بخشی از مقاله

چکیده

خاورمیانه همواره یکی از بحران خیزترین مناطق جهان بوده و تا آینده قابل پیش بینی نیز اینچنین خواهد بود. جنگ داخلی در کشور سوریه و درگیری دولت و مردم عراق با گروه های تروریستی، از جمله بحران هایی است که اخیرا در خاورمیانه به وقوع پیوسته و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی این منطقه، از حکومت های مرکزی این کشورها حمایت و پشتیبانی نموده است. این پژوهش با بررسی مواضع و اقدامات ایران در قبال بحران های فوق الذکر، در پی پاسخ به این پرسش است که آیا اتخاذ این رویکرد موجب دخالت در امور داخلی این کشورها می شود؟

اتهامی که همواره از سوی برخی کشورهای غربی و عربی مبنی بر مداخله ایران در امور سایر کشورها مطرح می گردد. پژوهش حاضر با عنایت به این مطلب که یکی از اصول نظری و عملی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرهیز از دخالت در امور و شئون داخلی کشورهای دیگر و احترام متقابل است؛ حمایت و پشتیبانی ایران از ملت ها و حکومت های منطقه را نه تنها تجاوز به امور داخلی آنان نمی داند، بلکه نسبت به آن به دید راه حلی در جریان صلح و ایجاد ثبات در خاورمیانه می نگرد.

مقدمه

خاورمیانه از دیرباز به دلیل موقعیت خاص ژئوپلتیک و منابع سرشار هیدروکربنی و وجود مسائل و پیچیدگی های خاص سیاسی، امنیتی، اجتماعی و کشمکش ها و مناقشات مزمن، همواره به عنوان یکی از کانون های بی ثباتی و تهدید امنیتی تلقی شده است.[1] خاورمیانه یکی از مناطق استثنائی جهان به شمار می رود که هنوز هیچ گونه ترتیبات امنیتی توافق شده و پایداری در آن ایجاد نشده است. این منطقه همچنان با حجم وسیعی از بی ثباتی و نا امنی مواجه است و حتی باوجود موفقیت مناطق عمده جامعه بین الملل و کشورهای منطقه ای در استقرار نظام امنیتی جامع و پایدار و با وجود برخی تلاش های انجام گرفته، همچنان هیچ گونه نشانه ای جدی از استقرار اینگونه نظام امنیتی در محیط پیرامونی ایران به چشم نمی خورد.

از سوی دیگر چگونگی و نقش قدرت های خاورمیانه ای در برقراری ثبات و امنیت نیز باید مدنظر قرار گیرد. در این خصوص جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای دارای جایگاه مهمی در ایجاد امنیت در خاورمیانه است و می تواند در تعامل سازنده با دیگر کشورهای منطقه نقش محوری در برقراری ثبات و حل بحران های دیرینه ایفا کند.[2] در حال حاضر رادیکالیسم و بنیادگرایی افراطی با برچسب اسلامی در قالب گروه های تروریستی و تکفیری به یکی از معضلات مهم و تاثیرگذار منطقه تبدیل شده و موجب بی ثباتی در برخی کشورهای منطقه گردیده است.

کشور سوریه یکی از کشورهایی است که از ماه مارس2011با این چالش ها دست و پنجه نرم می کند و درگیر جنگی داخلی گردیده است که در پی آن ده ها هزار نفر جان خود را از دست داده اند و میلیون ها انسان آواره و بی خانمان گردیده اند.[3] کشور عراق نیز که پس از اشغال نظامی توسط آمریکا همواره مورد حملات تروریستی قرار می گرفت از اوایل سال2014با تهاجم گسترده تروریست های دولت اسلامی عراق و شام مواجه گردید و مناطق گسترده ای از خاک این کشور به تصرف این گروه تروریستی درآمد. عراق علاوه بر اینکه با تهدید سرزمینی روبرو است، عملا با مسئله تجزیه مواجه شده است. آنچه این وضعیت را مشکلسازتر می کند، تشکیل ائتلاف بین المللی برای مبارزه با داعش است که به نظر می رسد برای حضور مجدد امریکا در عراق و دولت سازی جدید در بغداد بر اساس منافع نظام سلطه سامان یافته است.

در سالهای اخیر ایجاد پیوندهای گسترده در جبهه مقاومت و اتصال ژئوپلتیک از تهران تا بیروت که بغداد و دمشق را نیز در بر می گیرد، جایگاه استراتژیک جبهه مقاومت را بیش از پیش ارتقا داد. در این شرایط، خطر ارتقا جبهه مقاومت به نقطه ای دست نیافتنی، به یک بحران جدی برای نظام سلطه تبدیل شده است؛ بر همین اساس، هنری کسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا در مصاحبه ای، با اشاره به جایگاه تاریخی ایران و نفوذ این کشور در منطقه خاورمیانه، ایران را مستعدترین کشور منطقه برای ایجاد هژمونی و تشکیل یک امپراتوری قوی در خاورمیانه دانسته و تذکر داد که در حال حاضر تهدید ایران بسیار مهمتر و بزرگتر از داعش است. بر همین اساس بحران سازی داعش و دخالت غرب در عراق و سوریه، اساسا برای رفع تهدید ایران و تضعیف جبهه مقاومت بوده است.[4]

صرف نظر از ریشه ها و اهداف پیدا و پنهان عاملان تشکیل دهنده این جریانات که از یک طرف به دنبال ترسیم چهره ای نامقبول و نامناسب از اسلام می باشند و از طرف دیگر با استفاده ابزاری از این جریانات به دنبال بی ثباتی کشورهای حامی مقاومت و توجیه حضور نظامی خویش در منطقه می باشند؛ پژوهش حاضر درنظر دارد تا با استفاده از روش پژوهش توصیفی و تحلیلی و پس از بررسی سیاست کلی جمهوری اسلامی ایران نسبت به بحران های منطقه ای، نحوه عملکرد آن را در مواجه با بحران سوریه و عراق مورد ارزیابی قرار دهد؛ تا از این طریق به پرسش اساسی در زمینه اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها و چکونگی سازگاری آن با اصول حمایت از حکومت ها و ملت های جهان پاسخ دهد.

