف آن کم میشود.
در تنظیم مصرف خوراک موجودات زنده عوامل شیمیایی موجود در بدن نیز نقش دارد، سطح گلوکز خون انسان و به میزان کمتری در نشخوارکنندگان، بر مصرف خوراک آنها تأثیر دارد و تحقیقات نیز نشان میدهد که میزان انسولین خون بعد از خوردن خوراک افزایش مییابد و لذا شاید به عنوان یک ماده شیمیایی در کنترل مصرف نقش داشته باشد کاهش اسیدهای چرب شکمبه و پیروپیونات خون باعث افزایش مصرف خوراک نقش دارند مثلا هورمون رشد نقش فزایندهای دارد.
یکی از مهمترین عوامل کنترل میزان مصرف خوراک سطح و تراکم انرژی جیره میباشد بطور کلی در شرایط سلامت حیوانات، میزان مصرف در حد برطرف کردن نیازهای انرژی میباشد، لذا اگر جیره با مواد غیرقابل هضم رقیق شود و یا درصد رطوبت جیره بالا باشد میزان مصرف آن نیز بالا میرود ولی به نظر میرسد که با افزایش غلظت انرژی در جیره میزان بازده مصرف نیز افزایش یابد.
ترکیب جیره و اثرات آن بر روی تخمیر میکروبی در شکمبه و هضم و جذب و همچنین سرعت عبور غذا در دستگاه گوارش بر روی میزان مصرف غذا مؤثر است. و لذا برای تحریک هضم سلولزی در شکمبه میتواناز مواد افزودنی استفاده نمود.
توجه بیش از حد به افزایش تراکم انرژی جیره منجر به کاهش مصرف انرژی میشود زیرا تراکم (چگالی) یک جیره نیز روی مصرف خوراک اثر قابل توجهی دارد.
دانستن مقدار مصرف خوراک یا مقدار مصرف مورد انتظار برای برآوردن نیازهای غذا حیوانات به خصوص حیواناتی که دارای رشد سریع و یا تولید بالایی هستند ضروری میباشد. و با توجه به ترکیبات، ارزش غذایی جیره و روش خوراک دادن و دفعات آن، قابلیت هضم و ... باید مقدار مصرف خوراک را ارزیابی صحیح نمود، عوامل تشدید کننده نیاز به انرژی برای موجودات در جهت ایفا آن مهم میباشد، وزن بدن و میزان فعالیت و تولیدی و عوامل محیطی از جمله عوامل مؤثر میباشند انرژی مورد نیاز حیوانات بالغ، عموماً به وزن بدن بدون چربی بستگی دارد همچنین خصوصیات فردی که بیشتری زمینه ژنتیکی دارد نیز در میزان مصرف انرژی نقش دارد مهمترین این خصوصیات تفاوتهای هورمونی و بیولوژیکی میباشد، درجه حرارت محیط و رطوبت نیز روی میزان مصرف خوراک نقش دارد در گرمای بالا و یا رطوبت زیاد میزان مصرف خوراک کاهش مییابد به عنوان مثال تحقیقات نشان میدهد در گلههای مرغ گوشتی در صورتی که همه غذا ظرفمدت 5 ساعت خورده نشود نشان دهنده وضعیت بحرانی در اثر تنش گرمایی است. آلودگیها و یا بیماریهای عفونی نیز در کاهش مصرف غذا نقش دارد.
معادلاتی که توسط کون راد پیشنهاد شده است میتواند حداکثر مصرف خوراک و حداقل قابلیت هضم درجیره را پیش بینی کند.
=( مقادیر بر حسب پوند) حداکثر مصرف خوراک
53/0+(توليد شير)33/0 +058/0 BW +1000/BW * 70/10
=(مقادیر بر حسب پوند) حداقل حد مجاز قابلیت هضم
حداكثر مصرف خوراك / 53/0+(توليد شير)33/0 +058/0 BW
BW وزن بدن میباشد، تجربیات نشان میدهد که این فرمولها در عمل به خوبی استفاده میشوند. تخمین مصرف بستگی زیادی به تجربه و قضاوت خوراک دهنده دارد، به عنوان مثال معادله زیر برای برآورد اشتها برای اواسط و اواخر دوره شیردهی گاوهایی که چیرههای مخلوط دریافت میکنند مفید تشخیص داده شدهاست.
DMI=0/025 W+0/1Y
DMI= ماده خشک مصرفی برحس کیلوگرم در روز
W= وزن زنده به کیلوگرم
Y= تولید شیر بر حسب کیلوگرم در هر روز
این فرمولها نشان میهد که با افزایش وزن و یا تولید شیر بالا حداکثر مصرف بالا رفته و همچنین تجربیات نشان میدهد که افزایش مصرف کنسانتره منجر به کاهش تدریجی مواد خشبی و کل مقدار مصرف ماده خشک میشود اگر چه مقدار انرژی تقریباً همیشه با اضافه شدن کنسانتره افزایش خواهد یافت.
نکته قابل توجه این است که با وجود تحقیقات در زمینه میزان مصرف خوراک و نیازهای غذایی ولی مکانیسم اختصاصی که اشتها را کنترل میکند، هنوز تشخیص داده نشده است، هر چند حیواناتی که به خوراک زیادی نیاز دارند (در زمان شیردهی، کار سنگین و رشد سریع) اشتهای زیادی نیز دارند.
منابع:
1- ع، نیکخواه؛ح، امانلو؛ اصول تغذیه و خوراک دادن دام؛ انتشارات جهاد دانشگاهی زنجان، سال 71
2- ع، نیکخواه؛ ح، امانلو، حد مجاز انرژی و روشهای تغذیه نشخوارکنندگان؛ انتشارات جهاد سازندگی زنجان، سال 70
3- چکاوک؛ فصلنامه علمی تخصصی طیور؛ واحد آموزش و پژوهش معاونت کشاورزی سازمان اقتصادی کوثر؛ بهار 78؛ دوره هشتم؛ شماره1
4- Conrad. H.R.A.D. Pratt and J.W. Hibbs. 1964