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران های منطقه

سیاست خارجی مجموعه خط مشی ها، تدابیر، روش ها و انتخاب مواضعی است که یک دولت در برخورد با امور و مسائل خارجی در چارچوب اهداف کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال می نماید.[5] سیاست خارجی کشورها نشان دهنده اهدافی است که دولت ها در عرصه خارجی در پی دست یابی به آن هستند. اهداف و منافع ملی کشورها در فرآیند تصمیم گیری و بر اساس ارزش ها و باورهای ملی و درک تصمیم گیرندگان از آن ها تعیین و ابزارها و امکانات برای تامین آن ها مدنظر قرار می گیرد.[6] کشور ایران به دلیل واقع شدن در منطقه خاورمیانه با مخاطرات، چالش ها و تحولات عمده در محیط امنیتی خود روبرو است.

مؤلفه های قدرت ملی ایران از جمله برخورداری از یک دولت ملی قوی با عناصر ایدئولوژیک به شکلی است که به ایران نقش ممتازی در مسائل منطقه ای می دهد. ارزش استراتژیک ایران از راه اتصال به مسائلی در منطقه خاورمیانه است که سبب ساز موقعیت نقشی ایران در قالب بازیگر منطقه ای می گردد و این تمرکز بر منطقه گرایی در سیاسی خارجی ایران به طور خودکار منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در بلند مدت در پی خواهد داشت. براین اساس جمهوری اسلامی ایران در طراز یک بازیگر مهم و اساسی در منطقه خاورمیانه نه تنها الزاما به ایفای نقش می پردازد بلکه جهت تقویت نقش و افزایش منافع ملی به اتخاذ تصمیم می پردازد.

[7] موقعیت تاریخی، ژئوپلتیک و سیاسی ایران در نظام امنیت منطقه ای و بین المللی به گونه است که اتخاذ رویکردهای مختلف را در عملیاتی کردن سیاست خارجی ایران اجتناب ناپذیر می سازد.>8] بر اساس مبانی انقلاب اسلامی و آرمان های امام راحل - ره - ، جمهوری اسلامی یک دولت صرفا ملی نمی باشد. وصف »اسلامی« این نظام، مفهومی متمایز را از دیگر دولتها بههمراه میآورد. به همین دلیل، جمهوری اسلامی نمی تواند همچون دولت های سکولار تنها منافع ملی خود را معیار عملکرد سیاست خارجی اش قرار دهد. لذا مسائل منطقه ای و جهان اسلام به عنوان یک موضوع اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح است.

رویکرد ایران در محیط پیرامونی خود بر اساس الگوی امنیت مبتنی بر همکاری و مشارکت قرار دارد. در این رویکرد مشارکت جدی تمامی کشورهای منطقه در سازمان دهی ساختار امنیتی منطقه ای و همکاری موثر در این خصوص در اولویت قرار می گیرد. ازسوی دیگر عدم مداخله در امور و شئون داخلی کشورهای دیگر و احترام متقابل، لازمه منطق همزیستی مسالمت آمیز و    صلح طلبی در سیاست خارجی است. زیرا مداخله در مسائل و موضوعاتی که به یک کشور و ملت خاص اختصاص دارد ممکن است موجب تنش، دشمنی، منازعه و در نهایت جنگ بین کشورها گردد، بنابراین یکی از اصول نظری و عملی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، پرهیز از دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر و احترام متقابل است.

اصل 154قانون اساسی بیان می دارد که جمهوری اسلامی ایران متعهد به ...»خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر...« است. امام خمینی - ره - می فرمایند:» امیداوریم که صلح جهانی بر پایه استقلاب ملت ها و عدم مداخله در امور یکدیگر و... بنا گردد[9]« بحران سوریه و عراق ناشی از ظهور عناصر تندرو و تجزیه طلب افراطی و سپس تشکیل ائتلاف بین المللی ضد داعش توسط آمریکا از جمله تحولات منطقه ای هستند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرار داده اند.

بر همین اساس در ابتدای شکل گیری جنگ داخلی سوریه و تهاجم گروه تروریستی داعش به عراق، سیاست قاطع و اصولی جمهوری اسلامی بر محور حمایت از وحدت سرزمینی این دو کشور، از طریق ایجاد ثبات سیاسی و حمایت و پشتیبانی از حکومت های آنان قرار گرفت. در همین راستا حضرت آیت االله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار حیدر العبادی نخست وزیر عراق در بیانی استراتژیک، امنیت عراق را برای ایران بسیار مهم تلقی نموده و اظهار داشتند: »شرایط پیچیده منطقه بگونه ای است که امنیت کشورهای منطقه تفکیک پذیر نیست، ضمن آنکه جمهوری اسلامی ایران، امنیت عراق را به عنوان کشور برادر و    همسایه ... امنیت خود می داند.[4]«

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید